واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آسیبشناسی تربیتدینی جوانان (4)
راهكارهای مخاطبشناسىاشاره:مخاطبشناسی در گفتوگوی دینی با جوانان، نكتهای است كه نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیتردید، در دهههای اخیر، بخش جدیای از ناكارآمدیها در حوزهی تبلیغ و تعمیق تفكر دینی، از كمتوجهی بدان سرچمشه یافته است. برگزاری سخنرانی و پرسش و پاسخ جناب آقای دكتر گلزاری در «كانون گفتمان دینی» (مدرسهی فیضیه قم) به انگیزهی یافتن چشماندازهایی در این زمینه بوده است. ضمن سپاس از ایشان و برگزار كنندگان نشست، خلاصهای از سخنان ایراد شده را در چند نوشتار تقدیمتان میگردد كه در سه قسمت گذشته موضوعات: "دینگرایی در ایران"، "نقض در مخاطب شناسی"، و "مقصود از تربیت دینى" را از نظرتان گذراندیم، و اكنون قسمت پایانی از این گفتار را ملاحظه میكنید. براى مخاطبشناسى چه راهكارهایى را پیشنهاد مىكنید؟یك راه اصلى آن، تاسیس مركز پژوهشى و نظر سنجى در حوزه است. این نهاد بزرگ و مقدس، باید داراى یك مركز نظر سنجى براى سیاستهاى خود باشد. بنده اگر قصد داشته باشم به مدرسهاى بروم تا صحبت بكنم، هیچ وقت به عنوان یك كار تشریفاتی و كلیشهاى و از قبل تعیین شده، به دعوت مدیر نمىروم. بنده به مدیر مدرسه اعلام مىكنم كه به بچهها اعلام كنید كه پرسشهاى خود را بدون نام و نامخانوادگى بنویسند؛ بعد به بنده بدهید. معمولاً زیر بار نمىروند كه نكند این پرسشها محكوم كردن مدرسه باشد و را به دنبال داشته احتمالاً به مقامات گزارش داده شود. گاهى اوقات به ما خط مىدهند و مىگویند بچههاى ما مشكلى ندارند. شما در مورد درس با اینها صحبت بكنید و نصیحتشان بكنید، در حالى كه نصیحت براى این بچهها، بسیار آزار دهنده است. بنده زیر بار این چیزها نمىروم و كوشش مىكنم كه از راه دیگرى وارد شوم تا هم نگرانى مدیر از بین برود و هم بنده پرسشها را بگیرم. پرسشنامهاى را طرح كردهام به نام «پرسشنامهی نگرانىها». بنده چندین نوع از این پرسشنامهها را خودم درست كردهام. در آن نوشته بودم كه همهى ما در زندگی، نگرانىهایى داریم كه اگر این نگرانىها حل شود، در برنامهریزىها به ما كمك مىكند؛ اگر حل نشود، ما را آزار مىدهد. بعد، از زبان مدیر مىنویسم كه ما حاجآقا یا دكتر فلانى را دعوت كردهایم؛ گاهى هم از زبان خودم مىنویسم كه مرا دعوت كردهاند تا در مدرسهى شما صحبت بكنم. پنج نگرانى عمدهى خود را به ترتیب براى من بنویسد. در برگه هم شماره زدهام اشاره كردهام كه نوشتن نام و نامخانوادگی ضرورى نیست، مگر این كه خودتان مایل باشید و بنده به دعوت شماها آمدهام. سپس این پرسشنامه را به مدیر مىدهم و مىگویم كه از این تكثیر كنید و بین بچهها پخش كنید؛ گاهى اوقات پرسشنامه در حد یك چك لیست است؛ یعنى ما یك لیستی از مشكلات را مىدهیم، بعد مىگوییم با علامت ضربدر مشخص كنید كه كدام را دارید؛ ابتدا بعضى جاها اعتراض مىكنند و مىگویند كه این پرسشها بد آموزى دارد. پرسشها خلاصه و كوتاه است، مثل: عدم اعتماد به نفس و... اگر مدیران با ما همكارى كنند، این كار را انجام مىدهیم. این، براى شروع كار است. اگر پاسخ بدهند، آنها را دستهبندی مىكنم و صحبت مىكنم. اگر هم جواب ندهند، بنده یك فرمول بسیار ساده دارم و آن این كه براى آنها مىگویم جوانهاى هم سن و سال شما در این جامعه، چند دسته مشكل دارند: مشكل خانوادگی، درسی، عصبی، روحی، روانى و... چه رویكردها و منابعى در روانشناسى دینى وجود دارد؟ ابتدا من نكتهاى را اشاره مىكنم كه تركیب روانشناسى و دین چگونه است. روانشناسی دینى بیشتر متولى این مسئله است كه راجع به دینداران و خانواده و شخصیت آنان كار بكند و یا در رابطهى دین و سلامت روان كار كند. این كه آیا دین دارى در كاهش اعتیاد مؤثر است؟ آیا سلامت جسمانى در دینداران وجود دارد؟ این كار، یك كار مطالعاتی بر روى گروه مؤمنان و دینداران و مطالعات اجتماعى آنها است. این كار بیشتر مطالعهی فعالیتهاى دینداران است نسبت به كسانى كه در خط دین نیستند. حوزهی دوم، روانشناسى دینى است. در این جا دینى صفتِ روانشناسى است، نه مضافالیه آن. باید از مقولههاى دینی، دستور العمل روانشناسى در بیاوریم. این كار سختی است. در سمینار همایش دین گفته بودند كه یك سرى مقاله بدهید. من این موضوع را پیشنهاد دادم. درمان افسردگى از طرق افزایش «شُكر» در افراد (مكانیزم شُكر). فرضیه این بود كه اگر ما شُكر را بشناسیم و مراحل شُكر قلبی، شُكر زبانى و شُكر عملى را در نظر بگیریم، بعد یك فرد یا ده نفر افسرده را بیاوریم و به آنها به طور كاربردى و تكنیكى در جلسات یاد بدهیم تا این كه شُكر در آنها تقویت شود، مىتوان افسردگى را در آنها كم كرد؛ یعنى من از متن دین، یك روشى را در مىآورم كه بگویم با شُكر، افسردگى كم مىشود. این كار را تا اندازهاى در غرب، گروههاى مسیحى انجام دادهاند. مجلههایى نیز در این زمینهها نوشته شده است. اهل تسنن در پاكستان، در این كار موفق بودهاند. در اردوگاه افغانىها در پیشاور، افسردگى پناه جویان افغانى را كاهش بدهیم. سپس آنها را با گروهی كه دارو مصرف مىكردند و با گروهى كه دارو مصرف نمىكردند، مقایسه كردیم. بازتاب احادیث نبوى در آنها به اندازهى همان داروها بوده است. پزشكان متخصص پاكستانی، از دین چنین استفادهاى كردند. كار سوم، تدوین علم روانشناسى و علم تربیت است به گونهاى كه با اسلام ناب، مطابقت داشته باشد. مسیحىها پس از مدتى گزارش دادند كه ما در این زمینه نمىتوانیم كار كنیم. مسیحیت دید كه متن انجیل توان ندارد كه از درون آن یك نظام و یك سیستم در آورده شود. از این رو مسیحیان این كار را كنار گذاشتند، ولى ما معتقدیم كه مىتوانیم این كار را بكنیم؛ البته این زمانى محقّق مىشود كه ما آن دو قدم اول را برداریم. بحث روانشناسى دینی در ایران خیلى كم كار شده است. مطالعات جزیى راجع به دستهى اول انجام مىشود. ما پس از هفتاد ـ هشتاد سال دانشگاه و پس از بیست و دو سال انقلاب، سه چهار تا تست استاندارد درست كردیم كه مىتواند دین باورى را اندازه بگیرد. به تازهگى رسالههای فوق لیسانس ما به خصوص در دانشگاه علامهى طباطبایى و برادران بزرگوارى در دانشگاه تهران، برخى فعالیتها و مطالعات را در مورد حوزهى دین انجام مىدهند، اما دربارهی قسمت دوم و سوم،اینها باید عمدتا در حوزهى علمیه انجام شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]