تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زبان، درنده اى است كه اگر رها شود، گاز مى گيرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803715207




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آقاي روحاني مواظب كوپن داران تقلبي باش! گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح شنبه


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: آقاي روحاني مواظب كوپن داران تقلبي باش! گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح شنبه
روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله؛ چرايي نياز آمريكا به مذاكره، پس از توافق ژنو، چرا افزايش تهديدات؟، آقاي روحاني مواظب كوپن داران تقلبي باش!، سازگار نمودن اهداف اقتصادي و... كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.


كيهان: «چرايي نياز آمريكا به مذاكره»

«چرايي نياز آمريكا به مذاكره» عنوان يادداشت روز كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي خوانيد:

آمريكا بشدت از اينكه ايران ميز مذاكره را ترك گويد، نگران است و از اين رو مي توان در لابلاي خط و نشان كشيدن ها و شرط گذاري هايش، نگراني آن از قطع گفتگو و بازگشت ايران به شرايط پيش از مذاكرات و توافقات اخير ژنو را ديد.

به اين عبارت هاي جان كري وزير امور خارجه آمريكا كه در جلسه استماع كنگره بيان شده است، توجه كنيد: «نقض توافق ژنو توسط ايران، واكنش نظامي آمريكا را در پي دارد»، «ما در يك دو راهي قرار داريم يا ديپلماسي يا ادامه خصومت و احتمالاً درگيري».

يك نشريه آمريكايي - پليتيكو- دو روز پيش نوشت وزير خزانه داري آمريكا براي قانع كردن مجلس سنا به عدم تصويب تحريم هاي جديد عليه ايران با نمايندگان آن گفت وگو مي كند.

پليتيكو در ادامه نوشت: «عدم تصويب تحريم هاي جديد عليه ايران پيروزي بزرگي براي اوباماست». با اين عبارات مي توان فهميد كه هيأت حاكمه آمريكا با هر اقدامي كه ايران را به شرايط قبل از مذاكرات و موافقت نامه اخير برگرداند، بشدت مخالفند البته اين به معناي پايبندي آمريكا به تعهداتش نيست كما اينكه اظهارات مقامات ارشد دولت آمريكا از عدم پايبندي حكايت مي كنند.

آمريكايي ها معتقدند توافق ژنو يك فرصت استثنايي براي كنترل ايران در اختيار واشنگتن قرار داده و مي تواند مبناي محكمي براي وادار كردن ايران به امتيازدهي در ساير پرونده ها باشد.

دولت آمريكا معتقد است خود توافق ژنو راههايي را براي فرار از به رسميت شناختن حقوق ايران و در نتيجه عمل نكردن غرب به تعهدات مندرج در بخش دوم توافقنامه در اختيار آنان قرار داده و مي تواند در فرايند مذاكراتي تأمين گردد بنابراين وقتي تحريم بعنوان يك اقدام فراتوافقنامه، اين امكان بزرگ كه غرب براي رسيدن به زمان آن، 10 سال خون دل خورده است را از آنان مي گيرد، چرا بايد تصويب شود. غرب و بويژه آمريكا تصويب چنين تحريم هايي را به نفع ايران ارزيابي مي كنند.

جان كري به نمايندگان مجلس سناي آمريكا مي گويد ما بر سر دو راهي قرار داريم يا بايد با مذاكره به هدف برسيم يا بايد بجنگيم. تكليف جنگ كاملاً معلوم است هر عنصر نظامي يا سياسي مي داند كه آمريكا جرأت ورود به يك جنگ ديگر را ندارد.

اجتناب از جنگ در سوريه دقيقاً در همين چارچوب صورت گرفت. پس اگرچه اوباما و كري هر روزه از «گزينه جنگ» سخن مي گويند ولي قطعاً و طي دهها سال آينده از جنگ عليه ايران خبري نيست. پس آمريكا يك راه در پيش رو دارد و آن هم مذاكره است.

تحليل آمريكايي ها، انگليسي ها و فرانسوي ها و حتي رژيم صهيونيستي اين است كه مذاكرات ژنو يك پيروزي بزرگ براي غرب بوده است - اين تحليل درست باشد يا نباشد، اعتقاد و جمعبندي غرب از مذاكرات و توافق اخير است - لذا چيزي كه غرب آن را پيروزي بزرگ مي خواند چرا بايد كنار بگذارد؟ از سوي ديگر غرب پيروزي در مذاكره را نتيجه تحريم مي داند نه هنر ديپلماسي كما اينكه آنان توافقات ژنو را توافق ايران و نه توافق دولت روحاني ارزيابي مي كنند.

با اين وصف چرا غرب بايد موضوعي كه سبب شكل دادن به يك مذاكره پيروز شده است را كنار بگذارد از اين رو اين طبيعي ترين و منطقي ترين صورت بندي است.

الف: راه مواجهه با ايران مذاكره است، ب: راه موفقيت مذاكره، تحريم شديد است.

در نتيجه: راه امتياز گرفتن از ايران تحريم شديد است. كاملا پيداست كه در چنين معادله اي ايران به هيچ وجه نمي تواند با مذاكره به رفع تحريم ها دست پيدا كند و از اين رو اين حرف آمريكايي ها دقيق است كه مي گويند با توافق ژنو و با رسيدن به مرحله نهايي هم تحريم هاي شديد عليه ايران حفظ مي شود و در موضوعاتي از تشديد آن خودداري مي شود.

بر اين اساس جان كري به كنگره مي گويد: «همچنان قاطعانه به اجراي تحريم ها عليه ايران ادامه مي دهيم.

براساس گام نهايي، ايران حق داشتن نيروگاه آب سنگين را ندارد.» وي همچنين در جلسه كميته روابط خارجي مجلس سنا مي گويد: « اگر ايران حمايتش از سوريه و حزب الله را ادامه دهد، تحريم ها كاهش نمي يابد. تحريم هاي نفتي همچنان ادامه دارد.» و تلويزيون بي بي سي مي گويد: «توافق ژنو نشانه موفقيت سياست تحريم است لذا بعيد است به سادگي تحريم ها برداشته شوند».

با اين وصف مي توانيم قاطعانه بگوئيم از منظر آمريكايي ها بهترين راهي كه آنان را به هدف «مهار ايران» نزديك مي كند، امتيازگيري از طريق مذاكره و در عين حال حفظ سخت گيري هاي گذشته است اما در اين خصوص به چند نكته اساسي بايد توجه كرد:

1- مذاكره ضمن آنكه تنها راه مواجهه با ايران است در عين حال براي رسيدن به نتيجه به ضمائم و الزاماتي نياز دارد. يكي از الزامات اين است كه طرف مقابل يعني ايران هم به مذاكره رغبت نشان داده و آن را تنها راه تلقي كند. اگر مذاكره كه تنها راه پيش روي آمريكاست، تنها راه پيش روي ايران نباشد و يا ايران خود را در شرايط مشابه آمريكا نبيند، اطميناني به تداوم مذاكره و به نتيجه رساندن آن وجود ندارد. كاملا واضح است كه اگر ايران بتواند فشار كنوني ناشي از تحريم ها را تحمل كند و فشار ناشي از سوءمديريت ها را علاج كند، مي تواند زير بار «مذاكره تحميلي» نرود.

همينطور اگر ايران از يك سو بداند كه تحريم هاي اقتصادي به سقف رسيده و امكان عبور از اين سقف هم براي تحريم كنندگان وجود ندارد و از سوي ديگر بداند كه آمريكايي ها به عنوان اصلي ترين كشور تحريم گر، بنا ندارند خدشه اي به چارچوب هاي اصلي تحريم وارد شده و در اندازه اي كه اثر تحريم ها كاسته شود، ظاهر گردد و دليلي براي تن دادن به چنين مذاكره اي وجود ندارد.

همين طور اگر ايران بداند كه حفظ آن تحريم ها بعد از دو سال عملاً مقدور نيست و كشورهاي هم پيمان حاضر به ادامه اين راه نيستند و جمهوري اسلامي مي تواند با كمك بعضي از كشورها زهر اين تحريم ها- به خصوص در دو حوزه بانكي و نفتي- را بگيرد، چرا بايد به چنين مذاكره اي روي خوش نشان بدهد.

با اين وصف كاملاً واضح است كه آمريكايي ها در عين آنكه واقعاً نمي خواهند، اجرت المثل همكاري ايران (با 1+5، شوراي امنيت سازمان ملل و آژانس بين المللي انرژي اتمي، آنگونه كه در مقدمه و مؤخره توافقنامه ژنو، به آن حكم شده است) را بپردازند در عين حال نمي توانند با يك صورت مسئله كاملاً ضد ايراني هم به ميدان بيايند و لذا صورت موضوع را به گونه اي تنظيم كرده اند كه طرف ايراني بتواند در داخل كشور خود ادعا كند كه گام ها دو جانبه و متوازن بوده است.

با اين وصف از همين حالا مي توان صورت بندي- رنگ و لعاب- و ماهيت- واقعيت- گام نهايي مورد نظر آمريكايي ها را به طور نسبتاً دقيق، پيش خواني كرد.

2- كاملاً واضح است كه آمريكايي ها بابت تضمين تداوم پيدا كردن مذاكرات ژنو، فقط نگران رفتار و تصميم ايران نيستند، بلكه به نظر اين قلم، بيش از آن، آمريكايي ها نگران حفظ موضع واحد 1+5 در قبال ايران هستند. آمريكايي ها معتقدند عدم پايبندي ايران به تعهدات خود در سند ژنو، موضع 1+5 را منسجم مي كند اما اگر گروه 1+5 با نظر آمريكا همراه نشوند، ايران ترديدي در كنار گذاشتن توافق ژنو نمي كند. اظهارات چند روز پيش جان كري در جلسه استماع مجلس سناي آمريكا از عمق اين نگراني حكايت مي كند.

كري گفت: «تصويب تحريم جديد عليه ايران، اتحاد گروه 1+5 را از هم مي پاشد» به نظر مي آيد كه بكار بردن عبارت جنگ از سوي مقامات ارشد آمريكا در حد فاصل گام اول تا گام نهايي مذاكرات ژنو نه براي ترساندن ايران و واداشتن آن به تداوم مذاكره و ادامه مسير از گام اول به گام آخر بلكه براي منسجم نگه داشتن گروه 1+5 مي باشد به اين معنا كه آمريكا مي خواهد آنان را متقاعد كند كه بين پذيرش جنگ آمريكا با ايران يا جمع شدن حول محور آمريكا عليه ايران يكي را انتخاب كنند و از آنجا كه اين كشورها در ماجراي سوريه نشان دادند كه با جنگ مخالفند بنابراين آنان را به گزينه دوم يعني همراهي با آمريكا در ژنو در حد فاصل گام اول تا گام آخر سوق مي دهد.

ادامه يافتن مذاكرات ژنو و به نتيجه رساندن آن، از نظر آمريكا قطعي نيست و مي تواند يا به دليل پا پس كشيدن ايران و يا به دليل عدم همراهي گروه 5+1 در نيمه راه از بين برود و اين براي آمريكا كه واقعا گزينه ديگري در اختيار ندارد، خطرناك بوده و يك شكست فاحش مي باشد.

3- آمريكايي ها از داخل ايران نيز به شدت نگران مي باشند. مقامات آمريكايي در يك تحليل نسبتا دقيق مي گويند اختيارات روحاني و تيم او در مذاكره محدود به همراهي ساير بخش هاي نظام جمهوري اسلامي است بنابراين اگر در فضاي ملي و نخبگي، جمعبندي ايرانيان نسبت به مذاكرات، روند و سرانجام آن مثبت نباشد، اين مذاكرات در هر نقطه اي كه باشد متوقف مي شود كما اينكه يك مصوبه دو خطي مجلس مي تواند توافقات ژنو را كان لم يكن نمايد چه رسد به اين كه رهبري محبوب نظام در واكنش به زياده خواهي آمريكا، با يك جمله كوتاه روند را متوقف گرداند.

همين سه روز پيش موسسه معتبر نظرسنجي «زاگبي»، نتيجه نظرسنجي تلفني اخير خود از شهروندان ايراني را اينگونه منعكس كرد: «96 درصد شهروندان ايراني معتقدند ادامه برنامه اتمي به تحريم هاي وضع شده مي ارزيد» اين موسسه آمريكايي نتيجه گرفت: «تصور غرب درست نيست، اكثر ايرانيان از ادامه برنامه اتمي ايران با وجود تحريم ها، حمايت مي كنند.» با اين وصف تكليف تيم مذاكره با زياده خواهي غرب و تغيير تدريجي نگاه داخل نسبت به مذاكرات ژنو، معلوم است. تيم ايراني مي تواند در اين فضا تا حد زيادي فضاي مذاكرات را عوض كند.

كما اينكه يك خط پاسخ دكتر ظريف به مجله «تايم» آمريكا- مبني بر اين كه تصويب هر نوع تحريم جديد در كنگره بنياد توافق ژنو را بهم خواهد ريخت- آمريكايي ها را به شدت نگران كرد و وزراي سياسي و اقتصادي دولت - خارجه و خزانه داري- را وا داشت كه جلوي هر اقدام جديد را بگيرند. اين به خوبي نشان مي دهد كه آمريكا از بهم ريختن وضعيت موجود نگران است و اين همان نقطه ضعف بزرگي است كه ديپلمات مي بايد روي آن سوار شود.

4- تيم مذاكره كننده ايران بايد از فضاي خوش بيني كنوني خارج شود و بداند كه اصولا بحث هسته اي ايران در هر دو شكل مورد بحث غرب، يك موضوع حاشيه اي است البته موضوعي كه با همه حاشيه اي بودن يك شاخص براي ارزيابي قدرت ايران در دفاع از استقلال، هويت و حقوق خود است، مسئله اصلي غرب، «قدرت» ايران است كه توانايي هسته اي با همه اهميت آن يك نقطه در اين قدرت است. توانايي ايران در مديريت تحولات منطقه و شكل دهي به يك قدرت بزرگ منطقه اي و بين المللي نقطه كانوني و اصلي «قدرت» ايران است و از اين روست كه در بحبوحه بحث مذاكرات مقدماتي ژنو، جان كري پاي بحث سوريه و حزب الله را به ميان كشيد و كاهش تحريم ها را منوط به كوتاه آمدن ايران در اين قبيل پرونده ها كرد.

رسالت: «تهاجم فرهنگي با آتش تهيه تحريم هاي اقتصادي»

«تهاجم فرهنگي با آتش تهيه تحريم هاي اقتصادي» سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي خوانيد:

سوزان رايس مشاور امنيت ملي آمريكا در اولين كنفرانس سالانه حقوق بشر كه در شهر واشنگتن آمريكا در روز چهارشنبه 13 آذر 1392 (4 دسامبر 2013) با عنوان «حقوق بشر؛ پيشبرد منافع و ارزش هاي آمريكا» برگزار شد طي سخناني صريح و روشن از سناريو تحريم هاي آتي عليه جمهوري اسلامي پرده برداشت.

رايس با تاكيد بر مقولاتي كه وي آنها را ارزشهاي آمريكا و بخش كانوني سياست خارجي ايالات متحده ناميد، نظير دفاع از حقوق هم جنس بازان، دوجنسيتي ها، رفع فيلترينگ از اينترنت، تساوي حقوق زن و مرد، آزادي بيان، آزادي تجمع، آزادي در ارتداد ديني و ... گفت:«در حالي كه ما امكان حل و فصل ديپلماتيك مسئله هسته اي ايران را مي آزماييم اما معتقديم كه آزمون كليدي ديگر وضعيت پيشرفت حقوق بشر در ايران است... تحريم هاي ما درباره ناقضان حقوق بشر در ايران ادامه خواهد داشت».

وي تاكيد كرد:«ما از قدرت بي بديل اقتصادي مان براي اعمال فشارهاي مالي از جمله تحريم ها عليه دولت هايي استقاده مي كنيم كه حقوق بشر را نقض مي كنند».

ين راهبرد در سخنان اخير وندي شرمن اينطور انعكاس يافت تنها تعهدي كه ما در توافق ژنو به ايران داده ايم اين است كه تحريم جديدي در ارتباط با پرونده هسته اي وضع نكنيم. كنگره آمريكا مي تواند بدون به كار بردن كلمه هسته اي اقدام به وضع تحريم هاي جديد عليه ايران كند. يعني آمريكا مي تواند به بهانه حقوق بشر، فعاليت هاي موشكي، پيشرفت هاي نظامي ايران و ... را تحريم كند.

در واقع آمريكايي ها به اين نتيجه رسيده اند با توسل به ابزار «تحريم هاي هوشمند» همانطور كه در عرصه هسته اي توانستند با ايران مذاكره كنند، مي توانند تحريمها را تبديل به آتش تهيه اي براي تهاجم فرهنگي به بهانه نقض حقوق بشر نمايند. تحميلات غير قانوني به كشورهاي مخالف آمريكا به بهانه حقوق بشر و تاثيرات تدريجي آنها يكي از ابعاد نسخه جديد تهاجم فرهنگي است.

فشار بر دولت ها به منظور تجديد نظر در قوانين مربوط به انتشار كتاب، مطبوعات، آزادي هاي ديني و به رسميت شناختن حق ارتداد، لغو مجازات ها و ممنوعيت هاي مربوط به روابط جنسي نا مشروع و غير متعارف مثل ارتباط جنسي محارم، زنان شوهر دار با مردان ديگر، هم جنس بازان، رفع فيلترهاي مصونيت بخش در فضاي مجازي و به خصوص شبكه هاي اجتماعي و ... در واقع از بين بردن حداقل مقاومت هاي فرهنگي جوامع در برابر شبيخون فرهنگي دشمن است.

در واقع اگر اين شبيخون را به يك صحنه نبرد تشبيه كنيم دشمن در صدد است تا سنگرهاي مقاومت را يكي پس از ديگري خالي و سپس فتح كند تا تاخت و تاز فرهنگي در عرصه افكار و اذهان عمومي را با حداقل مخالفت ممكن صورت دهد.

در جبهه اي كه خاكريز و سنگري مقابل دشمن نباشد اشغال اذهان مردم با سرعت بيشتري صورت مي پذيرد. هر چند اين خاكريزها اگر صرفا رويكرد انفعالي و پدافندي داشته باشند به خاطر صبغه نبرد فرهنگي با سنگر خالي تفاوتي ندارند. حال اگر اين صحنه نبرد را مقابل چشمانمان بياراييم دشمن براي خالي كردن سنگرها و حذف مقاومت هاي فرهنگي متوسل به ابزار تحريم شده است.

چرا كه بر اساس تئوري «قدرت هوشمند» آقاي جوزف ناي استاد دانشگاه هاروارد كه تركيبي از قدرت سخت و نرم است و به طور مشخص در موضوع هسته اي ايران به زعم آمريكايي ها پاسخ گو بوده است در عرصه فرهنگي نيز مي توان از آن بهره برد.

در الگو ي فرهنگي اين تئوري ابزار تحريم مولد نوعي قدرت سخت است و حذف هدايت ها، نظارت ها و كنترل هاي فرهنگي دولت هاي مخالف آمريكا همان قدرت نرم است. تركيب خلاقانه اين قدرت سخت و قدرت نرم توليد كننده قدرت هوشمندي براي آمريكا در عرصه تهاجم فرهنگي است كه با چالشها و ناكامي هاي گذشته همراه نخواهد بود و باعث مي شود سبك زندگي غربي كاملا بر زندگي اسلامي و ايراني در عرصه هاي مختلف غلبه يابد.

با اين اوصاف در عرصه كارزار فرهنگي كه دشمن با تاكتيك هاي نوشونده و در اختيار داشتن تكنولوژي روز به روز جلوتر مي آيد ضرورت دارد تا مقاومت فرهنگي در كشور از جانب يك اتاق فرماندهي و يا يك قرارگاه مركزي فرماندهي شود.

تا توان سنگرهاي مقاومت فرهنگي تجميع گردد، تا زماني كه يك نقشه عمليات آفندي براي مقابله با تهاجم فرهنگي وجود نداشته باشد، تا وقتي كه رويه هاي شناسايي و اطلاعات عمليات منجر به گردش صحيح اطلاعات در بين مراكز فرهنگي نشود و ... نمي توان اميدوار بود كه دشمن را مي توانيم در جنگ فرهنگي ناجوانمردانه زمينگير كنيم.

همه اين امور مسبوق به وجود يك قرارگاه مركزي و اتاق فرماندهي مقتدر و باهوش است كه بتواند برايند تمام انرژي هاي فرهنگي در كشور را مقابل دشمن همسو نمايد و در مواقع مقتضي كنش هاي بهنگام فرهنگي را سامان دهد. اين قرارگاه مركزي به تعبير مقام معظم رهبري جايي نمي تواند باشد جز شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه مصوبات آن شانيت قانوني دارند و بايد اين مصوبات ضمانت اجرا داشته باشند.

جايگاه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در نظام جمهوري اسلامي تابعي از نگاه ديني حكومت به مقوله فرهنگ است.

حكومت ديني نه مي تواند معتقد به رهاسازي و ولنگاري در عرصه فرهنگ باشد و نه به سختگيري ها و بايد ها و نبايدهاي متحكمانه باور دارد. در نگاه دين محور، حكومت اسلامي در برخورد با موضوع فرهنگ مانند باغبان است.

به تعبير رهبر معظم انقلاب «در مقوله فرهنگ، رفتار حكومت بايد دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان به هنگام، نهال مي كارد به هنگام، آبياري مي كند به هنگام، هرس مي كند به هنگام، سمپاشي مي كند به هنگام، هم ميوه چيني. بايد فضاي فرهنگي كشور را باغباني كرد.»

اين باغبان بايد دلسوز باشد، علف هاي هرز را هرزه رويي كند. هوشمندانه، متفكرانه، آگاهانه، باغ جامعه را بارور كند. به فصل ميوه چيني نگذارد درختان زير بار سنگين، شاخه خم كنند و...

امام خميني (ره) در23/3/59 فرماني را مبني بر تشكيل ستاد انقلاب فرهنگي صادر نمودند. در قسمتي از فرمان ايشان آمده است:مدتي است ضرورت انقلاب فرهنگي كه امري اسلامي است وخواست ملت مسلمان مي باشد اعلام شده است وتا كنون اقدام موثري انجام نشده است و ملت اسلامي وخصوصا دانشجويان با ايمان متعهدنگران آ ن هستند كه خداي نخواسته فرصت از دست برود وكار مثبتي انجام نگيرد وفرهنگ همان باشد كه در طول مدت سلطه رژيم فاسد كارفرمايان بي فرهنگ اين مركز اساسي رادر خدمت استعمارگران قرار داده بودند.

امروز در شرايطي كه دشمن نبرد تمام عيار فرهنگي را عليه ملت ايران با توسل به آخرين متدهاي جنگي و استفاده از تمام ابزارهاي در اختيار خود آغاز كرده است ضرورت دارد كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در قد و قامت يك قرارگاه مركزي ظاهر شود و ضمن تبيين صحنه جنگ فرهنگي براي افكار عمومي تمام نيروها و انرژي هاي فرهنگي موجود را براي مقابله دشمن بسيج نمايد.

تهران امروز: «با عربستان سعودي چه كنيم؟»

«با عربستان سعودي چه كنيم؟» عنوان يادداشت روزنامه تهران امروز به قلم دكتر حجت كاظمي است كه در آن مي خوانيد: در يك دهه گذشته و در روندهاي تشديد يابنده تخاصم با جمهوري اسلامي ايران؛ كشوري كه كوشيد تا خود را به صدر ليست دشمني با ايران برساند؛ عربستان سعودي بود.

شواهد نشان مي دهد در هر تلاشي براي تضعيف موقعيت منطقه اي و جهاني ايران سعودي ها كوشيده اند تا نقش پيشرو را داشته و با استفاده از توان مالي خود نقش قوام بخش و محرك را در تقويت و تشديد اقدامات خصمانه و ديگر اقدامات عليه ايران ايفا كنند.نيت واقعي سعودي ها آنجايي آشكار شد كه ويكي ليكس از تحريك آمريكا توسط سعودي ها براي حمله به ايران پرده برداري كرد.

در اين ميان طرح عربستان براي ايجاد نيروي مستقل نظامي به عنوان نهادي وابسته به شوراي همكاري خليج فارس گامي است كه مي كوشد تا شش كشور جنوبي خليج فارس را چون يك مجموعه متحد در مقابل ايران قرار داده و ابزار جديدي براي بسط نفوذ منطقه اي سعودي ها خلق كند.

گام آخر اين رويكرد خصمانه در ماجراي توافق اخير هسته اي آشكار شد؛ آنجايي كه پيدا و پنهان قضيه آشكار كرد كه سعودي ها در كنار اسرائيل مخالف توافق بوده اند؛ به آن دليل كه معتقدند فشارها به ايران بايد چنان تشديد شود كه منجر به تسليم ايران گردد.

در مورد ريشه هاي اين دشمني و چگونگي برخورد با آن مي توان به چند نكته اشاره كرد:

- در مورد ريشه اين دشمني ها تقريبا اجماعي وجود دارد كه راهبرد كلان سعودي ها متمركز بر بدل شدن به هژمون اصلي منطقه است و در اين راه جمهوري اسلامي ايران و موقعيت منطقه اي آن را به عنوان اصلي ترين مانع خود تصور مي كنند.از نگاه سعودي ها ماجراي تشديد درگيري ايران و غرب در ماجراي هسته اي فرصت بي نظيري به آنها داده است تا با استفاده از ظرفيت هاي غرب؛ رقيب منطقه اي خود را تضعيف كرده و حتي آن را از ميدان به در كنند.

چنانكه استفان والت در تحليلي عنوان كرده است دليل اصلي واكنش خصمانه سعودي ها نسبت به توافق ژنو نيز چيزي نيست جز آنكه مي ترسند توافق ايران با غرب و خروج قدرتمندانه از ماجراي هسته اي؛ضمن باز كردن بندهاي اقتصادي و سياسي از پاي ايران؛باعث به رسميت شناخته شدن موقعيت قدرتمند منطقه اي ايران از سوي غرب و آمريكا شود و سر آنها در ماجرايي كه سخت به آن دلبسته اند بي كلاه بماند.ماجراي سوريه و عدم حمله نظامي آمريكا نيز به عنوان نشانه اي از اين فرايند تلقي مي شود.

- در مورد نحوه مواجهه با سعودي ها در دستگاه سياست خارجي ايران اجماعي مبني بر اين جهت گيري وجود دارد كه بايد به سوي تنش زدايي و كم كردن اختلافات حركت كرد.در مورد مطلوب بودن چنين امري ترديدي وجود ندارد؛ تجربه نشان مي دهد كه مواجهه هاي رو در رو امكان حل تعارض ها را فراهم مي كند ولي سوال آن است كه چرا و به چه دليل دو بار خيز دستگاه سياست خارجي ايران براي بهبود روابط (يكبار در ابتداي وزارت علي اكبر صالحي و يك بار ديگر در سه ماه گذشته) تاكنون موفقيتي در كم كردن اختلافات به دست نيامده است؟ سعودي ها كه ديپلمات هاي كارگشته اي هستند؛ترجيح مي دهند تا به جاي گفت وگوي دو جانبه با ايران جهت حل مسائل؛با استفاده از ابزارهاي مختلف خود همچون نفت،اتحاد با اسرائيل و همراهي با غرب،ايران و موقعيت منطقه اي آن را تضعيف كنند و به اهداف حداكثري خود نايل شوند.

گويا آنها مدت هاست تصميم خود را براي ترسيم يك بازي صفرو يك گرفته اند.از اين رو واقع بينانه نيست كه تصور كنيم كه به مدد دوستي هاي شخصي و آشنايي هايي قديمي امكان ترميم شكاف ها در مقطع زماني كنوني وجود دارد.

- مهم ترين راهبرد ايران در شرايط كنوني مي تواند ادامه مسير كنوني در ماجراي هسته اي با هدف پايان قدرتمندانه ماجراي هسته اي باشد.هرچند كه همه از دشواري ها و موانع چنين مسيري آگاهند؛ولي بي ترديد حل اين موضوع ضمن آنكه بسياري از فشارها كه دشمنان منطقه اي ايران به آنها دلبسته اند را از ميان بر مي دارد؛ راهي است به سوي تحكيم موقعيت منطقه اي جمهوري اسلامي ايران و متحدان آن.

تجربه هاي كارآمد عراق،افغانستان و اخيرا ماجراي سوريه نشان مي دهد كه ضمن حفظ مواضع و اختلافات با قدرت هاي غربي، امكان مصالحه هايي وجود دارد كه مي تواند توان و قدرت مانور جمهوري اسلامي ايران را افزايش داده و رقبا و موقعيت رقباي منطقه اي آن را تضعيف نمايد و كشورهاي چون عربستان را از آنچه طي اين سال ها به آنها اميد بسته اند نااميد كند.

- محور عربي ضدايراني كه طي سال هاي بعد از اشغال عراق، كوشيده است تا تعداد هرچه بيشتري از كشورهاي منطقه را وارد ائتلاف خود كند.در اين ميان ماجراي سوريه و همزماني آن با جاه طلبي هاي تركيه باعث شد تا آنكارا نيز وارد حلقه كشورهايي شود كه هدف نهايي آنها تضعيف ايران است؛ اشتباهي كه ترك ها تبعات آن را چشيدند و به نظر مي رسد در پي تغيير راهبرد خود هستند.تلاش جاري ايران براي بهبود روابط با آنكارا؛ضمن تضعيف تلاش هاي دولت هاي عربي مي تواند گامي به سوي مهار زدن به تلاش هاي سعودي ها براي مسلط شدن به خاورميانه باشد.

- ترديدي وجود ندارد كه عربستان از منظر «برادر بزرگ تر» به كشورهاي ديگر حاشيه خليج فارس نگاه مي كند و مي كوشد تا آنها را ذيل چتر خود، به عنوان مجموعه اي عليه ايران نشان دهد.در اين ميان بخش مهمي از ديپلماسي منطقه اي ايران مي تواند معطوف به بهبود روابط با اين كشورها و ممانعت از درافتادن آنها در هاويه ترسيم شده توسط سعودي ها و در وهله بعدي اماراتي ها باشد.به ويژه آنكه شواهد نشان مي دهد كشورهايي چون عمان، قطر و نهايتا كويت تمايل چنداني به پذيرش موقعيت مسلط عربستان ندارند.

گفت وگو با عربستان ضرورتي انكارناپذير است و هر تلاشي در راستاي آن شايسته تقدير.ولي به نظر مي رسد كه اين گفت وگو تنها در صورتي مي تواند مفيدفايده باشد كه سعودي ها از كارايي ديپلماسي چند لايه خود عليه ايران و موقعيت منطقه اي آن نااميد شده و احساس كنند بايد گفت وگويي صريح و شفاف و معطوف به مصالحه با ايران داشته باشند.بدون چنين روندي دستيابي به مصالحه امري دور از دسترس به نظر مي رسد.

جمهوري اسلامي: «دو صد گفته»

«دو صد گفته» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد:

بسم الله الرحمن الرحيم
زياد حرف زدن، وعده هاي فراوان دادن و مردم را طلبكار كردن، يكي از آفت هاي دولت هاست كه اكثر دولتمردان به آن مبتلا هستند. اظهارات روزهاي اخير سخنگوي دولت يازدهم متأسفانه نشان داد كه اين دولت نيز به اين آفت مبتلاست.

يكي از ويژگي هاي دولت «اعتدال» بايد اين باشد كه در وعده دادن ها نيز معتدل باشد، مسئولان دولتي كمتر حرف بزنند و بيشتر عمل كنند، تلاش آنها بر اين باشد كه مردم را با واقعيت ها آشنا و مأنوس كنند و طوري حرف نزنند كه مردم بي جهت احساس طلبكاري نمايند.

اين روزها حتي بسياري از دوستان و طرفداران و حاميان دولت يازدهم مي گويند اين دولت در پاره اي موارد از جمله انتصابات و كوتاهي در بهره مند شدن از مشورت صاحبنظران، از مرز اعتدال خارج شده است.

اين آفت، در زياد حرف زدن و بسيار وعده دادن نيز به سراغ دولتمردان كنوني آمده و آنها را از مرز اعتدال خارج ساخته است. افراد معتدل كساني هستند كه ابتدا عمل كنند و سپس از عملكردهاي خود خبر بدهند.

سخنگوي دولت، در هفته گذشته و قبل از آن، چند بار درباره سبدهاي كالا كه قرار است به اقشاري از مردم داده شود وعده هائي داد. آقاي رئيس جمهور نيز در گزارش راديو تلويزيوني 100 روزه خود درباره سبدهاي كالا سخن گفت.

مردم در سال هاي اخير از زبان دولتمردان بارها اين عنوان زيبا و اميدوار كننده را شنيده اند و از بس كه در اين زمينه تخلف ديده اند، درحال حاضر نسبت به چنين عنواني به نوعي «شرطي» هستند. به همين جهت، هرگاه عنوان «سبد كالا» به گوش ها مي خورد، حساسيت ايجاد مي شود.

به همين دليل بهتر است دولتمردان كنوني سخني از سبد كالا نگويند و اگر به هر دليل ضرورت ايجاب مي كند در اين باره سخن گفته شود فقط يكبار به آن اشاره كنند و بعد از آن، تا زماني كه به وعده خود عمل نكرده اند آن را تكرار نكنند و به اين حساسيت دامن نزنند.

برخلاف اين نسخه واقع بينانه و مشفقانه، متأسفانه سخنگوي دولت در اظهارات روز چهارشنبه خود گفت: در بهمن و اسفند امسال سبد كالائي خواهيم داد و كارگران، كارمندان رسمي، پيماني و قراردادي، كليه شاغلان و بازنشستگان دولت و نيروهاي مسلح، مشمول دريافت اين سبد كالائي مي شوند.

وي به اين وعده ها اكتفا نكرد و افزود: علاوه بر آنچه براي افراد تحت پوشش كميته امداد و بهزيستي در نظر گرفته شده است، به صورت جداگانه سبد كالائي بهمن و اسفند ماه به اين افراد نيز اختصاص خواهد يافت.

علاوه بر اين وعده هاي پر و پيمان! سخنگوي دولت حتي به سراغ اقشاري رفت كه ايكاش از آنها نام نمي برد و اگر قرار است كمكي به آنها بشود بي سرو صدا و محرمانه صورت بگيرد و در بوق و كرنا دميده نشود.

وي گفت:«براي آنكه شمول افراد دريافت كننده اين سبدهاي كالايي افزايش پيدا كند، نياز به مصوبه دولت داشتيم كه در جلسه تصميم گيري شد و دانشجويان، طلاب، خبرنگاران و هنرمندان نيز به جمع دريافت كنندگان اين سبد كالائي اضافه شدند».

سخنگوي دولت، فراتر از اين هم رفت و وعده سبد كالائي را به سالي چند نوبت رساند و در توضيح ادامه توزيع سبدهاي كالائي يارانه اي در سال 93 گفت:«توزيع سبدهاي كالايي يارانه اي در سال 93 حداقل هر فصل يكبار انجام مي شود و رئيس جمهور به معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي مأموريت داد موضوع ارائه بيش از يك سبد كالائي در هر فصل را براي سال آينده بررسي كند».

اينكه آقاي رئيس جمهور به معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي مأموريت داده موضوع ارائه بيش از يك سبد كالائي در هر فصل را بررسي كند، داراي ماهيت مأموريتي است و صرفاً براي اينست كه مورد بررسي قرار گيرد تا در صورت امكان به آن عمل شود. بنابر اين، قبل از آنكه نتيجه اين بررسي مشخص شود نمي توان اين دستور را خبري كرد.

عجله سخنگوي دولت براي خبري كردن اين دستور و مأموريت، از مصاديق خروج از اعتدال است. در اين مورد نيز توصيه مشفقانه ما به سخنگوي دولت اينست كه نه تنها قبل از بررسي و مشخص شدن نتيجه بلكه قبل از اقدام به تحويل كالا به مردم، درباره اين موضوع چيزي نگويند.

نكته مهم تر اينكه شرايط اقتصادي كشور هنوز به حالت عادي برنگشته و خط «اقتصاد مقاومتي» بايد همواره مورد نظر دولتمردان باشد. اگر قرار باشد حركت ها بر مبناي «اقتصاد مقاومتي» باشد، همواره در اظهارنظرها بايد خط «اعتدال» مورد توجه قرار گيرد.

اصولاً وعده دادن با اقتصاد مقاومتي تناسبي ندارد به ويژه وعده هائي كه معلوم نيست با شرايط پيچيده اقتصادي كنوني چقدر قابل تحقق است. ما به توافق ژنو خوشبين هستيم، ولي اين توافق دشمنان زيادي دارد و به همين دليل نمي توان مطمئن بود كه در تحقق آن مشكلي پيش نيايد. همه ما اميدواريم و تلاش مي كنيم گره ها باز شوند و مشكلات از بين بروند و كشور به گشايش اقتصادي برسد، لكن تا قبل از تحقق اين آرزو نبايد به مردم وعده هائي بدهيم كه هنوز درباره قدرت تحقق بخشيدن به آن ها ترديد داريم.

همين روش را بايد معاونت برنامه ريزي و راهبردي رئيس جمهور، در انجام مأموريتي كه براي بررسي امكان افزايش سبدهاي كالائي برعهده گرفته است نيز بكار ببندد. اين معاونت بايد با توجه به مشكلاتي كه بر سر راه اجرائي شدن توافق نامه ژنو وجود دارد و با محور قرار دادن اقتصاد مقاومتي، درباره امكان يا عدم امكان افزايش سبدهاي كالائي تصميم بگيرد و در اين زمينه دچار شتاب زدگي و اميد دادن هاي كاذب نشود.

مسئولان دولتي فقط اگر اميدي بدهند كه صد درصد عملي است اقدام مثبتي خواهد بود، ولي اميد دادن هائي كه در تحقق آنها ترديد وجود دارد نتيجه منفي خواهد داشت. دولت يازدهم بايد در زمينه وعده دادن از سرنوشت دولت هاي نهم و دهم عبرت بگيرد. اينكه همواره به دولت هاي نهم و دهم به عنوان كيسه بوكس نگاه مي شود كار درستي نيست، حداقل سودي كه آن دو دولت براي دولتمردان بعد از خودشان دارند اينست كه مي توان از تجربه هاي تلخ آنها براي درست عمل كردن استفاده كرد.

كم ترين تجربه اندوزي اينست كه سخنگوي دولت يازدهم توجه داشته باشد به جاي آنكه خبرهاي وعده اي بدهد، از عملكردها سخن بگويد و همواره اين بيت فردوسي را نصب العين خود قرار دهد كه: بزرگي سراسر به گفتار نيست - دوصد گفته چون نيم كردار نيست.

سياست روز: «پس از توافق ژنو، چرا افزايش تهديدات؟»

«پس از توافق ژنو، چرا افزايش تهديدات؟» سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن مي خوانيد:

ـ اوباما: در توافق نهايي بايد اراك، فردو و سانتريفيوژهاي پيشرفته برچيده شود.

ـ كري: درتوافق نهايي اگر ما غني سازي ايران را نپذيريم، غني سازي انجام نمي شود.

ـ ديويد كوهن معاون وزارت خزانه داري آمريكا: فشار بر ايران افزايش خواهد يافت. زماني كه دوره معامله فعلي منقضي شود، ايران در مخصمه عميق تري خواهد بود.

همه اين سخنان و ديگر مواضع مقامات آمريكايي و اروپايي كه عليه ايران زده مي شود، پس از توافق ژنو است. توافقي كه تصور مي شد، سياست هاي خصمانه، تحريم ها و تهديدات آمريكا عليه ايران كاسته شود. اما هر روز كه مي گذرد، نه تنها كاهش نمي يابد بلكه با افزايش همراه است. دليل اين كه آمريكايي ها به جاي آن كه طبق توافق نامه صورت گرفته، كه البته كفه سود اين توافق نامه براي آنها سنگين تر است، راه پايان دادن به خصومت ها عليه جمهوري اسلامي ايران را در پيش بگيرند، رفتارها و گفتارهايشان تندتر وخصمانه تر هم شده است، چيست!؟

آمريكايي ها و برخي كشورهاي هم پيمان او در چند سال گذشته مانند راهزنان سرگردنه، اموال مردم ايران را دزديده اند و به صاحب اصلي آن نمي دهند. پول هاي زيادي از فروش نفت و ديگر محصولات اين كشور به خاطر يك بهانه ساختگي توسط آنها دزديده شده است. مبالغ كمي هم نيست، ميلياردها دلار مي شود. براي اين كه چنين اتفاقي نمي افتاد و در آينده هم نيفتد چند راه حل وجود دارد.

۱ـ سر تعظيم فرود آوريم مقابل اين قلدر زورگو كه هيچ قانون و منطقي را نمي فهمد. (آنگاه بيشتر هم مي تواند همچون سابق اين كشور را بچاپد).

۲ـ مقاومت و ايستادگي مقابل اين قلدري و زورگويي (كه البته مشكلاتي هم به همراه دارد. در اين چند سال گذشته از زمان انقلاب تاكنون همين وضعيت حاكم بوده است).

۳ـ بستن چاه هاي نفت كشور و صادر نكردن آن به ديگر كشورهايي كه به نفت ايران نياز دارند. (اين رفتار حداقل مي تواند از هدر رفتن سرمايه كشور جلوگيري كند. نفت مي دهيم اما پولي دريافت نمي كنيم. در واقع از دو طرف زيان مي بريم)

۴ـ با تمام توان به فعاليت هاي هسته اي صلح آميز خود ادامه دهيم. (فعاليت ايران در حوزه هسته اي بهانه اي بيش براي آمريكايي ها نيست. هدف و نهايت خواست آنها چيز ديگري است)
آنجا كه رهبر معظم انقلاب مي فرمايند، «مساله هسته اي بهانه است و آمريكايي ها زماني از خصومت دست برمي دارند كه ملت ايران، به ملتي منزوي، بي اعتبار و بي احترام تبديل شود.» روشن مي شود كه اهداف كاخ سفيد نسبت به ايران چيست.

انرژي هسته اي اكنون به عنوان يكي از ويژگي هاي ساختاري هر كشوري براي پيشرفت علمي و فناوري است. ايران ساختار شكني كرده و به همين خاطر موجبات خشم كشورهاي قلدري همچون آمريكا را برانگيخته، اين خشم از آنجا نشات مي گيرد كه جمهوري اسلامي ايران بدون ذره اي دريافت كمك از آژانس بين المللي انرژي هسته اي و كشورهاي داراي اين علم و تكنولوژي به اين مهم دست يافته است. براي جلوگيري از اين پيشرفت غرب دست به هر كاري مي زند.

براي اين كه مقابل زياده خواهي هاي آمريكايي و هم پياله هايش كم نياوريم وهمچنان مقاومت كنيم، راه روشن است. «نگاه به درون و تكيه بر قدرت داخلي، راه حل واقعي مسائل و مشكلات موجود است. اگر ملتي به قدرت و توانايي هاي خود متكي بود از اخم يا تحريم دشمن متلاطم نمي شود و ما بايد دنبال تحقق اين هدف باشيم.» رهبر انقلاب بارها بر اين سخن تاكيد كرده اند و از مسئولان خواسته اند تا آن را پيگيري كنند.

ايشان در ادامه مي گويند؛ «همه حرف ما با مسئولان گذشته و امروز اين است كه براي پيشرفت و گشايش كارها، به ظرفيت هاي متنوع و گسترده انساني، طبيعي و جغرافيايي ايران تكيه كنيد.»
برخي در داخل اعتقاد دارند، آمريكا نه در گذشته دنبال براندازي نظام اسلامي ايران بوده است و نه در آينده چنين هدفي دارد.

برخي هم چرخ انرژي هسته اي را به چرخ زندگي درگير مي كنند، چرخ هسته اي جاي خود، چرخ زندگي مردم هم جاي خود.

هنگامي كه معاون وزير دارايي آمريكا مي گويد، «به عنوان مسئول تدوين و اجراي برنامه تحريم ها، يقين دارم فشار بر ايران همچنان افزايش خواهد يافت و ايران شش ماه ديگر، زماني كه دوره معامله فعلي منقضي شود، در مخمصه عميق تري خواهد بود.»

ثابت مي كند كه چه ما بر روي حق خود درباره انرژي و فعاليت هاي صلح آميز هسته اي پافشاري بكنيم، چه نكنيم، آمريكايي ها غايت هدفشان فراتر از انرژي هسته اي است. آنها با ماهيت ايران اسلامي با فلسفه وجودي آن مشكل اساسي دارند، براي اين كه بتوانيم به حيات خود ادامه دهيم تنها راه اين است كه روي پاي خود بايستيم و وابستگي ها را كم كنيم، تكيه بر قدرت داخلي و نگاه به درون راه حل واقعي مسائل و مشكلات موجود است.

ابتكار: «آقاي روحاني مواظب كوپن داران تقلبي باش!»

«آقاي روحاني مواظب كوپن داران تقلبي باش!» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وكيلي است كه در آن مي خوانيد:

بي شك انتخاب دكتر حسن روحاني از بين نامزد هاي متعدد اصولگرا معنايي فراتر از تقسيمات سياسي مرسوم داشت. انتخاب او پاسخ به ناكار آمدي هاي موجود بود. مردم در اين دوره با سرخوردگي ناشي از ناكارآمدي جريان مدعي اصولگرا گم شده خود را در گفتمان كار آمدي جستجو مي كردند گوش مردم از شعار هاي عدالت طلبانه و مبارزه جويانه در مقابل فساد و رشوه و.... پر بود. در هشت سال گذشته به اندازه هشتصد سال شعار وادعا طرح شد ولي واقعيت هاي صحنه همواره خلافش را نشان داد.

دولتي كه خود را برآمده از روحيه ي عدالت طلبي مردم مي پنداشت و با انگشت گذاشتن روي اين احساس توانست از نردبان اعتماد آنان بالا رود در انتها مطابق آمار پرونده ها ي كشف شده، يكي از بد نام ترين دولت ها در مبارزه با فساد و رشوه لقب گرفت.

مردم در هشت سال پيش سرنوشت خود را بدست محمود احمدي نژاد سپردند تا شايد از او كار آمدي در ميدان نيازهايشان ببينند اما در نهايت معلوم شد كه پُر در آمد ترين دولت به بدهكارترين دولت در جمهوري اسلامي تبديل شده است و درنتيجه ناكارآمدي، خزانه دولت خالي، نرخ تورم بالاي 40درصد،نرخ رشد اقتصادي منفي حدود شش درصد و نرخ بيكاري بالاي 30 درصد گرديد.

خوب است بدانيم مطابق آمار بانك مركزي آقاي احمدي نژاد آن روز كه دولت را ازاقاي خاتمي تحويل گرفت نرخ تورم حدود 11 درصد و نرخ بيكاري حدود 9 درصد بود ولي به دنبال جنجال رسانه اي كه در آن ايام در گرفت اين حقايق در درون گرد وغبار هاي مرسوم كتمان شد و مردم به گمان روزهاي بهتر به احمدي نژاد پناه آوردند و زمام اموركشور را به اميد وضع بهتر و كار آمدي بالاتر به دستش سپردند. حال آمارها نشان مي دهد كه مردم گرفتار سراب شدند.

در پس اين آزمون و خطا بود كه مردم تصميم گرفتند آزموده را آزمودني دوباره خطاست و به روحاني اعتماد كردند. اعتماد كردند تا شايد كار آمدي را در بستر اعتدال ببينند. بر اين اساس روزهاي سختي در پيش روي دولت تدبير است. روحاني فرصت زيادي براي اثبات حقانيت خود و حُسن اعتماد مردم ندارد.

رئيس جمهور بايد تكليف را ابتدا با خود روشن كند آنگاه مهندسي را صورت دهد. او بايد روشن كند كه با كدام منش و با كدامين تيم قادر به پاسخگويي انتظارات شكل گرفته و اميد هاي ايجاد، شده خواهد بود.

آقاي روحاني در ابتداي رياست جمهوري خود اعلام داشت كه بنا ندارد داس باشد ولي حتماً سوار شده هاي بدون كوپن را پياده خواهد كرد اما اين به تنهايي كافي نيست. گاهي بدون كوپن ها از قطار دولت پياده مي شوند ولي كوپن داران تقلبي به جاي آنان سوار مي شوند. خطر كوپن داران تقلبي بيش از بدون كوپن ها مي باشد.

كساني كه با چتر بازي توان لابي در دولت هاي مختلف را دارند و شاخك هاي فرصت طلبي شان آنان را (فراتر از گفتمان هاي مرسوم) بر مصدر و مناصب پُر آب و نان مي رساند بسياري با كوپن بدلي اصلاحات وارد مي شوند ولي هيچ منش و نسبتي با اصلاحات ندارند و به اقتضاي جايگاه و ميز و صندلي خود وارد معامله مي شوند.

ورودشان با كوپن اصلاح طلبي و يا اعتدال گرايي است ولي بقايشان با فراز از نماد ها و نشان هاي اصلاح طلبي مي باشد. جالب است كه اين دسته از (فرصت طلبان و كوپن داران تقلبي ) اين رويكرد را اقتضاي اعتدال گرايي مي دانند و براي خود مجوز شرافتمندانه صادر مي كنند. بي شك اين دسته قادر به پاسخگويي انتظارات نيستند.

اينان فرصت و منابع را صرف بده بستانهاي نامبارك خواهند كرد و سهم مردم در اين بده بستان ها و بدست اين جماعت به هدر خواهد رفت. تكيه كردن بر اين قبيله موجب هدر دادن سرمايه هاست و مصداق بارز فرصت سوزي است.

هيچ دولتي با آدم هاي خاكستري قادر به پاسخگويي نيست. در جامعه سياسي ايران آدم ها بخصوص در مناصب مهم كشور بايد شناسنامه مشخص داشته باشند. چتر بازان بي شناسنامه با هر دولتي يك شناسنامه دارند و به تعداد دولت ها براي خود شناسنامه اي ساخته اند.

اينان نه اهل هزينه دادن هستند و نه مرد رزم مي باشند بلكه هنرمند تمام عيار بزم هستند كه كاسبي در خونشان و انديشه اي به جز سود و زيان ندارند. به هيچ مسلكي به جز منافع و مناصب پايبند نيستند. به هر روي عملكرد دولت با شاخص هاي ذكر شده قابل ارزيابي و اجمالا قابل نقد است ولي اميد وتدبير فعلا مانع ذكر مصاديق است.

آفرينش: «ما هيچ وقت اشتباه نمي كنيم»

«ما هيچ وقت اشتباه نمي كنيم» سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن مي خوانيد:

به طور كلي زندگي بشردر كره خاكي همواره درحال تغيير و تحولاتي است كه به موجب عملكرد مثبت و منفي ما به وجود مي آيد. پيشرفت و ارتقاي سطح زندگي انساني به سبب آزمون و خطاهايي بوده كه به بروز تجارب ارزنده منجرشده و آدمي توانسته با اتكا بر موفقيت ها و دوري از اشتباهات گذشته به سمت توسعه حركت كند.

به عبارتي پذيرفتن اشتباهات بوده كه تجربه پيروزي را رقم زده و موجب ارتقاي جايگاه بشر گرديده است. دربعد اخلاقي نيز اشتباهات ما همواره تجديد شونده بوده و هست اما خطاي بزرگتر اين است كه ما اشتباهات خود را نپذيريم و بر درست بودن آن اصرار كنيم. متاسفانه اين ناهنجاري رفتاري در جامعه ما به شدت رواج يافته و آفت هاي فراواني همچون بي اعتمادي، رواج دروغگويي، تهمت زني و بسترسازي براي بسياري از بدرفتاري هاي اخلاقي، به وجود خواهد آورد.

شايد بتوان گفت نحوه رفتارجوامع غربي در تاكيد برصداقت و راستگويي نمونه آموزنده اي براي ما باشد. در بسياري ازكشورهاي دنيا افراد به خطاهاي خود اقرار مي كنند و جامعه به خاطر ارج نهادن به گوهر صداقت رفتارعقلاني و توام با مسامحه درمقابل آنها اتخاذ مي كنند.

در مقابل اگر فرد،گروه يا نهادي به طور مخفيانه به فساد بپردازند و حقوق جامعه را تضييع كنند به اشد مجازات محكوم خواهد شد. حسن اين فرهنگ رفتاري دراين است كه تمام افراد جامعه جداي از پست و مقام خود در مقابل هنجارهاي رفتاري بايد پاسخگو باشند و پنهان كاري و مصلحت انديشي درمورد آنها صورت نمي گيرد.

اين گونه است كه اعتماد مردم به نظام حكومتي جلب مي شود. جامعه اطمينان خاطر دارد كه با افراد خاطي برخورد قانوني صورت خواهد گرفت و هيچ بهانه تراشي و فرافكني نمي تواند فرد متهم را از معركه نجات دهد. لذا اعتماد و رعايت شئونات اخلاقي بستر را براي رشد و توسعه فرهنگ جوامع فراهم مي كند و با شكل گيري اعتماد، جامعه درهمراهي و همياري حكومت نهايت خوش رويي را از خود نشان خواهد داد.

انتقاد از اشتباهات ضرري براي جامعه نخواهد داشت اما سرپوش گذاشتن و توجيه خطاها، موجب توليد فساد و ناهنجاري رفتاري درجامعه مي گردد. به عنوان مثال درمورد قضيه تخلفات تامين اجتماعي علني شدن نام كساني كه در تخلفات اين پرونده شركت داشته اند، قطعاً اعتماد لطمه خورده مردم را كمي التيام خواهد بخشيد.

درحال حاضر رقم و گستردگي اين جرائم شوك عظيمي برجامعه وارد ساخته و مردم را نسبت به عملكرد مسولان نگران كرده است. لذا علني شدن گزارشات و سير رسيدگي به اتهامات، تنها راه بازگشت اعتماد مردم به سيستم اداري كشور خواهد بود.

اما نكته غير قابل انكار و صد البته تاسف آور اينجاست كه برخي افرادي كه نامي از آنها در اين پرونده برده شده در جهت توجيه اقدامات خود هستند. آيا اين روش متعهد بودن و پاسخگويي است؟!

بزرگ ترين اهانت به مردم اين است كه فهم و شعور آنها مورد توهين قرار گيرد و خاطيان بخواهند خود را درهياه





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن