تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشان منافق سه چیز است: 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در اما...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804718193




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جای خالی روایت زنانه در سینمای ایران


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: انگار فیلم‌سازان ما تازه یادشان افتاده قهرمان مرد در سینمای ایران عنصر مهمی ‌است و از آن مهم‌تر حضور زنانی است که در زندگی مردان یا خرابکاری می‌کنند یا آن قدر خنثی هستند که فقط به درد...   روز‌هایی بودند، در گذشته ای نه چندان دور که سینمای ایران را پر از زنانی قدرتمند، تاثیرگذار و دوست‌داشتنی می‌دیدیم. زنانی که با زندگی‌های تلخ و شیرینشان وارد دنیای ما می‌شدند و ما را با خودشان همراه می‌کردند. در همان روز‌های نه چندان دور، در سینمای ایران فیلم‌های «دو زن»، «شوکران»، «من ترانه پانزده سال دارم»، «قرمز»، «کاغذ بی خط»، «زیر پوست شهر» و فیلم‌هایی دیگر شبیه به همین فیلم‌ها به نمایش در می‌آمد. از همان روز‌ها تا امروز چهار سال می‌گذرد و در این چهار سال سینما دیگر ما را به این جشن باشکوه دعوت نکرده و از همه مهم‌تر این که خیلی از آن فیلم‌سازانی که می‌شناختیم، دیگر آن فیلم‌سازانی نیستند که این فیلم‌هایشان را با روایتی زنانه برای ما تعریف کنند. تهمینه میلانی فیلم «دو زن» را در سال 1377 می‌سازد تا برای ما تعریف کند که فرشته فیلمش چطور از پس مشکلات بر می‌آید و چشم به آینده می‌دوزد و ده سال بعد از آن «سوپراستار» را نمایش می‌دهد که داستان معضلات یک بازیگر مرد سینمای ایران است و اتفاقا یکی از مهم‌ترین مشکلاتش هم حضور زنانی معصوم و ساده یا پست و پول‌دوست است . ماجرای این گزارش، همین ماجرای نه چندان ساده و نامطلوب جای خالی روایت درست زنانه در سینمای ایران است. *****   سال‌ها باید بگذرند، نسل‌ها باید تغییر کنند، نگاه‌ها باید تازه شوند تا مشخص شود چه اتفاقی برای زنان سینمای ایران افتاد. سال‌ها باید بگذرند تا بتوانیم دوباره به عقب برگردیم، نگاهی به فیلم‌های سینمایی چهار سال اخیر بیندازیم و برای این سوال مهم و اساسی جوابی درست پیدا کنیم، چرا سینمای این سال‌ها، پر است از زنان مغموم و شکست خورده، یا زنانی که نقش فرعی داستان‌ها هستند؟ اصلا این فضای مردانه و این همه قهرمان مرد از کی و کجا وارد داستان‌های سینمایی ما شدند؟ *****   نگاهی ساده و سرسری به خلاصه داستان‌های همین فیلم‌های اکران عید فطر، کافی است تا بفهمیم چقدر جای یک داستان زنانه در سینمای ما خالی است. در همین اکران، سه فیلم «تردید»، «بی‌پولی» و «کتاب قانون» روایتی هستند از درگیری‌های دنیای مردانه، قهرمان واروژ کریم مسیحی به دنبال پیدا کردن قاتل پدرش است، قهرمان حمید نعمت‌الله با بی‌پولی و فقر دست و پنجه نرم می‌کند و مسئول دولتی فیلم مازیار میری هم گرفتار عشق یک دختر مسیحی شده است. اگر کمی‌ عقب‌تر برویم و به اکران تابستان نگاه کنیم، با فیلم‌هایی رو به رو می‌شویم که یک مرد برای روایت داستان آن کافی است و زنان جایی وارد داستان می‌شوند که فیلم ساز در قصه اش کم آورده و برای روایت بهتر دست به دامان یک زن می‌شود. اصلا بهتر است خیلی عقب‌تر از این‌ها برویم، کافی است چهار سال گذشته را مرور کنیم و تصویر‌هایی از مردان همیشه قهرمان ببینیم که با زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند و زنانی را هم برای خالی نبودن عریضه وارد زندگیشان می‌کنند. فهرست فیلم‌های مردانه این چهار سال، فهرست پر و پیمانی است. از فیلم سازان روشنفکر پر دردسر گرفته تا آن فیلم سازان ارزشی سینمای انقلاب همه و همه دست به دست همه داده اند تا این فضای مردانه کمرنگ نشود و خدای ناکرده قهرمان مرد سینمای ایران دست تنها نباشد. از «خاک آشنا»ی بهمن فرمان آرا و «سنتوری» داریوش مهرجویی را به یاد بیاورید تا «اخراجی‌ها»ی مسعود ده نمکی. انگار فیلم‌سازان  ما تازه یادشان افتاده قهرمان مرد در سینمای ایران عنصر مهمی ‌است و از آن مهم‌تر حضور زنانی است که در زندگی مردان یا خرابکاری می‌کنند یا آن قدر خنثی هستند که فقط به درد لحظه‌های دراماتیک فیلم می‌خورند. ‌هانیه فیلم «سنتوری» را به یاد بیاورید، همان که از یک جایی به بعد بی‌خیال شوهر و اعتیاد او شد و ترجیح داد دنبال زندگی خودش برود. یا همین لیلا حاتمی ‌«بی پولی»، یک زن خانه دار ساده بی‌خبر از مشکلات بی‌پولی شوهرش. ***** «استثناها» همیشه اتفاقات جذابی هستند. می‌توانی به آن‌ها دل خوش کنی و امیدوار باشی همین «استثنا‌ها» یک روزی یک جایی، قانون کلی را عوض کنند و دنیای دیگری بسازند. ملغمه این سینمای مردانه هم «استثنا» کم ندارد، «به همین سادگی» رضا میرکریمی، «کنعان» مانی حقیقی، «سه زن» منیژه حکمت، «خون بازی» رخشان بنی اعتماد، «میم مثل مادر» رسول ملاقلی پور و «دعوت» ابراهیم حاتمی‌کیا، جزو همین اتفاقات خوشایند این داستان تلخ هستند. اما مگر همین چند فیلم‌ساز که البته یکی از آن‌ها هم دیگر در میان ما نیست، تا کجا می‌توانند بر خلاف جریان آب شنا کنند؟ اصلا این فیلم سازان موقع انتخاب داستان فیلم حواسشان به این ماجرا بوده و می‌دانستند چقدر جای داستان‌های زنانه در سینمای ایران خالی است؟ واقعیت این است، احتمال منفی بودن جواب این سئوالات، خیلی بیشتر از احتمال جواب مثبت است. فیلم سازان ما دغدغه‌های مهم دیگری برای فیلم‌سازی دارند که توجه به کمبود داستان زنانه در سینمای ایران در رده آخر جای می‌گیرد. اما ما نمی‌خواهیم در نوشتن این گزارش بی‌انصافی کنیم و مهم‌تر از آن امیدواریم این فیلم سازان دلسوز و واقع بین همین نگاه درست و منطقی را حفظ کنند. در کنار همه این‌ها به حضور فیلم سازانی نظیر رخشان بنی اعتماد و منیژه حکمت هم افتخار می‌کنیم، شاید فقط به خاطر این ماجرا که شبیه تهمینه میلانی هنوز عوض نشده‌اند و همان راه قدیمی‌ دوست داشتنی خودشان را می‌روند. *****   توهم توطئه، توهم بدی است، توهم این که فکر کنی چند نفر علیه تو هستند و برای ضربه زدن به تو همه تلاششان را می‌کنند. این توهم مثل خوره روحت را می‌خورد و اجازه نمی‌دهد تا به اتفاقات و وقایع پیرامونت درست نگاه کنی. به همین دلیل برای پیدا کردن دلایل اصلی این اتفاق کاری به کار ممیزها و سانسور‌های فیلم با نظرات وزارت ارشاد نداریم. درباره شرایط یک فیلم نامه خوب در نظر دوستانمان در اداره ارزش‌یابی  وزارت ارشاد هم حرفی نمی‌زنیم. سراغ خط قرمز‌های مربوط به پرداخت شخصیت زن در سینمای ایران را هم نمی‌گیریم و اصلا نمی‌پرسیم در این چهار سال چند فیلم نامه با محوریت زنان خط خورده و چند بار فیلم‌سازان ما با یک داستان زنانه ناامید از وزارت ارشاد بازگشتند. برای پیدا کردن جواب سئوالمان، به سراغ تمام زنانی می‌رویم که در جامعه ایران زندگی می‌کنند و شاید از چشمان فیلم‌سازان ایرانی پنهان مانده اند. همه زنانی که در اطراف ما زندگی می‌کنند و مشکلات بزرگ و کوچک خودشان را دارند. واقعیت این است که ما امثال لیلا حاتمی ‌در «بی پولی» را زیاد می‌بینیم، ترانه علیدوستی فیلم «تردید» هم زیاد است، اصلا همه ما می‌دانیم که یک زن خانمان‌برانداز، بی‌سواد، لوس، فتنه انگیز، ناتوان با هزار و یک صفت دیگر بد، چه شکل و شمایلی دارد. اما در کنار همه این‌ها، هر روز که از خانه بیرون می‌زنیم، زن‌هایی را می‌بینیم که برای زندگی بهتر تلاش می‌کنند، زن‌هایی که هر روز به دنبال یک اتفاق خوب در زندگی خودشان و اطرافیانشان هستند و برای پیدا کردن آن، همه تلاششان را می‌کنند. این زن‌ها در اطراف همه ما زندگی می‌کنند و یک نگاه ساده سالم حتما آن‌ها را پیدا می‌کند. شاید باید بگوییم که نگاه فیلم سازان ما در این چهار سال به زنان تغییر کرده است، شاید باید به سراغ آن‌ها بریم و از تک‌تکشان بپرسیم که اتفاقی افتاده که این همه زن از چشم‌های آن‌ها پنهان مانده اند و نادیده گرفته شده اند؟ شاید باید باور کنیم که نگاه فیلم‌سازان ما تیره شده و تمام دغدغه‌های مربوط به ساخت یک فیلم نگاه عمیق و درست آن‌ها را خدشه دار کرده است.   اما باور این حرف‌ها سخت است، نمی‌توانی فهرستی از کارگردانان خوب سینمای ایران را رو به رویت بگذاری و بعد بگویی که تک تک آن‌ها این چیز‌ها را نا دیده می‌گیرند. می‌بینید، دایره چرخان اما و اگر‌های جواب سئوال گزارش ما خیلی پیچیده و سخت‌تر از این حرف‌هاست. انگار این دایره بر مداری می‌چرخد که ما آن را بلد نیستیم و یا شاید می‌دانیم و نمی‌توانیم بگوییم. مداری شبیه آن توهم توطئه که می‌تواند واقعی باشد؛ اما آن قدر ترسناک است که نمی‌خواهیم باورش کنیم. جواب سئوال ما در همین توهماتی است که در خلوت خودمان بار‌ها و بار‌ها مرور کردیم. همین که از خودمان می‌پرسیم کجای زندگی ایستاده ایم و تمام این اتفاقاتی که می‌بینیم چرا و چطور رخ داده اند. پاسخ درست، یک جایی در همین نزدیکی است، جایی میان خلوت خودمان و یا کنار دوستانی که هم فکر ما هستند. جواب این سئوال را این جا نمی‌نویسیم چون سال‌ها باید بگذرد؛ نسل‌ها باید تغییر کنند تا فارغ از توهم توطئه از وقایعی حرف بزنیم که گذشتند و تمام شدند.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 676]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن