واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - فصل جوایز اسکار در حالی نزدیک میشود که امسال برخلاف سالهای قبل از فیلمهایی چون «میلیونر زاغهنشین» و «مورد عجیب بنجامین باتن» خبری نیست و سر و صدای چندانی هم درباره رقبای احتمالی به پا نشده است. کورتنی هازلت: در حالی که آمریکا همچنان به دنبال راههایی برای فرار از بحران اقتصادی است، آکادمی علوم و هنرهای سینمایی به نتیجه رسید همه چیز را بزرگ کند. اکتبر پیش آکادمی اعلام کرد از این دوره تعداد نامزدهای بخش اسکار بهترین فیلم دو برابر میشود و به 10 فیلم میرسد. با این توصیف رقبای احتمالی اسکار 2010 چه فیلمهایی هستند؟ احتمالاً «پرشس»، «قفسه درد» و «یک آموزش» که هنوز روی پرده هستند. چند فیلم اکراننشده مانند «شکستناپذیر»، «روی هوا» و «استخوانهای دوست داشتنی» هم سر و صدا کردهاند، اما وضعیت امسال به هیچ عنوان قابل مقایسه با پارسال و پیشبینیها نیست که در نهایت به فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» ختم شد. افزایش تعداد نامزدها به 10 فیلم به این خاطر است که دامنه انتخاب فیلمها بیشتر شود و فیلمهای پرهزینه و محبوبی مانند «بالا» یا حتی «سفر ستارهای» بتوانند در کنار فیلمهای مستقل نه چندان پرفروش، اما موردپسند منتقدان رقابت کنند. برقراری توازن به این معناست که ستارههای بیشتری روی فرش قرمز ظاهر میشوند و این یعنی افزایش تعداد بینندههای پخش تلویزیونی. به عبارت دیگر همه برنده خواهند بود. خب، با در نظر گرفتن این نکته و اینکه فصل تعطیلات سینمایی هم نزدیک است و برگههای رأیگیری نیز برای انتخاب نامزدها ماه آینده ارسال میشود، باز فضا به گونهای است که احساس نمیشود رقابت آغاز شده است.این بیسروصدا بودن میتواند دو دلیل داشته باشد: تقویم و از آن مهمتر اقتصاد. مورد اول به این مسئله مربوط است که رقبای بزرگ تقریباً همزمان با ضربالاجل آکادمی اکران میشوند، اما چرا هنوز چیزی از این رقبا نشنیدهایم؟ اینجاست که اقتصاد خود را به رخ میکشد، چیزی که مایکل بارکر، یکی از مدیران و مؤسسان سونی پیکچرز کلاسیکس به آن اشاره میکند. او میگوید: «بهخاطر شرایط اقتصادی استودیوها میکوشند کارآیی را بیشتر کنند. آنها پول خود را با دقت خرج میکنند. الان دیگر پول تبلیغات فیلمها مثل سابق خرج نمیشود. استودیوها برخلاف سالهای قبل ترجیح میدهند نزدیک اکران که شد برای فیلمهای خود تبلیغ کنند.» دیوید گلاسر رئیس بخش توزیع بینالملل استودیو واینستین این نظریه را قبول ندارد. او معتقد است به لحاظ اقتصادی انتظار به معنای ارزان تمام شدن نیست. او میگوید: «ما سالهایی را دیدهایم که بیشتر فیلمها کریسمس روی پرده رفتهاند. نظیر این اتفاق زمانی بود که «شیکاگو» و «دار و دسته نیویورکی» اکران شدهاند، اما بردن فیلمها به کریسمس پرهزینهتر است. در این مقطع هزینه بازاریابی بیشتر است.» برخلاف پارسال که آگهیهای تبلیغاتی «بنجامین باتن» مانند آنفلوآنزای خوکی همه جا پخش شد، امسال شیوه تبلیغات فیلمها جور دیگری است. به اعتقاد بارکر اکنون دیگر پول کمتری صرف تبلیغات سنتی میشود و استودیوها توجه خود را روی تبلیغات اینترنتی متمرکز کردهاند. نمونه این نوع تبلیغات فیلم «آواتار» جیمز کامرون است. تمام این موارد درست، اما نکتهای هست که هیچ ربطی به قضیه بازاریابی ندارد: امسال فیلمی چون «میلیونر زاغهنشین» نیست. بارکر میگوید: «پارسال پس از آنکه «میلیونر زاغهنشین» برای اولین بار در جشنوارههای تلوراید و تورنتو پخش شد، این حس عمومی به وجود آمد که یک فیلم برنده اسکار پیدا شده است.»اما قضیه 10 فیلم نامزد اسکار چیست؟ آکادمی پیش از این هم بلاک باسترهای تابستانی و فیلمهای محبوب تماشاگران را وارد بازی کرده است. «فرودگاه» سال 1971 در بخش اسکار بهترین فیلم نامزد اسکار شد (فیلم در هشت بخش دیگر هم نامزد شد و هلن هیز جایزه بهترین بازیگر زن مکمل را برد). «آروارهها» هم سال 1976 چنین وضعیتی داشت و در بخش بهترین فیلم حضور داشت (فیلم در سه رشته دیگر برنده اسکار شد)، اما آکادمی فیلمهای کوچکتر با تماشاگران کمتر را بیشتر دوست دارد. تام اونیل سردبیر وبلاگ TheEnvelope.com اعتقاد دارد آکادمی در یک دهه اخیر به فیلمهای بزرگ توجه داشته است. او از «خماری» و «سفر ستارهای» به عنوان دو نامزد احتمالی نام میبرد و میگوید: «هر دو فیلم در گیشه موفق بودند و منتقدان هم از آنها تعریف کردهاند، پس باید نامزد اسکار بشوند.» از سوی دیگر افزایش نامزدان اسکار بهترین فیلم مزیت اقتصادی هم دارد. این درست که «خماری» و «قفسه درد» شباهتی به هم ندارند، اما اگر نامزد شوند هر دو از درج عبارت «فیلم نامزد اسکار» روی جلد پکیج دیویدی سود میبرند. از آن مهمتر اینکه بیشتر شدن تعداد نامزدها تأثیر مثبت روی سینماروها هم دارد. در نهایت نکته دیگری هم هست که اونیل روی آن تأکید دارد. اینکه وقتی آدمهایی که فیلم میسازند خوشحال باشند، همه خوشحال میشوند. او میگوید: «اینها آدمها ظاهر خوب، پول و قدرت دارند، اما چیزی که واقعاً میخواهند یک مجسمه طلایی تقلبی است.»اماسانبیسی / 16 نوامبر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]