تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834209031
سالانه چند پلنگ در ايران مي‌ميرد؟ مرگ 9 پلنگ در 9 ماه
واضح آرشیو وب فارسی:ايران: سالانه چند پلنگ در ايران مي‌ميرد؟ مرگ 9 پلنگ در 9 ماه
زهرا كشوري
هنوز توله‌هاي پلنگي كه در جاده خرم‌آباد طي يك تصادف كشته شد، پيدا نشده‌اند كه خبر مرگ دو پلنگ ديگر در بافق و تايباد در ماه آذر به رسانه‌ها مي‌رسد. پيش از پلنگ خرم‌آباد، پلنگي هم در استهبان فارس مي‌ميرد تا شمار پلنگ‌هايي كه در ماه جاري مرگشان رقم مي‌خورد به چهار قلاده برسد. اين آمار را به پلنگ‌هايي كه از ابتداي سال 92 كشته شده‌اند اضافه كنيد مي‌شود 9 پلنگ در 9 ماه. پلنگ بزرگترين گربه‌سان باقي‌مانده پس از انقراض شير و ببر مازندران در طبيعت ايران است. شير ايران صد سال پيش منقرض شد. آخرين غرش ببر مازندران هم 50 سال پيش در جنگل‌هاي شمال شنيده شد. از يوزپلنگ‌هاي آسيايي تنها 50 تا 70 قلاده باقي مانده است. عددي كه خيلي هم نمي‌توان روي آن حساب كرد. يوزپلنگ‌ها در معرض انقراض قرار دارند و پلنگها در مرز تهديد به انقراض. پلنگ‌هايي كه مرگ آنها مدام تيتر روزنامه‌ها مي‌شود تا اين سؤال پيش بيايد كه پلنگ‌هاي ايران در چه وضعيتي هستند؟«اسماعيل كهرم» مشاور سازمان حفاظت از محيط‌زيست كشور در گفت‌وگو با روزنامه ايران مي‌گويد كه هيچ كس نمي‌تواند تعداد واقعي پلنگها را تخمين بزند. اما به گفته او هر سال بيش از 15 قلاده پلنگ كشته مي‌شود. گزارش ديگري هم وجود دارد كه مي‌گويد در ايران هر هفته يك پلنگ مي‌ميرد. مرگ پلنگها در سال گذشته هم آنقدر دردناك بود كه مسأله به مجلس كشيده شد تا بهارستاني‌ها از سازمان محيط‌زيست بخواهند درباره اين اتفاق توضيح بدهد. كهرم بيش از هرچيزي فرهنگ‌سازي را كليد نجات پلنگ‌هايي مي‌داند كه زيستگاه آنها توسط انسان‌ها تخريب شده است.
به دنبال دو توله پلنگ
مرگ‌هاي پائيزي پلنگ‌هاي ايران از «استهبان» فارس شروع شد. پلنگي كه زيستگاهش تخريب شده بود به گله گوسفند‌ها نزديك مي‌شود براي طعمه اما خود طعمه يك چوپان مي‌شود. به گفته «رسول حاجي‌باقري»، فعال محيط‌زيست استهبان لاشه اين پلنگ در نزديكي فلكه ورودي شهر «فلكه انجير» و در باغ‌هاي انجير پيدا شد. نكته‌اي كه نشان ميدهد شهر استهبان و زيستگاه پلنگ‌هايي كه اتفاقاً به گفته اسماعيل كهرم اصلاً علاقه‌اي به نزديك شدن به انسان ندارند، يكي شده است.
به گفته «بهادر دربنداني»، يكي از مأموران اداره محيط‌زيست اين شهر، هيچ اثري از زخم و خراش در بدن حيوان ديده نمي‌شود. اين مسأله گزينه مسموميت پلنگ توسط چوپانان را پر‌رنگ مي‌كند. وقتي مأموران به چند آغل گوسفند نزديكي محل حادثه مي‌رسد اين گزينه قوت بيشتري مي‌يابد.
مرگ استهبان به خرم آباد كه مي‌رسد مرگ پلنگ مادر را رقم مي‌زند و آه از نهاد همگان برمي‌آورد. بين مرگ در استبهان تا تصادف در خرم‌آباد تنها 11 روز فاصله است. ماده پلنگي 4ساله كه مي‌خواسته از جاده به دل منطقه حفاظت شده «سفيدكوه» خرم‌آباد برود اما چرخ‌هاي مرگ او را از رفتن باز مي‌دارد. اين دومين پلنگي بود كه لرستان در سال 92 از دست مي‌داد. پيش از پلنگ مادر، پلنگي ديگر در منطقه «هشتاد‌پهلو» گرفتار تير صياد مي‌شود. تلخي ماجرا به اينجا
ختم نمي‌شود.
به گفته «شهرام اميري شريفي» مدير ديده‌بان حقوق حيوانات، بررسي‌ها روي لاشه پلنگ مادر نشان ميدهد كه در پستان‌هاي اين حيوان شير مشاهده شده‌است. كارشناسان با توجه به اين مسأله احتمال مي‌دهند كه پلنگ بچه شيرخوار داشته باشد. همين مسأله محيط‌بانان را راهي منطقه مي‌كند تا بچه‌هاي بي‌مادر را پيدا كنند. بچه‌هايي كه محيط‌بانان احتمال مي‌دهند راه و روش زندگي در طبيعت را نياموخته‌اند و مرگ، پيش از آموزش‌هاي مادر آنها را در طبيعت رها كرده باشد. آنطور كه اميري شريفي هم مي‌گويد علاوه بر محيط‌بانان 15 نفر از دوستداران حيوانات هم براي يافتن توله‌هاي مادر مرده اعلام آمادگي مي‌كنند اما تا به امروز و براساس گفته‌هاي بازگير - مديركل محيط زيست استان لرستان- مي‌گويد هنوز توله‌ها پيدا نشده‌اند.
به گفته او توله‌هاي پلنگ جفتي هستند و احتمال ميدهيم از اين پلنگ ماده حداقل يك جفت توله بهجا مانده باشد. با توجه به اينكه فصل جفت‌گيري پلنگها زمستان است او احتمال ميدهد كه توله‌ها 8ماهه باشند. البته دكتر «حسين محمدي» مدير كل دفتر حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست توله پلنگها را 5 ماهه اعلام مي‌كند. يك مسأله ديگر هم ذهن كارشناسان را به خود مشغول مي‌كند. چون به اعتقاد بسياري از آنها داشتن بچه شيرخوار در اين فصل از سال براي گربه‌سانان ممكن نيست. به گفته اميري اگر هم بچه‌اي وجود داشته باشد به احتمال زياد بين 6تا 8 ماه سن دارد و در اين سن مي‌تواند از غذاهاي جامد تغذيه كند، معمولاً بچه پلنگها در 5/1 تا 3 ماهگي شير را ترك مي‌كنند از اين رو احتمال اينكه اگر بچه‌اي هم وجود داشته است شيرخوار باشد فعلاً منتفي است. همين مسأله باعث مي‌شود تا كارشناسان دوباره به بررسي وضعيت پلنگ تلف‌شده بپردازند. اما حرف‌هاي اميري پايان ماجرا نيست چون گزارش‌هايي وجود دارد كه زايمان گونه‌ها در فصل غير از زادآوري را تأييد مي‌كند. بنابراين بايد منتظر پايان جست‌و‌جو‌ها شد. در كنار اين پلنگ، گرگي نيز گرفتار خودروها شده و جان خود را از دست داد تا همچنان جاده‌ها در رديف نخست متهمان مرگ حيات‌وحش قرار داشته باشند. مرگ بعد از خرم‌آباد به بافق مي‌رسد تا طبيعت ايران براي هشتمين بار در 9ماه از سال‌جاري به سوگ بنشيند، آن هم تنها به فاصله چند روز.
همان‌طور كه وضعيت توله پلنگ‌هاي خرم‌آبادي مشخص نشد، وضعيت پلنگ كشته شده در يزد هم در هاله‌اي از ابهام قرار دارد. مردم روستاي «قطرم» در حوالي كوه بافق به لاشه پلنگي مي‌رسند. مثل بسياري از ايراني‌ها با تلفن همراه از آن عكس مي‌گيرند و بعد هم زنگ مي‌زنند به محيط‌زيست. آنطور كه سيد جلال موسوي - رئيس حفاظت محيط زيست بافق - مي‌گويد مأمور محيط‌زيست به محض دريافت پيام به محل حادثه اعزام مي‌شود اما وقتي به محل مي‌رسد كه خبري از لاشه پلنگ نيست. هرچند عكس‌ها و فيلم‌هاي تهيه شده و همچنين مشاهدات مردمي وجود پلنگ كشته شده را در اين منطقه تأييد مي‌كند. پلنگي كه به گفته موسوي دو قلاده از آن در اين منطقه شناسايي شده است. كارشناسان احتمال مي‌دهند كه اين پلنگ هم به سرنوشت پلنگ استهبان دچار شده و براثر مسموميت از بين رفته باشد.
مرگ اما به بافق ختم نمي‌شود و همچنان سرگردان به دنبال پلنگها مي‌گردد تا غم‌انگيزترين مرگ را براي ماده پلنگ « تايباد» رقم بزند. آنطور كه محمد مظلوم پناه - رئيس اداره محيط زيست شهرستان تايباد - مي‌گويد پلنگ با سگ‌هاي گله درگير مي‌شود، چوپان‌ها به محل درگيري مي‌رسند و با هرچيز كه دم دست دارند به جان حيوان مي‌افتند. به گفته مظلوم‌پناه شكستگي جمجمه و برخي اندام ديگر حيوان در اثر برخورد با اجسام سخت به وضوح مشخص و خون زيادي از پلنگ رفته است. مأموران چهار فردي كه مسبب مرگ دردناك پلنگ شده‌اند را دستگير مي‌كنند.
وضعيت پلنگ ايراني
پلنگ بر اثر مطالعات جهاني در مرز تهديد به انقراض قرار دارد. آمارهاي مؤسسه تخصصي مطالعات پلنگ آسيايي مي‌گويد در سال‌هاي ۸۷ تا ۹۰ بيش از ۷۱ قلاده پلنگ ايراني از بين رفته‌اند. 70 درصد اين پلنگها يا به تير شكارچي گرفتار شدند يا به دام چوپاني افتادند كه با لاشه گوشت مسموم بر سر راه آنها نشسته بود. 18 درصد آنها هم قرباني جاده‌هايي شدند كه دل مناطق حفاظت شده و زيستگاه‌ها را شكافته‌اند.
اتحاديه جهانى حفاظت از طبيعت و منابع طبيعى (IUCN) گاهي در فهرست سرخ خويش براي بعضي زيرگونه‌ها رتبه‌اي بالاتر از گونه مربوطه در نظر مي‌گيرد، براي مثال گونه پلنگ را آسيب‌پذير و زيرگونه پلنگ ايراني را در خطر انقراض طبقه‌بندي مي‌كند. با اين وجود كهرم اعتقاد دارد كه هيچ كس نمي‌تواند وضعيت واقعي پلنگ را ترسيم كند. او اطمينان ميدهد كه هرگز كسي نمي‌تواند به اين سؤال كه چند پلنگ در كوه‌ها و صخره‌ها زندگي مي‌كند؟ پاسخ درستي بدهد. كهرم بيش از هرچيزي اين وضعيت را نتيجه مخفي‌كاري پلنگها مي‌داند. حيواني كه به چشم نمي‌آيد و دوست هم ندارد به چشم بيايد. از انسان دوري مي‌كند.
به گفته كهرم برخي از حيات‌وحش به انسان‌ها وابسته هستند مثل خرگوش‌ها، شغال‌ها و روباه‌‌ها. برخي از حيوانات در مناطق بينابيني زندگي مي‌كنند. براي مثال مي‌توان آهو و جبيرها را خارج از زمين‌هاي كشاورزي و در دشت‌ها ديد. اما پلنگ از آن دست حيوانات است كه هيچ علاقه‌اي به ديدن انسان ندارد. به گفته او پلنگ حيواني منزوي است براي همين است كه خيلي به ندرت مي‌توان دو پلنگ را در كنار هم ديد مگر در فصل جفت‌گيري.
به گفته كهرم پلنگها كمين‌گر هستند، در جايي پنهان مي‌شوند تا قوچ و ميش يا كل و بز شكار كنند. پلنگ معمولاً در خم صخره‌اي قايم مي‌شود، بعد پشت پا به حيوان مي‌زند، گلوي او را مي‌گيرد و خفه‌اش مي‌كند. او يك زندگي كاملاً مخفي دارد. براي همين هم تخمين تعداد واقعي پلنگها ممكن نيست. حرف‌هاي او يك سؤال را در ذهن افكارعمومي مي‌كارد. آيا مي‌توان با اين وضعيت آژير قرمز انقراض پلنگها را به صدا درآورد؟ كهرم خود مي‌گويد كه سالانه 15 قلاده پلنگ از بين مي‌رود. پلنگ‌هايي كه يا شكار مي‌شوند، يا توسط دامدارها مسموم مي‌شوند يا به چنگ چند سگ گله مي‌افتند. اما پاسخ اين سؤال هم چندان راحت نيست.
باز هم خرم‌آباد
برعكس آنچه كه همگان مي‌پندارند اين پلنگها و خرس‌‌ها نيستند كه به روستاها و مناطق مسكوني حمله مي‌كنند. بلكه اين مناطق مسكوني و زمين‌هاي كشاورزي هستند كه هر روز بخش بيشتري از زيستگاه‌ها و مناطق حفاظت شده را تصاحب مي‌كنند.
كهرم تنها راه برون رفت از اين بحران را فرهنگ‌سازي جوامع محلي مي‌داند. انسان‌ها بايد قبول كنند كه وارد قلمرو آنها شده، طعمه‌هاي آنان را فراري داده و آنها را مجبور كرده‌اند علي‌رغم ميل خود، به انسان‌ها نزديك شوند. او با اشاره به چوپان لرستاني كه بيش از 40بز خود را فداي ديدن يك پلنگ در ستيغ كوه كرد، مي‌گويد: «رسانه‌ها آنقدر بايد روي اين مسأله تأكيد كنند تا همه چوپان‌ها و كشاورزان به ارزش نگاه يك پلنگ و يوزپلنگ پي ببرد.»
دكتر «حسين محمدي» مدير كل دفتر حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست هم با اشاره به تصادف پلنگ در جاده خرم‌آباد – الشتر مي‌گويد:«اينكه راننده‌اي كه با اين حيوان تصادف كرده ابتدا به سازمان حفاظت محيط زيست اطلاع ميدهد نشان دهنده افزايش آگاهي مردم است و جا دارد از اين فرد تشكر كنيم چرا كه در اين مواقع اگر حيوان آسيب ديده باشد با اطلاع بموقع مي‌توانيم او را نجات دهيم.»
كهرم همچنين در اعتراض به كساني كه مدعي هستند آنچه چوپان لر ديده «گرگ» است نه پلنگ مي‌گويد: «اين افراد شناختي از رفتار گله‌ها و پلنگها وقتي تهديد مي‌شوند، ندارند.» سازمان محيط زيست با تقدير از اين چوپان قدم خوبي برداشت. به نظر مي‌رسد در كنار فرهنگ‌سازي رسانه‌ها، دستگاه‌ها هم بايد به وظايف خود در قبال روستائيان و كساني كه مزارع و دام هايشان از سوي حيات‌وحش تهديد مي‌شود عمل كنند. آنها بايد به دامداران اين قول را بدهند كه در صورتي كه دام‌ها يا زمين‌هاي كشاورزي آنها دچار صدمه‌اي شد، جبران مي‌كنند تا بزرگترين گربه‌سان كشور از اين مرگ پي در پي نجات پيدا كند.
گربه‌ساناني كه روس‌ها در تبادل با دو ببر آموري، دو قلاده ماده آن را از ايران به روسيه بردند تا به عنوان نماد بازي‌هاي المپيك 2014 «سوچي» به نمايش درآورند. آنها پيشتر دو قلاده پلنگ نر از قفقاز هم به مسكو برده بودند. يكي از پلنگ‌هاي ماده ايراني در سوچي مادر شده و روس‌ها قرار است اين توله پلنگ را به عنوان «پلنگ قفقاز» در بازي‌هاي سوچي به همگان معرفي كنند. در حالي كه پلنگ‌هاي ايران در زيستگاه اصلي خود هر روز با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كنند.
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[مشاهده در: www.iran-newspaper.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
-
گوناگون
پربازدیدترینها