محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802738100
استقبال كتابخوان‌ها از «شهري ميان تاريكي»
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: استقبال كتابخوان‌ها از «شهري ميان تاريكي»
دومين چاپ از رمان «شهري ميان تاريكي» نوشته هورناز هنرور از سوي نشر آموت ورانه بازار كتاب شد.
به گزارش خبرنگار مهر، نخستين رمان هورناز هنرور با عنوان شهري ميان تاريكي كه سال گذشته از سوي نشر آموت منتشر شد، براي دومين نوبت تجديد چاپ شد. اين رمان كه نخستين اثر داستاني بلند اين نويسنده به شمار مي‌رود، با محوريت مسائل اجتماعي زنان نوشته شده و داستانش درباره چهار زن است كه هر كدام در موقعيت‌هاي اجتماعي متفاوت از هم هستند، اين در حالي است كه مردان در اين داستان به گونه‌اي در حاشيه قرار دارند.
اين روايت داستاني در هر يك بيست فصل كتاب كتاب توسط يكي از شخصيت‌هاي حاضر در رمان روايت مي‌شود؛ شخصيت‌هايي كه ابتدا درگير درون خود هستند اما رفته رفته با بيرون آمدن از درون خود به نوعي آزادي اجتماعي مي‌رسند. نويسنده اين رمان تاكيد داشته كه در اين قصه از از منظر جايگاه اجتماعي زنان در جامعه ايراني به زندگي برخي از آنان توجه نشان داده است و سعي دارد داستان زندگي آنها را با ديدي مدرن مورد توجه قرار دهد.
در بخشي از اين رمان مي‌خوانيم: ... ديگر اهميتي نمي‌داد كه چه بر سرش خواهد آمد. با اين حال، همين كه پاهاش را در راهروهاي دادگاه گذاشت، تنش لرزيد. راهروها پر از زن‌ها و مردهايي بود كه تنها و يا بچه به بغل به ديوار تكيه داده بودند. با آن شلوغي احساس مي‌كرد كه وارد قبرستان شده است. آدم‌هايي كه آرزوهايشان را به خاك مي‌كردند، دستهاي لرزان زناني كه نمي‌خواستند زنده به گور شوند و چشم‌هايي كه لبريز از اشك بود و حلقه‌هاي سياه دواشن را گرفته بودند. وقتي برگ درخواست طلاق را پر مي‌كرد، نمي‌دانست چه بنويسد. آيا همسرتان شما را كتك زده است؟ بلي را انتخاب كد و جلوي مداك پزشكي خير را. حميد معتاد هم نبود. سابقه بيماري رواني هم نداشت. خج خانه را هم كم نمي‌گذاشت. دليل درخواستش؛ عدم تفاهم. وقتي برگه را به مسئولش تحويل مي‌داد، مرد زير چشمي به گلچهره كرد.«توافقي مي‌خواين جدا شين؟» گلچهره ابروهايش را درهم كرد. «نه خير. من تنهايي اومدم.» مرد پوزخند زد. «با اين چيزهايي كه شما نوشتين اگه شوهرتون نخواد جدا شه نمي‌تونيد كاري كنيد. مگه اينكه درخواست مهريه كنيد...
نشر آموت دومين چاپ از رمان شهري ميان تاريكي را با قيمت 11 هزار تومان منتشر كرده است.
كد خبر: 2196017
تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۹/۲۴ - ۱۴:۳۴
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها