تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 18 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر بنده اى بر همان چيزى كه در درون داشته و با آن از دنيا رفته، برانگيخته مى شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799724005




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مرگ برترين شادماني است/ چگونه انسان خوب مي ميرد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مرگ برترين شادماني است/ چگونه انسان خوب مي ميرد
حجت الاسلام و المسلمين جاودان گفت: از حسن بن علي ابن ابي‌طالب سوال كردند كه مرگ يعني چي؟ مرگي كه مردمان آن را نمي‌شناسند، چيست؟ فرمود "اعظم السرور يرد علي المومن"، ببينيد اعظم السرور يعني برترين شادماني ممكن كه بر انسان وارد ‌شود.

به گزارش خبرگزاري مهر، حجت‌الاسلام و المسلمين محمدعلي جاودان، استاد اخلاق، در درس اخلاق اخير خود كه در حسينيه مرحوم شيخ مرتضي زاهد برگزار شد، به نكاتي درخصوص توبه و جبران گذشته و همچنين مرگ پرداختند.

متن كامل سخنان اين استاد اخلاق به شرح زير است:

از رسول خدا نقل است كه «لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ لَا يَتَيَقَّنُ الْوُصُولَ» مومن دائما از عاقبت خودش ترسان است. با خود مي‌گويد اين كار را نكنم، نكنم، نكنم. آدم واقعا اينطور است؟ فرمود «لايزال المومن» نه «لا يزال الانسان». ما انسانيم. يك وقتي يك كسي عزيزش از دنيا مي‌رود و لحظات و روزهايي به ياد مرگ است و بعد فراموشش مي‌كند. آن را نمي‌گويم. مومن ترسان است؛ خدا، قيامت و حساب و كتاب را قبول دارد و با احتمال حساب و كتاب كار مي‌كند. يعني كسي در عالم هست كه فكر مي‌كند اينجا ابدي هست؟ اگر بپرسيم همه‌مان مي‌دانيم كه آخرت هست.

«لَا يَتَيَقَّنُ الْوُصُولَ» و يقين مي‌كند به رضاي خدا. با اينكه دائما زحمت مي‌كشد و پاكدامني مي‌كند، باز مطمئن نيست كه چه مي‌شود. بعد مي‌گوييم آقا آدم اگر ترسان است، يك فكري مي‌كند. چه مي‌كند براي اينكه با مرگ خوب برخورد كند. بعد به اين مساله مي‌رسيم.

انسان چگونه خشنود مي‌ميرد؟

از حضرت زين‌العابدين سوال كردند كه بهترين حالت و صورتي كه آدم به آن صورت از دنيا برود چيست؟ حرف خيلي قشنگي مي‌زنند كه همه ما بحث اولش را دوست داريم. فرمود كه « ان يكون قد فرغ من ابنيته و دوره و قصوره» آدم وقتي خوب و خشنود مي‌ميرد كه تمام قصرها و خانه‌ها و بناهايي كه بايد مي‌ساخته را ساخته و همه كارهايش را كرده؛ بچه‌هايش را زن داده؛ دخترهايش را شوهر داده و براي هر كدام خانه خريده و دو سه ماشين در خانه‌شان بوده و... آيا آن وقت زمان خوبي است كه انسان بميرد؟ آقا اين يعني چي؟

توبه يعني جبران

« ان يكون من ذنوبه تائبا» آنوقتي كه انسان خانه‌اش را ساخته كه از همه گناهانش توبه كرده. توبه كرده يعني چي؟ جبران كرده. توبه يعني جبران كرده. هر گناهي جبرانش به حساب خودش است. يك روزهايي من تنبلي كردم و خداي نكرده خداي نكرده نمازم قضا شده، خوب قضاي نمازم را خواندم. شايد اوايل تكليفم بوده كه ممكن است انسان خيلي عقلش نرسد، نماز نخوانده. آدم تا چهل سالگي دارد بازي مي‌كند و بعدا هم جوري ديگر بازي مي‌كند؛ همه‌اش دارد بازي مي‌كند.

وقتي آدم بازي مي‌كند، ياد وضو و غسل نيست كه ياد بگيرد، بنابراين يك مدتي نمازهايش درست نبوده است. نمازها درست نبوده، خب من بايد اين را جبران كنم. يعني چه؟ بايد قضايش را بخوانم. روزه‌هايم يك جورايي خراب شده بود، بايد قضايش را بگيرم و كفاره‌اش را بدهم. خداي نكرده، خداي نكرده، خداي نكرده اگر انسان با يك چيز حرامي روزه‌اش را از بين برده باشد، بايد 60 روز قضايش را بگيرد يا 60 مسكين را طعام بدهد. اين مي‌شود كفاره و جبران.

چگونگي جبران غيبت
من پشت سر شما حرف زدم و خداي نكرده آبروي شما را جلوي چند نفر بردم. بايد بروم آن جمع را پيدا ‌كنم و بگويم هرچه من گفتم دروغ گفتم. هرچي گفتم بي‌خود گفتم و حرف نادرست زدم. من مقصرم نه آن آقا. اگر درباره يك نفر راست نگفته باشم كه تهمت مي‌شود. آن فرد يك عيبي داشته و فقط من مي‌دانستنم. اين مي‌شود غيبت. من نمي‌توانم به آنها بگويم درباره فلان فرد دروغ گفتم. چه كنم؟ بايد بروم آن بنده خدا را پيدا كنم و راضي‌اش كنم.

داستان آيت‌الله حق‌شناس و شنيدن غيبت
داستان حاج آقاي حق شناس راعرض كردم. مي‌فرمودند يك كسي با يه كسي ديگر يك چيزي به هم گفتند و به گوش من هم رسيد. حالا من چيكار كنم؟ نمي‌دونم چطور شده بود كه نتوانستند از آن فرد دفاع كنند. اگر از كسي كه درباره او غيبت مي‌شود، دفاع كني، وظيفه‌ات را انجام دادي. اگر دفاع نكني ممكن است مشكل شود. آقاي حق‌شناس مي‌فرمودند: من رفتم آن آدم را گير آوردم و گفتم شرح ماجرا را. او گفت كه نمي‌بخشمت. بعضي‌ها اينجوري ‌هستند و نمي‌بخشند. گفتند من گريه‌ام گرفت و خواستم دست و پايش را ماچ كنم كه مرا ببخشد. بعد كه ديد من جدي‌ام و راستي آمدم براي معذرت‌خواهي گفت از تو مي‌گذرم ولي از آنها نمي‌گذرم.

انسان بايد هر چيزي را به مناسبت خودش جبران كند. من پول شما را بردم و خوردم. بايد پول را پس بدهم و بعدش معذرت‌خواهي كنم. يا آن وقتي كه شما پول مرا برديد، 100 تومن بوده و الان صد تومن يك قران قديمي‌هاست. الان به فقير نمي‌شود صد تومني داد حداقل بايد پانصد تومن بدهي. خلاصه طرف رو راضيش كنيم.

گفتم كه انسان بايد از گناهانش توبه كند. آقا اين شوخي نيست. صدبار هم بگوييم باز اگر يك دانه‌اش مانده باشد، باز آن يك دانه مانده. يك روز آن يك دانه مي‌آيد و يقه‌ات را مي‌گيرد و مي‌گويد كه حق من را بده.

داستانش را شنيديد. مي‌گويي من چه بدهم به شما؟ مي‌گويد از آن نمازهاي قبولت بده. من نماز ندارم. اگر نماز‌خوان درست بودم كه پشت سر شما حرف نمي‌زدم. مي گويد عيبي ندارد شما يك كم از گناهان من را بگير. بنابراين بهتر است آدم اينجا جبران كند. اين فردي كه جبران مي‌كند، كاخش را ساخته. كسي كه دارد جبران مي‌كند دارد براي خودش كاخ مي‌سازد.

عبادت فرشتگان براي بنده مومن

دوم « و علي الخيرات مقيما دائما». اينجا حديثش را داريم كه فرشتگان به درگاه الهي مي‌روند و مي‌گويند خدايا اين بنده خوب تو از دنيا رفته، ما چه كار كنيم؟ امر مي‌كنند كه برويد سر قبرش و تا قيامت به نام او عبادت كنيد.

آدم اگر يك كمي از اينطرف مي‌خورد و يك كم از آن طرف مي‌خورد، مشكل در اصل ايمانش است آنجا سستي وجود دارد و اگر ايمانش سست باشد، لحظه آخرش مشكل مي‌شود. ما نمي‌دانيم چه مي‌شود.

«و علي الخيرات مقيما» آنوقت كسي كه همه گذشته را جبران كرده و الان جز كار خوب نمي‌كند، مي‌تواند يك كم زندگي را جمع كند. حالا امروزي اگر صد ميليارد داشته باشد،2 ميليارد برايش بس است. يك كم جمع مي‌كند. لزومي ندارد من وزير باشم، همين كه معاونم، كافي است. «و علي الخيرات مقيما» آدم مي‌تواند.

شر به پا كني، دامن خودت را مي‌گيرد
« يرد علي الله حبيبا كرما» انسان بزرگوار آنجا وارد مي‌شود. حبيب يعني چه؟ يعني محبوب. محبوبِ عالم آخرت است. خيلي قيمتي است. مشكلي ندارد؛ چه مشكلي دارد؟ خداي متعال با بندگانش كه دشمني ندارد! فقط مي‌فرمايد شر به پا نكن كه دامن خودت را مي‌گيرد. هر گناهي يك شر است. مي‌گويد شر به پا نكن و شما اگر شر به پا نكني، هيچ چيزي دامنت را نمي‌گيرد و همه‌اش خوبي است و هيچ بدي وجود ندارد. بدي آن است كه من خودم خلق مي‌كنم و مي‌سازم.

چگونه انسان خوب مي‌ميرد؟
حديث بعدي يك ذره سنگين‌تر است. آنجا به حضرت زين‌العابدين عرض كرده بودند كه آقا چطوري آدم مي‌تواند خوب بميرد؟ مرگ خوب چيست؟ حالا اينجا مي‌فرمايد كه به اميرالمومنين عرض كردند آمادگي براي مرگ چيست؟ 1- «قال ادا الفرايض» واجباتش را عمل كند. سخت است؟ گاهي سخت است اما من نمازم را اول وقت مي‌خوانم. روزه هم در ماه رمضان مي‌گيرم و در عمر هم يك بار بايد حج مي‌روم و واجباتم را عمل مي‌كنم.

دوم) از گناهان پرهيز كند. پرهيز از گناه قدم دوم است. ببينيد اگر نشدني بود، نمي‌گفتند. نشدني را نمي‌گويند. حتما شدني است. البته زمان ما شرايط سختي است. شرايط اجتماعي ما به بركت آزادي كه براي ما از فرانسه آوردند، به هم ريخته شده است. اولين بار اين حرفها را آنجا زدند اما خودشان اجازه نمي‌دهند يه دختر مسلمان با فقط روسري به دبيرستان و دانشگاه برود.

اينها چقدر دارند با اين كار اصول خودشان را كنار مي‌گذارند؟ قوانين آنجا مي‌گويد هر كس هر كار شخصي، مي‌خواهد بكند، بكند. فقط به حق ديگري تعرض نكند. من مثال نمي‌توانم عرض كنم چون مثالش خوب نيست ولي همه جور چيزي آنجا وجود دارد و هيچ كسي حق ندارد با آن ممانعت كند. اما آقا من مي‌خواهم يك تكه پارچه روي سرم بگذارم، مي گويند نمي‌شود. آنها هم كه پيشواي آزادي هستند، اين كار را آغاز كردند. اول، چه بود؟ «ادا الفرايض» دوم، «اجتناب المحارم» اين سوميش كمي مشكل است. «و الاجتماع علي المكارم».

مرگ؛ شادماني بي‌نظير
مي‌گويند «اعظم سرور يرد علي المومنين». برتر از اين شادماني وجود نداشته است. مرگ شادماني است كه اصلا در دنيا نظيرش را تجربه نكرده بوده. اگر يك همچين تجربه‌اي در دنيا برايش پيش مي‌آمد، از شدت خوشحالي مي‌مرد. گاهي آدم از شدت غم از دنيا مي‌‌رود و گاهي از شدت خوشحالي. اگر اين شادماني براش در دنيا مي‌آمد، ده بار ‌مي‌مرد. اصلا دنيا اينقدر كم است كه تحمل شادماني را ندارد.

اگر اين را مي‌خواهي، بايد اخلاقت خوب باشد. اگر خوب باشد، خيلي دم دست هستي. من به شما مي‌گويم تو، به همين خاطر شما يك عمر با من قهري و عقده داري و رهايم نمي‌كني. اين مي‌شود اخلاق بد.

ببينيد من و شما آمديم اينجا يه مقداري مقدمات تحصيل كنيم براي سعادت ابد. يه ابد در پيش داريم. ما اين را فراموش كرديم.

پرهيز از گناه مقدمه تغيير بينش
اگر من مي‌دانم بايد براي ابد آماده ‌شوم، طور ديگري برخورد مي‌كنم. ببينيد اگر آدم يه چيزي بشود، به خاطر تغيير بينشش است. در اين چند روزه داشتم فكر مي‌كردم كه وقتي آن خبيث از حضرت زينت پرسيد كه « كار خدا را با برادرت چگونه ديدي؟» ايشان فرمود «ما رايت الا جميلا». يعني واقعا من اينجا را ديدم .من اين را اينجوري ديدم و خاري و ذلت نديدم. تكه پاره شدن را چشمم ديد اما تفسيرم در عمق جانم بدي نبود. اين تغيير بينش است كه تغيير شخصيت داده است. اگر آدم كمي كار كند، اين تعبير بينش برايش حاصل مي‌شود ولي مقدماتش اين است كه آدم گناه نكند و واجباتش را انجام بدهد و بكوشد براي اخلاق و اخلاق را همينطور رها نمي‌كند. ما همينطوري اخلاق را رها كرديم و هيچ دغدغه اخلاقي نداريم. داريم؟ هيچ دغدغه اخلاقي نداريم.

واقعيت فحش چيست؟
ببين من از جايي رد شدم و بي‌خود مرا فحش دادند. واقعيت فحش چيست؟ چهار تا حرف است. اين را كمي باز و تحليل كني، هر كلمه‌اي از چند تا حرف تشكيل شده است. حرف، يك مقداري از هواي سينه است كه به مخارج كلمات مي‌خورد. واقعيت اين است. اگر اين هوايي كه از سينه درآمد، سر تو را درد مي‌آورد، اين واقعيت دارد. مثل اينكه سرت بخورد به ديوار و درد بگيرد كه اين واقعيت است. اما يك حرفي من مي‌شنوم كه صد برابر بيشتر از اينكه سرم به ديوار مي‌خورد، دردم مي‌آيد. اين واقعيت ندارد ديگر. نه اينكه من اينجور فكر مي‌كنم، واقعيتش اين است كه من اگر به كمال برسم، كاملا اين حرف را مي‌شنوم؟ نمي‌شنوم. اصطلاح عاميانه مي‌گويند حرف باد هواست.

البته اين به آن معنا نيست كه انسان يك وقت بي غيرت شود. اين بد است. اما يك وقت انسان در نهايت غيرت است و اگر حرف غيرواقعي باشد، پايش مي‌ايستد.

دعا براي آيت‌الله مصباح
خدا حفظ كند؛ خدا نگه دارد؛ خدا نگه دارد؛ خدا طول عمر بدهد؛ خدا موفق كند آيت‌الله مصباح يزدي را. اين همه روزنامه‌ها عليه ايشان مطلب مي‌نويسند. من خدمت ايشان رسيدم. عرض كردم آقا شما يك سر درد داشتيد. گفتند كه يك كمي از غيرت زياد كم كردم، خوب شده. هيچ چيز هم از اينها نمي‌خوانم. راحت. اين خوب است. فحش وجود دارد. فحش حرف است. هم كسي كه مي‌نويسد، مي‌ميرد و هم آن فرد كه اين را مي‌پسندد، مي‌ميرد. همه مي‌روند و از اينها هيچي نمي‌ماند. واقعيت مي‌ماند. مي‌گويد من رفتارم مورد رضايت خداست هر چند كه همه عالم بگويند بد. چطور مي‌شود؟ هيچ طور نمي‌شود. اگر من مورد رضاي خدا نيستم، هر چه تعريف كنند، بريزيد دور. اينكه چنين آدمي را سر دست ببرند و هورا بكشند، به چه درد مي‌خورد؟ من اينجور نيستم و اينجور فكر نمي‌كنم. بايد اينجور فكر كنيم. اينجور فكر كردن احتياج به زحمت دارد.

«و الاجتماع علي المكارم». من مثال عرض كردم. فرض كنيد در جيب من يك جواهر قيمتي است. فرض محال كه محال نيست. اين را بردند. اگر من كوتاهي كردم، ‌پرپر مي‌زنم كه كوتاهي كردم. از دنياي من يك بخشي‌اش رفته مثل اينكه من صبح وزير بودم و الان مرا پايين كشيدند. اين اگر براي من طوري است، معلوم مي‌شود كه من مشكل دارم. من يه ماه مريض مي‌شوم. اگر من باشم، سه ماه مريض مي‌شوم.

اگر آدم اخلاقش خوب باشد، مرگ برايش شادماني مي‌شود

از حسن بن علي ابن ابي‌طالب سوال كردند كه مرگ يعني چي؟ مرگي كه مردمان آن را نمي‌شناسند، چيست؟ فرمود «اعظم السرور يرد علي المومن». ببينيد اعظم السرور يعني برترين شادماني ممكن كه بر انسان وارد ‌شود. براي آدمي كه اينطوري است، بعد از آن شادماني، شادماني بعدي و شادماني بعدي است و اين شادماني قطع نمي‌شود. شادماني اولي از بين نمي‌‌رود كه دومي و سومي مي‌آيد. فرمودند: «يرد علي المومنين». مومن كيست؟

انسان با اخلاق بد به جايي نمي‌رسد
آدم با اين اخلاق بد كه به جايي نمي‌رسد. هر خلق بدي يك عيب است. واجبش را انجام نمي‌دهد و سختش است كه خمس بدهد. مومن كسي است كه به وظايفش عمل مي‌كند. اين برترين شادماني است كه بر انسان وارد مي‌شود. « إذ نقلوا عن دارالنكد إلى نعيم الأبد» از يك خانه - به زبان ما- خرابه و مشكل دار. هزار جور دنيا مشكل دارد. اگر صبح با راحتي از خواب بيدار شديد، تا ظهر ده تا غصه پيدا مي‌كني. ظهر اگر شادمان باشي، عصرت فلان جور شده. اصلا ساختمان دنيا اينطوري است. كسي كه اين جايگاه كه اينقدر مشكل دارد را رها مي‌كند به نعيم ابد مي‌رسد. اين بالاترين شادماني است كه به او وارد مي‌شود.

در اين ايام يك ذره چيز براي ما مي‌ماند
در اين روزها(نزديك اربعين) يك ذره چيز براي ما مي‌ماند. بالخصوص وقتي در روضه فضا تاريك است و كسي نمي‌فهمد من دارم چيكار مي‌كنم. بعد هم كه نمي‌گويم كه نمي‌داني من چه حال خوشي داشتم. آدم كه نبايد همچين حرفي بزند. ممكن است چيزي از اين عزاداري بماند. نمازهاي ما را تا در ترازو بگذارند، از بس سبك است چيزي مقابلش نمي‌شود بگذاري كه ببينيد چند گرم است. البته اگر آدم نماز خوب بخواند وزنش خيلي سنگين است.

نتيجه نماز خوب خواندن
آدمي كه نماز خوب مي‌خواند، آدمي است كه خودش وزن دارد. به من گفتند تو. تو كه تو. حرف را شنيدم و رفتم و هيچ طوريم نشد. اين مي‌شود آدم وزن‌دار. مثلا ده هزار تومن از جيب من زدند، اوقاتم چرا تلخ شد؟ تو كه كاري نكردي و تقصيري نداري. اين نمونه‌هاي وزن آدمي است. همين وزن را بلافاصله در نمازت مي‌بيني. داستان يك دوستي را برايتان گفتم كه يه داستاني نظير حضرت يوسف برايشان پيش آمده بود و خيلي مردانه و سلامت از آن حادثه نجات يافته بود. يك نماز 4 ركعتي خوانده بود. نماز خوب اين است. الله اكبر گفتم، ديگر نفهميدم تا سلام نماز را دادم. اين با نفهميدن ما فرق دارد. ما مي‌گوييم الله‌اكبر و نمي‌فهميم.

وابستگي نماز به اخلاق و رفتار روزانه
آن نماز نمره 20 دارد. هر مقدار كه آدم حواسش جمع است، همان مقدار نماز مي‌خواند. نماز و وزنش بستگي به اعمال و اخلاق من در طول روز دارد. من چطوري نماز مي‌خوانم؟ بستگي به اخلاق و رفتار من دارد. اگر اخلاقم خوب است، نمازم هم خوب است.

كد خبر: 2201260

تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۱۰/۳ - ۰۹:۴۳

سه شنبه 3 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن