واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی - سیدعلیمیرفتاح توی خبرآنلاین، به نقل از روزنامهای خواندم که. . . اینقدر متن خبر مبتذل و خالهزنکی است که از نقلش شرم میکنم. اصل خبر را نمیگویم، برای اینکه فکر میکنم به لحاظ اخلاقی هنوز اینقدر سقوط نکردهام که با خیال راحت درباره زندگی خصوصی مردم حرف بزنم و یا خبر یک دعوای زن و شوهری را -به راست یا دروغ- منتشر کنم. میگویند که ماه رمضان است و باید که هرکسی برای تزکیه نفس و تنزیه زبانش بکوشد و اخلاق خود را اصلاح کند و از گناه دوری کند و. . . بازار موعظهگران این روزها داغ است و پای هر منبری که بنشینید، میشنوید که از فواید معنوی روزه و رمضان میگویند و آیه و روایت نقل میکنند که چه باید کرد و چه باید گفت و چه نباید کرد و چه نباید گفت که مقدمات سعادت اخروی فراهم شود. با این همه توی روزنامهها و توی سایتها گویی از رمضان و اخلاق و رعایت ادب خبری نیست و مثل زنان کوچهنشین مدام بر تنور شایعه و غیبت میدمند و به شکلی چیپ و زشت و مبتذل از دشمن سیاسی خود بد میگویند. آیا نمیشود در اوج مبارزه سیاسی، اخلاق و ادب و نزاکت را زیر پا نگذاشت؟ آیا دعواها حریمی ندارند که دیگر کسی به آن حدود نزدیک نشود و حرمت دشمنش را نشکند؟ آیا رسم فتوت و مردانگی این است که توی بوق کنیم که فلانی با زنش دعوا کرده و چه گفته و چه شنیده؟ اگر زن و شوهر با هم بودهاند و در خلوت حرفی زدهاند، شما کجا بودهاید که شنیدهاید؟ اگر راست بگویید که کارتان شرمآور است و اگر دروغ بگویید شرم آورتر. ما به کجا رسیدهایم؟ چرا چشممان را میبندیم و هر یاوهای را بر زبان میآوریم؟ این رسم کجاست و آیین کدام قوم است که دعوای سیاسیشان را به خلوت خانهها بکشانند و. . .؟ آیا یکی نباید به صدا درآید و برای دفاع از اخلاق هم که شده اعتراض کند که این چه رسم و روشی است که به کار میبندید؟ من واعظ نیستم و قرار نیست از موضع نصیحت کافهام را اداره کنم، اما فکر میکنم که آنچه جامعه ما را رنج میدهد و گرفتار میکند و بدبختمان میکند، نبودن فتیان و جوانمردی است. توی دعوا هم میشود جوانمرد بود؛ توی مبارزه و توی درگیری و توی روزنامه نویسی و توی حزب و توی قدرت و توی بیقدرتی هم میشود به شیوه مردان عمل کرد و از راه فتوت دور نشد، کما اینکه بزرگان ما همواره چنین بودهاند و لحظهای حتی از راه فتیان دور نشدند. مگر نه اینکه زیباترین صفتی که پیامبر (ص) حضرت امیر(ع) را بدان متصف کردند، همین فتوت و مردانگی بود.آنجا که به صراحت فرمودند: «لافتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار» توی بعضی رسائل جوانمردان آمده است که این صفت را آنجا به حضرت عطا کردند که دیدهای را ندیده کرد و گناهی را چشم پوشید و جلوی هتک آبرویی را گرفت. بزرگان ما دیده را ندیده کردند و پوشانیدند و گذشتند، اما ما ندیده را هوار زدیم و بیجهت خروشیدیم و حرمت هیچ چیزی را نگه نداشتیم. به خدا قسم اگر از تمام اخلاق حمیده، همین فتوت را خدا به ما داده بود، امکان نداشت که این اتفاقات تلختر از زهر میافتاد و این حوادث شوم پیش میآمد. بحث سیاسی نمیکنم، به این طرفیها، آن طرفیها هم طعنه نمیزنم. به همه و از جمله به خودم میگویم که اگر ما نیز به تأسی از آن امام بزرگوار متصف به صفت جوانمردی بودیم، کار به اینجا نمیکشید که کشید. . . با این همه مراقب حرف زدنهایمان باشیم که توی دعوای سیاسی هم میشود به آیین فتیان عمل کرد. آیینی که جایش به شدت خالی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]