واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: در نشست ايكنا با كارگردان و بازيگران نمايش «بزرگراه» مطرح شدكسب منشهاي اخلاقي و انساني؛ نقطه اوج سلوك معنوي
گروه هنر: شخصيتهاي «بزرگراه» سير و سلوكي را طي ميكنند كه همه انسانها در مسير زندگي تا مرگشان آن را پشتسر ميگذارند؛ برخي در مسير مستقيم، برخي ميانبر و برخي ديگر به بيراهه ميروند كه رسيدن به نقطه اوج منحني بستگي به عملكرد و اعتقادمان دارد و اينكه چقدر منشهاي اخلاقي و انساني را كسب كردهباشيم.
در ادامه نشست نقد و بررسي نمايش ديني «بزرگراه» كه با حضور شكوفه ماسوري كارگردان، محمد نادري و حجت كريمي بازيگران اين اجرا در محل خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) برگزار شد، شكوفه ماسوري در مورد ادامهدهنده راه آسيد مالك كه يك سيد جوان است و در محل قبرستان كه اينك تبديل به بزرگراه شده مشغول سيگارفروشي است گفت: البته اين موقعيت در نمايشنامه وجود نداشت و در ادامه هنگام تمرين و شروع كار به نمايش اضافه شد.
بخش دوم اين نشست را اينجا بخوانيد!
وي تاكيد كرد: سيد جوان يك مواجهه با آسيد مالك در بخش چهارم نمايش دارد بدين شكل كه جواني با سر و وضع متفاوت و رفتاري متضاد و متناقض با معيارها وارد گورستان ميشود و براي بردن استخوانهاي جسد خالهاش با آسيدمالك دچار چالش و درگيري ميشود. او آدمي است كه نميتوانيم در رگههاي باور و اعتقادي كه در سطح جامعه وجود دارد را در وجود او پيدا كنيم.
اين كارگردان در بخش ديگر گفتههايش اشاره كرد: اين جوان قبل از شروع نبش قبر فاتحهاي براي امواتش ميخواند و در ادامه نوع رفتارش با آسيد مالك در عين چالشهايي كه وجود دارد از روي ادب و احترام است. اين آدم به هر حال نماينده نسل جوان جامعه معاصر ما است كه با نسل گذشته داراي تفاوتهاي فكري است.
ماسوري گفت: بعد از گذشت زمان و حضور مجدد جوان در محوطه گورستان قرابتها و شباهتهايي با آسيد مالك پيدا ميكند و شبيه به او عمل ميكند منتهي ديگر گورستاني وجود ندارد.
اين كارگردان تئاتري تاكيد كرد: تنها مكان باقيمانده دكه آسيد مالك در كنار اتوبان است. برخي مواقع در هنگام كار يك سري از اتفاقات به حالت معجره درذهن صاحب اثر شكل ميگيرد كه سيد بودن شخصيت جوان هم به اين شيوه در ذهنم الهام شد. حتي آسيد مالك در جملهاي در اواخر نمايش ميگويد جواني يادت بخير.
ماسوري با تاكيد بر جنبههاي مختلف وجوه شخصيتي آسيد مالك گفت: آسيد مالك انسان تطهير شدهاي نيست بلكه آدم مهربان و مردمي است كه ديگران به او علاقه و توجه دارند. براي همين است كه سيد جوان به عنوان تنها باقيمانده آن مجموعه در انتهاي نمايش باقي ميماند.
وي بيان كرد: به هر حال نمايش ملمو از نشانهها است كه گرهگشايي از اين نمادها و نشانهها توسط كارگردان چندان مطلوب نيست و مخاطب اثر بايد استنباطش را در اين حيطه داشته باشد.
محمد نادري در پاسخ به اين پرسش كه چقدر آسيد مالك آگاهي و دانايي به ادامه راهش توسط سيد جوان دارد تاكيد كرد: آسيد مالك دو برخورد با سيد جوان در طول نمايش دارد. مرتبه نخست جوان را تعرضگري به محيط قبرستان ميبيند و بالطبع او را پس ميزند و از خودش ميراند. من به عنوان بازيگر آن چيزي كه قرار است در ته ذهنم مورد استفاده قرار دهم، تداعي شدن ياد جواني آسيد مالك در شخصيت سيد جوان است.
بازيگر «تبرئه شده» افزود: كنشهاي سيد جوان بسيار متفاوت از جوانهاي هم سن و سالش است. جوانهاي اين سن و سالي كمتر به سراغ نبش قبر تمايل دارند و در ضمن نوع برخوردش با آسيد مالك از نوع كلهشقيها و غديهاي جواني آسيد مالك است. كلهشقيهايي كه موجب شورش مرحب و يارانش كه آسيد مالك هم جزو آنها بوده، ميشود.
وي تاكيد كرد: وصل دايمي و هميشگي سيد جوان به محيط گورستان هم در هالهاي از ابهام در پايان نمايش قرار ميگيرد اما همانطوريكه مخاطب در پايان نمايش ميبيند آسيد مالك مرده اما ويژگي او و ارتباط متافيزيكيش با اموات در وجود سيد جوان هم وجود دارد و اينجا است كه قرابتهاي ميان اين دو شخصيت ديده ميشود.
كريمي نيز در مورد حضور نشانههايي در مورد طي طريق و سير و سلوك فردي كه در اساطير ما و همچنين در باورهاي ديني مردم ما وجود دارد گفت: سير و سلوك رخ داده در مورد شخصيت مرحب بيشتر جنبههاي مذهبي دارد و نظير راه امام حسين است كه تلاش ميكند بر ظالم زمانهاش شورش كند و به احقاق حق بپردازد و البته شرايطي كه جامعه براي او به وجود ميآورد و مورد خيانت قرار ميگيرد نيز در مورد امام حسين (ع) وجود دارد و مرحب در عين تنهايي و از دست رفت يارانش به خيانت گرفتار ميشود.
نادري در اينباره متذكر شد: وقتي صحبت از طي طريق و تحول در شخصيتها ميشود اين نوع تحول در اصول دراماتيك لزوماً به معناي تغيير فيزيكي مكاني از يك جا به جاي ديگري نيست بلكه شخصيت ميتواند در جايي ايستا باشد اما اين تغيير را در شخصيتش شاهد باشيم. سيد اين گونه تعريفي دارد و در يك محيط ثابتي به سر مي برد ( محيط قبرستان ) و سير و سلوكش هم در اين محيط شكل ميگيرد. در ضمن سيد با آدمهاي محدودي ارتباط داشته است و جاي خاصي هم نرفته اما بهرصورت پروسه تحولش طي شده است.
ماسوري نيز در اين مورد افزود: با تولدمان اين پروسه تغيير و تحول آ غاز ميشود. فرق بين آدمها در اين مورد اين است كه واديها مشخص نيست و با هم متفاوت است. برخي در مسير مستقيم حركت ميكنند، برخي ميانبر ميزنند و برخي ديگر به بيراهه ميروند اما آدمها در حال حركت و تغيير هستند و اين مسير تا زمان مرگمان نيز تداوم دارد.
اين كارگردان بيان كرد: رسيدن به نقطه اوج منحني بستگي به نوع عملكرد و اعتقاد هر آدمي دارد و اينكه چقدر منشهاي اخلاقي و انساني را طي كرده باشد.
وي تاكيد كرد: شخصيتهاي «بزرگراه» همگي آدمهاي ساده و شفافي هستند و تلاش كرديم همه آدمهاي اطرافمان را با ديدگاه مثبت نشان دهيم. در اين نمايش نه از آدمهاي هيولاصفت و قاتل خبري است و نه از آدمهايي كه مفسده اقتصادي انجام دادهاند. اين آدمها برشي كوچك از آدمهايي هستند كه روزانه در كنارمان ميبينيم.
ماسوري در مورد منابع رجوعي كه براي ترسيم عالم برزخ داشته است گفت: نويسنده نمايش تحقيقات و پژوهشهاي متعدد ميداني و كتابخانهاي انجام داده است و در ضمن تلاشهايي براي نشان دادن درست اين امر در كنار رعايت دراماتيك داستان به كار رفته است.
نادري در مورد ميزان دشوارهاي حضور توامان در دو نمايش (تبرئه شده به كارگرداني منيژه محامدي و همين كار) در يك روز گفت: «تبرئه شده» قرار بود در سال گذشته اجرا شود اما مسئله تعميرات تئاتر شهر به وجود آمد و اجرا تا اين زمان به تعويق افتاد. منتهي چون با طول زمان زيادي براي كار روبهرو بودم تفكيكپذيري دو كاراكتر كه اتفاقاً خيلي با هم فاصله دارند برايم حل شد.
وي ادامه داد: مسئله ديگر درمورد سبك كاري دو نمايش است كه تبرئه شده يك كار مستند اجتماعي بود و بزرگراه يك نمايش رئاليستي است و در تبرئه شده بيشتر آنچه بر كاراكتر گذشته است را براي مخاطبم روايت ميكنم. اين عنصر ورايتگري در اين نمايش اين فرصت را به من ميدهد كه تفكيك ميان دو بازيم شكل مطلوبي داشته باشد اما در هر صورت دوست داشتم ميان اجراي عمومي هر دو كار فاصلهاي به لحاظ زماني وجود داشت.
كريمي به عنوان حسن ختام اين نشست چند ساعته در ايكنا، در مورد تجربه حضورش در «بزرگراه» گفت: اين اولين تجربه حرفهاي من در عرصه بازيگري است و تلاش كردم به بهترين شكل نقشم را ايفا كنم و عموم مخاطبان با توجه به نظراتي كه از آنها جويا شدم از نوع بازيم اظهار رضايت ميكردند.
گزارش از: احمد محمداسماعيلي
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]