تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى از شما موهاى سبيل و موهاى زير بغل و موى زير شكم خود را بلند نكند؛ چرا كه شيطان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798316011




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهی به فیلم «به همین سادگی» (رضا میرکریمی)


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: زن و مدرنیته؛ قرائتی ایرانی سینمای ما - هوتن زنگنه: «به همین سادگی» ساخته رضامیرکریمی در زمره آثار شبیه خودش –یعنی آنهایی که حرف می زنند تا آشکار سازند و سکوت میکنند تا مخفی نمایند- خیره کننده به نظر نمی رسد. سوای اینکه اثر ادعای روشنفکری نمی‌کند و از قواعد ساده فرم در روایت نیز بهره نمی برد که این فی نفسه ایراد کار نیست قابل اعتنا و بحث برانگیز است اما نمی‌توان آن را بر قله های سینمایی در جستجوی مفهوم و نقد اجتماعی یا دست کم بیانیه فلسفی اندیشه ای نشاند. فیلم، روایت نمی‌کند اما شخصیت می سازد و آن چه را که حوادث نمایشی می نامیم از پیکره خویش می تراشد و بیرون می ریزد، چنانکه مخاطب شتابزده ای که در هیچ بیان تصویری نکته ای را نمیجوید را بی حوصله می نماید اما جنس این سینما دست کم برای طرفداران بیان تصویری آشنا و شاید سرگرم کننده است. به هر حال، نه فیلم ادعا میکند که حرف تازه ای دارد و نه فیلمسازش، چنانکه این در نگاه اولیه به فیلم مشهود است اما همیشه حرف تازه نزدن دلیل بر ضعف اثر نیست، بلکه این فیلم در لحظه به لحظه اش میخواهد «بیان» کند، آشکار نماید و به مکاشفتی سینمایی دست بزند. فیلم با آغاز شاعرانه اش، آن نگاه پرسشگر و گنگ به افق، آن هم در جایی که اوج به نظر می آید اما تقدیراً حضیضی بیش نیست مخاطب را به دل داستان –اگر فیلم را واجد داستان یا روایت قلمداد کنیم- هول می دهد. آغاز روز آغاز فیلم است و نیمه شب پایان آن. نگاه اجتماعی میرکریمی در این اثر نگاهی محافظه کار و بدون در نظر گرفتن معضلات سیاسی است. او بیشتر به جنس انسانی که جنسیت اجتماعش را معین میکند اندیشیده است؛ آدم معترضی که خود خاکروبه هایش را دور از نگاه دیگران در جایی که نباید خالی می‌کند نمونه ای از تشخیص و مکاشفه جنس آدمی در قالب ساختاری و زیربنایی جامعه پیرامون اوست. بی شک مسائل روانی و نیازهای فطری که در فیلم کمتر بدانها توجه شده است در پرداخت کثرت گرایی اجتماعی انسانها برای ایجاد «جامعه» موثر به نظر میرسد و یکی از ایرادهای اساسی فیلم همین بررسی لایه روانشناسانه ایست که می بایست زن را بیشتر موشکافی نماید. ایرانی بودن «زن» در اثر آن قدر نمود دارد که لایه هایی چون روانشناسی و فلسفه را تحت الشعاع قرار بدهد؛ اما آنچه مسلم است مدرنیته ایرانی نیز هست، چیزی که نه اندیشه است و نه حکمت. چیزی که نصفه و نیمه و نجویده از غرب به ما رسیده است و ما را بی هدف محتاج یا سرسپرده خویش میکند. این مدرنیته بیشتر در قالب فرهنگ جا گرفته است و بوی «سنت ستیزی» میدهد. شاید ما به عنوان مخاطبین ایرانی عادت کرده ایم مدرنیته را به سنت ستیزی هم ریشه بدانیم و آنها را از یک جنس به حساب بیاوریم، میرکریمی هم چه عامدانه و چه سهوا دریای روایتش را به امواج سنت ستیزی متلاطم میگرداند؛ نشانه های سینمایی آن می تواند اعتراض دختر به نحوه آشپزی و استفاده از غذای آماده، داشتن یک یخچال خصوصی در اتاق پسربچه، و در نمادسازی هایی بارزتر و به نوعی جیغ و بلندپرواز نمایش مداوم استفاده از آسانسور و پله برقی و زنی که آبستن است و از آسانسور می ترسد –نماینده مدرنیته و هراس جامعه ای که خاستگاه نسل آینده است- باشد. بله زن آبستن همسایه، نمادی از واجد و نگران نسلهای بعدی است اما این واجد بودن و نگرانی جای خود را به استفاده از ماهواره (فرهنگ غرب یا تهاجم فرهنگی؟) و یا آرایشهایی طولانی می دهد، او به عنوان محصول نسل قبل و ساختارساز نسل بعد بی هویت به نظر میرسد. در جایی که این زن به شفاف شدن تصویر ماهواره ای می اندیشد زن خیره به افق را اتفاقی می یابد، گویی نسل زنانه امروز –به عنوان زمان ساخت فیلم، ایران در همین دهه و همین عصر- گاهی عروج میکند و فرهنگ فراموش شده خویش را می یابد. چرا فرهنگ؟ او به طلوع می نگرد و طلوع جز با بستر سازی فرهنگی امکان پذیر نیست، و منظور طلوعی در اعماق جامعه برای روشنگری و ممانعت از گوشه گیر شدن جامعه زنانی است که در گوشه و کنار فرهنگ «سنت» گرای ایرانی به تربیت فرزندان، ظرفشویی و بچه زایی مشغول هستند. میرکریمی در فیلمی کاملا زنانه؛ بدون صدور بیانیه های وزین فمنیستی –که باز هم تلقی ایرانی آن عواماً زن سالاری است تا زن نگرشی- مساله زن و جامعه امروز را مطرح می کند، شوهری که نیست در حقیقت اعتنایی است که به زن وجود ندارد. بحث اجتماع امروز بدون نقب زدن به تجدد فرهنگی ممکن به نظر نمی رسد و اگر مدرنیته فرهنگی اجتماعی مد نظر باشد نمایش آن با تکنولوژی و مدرنیسم علمی (بازیهای کامپیوتری و پله برقی) شایان نیست اما در تقریر مدرنیسم فرهنگی اشاره به زندگی ماشینی و سریع شدن زندگی (پیتزا به جای زرشک پلو و تاکسی دربست به جای اتوبوس) مطلوب است. به هر جهت چنانچه پیشتر آمد تجدد فرهنگی ایرانی نیز دسخوش نقص و مونتاژی نابخردانه و نیمه برهنه است، چیزی کم دارد و چیزهایی زیادی به آن تزریق شده است، گاهی فرهنگ کهن می چربد و گاه علایق نوین اما در هر صورت آنچه بستر فیلم است «زن» است، موجودی که بایستی در این فرهنگ کهنه شور و بچه زا باشد و اگر به تجلی و تعالی بیاندیشد میهمان فضله های پرندگان خواهد شد (سکانس مکالمه زن با استاد شاعره اش). زن در این فرهنگ باید زن باقی بماند، بدن ابزار باشد و کارگر و احساسش را مخفی نماید؛ حتی هدیه ای تولد همسر زیر تخت مخفی می شود. این زن باید همین شیوه را به نسل زن بعد منتقل کند کما اینکه در سکانس به جایی نحوه آموزش دخترک را در امور آشپزی و خانه داری مشاهده میکنیم، دخترکی به عنوان نماینده زنهای آینده جوانی خود را به آموزش فرهنگی سنت صرف میکند در حالی که آرزوی رقصیدن با یک موسیقی شاد را در دل می پروراند. نگاه مادر به دخترش در حال رقص بی شباهت به نگاه پرسشگرش در پشت بام نیست. مساله فیلم، چنانکه آمد فمنیسم (با تلقی غربی آن) نیست، بلکه به زن از زاویه دید یک هنرمند ایرانی در جامعه ای ایرانی که تشنه سنت ستیزی است نگاه میکند. زنان در فیلم همه ابزار و کاتالیزور هستند و نحوه نگاه به زن به شکل ابزار ریشه دار است و این ریشه داشتن در بیان رفتاری پسر کوچک خانواده مشهود است. او که در همین سن به مادرش امر و نهی میکند. نقب زدن به گذشته و یادآوری خاطرات زن خانه نشان از احساس نوستالژیک زن امروز نسبت به گذشته و «سنت» خود دارد، همچنین استخاره خواستن ناکام او بیانی از انزوای مذهبی این زن در نظر می آید اما هرچه هست، جامعه رو به جلوست و این رو به جلو بودن با حضور دو فرزند در خانواده عیان میگردد. فیلم در نگاه کلی و فرمیک خویش داستان نمیگوید و از تکنیکهای روایی تعلیق یا حتی توازی بهره نمی گیرد، اما یک سینمای قابل تامل است. سینمایی است که جای آن خالی است و اندک اندک به همت هنرمندان نسل آینده رو به پیشرفت خواهد بود. «به همین سادگی» چندان هم به همین سادگی نبود، اما گاهی در بیان استعاره زیاده میرفت و گاهی کم میگذاشت، مهم ترین ایراد من به فیلم لایه لایه نبودن آن است، چیزی که می توانست از فیلم یک شاهکار بسازد. منبع خبر : سینمای ما




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 917]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن