واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ميزگرد بررسي واكنش آمريكا به انقلابهاي منطقهاي- 1تحولات منطقه براي آمريكاييها غيرمنتظره بود
خبرگزاري فارس: انديشكده بروكينگز نوشت: انقلابهاي خاورميانه چنان براي آمريكا غيرمنتظره بود كه سياست تدوين شدهاي در قبال آن نداشتند و حتي سياستهايشان را هنگام سفرهاي مأمورتي و در هواپيما تدوين ميكردند.
به گزارش فارس، وقوع ناگهاني انقلابهاي عظيم منطقهاي كه به سرنگوني حكومتهاي ديكتاتوري منطقه خاورميانه و شمال آفريقا منجر شد، بسياري از حاكمان غربي و بخصوص آمريكا و همچنين تحليلگران حوزه سياسي و روابط بينالملل را حيران كرده است بطوري كه در طول بيش از 18 ماه گذشته كه از شروع اين انقلابها از تونس ميگذرد هنوز بسياري از آنها نتوانستهاند موضع مشخصي درباره اين انقلابها و تحولات پس از آن بگيرند.
مركز سابان وابسته به انديشكده مطالعاتي آمريكايي "بروكينگز" در ميزگردي با حضور برخي از تحليلگران مطرح منطقه و بينالمللي به بررسي واكنش واشنگتن به اين انقلابها پرداخته است.
در اين ميز گرد كه با عنوان "استراتژي آمريكا در خاورميانه پس از بهار عربي" برگزار شد، تحليلگراني مانند "كيم گاتاس" از خبرنگاران بيبيسي در لبنان، "مايك سينگ" مدير انديشكده واشنگتن براي سياست خاورنزديك، "تامارا ويتز" معاون پيشين دستيار وزير امور خارجه آمريكا در امور خاور نزديك و "بروس جنتلسون" از تحليلگران ارشد امور بينالملل شركت داشت.
نظر به اهميت تأثير انقلابهاي مردم منطقه بر ساختار سياسي آن، خبرگزاري فارس اقدام به ترجمه مطالب اين ميزگرد كرده است كه به صورت گفتوگوي مستقيم ميان اعضاي ميزگرد منتشر ميشود هر چند ممكن است در برخي از بخشهاي اين سخنان از عبارات و مفاهيمي استفاده شده باشد كه موافقتي با آنها وجود ندارد.
بخش اول اين گزارش به شرح زير است:
استراتژي آمريكا در خاورميانه پس از بهار عربي
اگزوم: اجازه دهيد اعضاي ميزگرد را معرفي كنيم. سمت چپ من "كيم گاتاس" حضور دارد. وي فارغالتحصيل دانشگاه آمريكائي بيروت و گزارشگر وزارت خارجه BBC است. وي پيشتر گزارشگر BBC در لبنان بوده است.
"مايك سينگ" از ديگر حضار در ميزگرد است. او مديرعامل موسسه واشنگتن براي سياست خاور نزديك است. پيش از اين سمت، وي مدير ارشد در زمينه خاورميانه و طي دوران بوش مدير شوراي امنيت ملي بود.
در سمت راست من "تامارا ويتز" حضور دارد. او اخيراً سمت خود در دولت بعنوان معاون دستيار وزير براي امور خاور نزديك را ترك كرده و در حال حاضر رياست مركز سابان وابسته به "موسسه بروكينگز" را بر عهده دارد. افراد مهمي در اين جلسه حضور دارند.
"بروس جنتلسون"، همكار من در گزارشي كه اخيراً توسط CNAS منتشر شده، است. او استاد برگزيده ديپلماسي عمومي در دانشگاه "دوك" و فارغالتحصيل اين دانشگاه است. وي در وزارت خارجه دولتهاي كلينتون و اوباما حضور داشته است.
بحث را با اين موضوع آغاز ميكنيم كه اين دولت چگونه به بهار عربي واكنش نشان داده و از "كيم" بحث را شروع ميكنيم. وي در منطقه تجربه زيادي دارد و در عين حال شاهد تلاش دولت آمريكا براي واكنش نشان دادن به چالشهاي مربوطه طي 18 ماه گذشته نيز بوده است. "كيم" شما به اين دولت چه نمرهاي ميدهيد؟ فكر ميكنيد آنها با چه مسائلي درگير بودند و به نظر شما چه اقدام مثبتي انجام دادهاند؟
"كيم گاتاس": من فكر ميكنم امروز به سختي ميتوان براي آن نمرهاي تعيين كرد زيرا به نظر من هنوز جنبشهاي زيادي در منطقه مشاهده ميشود، اما ميتوانم به شما بگويم آن چه كه من ديدم برايم حيرتآور بود. سفر كردن با وزير امور خارجه دور دنيا با هواپيماي او و ديدن افرادي كه تلاش داشتند سياست خارجي آمريكا را در پرواز در موقعيتهاي بسيار پيچيده وضع كنند جالب بود.
بنابراين وقتي درباره اين صحبت ميشود كه آيا اين دولت توانسته خود را با واقعيت در حال تغيير خاورميانه وفق دهد يا خير، من فكر مي كنم مسئله را از زواياي مختلف ديدهام. ميخواهم تنها نمونهاي كوچك از آنچه كه ديدهام را براي شما شرح دهم. در تاريخ 14 مارس سال گذشته ما در پاريس بوديم. ميدانيد كه آن زمان بحرين در حالت انفجار بود و خشونت زيادي در آنجا وجود داشت. سعوديها و اماراتيها گروهانهاي خود را آن روز صبح به بحرين فرستاده بودند. ما به پاريس رفته بوديم تا درباره بحران ليبي بحث كنيم. صحبتهايي درباره صدور قطعنامه براي يك منطقه بدون پرواز در اين كشور شد. در سوريه نيز شورش برپا بود. يمن هم دچار آشوب شده بود. در پاكستان بحران ايجاد شده بود. ژاپن درگير زلزله بود.
مسائل زيادي وجود داشت كه بايد به آنها پرداخته ميشد و من تحت تاثير قرار گرفته بودم وقتي ميديدم چطور تمام اين مسائل در هواپيما مطرح ميشد و دولت خود را با وفق ميداد. قطعاً در پرواز مقامات تلاش دارند يادداشتهاي خود را بررسي كنند تا بتوانند وقتي به زمين ميرسند به مسائل رسيدگي كنند، خواه در پاريس باشند يا تونس يا مصر. جاهايي كه ما نيز رفتيم. اين يادداشتها، نكات گوياي استانداردي بودند. اما آنها قرار نبود ديگر خود را با آنچه وزير خارجه در آن سفر ميگفت انطباق دهند. در هواپيما آنها سعي داشتند آن نكات را بروزرساني كنند زيرا ميدانستند كه جوانان منطقه ميدانند وزير امورخارجه آمريكا ميخواهد در سالنهاي شهر آنها سخنراني كند، آنها وزرايي كه قرار بود ملاقات كنند را ميشناختند و ميخواستند چيز متفاوتي بشنوند.
و جاي ديگري كه ديدم دولت به خوبي خود را با آن وفق داد و براي من بسيار جالب بود در لبنان طي جنگ داخلي اين كشور، در آنجا ما به دقت به حرفهاي مقامات آمريكائي گوش ميداديم زيرا هر كلمهاي كه آنها ميگفتند ميتوانست روي فرداي ما تاثيرگذار باشد. و براي من جالب بود كه ميديديم اين دولت بيشتر از مردمي كه در خيابانها بودند درك بهتري از اين سخنان داشتند.
ميدانيد كه رئيس جمهور اوباما اساساً به حرفهاي مردمي كه در ميدان تحرير جمع شده بودند گوش داد و به آنها اجازه داد نوعي دستور كار براي خود مشخص كنند. و من ميدانم كه ميتوانيد دولت را به متهم كنيد كه از پيش رهبري ميكرد، اما من فكر ميكنم گوش دادن به حرف مردمي كه روي زمين بودند نيز مهم بود. اينجاست كه به نكتهاي ديگر ميرسيم. اين يك تمايل است، تمايلي جديد براي گوش دادن به صداهاي متفاوت ديگر در منطقه، نه فقط صداي مردمي كه چيزي را ميگويند كه دوست داريد بشنويد.
نميخواهم خيلي سخنم را طولاني كنم، اما بحثم را يك نكته ميبندم. ميدانيم كه ما اينجا هستيم تا درباره اين صحبت كنيم كه امريكا چگونه خود را با منطقهاي در حال تغيير وفق ميدهد، اما به نظر من اين بخشي از يك تصويري بزرگتر است، يعني بايد بگوئيم جهان چگونه در حال تغيير است. من فكر ميكنم كه هرچند منطقه دچار دگرگوني شده و سعي دارد جايگاه خود و آينده خود را بيابد، اما آن چه كه آنها هنوز انجام ندادهاند اين است كه خودشان را با آمريكاي در حال تغيير و نقش در حال تغيير آن در جهان وفق ندادهاند. به نظر من برداشت آنها از قدرت آمريكا برداشتي مغاير با واقعيت است.
اگزوم: اين تغيير در خاورميانه را چطور ميبينيد؟ نقش آمريكا چگونه در حال تغيير است؟
گاتاس: به نظر من آمريكا نه تنها در منطقه خاورميانه بلكه در مناطق ديگر جهان تلاش دارد مالكيت مسائل را به خود مردم دهد. تا جائي كه من ميتوانم بگويم آمريكا قرار نيست مثل قبل، دنيا را رهبري و مديريت كند. باز هم ميگويم برخي ممكن است دولت را متهم كنند كه از پشت مديريت و رهبري اين جريانات را در دست دارد. اما بايد بگويم اين براي مردم منطقه، خاورميانه يا هر جاي ديگر، مهم است كه مالكيت مسائل و مشكلاتشان را خودشان در دست داشته باشند و انتظار نداشته باشند كه آمريكا مسائل را براي آنها حل كند.
ميدانيد كه من مكالمه بسيار جالبي با مقامات عربستان سعودي در تونس، در بازديد دوم خود از تونس براي كنفرانسي درباره سوريه داشتهام. مقامات عربي با پرخاش ميگفتند كه اين كنفرانس بي فايده است چراكه تمام آن درباره مذاكرات ديپلماتيك است و آن چه اكنون نياز است، عمل است. من به آنها گفتم: شما تمايل داريد چه كاري انجام شود؟ آنها گفتند: نميدانيم، اما شما ميدانيد، كاري بايد انجام شود. گفتم: بسيار خب، شما ميخواهيد كه شورشيان مسلح شوند؟ گفتند: خب، شما ميدانيد، شايد بله، كسي بايد شورشيان را مسلح كند. و من گفتم: بسيار خب، شما چه ميكنيد؟ آنها پاسخ دادند: خب، ما بايد "بشار اسد" را از ميان برداريم. او اشغالگر است. او اشغالگر است. حكومت وي نامشروع است. او بايد از ميان برداشته شود. من گفتم: بسيار خب، شما هواپيماهاي جت خود را ميفرستيد؟ منظورم اين است كه آمريكائيها شما را تا دندان مسلح كردهاند. مايل هستيد شما اين كار را بكنيد؟ گفتند: ما ابرقدرت نيستيم. آمريكا ابرقدرت است. آمريكا ميتواند اين كار را بكند.
بنابراين من فكر ميكنم آمريكا تلاش دارد مردم را وادار سازد كه خودشان براي خود كاري كرده و به خود كمك كنند. به نظر من مردم منطقه هرچند كنترل خيابانها و بطرق مختلف كنترل سرنوشت خود را بدست گرفتهاند اما هنوز از آمريكا انتظار دارند كه كارها را براي آنها انجام دهد؛ آمريكائي كه نميخواهد اينطور عمل كند، و شايد اصلاً نتواند چنين كاري بكند. من فكر ميكنم برداشتي انحرافي درباره قابليتهاي آمريكا وجود دارد.
اگزوم: تامارا اين نظر آشنا به نظر ميرسد؟ قبلاً نيز با اين مسائل برخورد داشتهايد؟ در واقع "كيم" تصويري روشن از آنچه وزارت امور خارجه تلاش دارد در مقابل تغييرات منطقه انجام دهد به ما نشان داد. پس از تشخيص مشكل، با چه چالشهايي مواجه شديد و گزينههاي سياستي جديد تجويز شده براي منطقه چه بوده است؟
تامارا ويتز: من با "كيم" موافقم، مدت زماني طولاني است كه در منطقه آمريكا را قدرت مطلق ميپندارند. با سرعتي كه اتفاقات در منطقه رخ داد، تجربيات زيادي نيز حاصل شد. من مردم زيادي را در منطقه ديدم كه ميگفتند آمريكا "حسني مبارك" را به زير كشيد و باعث پيروزي احزاب اسلامگرا شد. من فكر ميكنم اين تحليل نادرستي است. گفتگوها بايد ادامه يابد تا انتظارات و انتظارات درباره نقش ها تعديل شود و دولتهايي كه كاملاً با انتخابات روي كار ميايند مالكيت آنچه در كشورهايشان و در خاورميانه ميگذرد را در دست بگيرند.
شما سوال خوبي درباره چالشها پرسيديد. اين تغيير، تغييري كه در خاورميانه در حال رخ دادن است و تا چند سال بعد نيز ادامه دارد ماهيتي تاريخ دارد. سياست خارجي امريكا، مانند سياست خارجي هر كشور بزرگ ديگري، كشتي بسيار بزرگي است با جمعيتي زياد. بنابراين تطبيق دهي اين كشتي با شرايط در حال تغيير زمان ميبرد.
ادامه دارد...
انتهاي پيام/100834/ز.ص
شنبه|ا|24|ا|تير|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]