واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از «همايش روشنفكران خودي»/2آشنايي 9 روزه جلال و سيمين به ازدواج ختم شد
ويكتوريا دانشور خواهر سيمين دانشور گفت: بعد از آشنايي جلال و سيمين، هر روز صبح آل احمد دم در خانه ما آمدند و بعد از 9 روز تصميم گرفتند كه با هم ازدواج كنند.
به گزارش خبرنگار تاريخ خبرگزاري فارس، ويكتوريا دانشور در همايش «شمس و جلال؛ روشنفكراني متفاوت» كه با حضور جمعي از پژوهشگران كشور در محل موسسه مطالعاتي تاريخ معاصر ايران برگزار شد. در مورد آشنايي جلال و سيمين اظهار داشت: ما سه خواهر بوديم. نخست خواهر بزرگمان ازدواج كردند و بعد از ازدواج به اصفهان رفتند.
وي افزود: عيد نوروز شش نفر از فاميل تصميم گرفتيم براي مسافرت و ديدن اصفهان به خانه خواهرمان برويم. بعد از سه روز همه ديدنيهاي اصفهان را ديدم، تصميم گرفتيم برگرديم.
دانشور ادامه داد: خاله ما به شوهرش گفتند: «برويد شش بليط اتوبوس تهيه كنيد». شوهرشان جواب دادند در عيد نوروز بليط اتوبوس سختگير ميآيد.خوشبختانه وقتي شوهر خاله ما براي خريد بليط اتوبوس رفتند 6 نفر از دانشجويان بليط خود را لغو كردند كه شوهرخاله ما آن 6 بليط اتوبوس را تهيه كرد.
وي گفت: زماني كه سوار اتوبوس شديم جلال آل احمد هم از مسافران آن اتوبوس بود. برخي ميگويند: جلال آل احمد در صندلي جلوي اتوبوس نشسته بودند و سيمين عقب صندلي نشسته بود. دانشور با بيان اينكه آما آنچه من به خاطر دارم اين بود كه جلال زماني كه ميخواست بليط تهيه كند متوجه شد سيمين دانشور نيز در اتوبوس هستند.گفت: به همين دليل كنار صندلي سمين بليط رزرو كرده بود. آل احمد سمين را ميشناخت و از نظر ادبي با كارهاي سيمين آشنا بود.
وي افزود: آقاي آل احمد اهل ادب و بسيار آدم فرهيخته و با هوش بودند بعد از آن كه به تهران رسيدم از خاله خود خداحافظي كرديم و خانه آمديم.
دانشور گفت: در آن زمان خريد بر عهده من بود. وقتي براي خريد در خانه را باز كردم كه به بازار بروم ديدم آقاي آل احمد دم در خانه ما ايستاده است و به روي خودم نياوردم كه او را ميشناسم.
وي در پايان خاطرنشان كرد: زماني كه برگشتم ديدم سيمين خانم آماده بيرون رفتن است هر روز صبح با آل احمد بيرون ميرفتند و بعد از 9 روز تصميم گرفتند كه با هم ازدواج كنند.
انتهاي پيام/
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]