واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پيام هاي ملاقات خاكستري در سفارت يونان
تقدير از ستوده و پناهي، تقدير و تشكر از جرياني است كه هدفي جز براندازي نظام جمهوري اسلامي را دنبال نميكرد!
هفته گذشته يك هيات پارلماني از اتحاديه اروپا در سفري رسمي وارد ايران شده و با مقامات بلندپايه كشورمان ديدار و گفت و گو كردند. آنچه اين سفر را از سفرهاي مشابه متمايز كرد و عليرغم گذشت چندين روز از بازگشت آنان به اروپا، بحثها پيرامون آن همچنان ادامه دارد، يك ملاقات غيررسمي و خارج از برنامه در اين سفر بود.
هيات اروپايي به سفارت يونان در تهران رفت و در آنجا با "نسرين ستوده" و "جعفر پناهي"، دو تن از عوامل فتنه 88، ديدار و جايزه ساخاروف سال 2012 را به آنها اهدا كرد. اين جايزه كه از دو دهه پيش توسط پارلمان اروپا پايهگذاري شده، به مخالفان داخلي كشورهاي ضدغربي داده ميشود.
تاكنون مطالب و اظهارات مختلفي درباره اين ديدار منتشر شده است. آخرين اظهارات را ميتوان موضع علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي دانست كه در واكنش به تذكر برخي نمايندگان در اين باره با محكوم كردن اين اقدام، گفت كه هدف غربي ها از اين حركت، جنجال و عمليات رواني است و ما نبايد در اين دام بيافتيم و به اصلاح آب به آسياب آنها بريزيم. (نقل به مضمون) اما ابعاد واقعي اين ماجرا چيست و آيا واكنش به اين قضيه بازي در پازل طرف غربي است؟
در نگاه اول شايد قضيه چندان مهمي نباشد. هياتي اروپايي با دو فتنهگر ملاقات و از آنها اعلام حمايت كرده است. غربيها در طول اين چند سال رسماً حامي جريان فتنه بوده و از اين منظر اتفاق جديدي نيفتاده است اما اعلام حمايت از خاك اروپا يك مسئله است و ديدار و اهداي جايزه در تهران به فتنه گران مسئله اي ديگر.
ملاقات پنهاني در سفارت يونان از منظرهاي مختلفي قابل ارزيابي بوده و حائز نكات متعدد و قابل تاملي چون: زمان انجام آن، لابيهاي پشت پرده در تدارك و انجام آن، بيحجاب بودن ستوده در اين ملاقات و... است، اما اين موضوع براي نظام جمهوري اسلامي، پيام هاي آشكار و البته قابل تاملي هم دارد. برخي از اين نكات و پيام ها را ميتوان اينگونه برشمرد:
1- قرار بود اين سفر سال گذشته انجام شود و به دليل اصرار هيات اروپايي براي ديدار با ستوده و پناهي و مخالفت جدي ايران، لغو شد. انجام اين سفر در سال جاري و انجام ملاقات مورد نظر اروپاييها نشان ميدهد، متاسفانه ظاهراً آنها در اصول باطل خود از ما مستحكمتر هستند! سفر رسمي خود را براي كوتاه نيامدن از اصول خود، لغو ميكنند و وقتي سفر ميكنند كه ميدانند به هدف خود ميرسند. اين موضوع براي برخيها در داخل ميتواند درس و الگو باشد!
2- تاريا كورنبرگ، رئيس فنلاندي هيات اروپايي در بازگشت از اين سفر، ديدار با ستوده و پناهي را مهمترين بخش سفر اين هيات دانست. اين موضع گيري نشان ميدهد، آنها همچنان و پس از گذشت بيش از سه دهه، همچنان جمهوري اسلامي و نظام آن را به رسميت نميشناسند. (البته در اينجا منظور به رسميت شناختن حقوقي نيست.) اگر چنين بود ديدار با اين دو تن را بالاتر از ديدار با رئيس جمهور، رئيس مجلس، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و وزير خارجه جمهوري اسلامي نميدانستند!
3- پيام ديگر و بسيار مهم اين اقدام آن است كه غرب عليرغم برخي ادعاها درباره دست كشيدن از سياست تغيير رژيم ايران، اين سياست همچنان در دستور كار آنهاست و از هيچ فرصتي در اين زمينه رويگردان نيستند. فراموش نكنيد كه تقدير از ستوده و پناهي، تقدير و تشكر از جرياني است كه هدفي جز براندازي نظام جمهوري اسلامي را دنبال نميكرد.
4- اين ملاقات نشانگر رويكرد آينده غرب در قبال ايران نيز هست. در حالي كه ايران علي رغم سنگاندازي و مشكل تراشي هاي متعدد طرف غربي، با حسن نيت وارد مذاكرات هستهاي شده و جو رسانه اي و تبليغي عليه جمهوري اسلامي را در اين زمينه در دنيا به هم زده است، ملاقات خاكستري در سفارت يونان، نشانه محل تلاقي بعدي غرب با ايران است. بدون شك آنها در آينده به بهانه مسائل حقوق بشري، سياست تخاصم آميز خود عليه نظام را پيش خواهند گرفت.
5- عليرغم مواضع نسبتاً مناسب مجلس شوراي اسلامي در اين قضيه، دولت و دستگاه ديپلماسي تاكنون سكوت و نوعي بازي با كلمات را در اين ماجرا در پيش گرفته و موضعي صريح و شفاف در اين زمينه نداشته است. از فرافكني سخنگوي وزارت امور خارجه در اين قضيه اگر بگذريم، پاسخ يكي از معاونان وزير امور خارجه هم در جاي خود جالب است! وي در مصاحبه اي (بيش از يك هفته پيش) ميگويد؛ بنده هيچگونه نظري در اين زمينه ندارم و بايد از بخشهاي ذيربط در اين باره سؤال كنم!
آقاي معاون از كدام بخشها ميخواسته سوال كند؟ بخشهاي كذايي پس از يك هفته پاسخي ندادهاند؟ و آيا اساساً اينگونه واكنش نشان دادن به يك ماجرا، توهين به افكار عمومي نيست؟!
دستگاه ديپلماسي به عنوان متولي اصلي سياست خارجي نظام، نميتواند و نبايد در مورد تحركات و اتفاقات حوزه مسئوليت خود بيتفاوت باشد و بيتفاوتي در اين خصوص را ميتوان به نوعي موضعگيري نيز دانست، موضعي كه خود معنايي خاص دارد و آن را بايد از زاويه ديد دولت يازدهم به فتنه سبز تحليل كرد.
محمد پورحسين
پايگاه بصيرت
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]