واضح آرشیو وب فارسی:ايران: يادداشت شعر دفاع مقدس و مسئله مخاطب جهاني
بهروز سپيدنامه
جنگ به عنوان پديدهاي اجتماعي، تأثيرات شگرف خود را بر ساختارهاي اجتماعي و كنشگران تحميل ميكند. هنر و ادبيات نيز متأثر از اين پديدهاند. به بياني ديگر، تعالي هنر بيشتر در شرايط بحران محقق ميشود تا وضعيت سكون و ايستايي جوامع.
با نگاهي اجمالي به ادبيات جهان، خواهيم ديد كه بحرانهاي اجتماعي در زايش آثار فاخر جهانشمول تأثير بسزايي داشتهاند. رمانهايي نظير «جنگ و صلح» و «بينوايان»، برآيند شرايط جنگ و انقلابند. آثار لوركا، اوكتايو پاز، ريتسوس، شاعران مهاجر زاييده بحرانهاي اجتماعياند. كشور ايران، شاهد دو رخداد بزرگ اجتماعي به نام انقلاب و جنگ بود. اما اين دو رخداد منجر به هيچ اثر فاخر جهاني در مجال ادبي (به گونهاي عام) و شعر (به گونهاي خاص) نشدند. در يك مقايسه تطبيقي ميتوان به اين واقعيت پي برد كه شعر شاعران فلسطيني و برخي از شاعران كُرد نظير «شيركو بي كس» داراي مخاطباني در سطح جهان است و اين اقبالي است كه شاعران دفاع مقدسي ايران از آن محروم ماندهاند.
«شعر دفاع مقدس» گونهاي شناخته شده در ادبيات ايران است و در اين مجال، شاعران بسياري تلاش نموده و آثار ارزندهاي خلق كردند اما هيچ كدام از آنها در سطح بينالمللي رسانهاي نگشتند. با اذعان به دلايل متعدد اين معضل، غفلت از دو عامل اساسي را ميتوان زمينهساز بروز اين محدوديت دانست. نخست اين كه تمايل شاعران دفاع مقدسي به سرايش شعر در قالبهاي كلاسيك بيشتر از قالبهاي سپيد و آزاد است. التزام شعر كلاسيك به وزن، قافيه، صنايع لفظي و معنوي، ظرفيت ترجمهپذيري آن را بسيار كاهش داده است. از سويي ديگر عدم توجه به «ذهنيت عام جهاني» شعر دفاع مقدس را دچار «تقليلسرايي» و «تقليل گرايي» كرده است. درخصوص معضل دوم، ذكر اين نكته ضروري است كه «غالباً ما فقط در صورتي ميتوانيم چيزي را كه در يك مكالمه گفته ميشود براي خودمان معنا كنيم كه از متن و زمينه اجتماعي اين مكالمه باخبر باشيم. متن و زمينهاي كه در خود كلمات مكالمه حضور ندارند و آشكار نيست. به مكالمه زير توجه كنيد:
الف: من يك پسر 14 ساله دارم
ب: خوب هيچ عيبي ندارد
الف: من يك سگ دارم
ب: خيلي متأسفم
فكر ميكنيد اينجا چه خبر است؟ چه رابطهاي بين اين دو نفر وجود دارد؟ دانستن اين مطلب كه گفتوگوي فوق بين يك صاحب خانه و مستأجر احتمالي صورت گرفته، اين گفتوگو را قابل فهم ميكند... بخشي از معنا در خود واژهها و بخشي نيز در ساختاري است كه متن و زمينه اجتماعي به گفتهها ميدهد» (گيدنز،127:1391).
شاعران دفاع مقدس در سرايش شعر، در جرياني فروكاهنده، شعري را ميسرايند كه نمادهاي آن براي مخاطب جهاني نامفهوم است. اين عامل سبب ميشود تا بار معنايي نماد (Symbol) در ترجمه شعر، به سطح نشانه (Sign) تقليل يابد. نويسنده اين سطور با بهرهگيري از كد واژهايي نظير: چفيه، سربند و... كه آشناي ذهنيت ايراني است، مخالف نيست اما توجه شاعران را به اين نكته معطوف ميكند كه براي خلق اثر فاخر جهاني با رعايت آرمانها، بايد به ذهنيت جهاني توجه نمود تا شعر دفاع مقدس از منزلت جهاني خود را از «مونولوگ» به «ديالوگ» ارتقا بخشد.
چهارشنبه 20 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]