واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: عمراني لايق عنوان «باباي» ادبيات ايران است
گروه ادب: در مراسم بزرگداشت خليل عمراني كه شب گذشته، 30 آذر برگزار شد، از اطلاق عنوان «باباي» ادبيات ايران به عمراني، به شايستگي ياد و تصريح شد كه نبايد بگذاريم حسينيه شعر عمراني خاموش شود.
به گزارش خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا)، آئين بزرگداشت زندهياد خليل عمراني، شاعر انقلابي كشورمان شب گذشته، 30 آذر با حضور عليرضا قزوه، مدير مركز آفرينشهاي ادبي حوزه هنري، مجتبي رحماندوست، فرشته حشمتيان، رئيس سازمان نشر آثار و ارزشهاي زنان و دفاع مقدس، سردار حسننژاد و جمعي از شاعران، دوستان و شاگردان اين شاعر فقيد در تالار مهر حوزه هنري برگزار شد.
عمراني حد فاصل بين وارستگي و وابستگي بود
فرشته حشمتيان، رئيس سازمان نشر آثار و ارزشهاي زنان و دفاع مقدس در اين مراسم به ايمان عمراني، فرزند مرحوم عمراني اشاره كرد و گفت: فرزند مرحوم عمراني چه در روزهاي پاياني حيات و چه پس از فوت وي، همواره در كنارش بود و اين امر نشاندهنده تربيت ريشهاي و بنيادي است كه در اين خانواده وجود دارد.
وي عمراني را حد فاصل بين وارستگي و وابستگي دانست و افزود: عمراني انساني وارسته بود و در هشت سالي كه توفيق همكاري مديريتي با وي را داشتم، هرگز برايش مهم نبود كه در كجا و پشت چه ميزي بنشيند؛ وقتي كه مديركل استان هرمزگان بود و زماني هم كه سمت مشاور معاون وزير به او پيشنهاد شد، پذيرفت و وظيفه و مسئوليت خود را به درستي انجام داد.
حشمتيان با بيان اينكه حاصل كار اين شاعر، شاگردان وفادار به مسير استاد و معلم هستند، تصريح كرد: وقتي كه مرحوم عمراني در بيمارستان بود، شاگردان با چشمان نگران براي وي دعا ميكردند و اين موضوع ارزشمند است.
وي ادامه داد: اين شاعر فقيد از قشر متوسط، اما قانع جامعه بود و در دوران مديريت خود به محرومان سركشي ميكرد، به طوري كه شاگردان وي از مناطق مختلف و حتي از خانوادههاي مرفه در جلسات مشاعره عمراني شركت ميكردند.
هيچ حس منفي نسبت به عمراني نداشتم
محمدحسين جعفريان، شاعر و نويسنده هم در مراسم بزرگداشت خليل عمراني گفت: وقتي افرادي كنار شما قرار ميگيرند كه آنها را نميشناسيد، نسبت به آنها حس مغناطيس يا دافعه پيدا ميكنيد و اين حس اوليه براي ادامه ارتباط بسيار تعيينكننده است؛ از اين رو در نخستين ديدارم با عمراني حس خوبي داشتم و در جلسات مختلفي كه او را ميديدم، آرامش و خشنودي در من به وجود ميآمد.
وي افزود: افرادي دافعه ايجاد ميكنند كه بيشتر از لياقتشان مدعي هستند يا اينكه حرف از فعاليتهايي ميزنند كه انجام ندادهاند و شايد كمتر كسي باشد كه وقتي در كنارش قرار ميگيريد، هيچ كدام از اين امواج منفي را نداشته باشند، اما زماني كه در كنار اين مرد قرار ميگرفتم، هيچ حس منفي نسبت به او نداشتم.
جعفريان به تعبير قزوه از عمراني، به عنوان «باباي» ادبيات اشاره و بيان كرد: بدون شك يكي از كساني كه لايق اين عنوان در ادبيات است، خليل عمراني است. اين جريان را امروز به گونهاي شاهد هستيم كه شاگردانش به اساتيد تبديل شدهاند. محمدحسين جعفريان در پايان سخنان خود، يك رباعي را به مناسبت بزرگداشت زندهياد خليل عمراني خواند.
حسينيه شعر عمراني را روشن نگه دارند
عليمحمد مؤدب، در اين مراسم با بيان اينكه ما درباره بزرگان حرف بسيار ميزنيم و گاهي شايد به موقع حرف نميزنيم، گفت: اين سنت خوبي است كه در اين گونه جلسات جمع ميشويم؛ لازم نيست در چنين مراسمي چهرههاي شاخص حضور داشته باشند؛ چرا كه همين كه با هم نفس بكشيم، كارهاي سادهاي انجام دهيم و يادداشتي بنويسيم، به ترويج و توسعه ادبيات فارسي كشور كمك كردهايم.
وي ادامه داد: البته اين اصل را پس از كوچ هم بايد رعايت كرد و از شاگردان مرحوم عمراني انتظار ميرود، روحيه آن بزرگوار را داشته باشند و راه و هدف او را ادامه دهند.
مؤدب در ادامه اظهار كرد: نبايد به خاطر انتقاد از ديگران به نق زدن بيفتيم؛ چرا كه مشكلات هميشه وجود دارد. به عنوان مثال در مورد قيصر امينپور، بسياري از افراد نق ميزدند؛ در حالي كه اين شاعر بسيار عزيز بود و در صفحات نخست تمام روزنامههاي سياسي كشور با جناحها و احزاب مختلف، پيام تسليتي به مناسبت درگذشت وي چاپ شد و در مورد استاد عمراني نيز همين گونه بود؛ از اين رو كسي كه ميخواهد انتقاد كند، ابتدا بايد خودش را مورد نقد قرار دهد.
اين شاعر در ادامه با نقل خاطرهاي بيان كرد: در تربتجام، شخصي به نام كوثري بود كه بيماران روستايي را مداوا ميكرد، اما پولي دريافت نميكرد و حتي به بعضي افراد كمك هم ميكرد. وقتي اين پزشك از دنيا رفت، همه پزشكان جمع شدند تا با تقسيم كردن زمان خود در مطب او طبابت كنند تا چراغ مطب را روشن نگه دارند، اما نتوانستند اين كار را انجام دهند.
مؤدب گفت: عمراني هم همانند كوثري بود. از كساني كه در مكتب عمراني بزرگ شدهاند درخواست ميكنم، حسينيه شعر عمراني را كه ظاهراً چراغش خيلي روشن نيست، روشن نگه دارند تا چراغ آن مدرسهاي كه مورد نظر مرحوم عمراني بود، خاموش نشود.
عمراني شاگردپرور بود، نه مريدپرور
محمدجواد محقق، شاعر پيشكسوت كشورمان هم درباره خليل عمراني اظهار كرد: وقتي به سالهايي كه در كنار عمراني بودم، فكر مي كنم، كمتر دلخوري و نامهرباني از او به ياد ميآورم. مهرباني در كنار تخصص و كارآمدي او در ادبيات باعث بركاتي شده كه امروز و در اين مجلس بسياري از دوستان از آن سخن ميگويند.
وي با بيان اينكه عمراني شاگردپرور بود، نه مريدپرور، افزود: در روزگار ما و در عرصه ادبيات و هنر از ويژگي معلمي غفلت شده و كمتر كسي است كه به اين ويژگيها توجه جدي داشته باشد. عمراني وقت و فرصتي را كه ميتوانست براي خود بگذارد، در اختيار ديگران و نوآموزان قرار ميداد.
محقق همچنين گفت: معتقد هستم كه همه مسئولان و دوستان به دنبال مهره ميگردند، اما غافل از اينكه اگر ما هزار مهره داشته باشيم، اما نخي نباشد كه اين مهرهها را در كنار يكديگر قرار دهد، نميتوانيم ذكري بگوييم؛ از اين رو بايد به فكر بند و نخ باشيم، نه مهره.
گفتني است كه در ادامه مراسم بزرگداشت خليل عمراني، تعدادي از شاعران و شاگردان وي درباره اين شاعر فقيد، شعرخواني كردند.
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]