واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: در سالروز تولد پدر تئاتر ايران بيضايي بزرگ، منتظر بازگشتت به كشور هستيم
گروه فرهنگي: بهرام بيضايي كارگردان سينما و تئاتر و نمايشنامهنويس و فيلمنامهنويس و پژوهشگر ايراني پنجم ديماه 1317 در تهران متولد شد.خانوادهاش اهل آران و بيدگل بودهاند. پدر وي تعزيهخوان بودهاست و عمو و پدربزرگش دستاندركار تعزيه و تنظيم متن براي تعزيه بودهاند. در سالهاي آخر دبيرستان دو نمايشنامه با زبان تاريخي نوشت. او تحصيلات دانشگاهيش را در رشته ادبيات ناتمام گذاشت و در سال 1338 به استخدام اداره كل ثبت اسناد و املاك دماوند درآمد. در سال 1341 به اداره هنرهاي دراماتيك كه بعدها به اداره برنامههاي تئاتر تغيير نام داد منتقل شد. در اين سال پژوهشهاي نمايش در ايران را در مجله موسيقي چاپ كرد. در سال 1344 با منيراعظم رامين فر ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج سه فرزند به نامهاي نيلوفر متولد 1345، ارژنگ متولد 1346 (فوت شده در صدروزگي) و نگار متولد 1351 ميباشد. او يكي از پايهگذاران و اعضاي اصلي كانون نويسندگان ايران در سال 1347 بود كه درسال 1357 از آن كانون كنارهگيري كرد. در سال 1348 به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همكاري كرد. در سال 1352 از اداره برنامههاي تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استاديار تمام وقت نمايش دانشكده هنرهاي زيبا و مديريت رشته هنرهاي نمايشي انتقال يافت. در سال 1360 پساز بيست سال كار دولتي از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهاي 1364 تا 1366 خانوادهاش از ايران مهاجرت كردند. در سال 1365 پدرش استاد نعمتالله (ذكايي) بيضايي مرحوم شد.او در سال 1371 با مژده شمسايي ازدواج كرد. فرزند آخرش نياسان در سال 1374 متولد شد. در سال 1375 به دعوت پارلمان بينالمللي نويسندگان در استراسبورگ اقامت نمود. در سال 1376 به ايران بازگشت و كار بر روي نمايش بانو آئويي نوشته ميشيما يوكيو را پس از هجده سال دوري از صحنه آغاز كرد. مادرش نيره موافق در سال 1380 بدرود حيات گفت .
فعاليت در سينما
فعاليت سينمايي را با فيلمبرداري يك فيلم هشت ميليمتري چهار دقيقهاي سياه و سفيد در سال 1341 آغاز كرد. پس از ساخت فيلم كوتاه عموسبيلو در سال 1349، اولين فيلم بلندش رگبار را در سال 1350 ساخت. چريكه تارا و مرگ يزدگرد فيلمهايي كه او در سالهاي 1357 و 1360 ساخت تا كنون در محاق توقيف ميباشند. او در سالهاي پيش و پس از انقلاب براي ساختن فيلمهاي خود با مشكلات و سنگاندازيهاي بسياري روبهرو بودهاست. او تا كنون 9 فيلم بلند و 4 فيلم كوتاه ساختهاست و آخرين فيلمي كه از او پس از 10 سال به نمايش عمومي درآمد سگكشي (1380) بود كه با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبهرو شد. آخرين ساخته او وقتي همه خوابيم در سال 1387 توليد شد.
فعاليت در تئاتر
بهرام بيضايي يكي از معدود هنرمندان ايراني است كه هم در صحنه تئاتر كارنامهاي درخشان دارد و هم در سينما. در عين حال او هميشه به پژوهش در زمينه تئاتر هم علاقه داشته و در سالهاي دهه 1340 كتابهايي را درباره تئاتر در چين، ژاپن و ايران منتشر كرده كه هنوز هم منبع درسي دانشجويان تئاتر محسوب ميشود. بهرام بيضايي نوشتن نقد، تحقيق و مطالب پراكنده درباره تئاتر و سينما در نشريات علم و زندگي، هنر و سينما، گاهنامه آرش، مجله موسيقي، كيهان ماه، ماهنامه ستاره سينما، كتاب چراغ و... را در سال 1338 آغاز كرد. او از سال 1340 به صورت جدي به نوشتن نمايشنامه پرداخت و در سال 1345 اولين نمايش خود را كارگرداني كرد. او به همراه اكبر رادي و غلامحسين ساعدي پايهگذاران موج نوي نمايشنامهنويسي ايران ميباشند. اجراهاي صحنهاي او اغلب از تئاترهاي پرمخاطب بودهاند .بيضايي در سال 1358 نمايش مرگ يزدگرد را به روي صحنه برد. او بعد از هجده سال محروم شدن از صحنه در 1376 دو نمايشنامه «كارنامه بنداربيدخش» نوشته خودش و «بانو آئويي» را به طور همزمان در سالن چهارسو و سالن قشقايي واقع در تئاتر شهر به روي صحنه برد. «شب هزارو يكم» را نيز در سال 1382 در سالن چهارسو اجرا كرد. در تابستان سال 1384 نمايش «مجلس شبيه در ذكر مصايب استاد نويد ماكان و همسرش مهندس رخشيد فرزين» را كه نمايشنامه آن با نيمنگاهي به قتلهاي زنجيرهاي نوشته شده بود، در سالن اصلي تئاتر شهر به روي صحنه برد كه باز هم با استقبال گرم تماشاگران روبرو شد اما پس از مدتي كوتاه و پس از 24 اجرا به دليلي نامعلوم اجراي آن متوقف گرديد. نمايش بعدي او در ايران «افرا؛ يا روز ميگذرد» در زمستان 1386 در تالار وحدت تهران به صحنه رفت و با موفقيت و استقبال كمنظير تماشاگران مواجه شد. آخرين نمايش او تا كنون (تيرماه 1391) سايهبازي «جانا و بلادور» است كه در استنفورد آمريكا به صحنه رفتهاست. در سالهايي كه بيضايي از صحنه به دور ماند و مجال فيلمسازي را نداشت، به نوشتن نمايشنامه و فيلمنامه و پژوهش مشغول بود كه برخي از آنان توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شدهاند.وي همچنين در سالهاي پس از انقلاب فرهنگي اجازه تدريس در دانشگاه را ندارد. او فيلمهاي متعددي نيز ساخته كه از جمله مي توان به فيلمهاي زير اشاره كرد:
وقتي همه خوابيم، قالي سخنگو، زمانه، گفتوگو با باد، سگكشي برج مينو [تدوينگر]، روز واقعه [فيلمنامه نويس]، مسافران، شايد وقتي ديگر... باشو غريبه كوچك، مرگ يزدگرد، خط قرمز، چريكه تارا، كلاغ، غريبهومه، رگبار و...
وي هماكنون چند سالي است كه در آمريكا اقامت دارد و در دانشگاه استنفورد مشغول تدريس و تحقيق است و اگرچه سال گذشته خواهان بازگشت به ايران بود اما به نظر ميرسيد امكان بازگشت فراهم نشد.
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]