واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: نبش قبر کارگردان مرده؟ / واکنش سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نمایش توبه نصوح از شبکه دوم سیما و پرونده محسن مخملباف در شهروند امروز ( که در سایت سینمای ما همراه افزودههایی در دسترس است ) سینمای ما - قدمه لازم ندارد. شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران، قصد کردهاست، «توبه نصوح» محسن مخملباف را چهارشنبه این هفته (۱۱ مهرماه) پلی بک کنند! این اقدام از چند نظر جای بحث و بررسی دارد. اول؛ «توبه نصوح» فارغ از محتوای غیر دینی آن، صرفاً برداشتهای شخصی محسن مخملباف از توبه حقیقی است. نبود پشتوانه ی کارشناسی دینی در این اثر بزرگترین عامل انحراف از معیار آن است. چیزی که در تولیدات امروز صدا و سیما تا حدودی بهبود یافتهاست. جا دارد از مسئولان رسانهی ملی پرسیده شود، پخش چنین اثر موهومی که فارغ از محتوای اصیل اسلامی، تنها نگاهی سطحی به ر کن اساسی عرفان اسلامی دارد، مقارن شبهای پر برکت قدر - که بهترین زمان برای توبه به سوی خداست- چه مفهومیمیتواند داشته باشد؟ دوم؛ با نگاهی به موقعیت امروزی محسن مخملباف، خیلی واضح میتوان سرانجام چنین برداشت داغی ا ز شریعت را مشاهده کرد. تعریفی که مخملباف از «توبه» تصویر میکند، چیزی جز اعتراف علنی به گناه در کوی و برزن، تشییع فاحشه، شکستن حرمت انسانیت، تقلیل مفهوم توبه به یک کلمه استغف ار و … نیست. چنین برداشتی صراحتاً با معیارهای اسلامی فرسنگها فاصله دارد. کافی است نگاهی به گفتار مشهور حضرت علی ابن ابیطالب (ع) پیرامون توبه حقیقی بیاندازیم. در بندهای عمیق آن حدیث، کوچکترین نمودی از آنچه مخملباف از اسلام و تشیع فهمیدهاست وجود ندارد. سوم؛ «توبه نصوح» در زمان اکران هم با واکنشهای شدید قشر مذهبی آگاه جامعه مواجه شد. البته بازخورد تحسین برانگیز بخش جو زدهی جامعه ایران در آن رزوها آن قدر بیشتر بود که مخملباف را ذوق زده بکند. با این وجود چه کسی است که روزهای پرشور و داغ دوران انقلاب را ببینید و جوگیر شدن محسن مخملباف را نتیجه نگیرد. اگر نگوید این فیلم، تنها به دلیل سوار شدن بر موج احساسات مردم ساخته شده است. چهارم؛ «توبه نصوح» شاید بارزترین نمود و نتیجه شتاب زدگی است که ثمرهی هر انقلابی است. روزه ایی که آنقدر نورانی بودهاند تا چشمی را یارای بازخوانی دقیق و منصفانه و واکاوی و آسیب ش ناسی دقیق خرده اشتباهات آن نباشد. مدافعان حقیقی انقلاب شکوهمند اسلامی همواره در این تلاش بودهاند تا تبعات آن اشتباهات کوچکی که ناخواسته و در کنار آن رویداد عظیم رخ دادهاست را به حداقل برسانند. جای بسی تعجب دارد که رسانهی ملی به عنوان بازوی فرهنگ ساز نظام اسلامی، با بیتوجهی تمام، چنین انحرافی را مجدداً در خاطرهها زنده میکند. پنجم؛ جالب است که در تیزر هایی هم که شبکه دوم برای این فیلم آماده کرده است، کوچکترین اشاره ای به نام کارگردان نمیشود. نشانهی این دروغگویی بارز همین بس که در معرف ی «توبه نصوح» تنها به هنرمندی «فرج الله سلحشور»اشاره میشود. نکند کسی میخواهد از آبر ی ارزشمند آقای سلحشور به عنوان یک کارگردان ارزشی خرج کند تا کمی از حساسیت مردم در قبال «توبه نصوح» بکاهد؟ ششم؛ از زمانی که مخملباف به دامن غرب پناه برد، معرفت سطحی که از اسلام در توشه اش د اشت با مبانی روشنفکری غربی- اسلامی آمیخته شد. «نقد فقه و روحانیت» و چرخش به سوی «عرفان، معنویت و مثنوی - با تعریف غربی آن ها-» از شاخص ترین معرف های گفتمان روشنفکری دینی است. محسن مخملباف این روزها مخلوط ناهمگنی از اندیشه های داغ ، برداشت های روشنفکرانه از دین با لهجه غربی و اومانیسم رایج در جهان امروز با محوریت لذت است. مخملبافی که فعالیت سیاسی را با سازمان مجاهدین انقلاب آغاز کردهاست، این روزها لذت از زندگی،غم و شادی را در سایه چهان وطنی در فرانسه تجربه میکند. هفتم؛ سوال من اینجاست، مدیر محترم شبکه دوم سیما اگر نگوییم آخرین اثر این هنرمند متهد! را دیدهاست، آیا میشود ادعا کرد حتی نام آن را نشنیده است؟ «سکس و عرفان» و «فریاد مورچگان» آخرین ایستگاه قطار داغ عرفان مخملی آقای مخملباف است. هشتم؛ بنابر آنچه گفته شد، پخش «توبه نصوح» از سیمای جمهوری اسلامی از دو منظر کار صحیحی نیست : نخست آن که محتوایی منحرف و غیر اسلامی با تابلوی عرفان اسلامی دارد. دوم به دلیل زاویه شدیدی که کارگردان آن مخصوصاً در عصر حاضر با موجودیت جمهوری اسلامی برای خود تعریف نموده است. نهم؛ هفتنامه شهروند امروز، آخرین شمارهاش را به پروندهسازی! در خصوص محسن مخملباف اختصاص دادهاست. همزمانی چنین انتخاب غیر منتظرهای با پخش «توبه نصوح» از سیمای جمهوری اسلامی، به هیچ وجه نمیتواند اتفاقی باشد. زنده کردن خاطره محسن مخملباف، آ ن هم درعصری که او - به اعتراف مقالهنویسهای شهروند - دوران آرامش و زوال را طی میکند، همانقدر عجیب است که پخش چنین اثر سطحی و بی محتوایی از سیمای جمهوری اسلامی. هر چه فکر میکنم میبینم از اول تا آخر پروندهای که شهروند به مخملباف اختصاص دادهاست، جز نفی هرگونه ابداع، محتوای عمیق یا نمای هنرمندانهای در آثار او،چیزی نمیبینم. راستش را بخواهید هنوز نفهمیدهام هدف شورای سیاستگذاری شهروند از انتخاب مخملباف به عنوان تیتر یک چه بودهاست؛ وقتی قرار است هم چهرهی فراموش شده او را به یادها بازگردانند و هم اساساً پنبهاش را بزنند!! البته هیچ گربهای محض رضای خدا موش نمیگیرد!! در هر صورت رویدادهایی که اخیراً در سیمای جمهوری اسلامی مشاهده میشود را نمیتوان و نباید ساده گرفت. از طرفی منطقی نیست که نفوذ جریان سیاسی خاصی را در برخی شئون سیما مطرح کنیم. چراکه حصارهای بلند رادیو تلویزیون به نحوی بودهاست که هیچ حضوری بدون اطلاع نمیتواند باشد! از این رو تصور میشود فرایندی که به منظور باز کردن فضای رسانه ملی مدتیاست تعریف شده، چندان منطقی و کارساز نباشد. و در آخر ؛ آیا باز نشر محتوای مسموم «توبه نصوح» و ارائه غلط ترین برداشت ممکن از «توبه» - به عنوان رکن اساسی مسیر الی الله – گامی دیگر در مسیرنشر نحرافات و شبهات دینی و عقیدتی در لوای پخش فیلمها و سریالهای مذهبی است. منبع خبر : سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1171]