واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: اخلاق و اقتصاد به كدامين سو ميروند؟
تقابل عدالت، برابري و آزادي به درازاي دوران جديد اروپاي نوين و دوران قديم باستان قدمت دارد. زاده شدن بازار آزاد از اين كشمكش طولاني و قد علم كردن الگوي سوسياليستي در برابر آن- هرچند با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي كه سعي داشت نمود چنين الگويي باشد- همچنان از دايره مباحث علمي روشنفكران و دانشمندان معاصر بيرون نرفته است. مسلط شدن سرمايه و سرمايهداري با مكانيسم بازار آزاد نشان از هژموني و جاذبه و كاركردي بودن آن دارد، البته وراي جدلهايي كه پيرامون نظام سرمايهداري وجود دارد. سرمايهداري توانست توقعات را متعادل سازد و بازار آزاد را نيز از تيغ برنده دولت در امان نگاه دارد و عجب همچنان ان است كه بازار آزاد هميشه چشم اميد به سوي دولت داشته و خواهد داشت و موجبات دلخوري و نگراني ميان تئوريسينها و هواداران دولت ارشادي، رفاهي و دولت حداقل را فراهم خواهد آورد. اين تحولات و كشاكش تاريخي بين عدالت و آزادي به طور كل و كشاكش بين عدالت خواهي دولت نهم و دهم و آزادي خواهي دولت يازدهم به طور اخص تاثيرگذار بر روند سياست خارجي و داخلي كشور ما بوده و هست و عجيب براي ما آن است كه نميدانيم اخلاق و اقتصادمان به كدام سو ميرود. روزي(سال 90) كه كتاب «راه بردگي» فون هايك براي اولين بار از سوي پروفسور «تاناكا» اقتصاددان ژاپني در مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام به اعضا نشان داده ميشد و توصيه ميشد كه كتاب را بخوانند تا به راه بردگي كشيده نشوند نشان از جذابيت ساز وكار بازار در بين سياستگذاران ما داشت. اگر چه همواره سياستمداران و سياستگذاران ما به پرهيز از اين ساز وكار بازار آزاد تشويق و ترغيب شدهاند اما در عمل سرمايه غلبه داشته و پيادهسازان اين مكانيسم را به اصطلاح پيروان خصوصيسازي يا بهتر بگوئيم شبه دولتيها برعهده داشته و دارند.پرهيز از افتادن به دام سرمايه و سرمايهداري ويژگي ارزشهاي انقلابي دولتمردان و مخصوصا مردم بود. زماني كه «پابرهنگان» ارج نهاده ميشدند و بنياد مستضعفان و كميته امداد به كمك آنان ميشتابيد امروز ظاهراً كفش به پا شدهاند و چندي است كه نه از صدا و سيما و نه ديگر نشريات ندايي بر دريافتن پابرهنگان نيست و چه خوب كه اگر امروز اين واژه از دايره لغت ركن چهارم دموكراسي حذف شده باشد و از نظام ارزشي ما نيز رخت بربسته باشد تا فارغ از درد و رنج انساني به آيندهاي بهتر بينديشيم. وقتي اقتصاد در رنج باشد و تكليف خود را نداند كه به سه بخش دولتي، تعاوني و خصوصي اصل 44 قانون اساسي دل بندد يا راه رفته غرب را پيش گيرد بيش از هرچيز به حاكم شدن اخلاقِ سرمايه و سرمايهداري در ايران خواهد انجاميد. كشاكشي كه از يك سو مخالفتها را عليه «سرمايه» بر ميانگيزاند و از طرفي در خلاء پرسه زدن، آگاهانه يا ناآگاهانه به حاكم كردن «اخلاق سرمايه» در ايران كمك مينمايد.آيا جامعه امروز را چيزي جز رفتار و مشيِ سرمايه و مصرف و خوكردن با اخلاقش تسخير كرده است؟ دولت يازدهم اگر ميخواهد راه بازار آزاد را برود و مجلات و نشريات را هم در تاييد رفتار خود با خود همراه سازد حرجي نيست؛ اينكه تيم اقتصادي دولت تدبير و اميد را به مكانيسم بازار آزاد پيوند دادهاند و بانك ها و صندوق هاي قرض الحسنه اسلامي هم سود خود را بالاي 21 درصد، پس بهتر آن است كه بيشاز اين نام اسلام و مذهب را كه اقتصاد بدون ربا از اولويت هايش است نازيبا نگردانند. دولت تدبير اگر راهي را به غير از «بردگي» ميخواهد برود بايد نيم نگاهي هم به فرايندهاي فرهنگي و ملي اين سرزمين بيندازد و دريابد كه راهحل هميشه در همراه شدن با سليقه جامعه نيست. چه آنكه در گذشتهاي نه چندان دور يعني قبل از انقلاب اين تجربه دست داده بود. اگر اين همه مصائب اجتماعي امروز گريبان ما را گرفته ناشي از نگاه زود محور و نه كوتاه مدت سياستمداران ما بوده است. بايد از ياد نبرد كه جامعه هميشه با ضرورتهاي سياسي- اقتصاديش سرسازگاري ندارد. ضرورتهاي جامعه را ببينيد و با نگاهي واقعبينانه فرهنگ خود را دريابيد و در مرحله بعد پلي بزنيد بين عدالت و آزادي و نه جايگزين ساختن اخلاق سرمايه كه در حال ريشهكن كردن بنيان روابط انساني ماست به جاي «سرمايه اخلاقي» كه امروز حكم كيميا را يافته است.
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]