محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802731776
دختري كه بعد از 30 سال به ايران آمد تا پدر و مادرش را بشناسد: زير گوشش مي خواندم دوستت دارم
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: دختري كه بعد از 30 سال به ايران آمد تا پدر و مادرش را بشناسد: زير گوشش مي خواندم دوستت دارم
مريم نوابي نژاد: از آن به بعد رابطه شان منوط شد به ديدارهاي چند سال يكبار و صدايي كه از پشت تلفن هفته اي يكبار به زحمت شنيده مي شد. طليعه در آمريكا درس خواند و وارد بازار كار شد تا اين كه دو سال پيش اتفاقي او را به خانواده اش و كودكي اش پيوند زد. اول مادرش دچار فراموشي شد و بعد پدرش بيمار شد و ديگر از تخت پايين نيامد. طوري كه ناچار شدند اول مادر و بعد پدر را به آسايشگاه سالمندان ببرند. در حالي كه طليعه تمام مدت كنارشان بوده و از آن ها پرستاري كرده و خواهر هايش هر كدام مدتي آمده اند و بعد مانده اند و به خاطر خانواده هايي كه آن طرف داشتند ، دو باره رفته اند وباز... قصه اي كه در اين روايت ساده پنهان است، قصه ي دختري است كه بعد از 27 سال زندگي در آمريكا وقتي شنيده پدر و مادرش به وجودش نياز دارند، اسباب و اثاثيه اش را در انباري گذاشته ، كارهايش را تحويل داده ، بليط يك سره گرفته و به ايران آمده و دو سال و نيم است كه مدام كنار پدر و مادرش بوده.وقتي با اودركافه خبر مصاحبه كرديم ، تنها دوهفته اي مي شد كه پدرش را از دست داده بود و بيشتر از نيمي از مصاحبه را گريه كرد و گفت و ما هم نوشتيم
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]
-
گوناگون
پربازدیدترینها