تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):تو را سفارش مى‏كنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815448686




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در گفتگو با فعالا‌ن سياسي اصلا‌ح‌طلب مطرح شد همچنان به دنبال تعريف اصلا‌حات‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: در گفتگو با فعالا‌ن سياسي اصلا‌ح‌طلب مطرح شد همچنان به دنبال تعريف اصلا‌حات‌
جام جم آنلاين: در سال 76 پس از آن‌كه سيد محمد خاتمي با شعار آزادي سياسي روي كار‌ آمد و دولت اصلاحات را تشكيل داد، احزاب و گروه‌هاي كوچك و بزرگي زير عنوان اصلاح‌طلبي شكل گرفتند.


گروه‌ها و احزابي هم كه پيش از آن در خارج از چارچوب راست سنتي فعاليت مي‌كردند، به منظور جلب اقبال مردم كه در آن زمان شامل حال جريان اصلاحات شده بود، حزب خود را در جرگه اصلاح‌طلبي خواندند و همين مساله باعث شد اين جريان تازه ‌تاسيس كه متشكل از برخي احزاب نوپا و تعدادي احزاب قديمي‌تر بود، با استفاده از واژه اصلاحات بتواند در مقابل جريان راست سنتي كه بعدها به اصولگرايان معروف شدند، در انتخابات شوراي اول و مجلس ششم به پيروزي قاطعي دست يابند.

اما مشكلي كه از همان ابتدا وجود داشت تعيين نشدن چارچوبي دقيق براي واژه اصلاحات بود و به خاطر همين مشكل و به دليل نبودن فيلتري مشخص، طيف گسترده‌اي از شخصيت‌ها و گروه‌هاي سياسي زير چتر اصلاحات وارد مناصب حكومتي شدند.

اگرچه ابتدا چنين مساله‌اي مشكل‌ساز به نظر نمي‌رسيد و همه چيز حكايت از حاكميت دولتي قدرتمند داشت و پس از مدتي با روي كار آمدن مجلس ششم با اكثريت قاطع نمايندگان اصلاح‌طلب، مردم در انتظار به ثمر نشستن اعتمادشان به اصلاح‌طلبي بودند، برخي تندروي‌ها در مجلس باعث ترسيم روزهايي بحراني در تاريخ ‌جمهوري اسلامي ايران شد.

رفتارهاي افراطي برخي اصلاح‌طلبان و در كنار آن عملي نشدن وعده‌هاي داده شده، باعث شد در گذر زمان اقبال مردم نسبت به جريان اصلاحات كاهش يابد و شاهد آن مساله نيز پيروزي اصولگرايان در انتخابات رياست‌جمهوري نهم، مجلس هفتم و هشتم و شوراي شهر سوم بود.

شايد همين مسائل بود كه سبب شد مهدي كروبي كه رياست مجلس ششم را به عهده داشت با تاسيس حزب اعتماد ملي، مسير اصلاح‌طلبي را در چارچوبي مجزا از ديگر اصلاح‌طلبان دنبال كند.

وي كه پيش از انتخابات مجلس هشتم، انتقادهاي زيادي را نسبت به عملكرد اصلاح‌طلبان مطرح مي‌كرد در يكي از سخنراني‌هاي خود چنين گفته بود:

يك پيروزي عظيم همراه با اقبال فوق‌العاده مردم نصيبمان شد و با راي مردم دو قوه از قواي سه‌گانه را به دست گرفتيم، اما چون تشكيلات نداشتيم هر كس هر چه خواست گفت و انجام داد. همين ناهماهنگي عاملي شد كه دو قوه را تحويل رقيب بدهيم.

اما اين انتقادها مختص كروبي نيست و از زمان كنار رفتن اصلاح‌طلبان از قدرت، شخصيت‌هاي مختلفي نسبت به عملكرد اين جريان سياسي انتقاد كرده‌‌اند.

عباس عبدي، روزنامه‌نگار و عضو سابق حزب مشاركت چندي پيش در گفتگو با فارس در خصوص وضعيت كنوني جريان اصلاح‌طلبان گفت: در حال حاضر هرچند كساني به نام اصلاح‌طلب وجود دارند، اما جريان موثر و مشخصي به نام اصلاحات كه مردم هم درك مشخصي از برنامه‌هاي آن داشته باشند و بخواهند براي حمايت آن بسيج شوند، وجود ندارد و در واقعيت اجتماعي ما اين جريان، مشهود نيست.

عبدي، اصلاحات را مضموني مي‌داند كه هر كس بتواند خودش را با اين مضمون بيشتر انطباق دهد، اصلاح‌طلب‌تر است.

او معتقد است هر كس توان بيشتري داشته باشد و افراد زيادي را گرد اين مضمون جمع كند، رهبر اين جريان است.

اين روزها با نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري دهم، سيد‌محمد خاتمي نيز ضرورت پالايش در جريان اصلاحات را احساس كرده و در سخنراني‌هاي متعددي كه انجام مي‌دهد بر ضرورت اين مساله و تعيين چارچوبي مشخص براي اصلاحات تاكيد كرده است.

وي چندي پيش اعلام كرد بايد از يك نوع‌ آشفتگي ايجاد شده در تعريف اصلاحات و اين مساله كه هر كسي از ظن خود يار اصلاحات شده است، نجات پيدا كنيم.

وي در جايي ديگر تبيين معيارهاي اصلاحات را يكي از مشغوليت‌هاي ذهني خود عنوان و اظهار اميدواري كرده بود اين كار كه زمينه آن در حال حاضر فراهم شده است، هر چه زودتر انجام شود.

محمد‌رضا خباز، عضو فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي درخصوص اظهار نظر خاتمي در مورد بازتعريف اصلاحات معتقد است: الان اگر از كسي بپرسيد اصلاح‌طلبي يعني چه، تعريف مشخصي ندارد، چون اصلاحات تعريف نشده است.

وي افزود: به اعتقاد من اصلاح‌طلب به كسي مي‌گويند كه با پذيرش ارزش‌ها و اصول انقلاب معتقد است براي نجات كشور بايد دست به اصلاحات زد، به اين معني كه ابتدا اصل انقلاب، ارزش‌هاي آن و قانون اساسي را بايد قبول داشت ، پس از آن بياييم و از ظرفيت‌هاي بيشتر قانون اساسي بهره گيريم.

اين نماينده مجلس، اصلاحات اصولگرايانه و اصولگرايي اصلاح‌طلبانه را دو واقعيت در هم تنيده‌شده دانست و گفت: اين دو درون يكديگر قرار دارند و قابل تفكيك نيستند و بر اين اساس ما نمي‌‌توانيم به يك اصلاح‌طلب بگوييم كه تو اصولگرا نيستي يا يك اصولگرا را از اصلاح‌طلبي به دور بدانيم. خباز در گفتگو با جام‌جم درخصوص دلايلش گفت: اصولگرايي چيزي جز اعتقاد به اسلام، انقلاب، نظام، رهبري و قانون اساسي نيست و همه اصلاح‌طلبان واقعي نيز به اين موارد اعتقاد دارند.

خباز افزود: من معتقدم بايد يك تعريف جامع و مانع از اصلاح‌‌طلبي ارائه شود و هر كس خودش را با آن تعريف مقايسه كند. آن موقع مشخص مي‌شود كه اصلاح‌طلب واقعي كيست و كساني كه در بعضي اصول با بقيه اصلاح‌طلبان هماهنگ نيستند، خودبه‌خود خارج از آن تعريف قرار مي‌گيرند.

اين عضو فراكسيون اقليت مجلس با انكار‌ناپذير خواندن ضرورت ارائه تعريف مشخص از اصلاح‌طلبي گفت: اين كاري است كه همان سال 76 بايد انجام مي‌شد و اگر در آن سال اين اتفاق مي‌‌افتاد ، اين همه گرفتاري بر سر اصلاح‌طلبي نمي‌آمد.

وي افزود: مشكل ما اين است كه اصلاح‌طلبي در كشور ما سر ندارد و اگر انبوه جمعيتي را كه سال 76 به آقاي خاتمي راي دادند به عنوان بدنه اصلاحات در نظر بگيريم، سر اين بدنه كه همان تعريف اصلاح‌طلبي است، مشخص نيست.

خباز تاكيد كرد: بنابراين بايد يك تعريف جامع كه مورد قبول اكثريت اصلاح‌طلبان است به تصويب برسد تا هر كسي با ذهنيت خود با اين جريان همراه نشود.

اين نماينده مجلس درخصوص چگونگي ساز و كار تعريف اصلاحات گفت: اين مساله چيزي نيست كه آقاي خاتمي به تنهايي بتواند آن را انجام دهد، زيرا در حال حاضر آقاي خاتمي را نمي‌‌توان به عنوان سر اصلاح‌طلبي در نظر گرفت، بلكه اگر اصلاح‌طلبي‌ها ستون داشته باشد مي‌توان ايشان را به عنوان يكي از اين ستون‌ها قلمداد كرد.

وي با تاكيد بر اين كه براي تعريف اصلاح‌طلبي، تمام بزرگان اصلاح‌طلب بايد كنار يكديگر جمع شوند، گفت: تعريف اصلاح‌طلبي موجود كه آنچنان هم واضح نيست مربوط به سال 76 است و اين همه لطمه و تهمت‌هايي كه به اصلاح‌طلبان واقعي وارد شد به دليل اين بود كه تعريفي براي تفكيك اصلاح‌طلبان واقعي از ديگران وجود نداشت.

خباز گفت: جريان اصولگرايي نيز همچون اصلاح‌طلبي از فقدان تعريفي مشخص رنج مي‌برد.

اما محمدرضا راه‌چمني، رئيس شوراي عالي حزب همبستگي معتقد است اصلاحات تعريف كلي مشخصي دارد. وي در گفتگو با جام‌جم با تاكيد بر اين كه اصلاحات با انقلاب متفاوت است، گفت: اصلاحات در چارچوب قانون اساسي كشور و نظام انجام مي‌شود و به ساختارهاي اصلي و اساسي نظام خدشه‌اي وارد نمي‌كند.

راه‌چمني با بيان اين كه اصلاحات در چارچوب ساختارها و نهادهاي اصلي تغييراتي را در سياست‌ها، برنامه‌ها و روش‌ها به وجود مي‌آورد، گفت: در اصلاحات چارچوب كلي ساختارها و قوانين اساسي حفظ مي‌شود و تنها با وضع قوانين عادي، مصوبات و نوع جديدي از نگرش‌ها در پي تغيير و اصلاحات هستند.

وي افزود: بنابراين اصلاحاتي كه مطرح مي‌شود در چارچوب نظام جمهوري اسلامي ايران بوده و با ساختارهاي شكل‌گرفته در قانون اساسي كشور منافاتي ندارد.

رئيس شوراي عالي حزب همبستگي با بيان اين كه در اصلاحات روش‌ها، سياست‌ها، ديدگاه‌ها، برنامه‌ها و عملكرد تغيير مي‌‌كند، گفت: اصلاحات يك بهبود است و با انقلاب تفاوت دارد؛ زيرا انقلاب كل ساختارهاي شكل گرفته در يك نظام و قوانين اساسي كشور را زير و رو مي‌كند و كاملا متفاوت از اصلاحات است.

سيدحسين موسوي تبريزي، رئيس‌ خانه احزاب نيز مي‌گويد: اصلاحات همچون بسياري از مفاهيم از جمله تقوا و تزكيه نفس در عين حال كه معناي مشخصي را مي‌تواند تداعي كند يك مفهوم كلي را شامل مي‌شود. وي در گفتگو با جام‌جم افزود: ‌ممكن است هر كسي با شرايط خاص خودش اين واژه را معنا كند و به نظر او همان معنا، معناي واقعي اصلاحات باشد.

موسوي تبريزي با بيان اين كه چارچوب اجراي اصلاحات بايد مشخص شود،‌ گفت: ما يك محدوده‌هايي از جمله احكام شرع و قانون اساسي را پيش‌ رو داريم و مثلا در چارچوب احكام شرع مي‌‌توانيم اصلاحات را انجام دهيم؛ اما اگر كسي بگويد نسبت به احكام شرع نيز بايد اصلاحات انجام دهيم، چنين شخصي خارج از چارچوب اصلاح‌طلبي قرار مي‌گيرد.

وي در مورد قانون اساسي نيز چنين مساله‌اي را صادق دانست و افزود: البته قانون اساسي همان‌طور كه پيش از اين هم اصلاح شده با سازوكاري مشخص قابل اصلاح است، اما اركاني در قانون اساسي وجود دارد كه قابل تغيير نيستند، مثلا در قانون اساسي ذكر شده است كه قوانين جمهوري اسلامي ايران بايد مطابق با شرع باشد و چنين مساله‌اي قابل تغيير نيست.

اين عضو مجمع روحانيون مبارز با تاييد اظهارات سيدمحمد خاتمي در مورد لزوم ارائه چارچوب مشخص از اصلاحات گفت: مردم بايد بدانند به چه برنامه‌اي راي بدهند و اين اهداف و برنامه‌ها به صرف زمزمه كردن كلمه اصلاح‌طلبي مشخص نمي‌شود. وي شعار دادن بدون ارائه راهكار و برنامه را به منزله اغواي مردم دانست و افزود: در مورد ديگر مسائل از جمله مبارزه با فساد و فقر و عدالتخواهي نيز بايد چارچوبي مشخص كرد تا اين مفاهيم تبيين شده باشند و مردم بتوانند مطالبات خود را مشخص كنند.

رئيس خانه احزاب در ادامه گفت: بنابراين بايد مشخص باشد برنامه اصلاح‌طلبي در چه چارچوبي قرار است انجام شود و مردم با اشراف بر اهداف و برنامه‌هاي فردي كه ادعاي اصلاح‌طلبي دارد، بتوانند به او راي بدهند.

وي با تاكيد بر اين كه كانديداي رياست جمهوري، اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب بايد راهكارهاي خود را براي حل مسائل كشور مشخص كند، افزود: اين مساله مي‌تواند از طريق تيمي كه يك كانديدا با خود به همراه دارد، محقق شود و در همين برنامه‌‌ها كانديداها مي‌توانند اصلاحات مد نظر خود را در اختيار مردم قرار دهند.

مصطفي كواكبيان، دبيركل حزب مردم‌سالاري مشخص كردن مفهوم واقعي اصلاحات را كار بسيار ضروري پيش از هر گونه ائتلاف و انسجام انتخاباتي دانست. وي در گفتگو با جام‌جم افزود: ما بايد بدانيم بر سر چه چيزي ائتلاف كنيم و مانيفست حركت ما چيست و اين مساله‌اي بود كه در دوره دولت اصلاحات، كوتاهي‌هاي زيادي در مورد آن انجام شد.

وي با بيان اين كه الان زمان مناسبي براي پرداختن به چنين مساله‌اي است، افزود: به اعتقاد من، مهم‌تر از اصل پيروزي در انتخابات، تعيين اهداف اصلاحات و انتخابات بر مبناي اين اهداف است. اگر ما چنين برنامه‌اي را بتوانيم پياده كنيم، حتي اگر نتوانيم به ظاهر پيروز شويم، اما همين مساله براي ما يك پيروزي بزرگ محسوب مي‌شود. كواكبيان افزود: اگر بدون مشخص كردن اهداف و استراتژي در انتخابات پيروز هم شويم، ما بازنده‌ايم.

نماينده مردم سمنان در مجلس شوراي اسلامي 5 ويژگي را به عنوان اصول اوليه اصلاحات دانست و گفت: اصلاحات بايد بر محور انديشه‌هاي امام خميني(ره)‌ و چارچوب قانون اساسي انجام شود.

وي تعامل با مركز ثقل قدرت و ولايت فقيه را به عنوان سومين ويژگي اصلاحات دانست و درخصوص ويژگي چهارم گفت: اصلاحات بايد بر مبناي مطالبات مردم و خواسته‌هاي فوري طبقات مختلف جامعه بخصوص محرومان و مستضعفان انجام شود.

كواكبيان همه‌جانبه بودن اصلاحات را، پنجمين ويژگي آن عنوان كرد و گفت: اصلاح‌طلبي بايد تمام قوا، نهادها، دستگاه‌هاي اجرايي و سازمان‌ها را شامل شود و چتر خود را بر تمام روابط داخلي و خارجي و همچنين لايه‌هاي مختلف اجتماع بگستراند.

وي مجدد تاكيد كرد ارائه تعريف مشخصي از اصلاحات حتي از پيروزي در انتخابات نيز مهم‌تر است و بايد اين فرهنگ نهادينه شود.

اگرچه شخصيت‌ها و فعالان سياسي برخي گزينه‌ها ازجمله حركت در چارچوب قانون اساسي و احكام شرع را به عنوان چارچوبي براي اصلاحات مي‌دانند اما به نظر مي‌رسد اظهارات رئيس‌جمهور سابق كشورمان درخصوص ضرورت تعيين معيارهاي اصلاح‌طلبي، مسائل جزيي‌تري را در بر مي‌گيرد و با توجه به زمان 8 ماهه باقيمانده تا انتخابات رياست جمهوري دهم لازم است هر چه زودتر اين جزييات مشخص شود.

حسين نيك‌پور
 شنبه 20 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن