واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: چرا کروبی؟ اصلاح طلب واقعی علی دادآفرین
من برای میرحسین ، یک احترام تاریخی قائلم ؛ برای من ، نام موسوی ، یادآور بخشی از تاریخ سرزمینم ایران است ، درست همان بخشی که در آن پدران و برادران بزرگ ترم برای دفاع از میهنم جنگیدند و نگذاشتند "ایران" ، "عراق" شود.از این رو ، میرحسین موسوی ، نخست وزیر دوران جنگ ، برایم به اندازه تمام کسانی که در جبهه ها جنگیدند ، خاطره انگیز و دوست داشتنی است.اما برای من و بسیاری مانند من ، میر حسین ، فقط بخشی از یک تاریخ پرشکوه است و خود او نیز شاید به خاطر وقوف به این جایگاه تاریخی اش ، 20 سال سکوت پیشه کرد و هرگز سودای ورود مجدد به عرصه سیاست را در سر نپروراند تا همواره به عنوان یک پشتوانه معنوی برای "خط امامی ها" باقی بماند.اما مهدی کروبی ، در تمام سال های سکوت میرحسین و در تمام دورانی که موسوی ، در فرهنگستان هنر به نقاشی روزگار می گذراند ، در جبهه اصلاحات «می جنگید».کروبی ، کسی بود که در مجمع روحانیون مبارز ، نقشی کلیدی در معرفی خاتمی به عنوان کاندیدای این تشکل در انتخابات دوم خرداد ایفا کرد و در سال های سخت اصلاحات ، از این حرکت بزرگ اجتماعی و سیاسی و سیلی خوردگان آن ، حمایت می کرد.او به عنوان یک اصلاح طلب پیشرو ، دامنه گفتمان اصلاح طلبانه خود را به هم حزبی هایش محدود نکرد و حتی در زمانی که ملی مذهبی ها تحت عنوان براندازان نظام ، مورد آزار قرار گرفتند ، بر خلاف سنت نیروهای درون نظام ، علناً از آنها حمایت کرد و حتی در دفتر کارش در مجلس شورای اسلامی ، پذیرایشان شد و اطمینانشان داد که به عنوان رئیس قوه مقننه ، حامی حقوق شهروندی شان خواهد بود و البته به این وعده هم عمل کرد.او در حادثه تلخ کوی دانشگاه ، در کنار اصلاحات بود و در زمانی که اصلاح طلبان تحت تعقیب قضایی بودند نیز پا پس نکشید و حتی در مواردی تهدید کرد که اگر اصلاح طلبان زندانی آزاد نشوند ، حضور در مجلس شورای اسلامی را تحریم خواهد کرد ، تهدیدی که کارگر نیز واقع شد.این در حالی است که محمد خاتمی ، در ماجرای محاکمه و حبس کرباسچی ، فقط سکوت کرد و بدین ترتیب ، اقتدارگرایان دریافتند که خاتمی نمی تواند سد راه آنان باشد و از این رو ، بر دامنه فشارهای خود افزودند و کار را به جایی رساندند که در روز روشن ، دو وزیر خاتمی (نوری و مهاجرانی) را کتک زدند و استخوان شان را شکستند!قدرت بالای چانه زنی کروبی در معادلات داخل نظام و نیز شجاعت وی که در نزد سیاسیون معروف است ، باعث شده که بسیاری از اصلاح طلبان نامدار مانند سید عطاءالله مهاجرانی ، غلامحسین کرباسچی ، سید محمدعلی ابطحی ، محمدعلی نجفی ، عباس عبدی ، عبدالکریم سروش و ... او را به عنوان نامزد اصلی جریان اصلاحات معرفی کنند زیرا تجربه اینان نشان می دهد که اصلاحات در مقطع کنونی ، نه شعار می خواهد و نه سیاهی لشکر بلکه شجاعت و چانه زنی و پیشرفت نیاز دارد که کروبی از عهده این کار به خوبی برمی آید.این درحالی است که ادبیات موسوی ، خالی از عنصر صراحت و پیگیری و چانه زنی است و البته این ، به روحیه ظریف هنری او بر می گردد.به علاوه ، میرحسین موسوی ، بیش از آن که یک اصلاح طلب باشد ، یک اصولگراست و این را به عیان می شد از فیلم تبلیغاتی اش که از سیما پخش شد دید که در آن ، بر روی شعارهای اصلاح طلبانه تاکید نشده بود.در مجموع با تمام احترامی که برای مرد دوست داشتنی تاریخ ایران و نخست وزیر امام (ره) قائلم و این احترام هرگز از بین نخواهد رفت ، کروبی را از او اصلاح طلب تر می دانم و در انتخابات آتی نام "شیخ اصلاحات" بر روی برگه رأی خواهم نوشت و البته منتخب ملت را ، هر که باشد ، کروبی یا فرد دیگر ، به عنوان "رئیس جمهور همه ملت ایران" ، محترم خواهم شمرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]