محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798961305
ترامپ خواهان همکاری چین و روسیه است
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: ویژه نوروز 96 ترامپ خواهان همکاری چین و روسیه است تهران- ایرنا- روزنامه شرق در گفت وگویی با سیدمحمد صدر تحلیلگر بینالملل می نویسد: ترامپ قطعا بدش نمیآید که در مقابله با چین، روسیه را به همراهی با آمریکا ترغیب کند که این با توجه به سیاستهای ولادیمیر پوتین چندان عملی به نظر نمیرسد.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: «آمریکای ترامپ» سؤالی است که این روزها ذهن نظام بینالملل را به خودش مشغول کرده است. اینکه ساکن نابهنجار کاخ سفید چقدر بر مواضع تند و آنچنانیای که در ایام تبلیغات طرح کرد، پایبند خواهد بود و نیز اینکه سیاستهای پسااوباما چه فضایی را به جامعه جهانی تحمیل خواهد کرد و... سؤالهایی است که این روزها در اقصا نقاط جهان با نگرانی زیادی پیگیر آن هستند. «سیدمحمد صدر»، مشاور رئیس دولت اصلاحات، با تأکید بر اینکه «آمریکای ترامپ اصلا شبیه آمریکای اوباما نیست» ابراز امیدواری میکند که ساختار سیاسی و مدیریتی ایالات متحده اجازه تحرکهای آنچنانی را به رئیسجمهور خاص ندهد. سیدمحمد صدر درباره ویژگیهای ایالات متحده آمریکا در زمان قدرتداری دونالد ترامپ، به سؤالات «شرق» پاسخ میگوید.** آمریکایی که ادعای پیشرفت و سردمداری در دنیا را دارد، چطور به جایی میرسد که چهرهای چون ترامپ را، به عنوان رئیسجمهوری، تصمیمگیرِ اول خود میبیند؟با توجهی حتی سطحی به فعالیتهای تبلیغاتی- انتخاباتی دونالد ترامپ، نکتهای ملموس میشود که در قواعد سیاسی نمیگنجد. ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری مخاطبهای خودش را از جامعه سفید کشورش انتخاب کرد. ٧٠درصد آمریکاییها را سفیدها تشکیل میدهند و بقیه سیاهها و مهاجران هستند که اتفاقا اقلیت شامل نخبگان و فرهیختگان میشود و قشر بیشتر را عوام تشکیل میدهند و کسانی هستند که به دلیل برجستگیهایشان در طول چند دهه توسط دولتهای آمریکا جذب شدهاند و ٧٠درصد سفیدها نسبت به آن اقلیت، به لحاظ سرمایه و همچنین علم و اندیشه، عقبتر هستند. نتیجه این قضیه باعث شده تا ٣٠درصد به دلیل استعدادهای بالاترشان، مدارج بالا در دانشگاهها، شرکتها و مراکز تحقیقاتی را از آنِ خود میبینند. حتی در بخش پایین جامعه هم فرصتهای شغلی را در اختیار خود گرفته و درواقع جای سفیدها را تنگ کردهاند تا بیکاری بین ٧٠ درصدی که در اکثریت هستند، به عنوان مسئلهای جدی، دشواریهایی را به آنها تحمیل کند. ترامپ با تیزهوشی، برای اینکه از جانب اکثریت جدی گرفته شود و بتواند رأیهایشان را به سمت خود هدایت کند و از همان اولین روزهای تبلیغات با شعارهای ضدمهاجران به آنها این پیام را بدهد که فرصتهای ازدسترفتهشان را برخواهد گرداند. در راستای همین شعار به محض اینکه در کاخ سفید مستقر شد، اقدامهای ضد مهاجرت را آغاز کرد و جنجالی بزرگی در دنیا به راه انداخت. اتفاق جالب هم این بود که ٥٥ درصد از آن ٧٠درصد به ترامپ رأی دادند و در کمال تعجب همه او را به عنوان رئیسجمهور آمریکا و جانشین باراک اوباما انتخاب کردند. بنابراین باید گفت مهمترین دلیل رأیآوری دونالد ترامپ همین نکته بود.** در همین روزهای اول، نشانههای ریاست ترامپ مشخص شد. سؤال این است که ایالات متحده آمریکا در چنین فضایی به چه سمتوسویی میرود؟ترامپ با توجه به ویژگیهای جنجالیاش، تیپی است که برای درگیرشدن با بحران هیچ احتیاجی به تحرکات مخالفین و رقبا ندارد. رئیسجمهور آمریکا خودش بهتنهایی دولتش را با بحران مواجه میکند و درواقع در همان فضای جنجالی انتخابات مانده است و فکر میکند در مدیریت هم میتواند رفتارهای رادیکالی موفقیتش را تکرار کند. به همین دلیل از همین روزهای اول جنجالسازی را شروع کرده که تبعات روشش معلوم است؛ الان وضعیتی به وجود آمده که علاوه بر داخل شهرهای آمریکا، در کشورهای دیگر هم شاهد حرکتهای اعتراضی گستردهای هستیم. فرهیختگان آمریکا، اعضای حزب دموکرات و حتی تعداد زیادی از جمهوریخواهان کنگره هم نگرانی عمیق خود را بروز میدهند. برکناری مسئول وزارت دادگستری در همان هفته اول فعالیتش نشان داد ترامپ کابینهاش را هم در قالب منتقدی جدی درآورده است. اینها نشانههایی جدی از این است که آمریکا به سمتوسویی میرود که هم در نظام سیاسی و مدیریتی و هم در جامعه بحرانی جدی را تجربه کند. ترامپ باید در رفتارش تغییرهایی به وجود بیاورد تا آمریکا را به مسیر تنش و چالش نرساند.** شدت نگرانی باعث نمیشود که ساختار سیاسی آمریکا به فکر چارهاندیشی باشد؛ اصلا به لحاظ قانونی این امکانپذیر است؟رئیسجمهوری در ایالات متحده آمریکا، قدرت زیادی دارد و از خیلی از رؤسایجمهور و نخستوزیران کشورهای مختلف قدرتمندتر است و دستی بازتر دارد. به عنوان مثال میتواند خیلی از مصوبات کنگره را هم وتو کند. البته آنجا هم عوامل فشار بر رئیسجمهوری زیاد است. خودِ کنگره با وجود همحزبیبودن با ترامپ، مخالفتهایی جدی را با روش رئیسجمهورِ جمهوریخواه کشورشان دارد.** فضای رسانهای آمریکا تا حدی از آزادی برخوردارند. مطبوعات و تلویزیون چه سهمی در تلطیف احتمالی شرایط میتوانند داشته باشند؟مطبوعات و تلویزیون بیشک ساکت نمینشینند و حتما ساز مخالفت را کوک خواهند کرد. از همین حالا فضای مجازی به طور گستردهای به کارهای غلط ترامپ واکنش نشان داده و امید دارند که بتوانند رئیسجمهور جنجالی را به عقلانیت بیشتر ترغیب کنند.** این نوع تحرکها چقدر میتواند تأثیرگذار باشد؟بههرحال در دنیای امروز نقش رسانهها انکار نمیشود و به مرور زمان شاهد این خواهیم بود که واکنشهای اجتماعی تغییرهایی در رویکرد دولت پُرایراد دونالد ترامپ به وجود خواهد آورد و حتی اعتراض به داخل کابینه و درون کاخ سفید هم راه پیدا خواهد کرد.** پوپولیسم مشاهدهشده در آمریکا چه اثری بر انتخابات دیگر کشورها و بهویژه اروپاییها خواهد گذاشت؟رأی مردم بریتانیا برای خروج این کشور از اتحادیه اروپا هم تصمیمی پوپولیستی تعبیر شد که البته معلوم نیست این ذهنیت صحیح باشد؛ چراکه رأی مردم این کشور در راستای نگاه ناسیونالیستی و البته تا حدی با افراطیگری همراه بود، چون معتقد بودند عضویت در اتحادیه باعث تضعیف اقتصادشان میشد. مسئله کلی البته این است که پوپولیسم پدیدهای است که بهراحتی رسوخ پیدا میکند؛ بااینحال به عنوان مثال، «آنگلا مرکل» در آلمان و «فرانسوا اولاند»، رئیسجمهوری فرانسه، شدیدا نسبت به پوپولیسم و روشهای پوپولیستی موضع دارند و در هر شرایطی بعید است این کشورها درگیر این فضای هزینهساز شوند. در کل باید اذعان داشت فضای اروپا با آمریکا تفاوت دارد و مردم این کشورها به کاندیداهایی با این خصیصه بیتوجهی نشان میدهند. شرح این شرایط نشان میدهد که ترامپیسم اروپا را تهدید نمیکند. البته این توضیح هم لازم است که پوپولیسم ریشه در «ناسیونالیسم افراطی» دارد که کشورها را به طور جدی در شرایط بدی قرار میدهد.** خاورمیانه در نظام بینالملل جایگاهی استراتژیک دارد و بر همین اساس طبیعی است که نگاه دولت حاکم ایالات متحده به این منطقه امری بااهمیت تلقی شود. آمریکایِ ترامپ چه رویکردی به خاورمیانه خواهد داشت؟اینکه ترامپ چه نقشهای برای خاورمیانه و به طور مشخص سوریه کشیده، به طور رسمی اعلام نشده است. اما آنچه در طول رقابتهای انتخاباتی اعلام شد، مشخص میکند که ترامپ دشمنی جدیای با تروریسم دارد و همچنین نظرش این است که بشار اسد، به عنوان رئیسجمهور کشوری که با این پدیده در حال ستیز است، باید مورد حمایت قرار بگیرد. به همین دلیل مشخص است که ترامپ حداقل تا برهه فعلی تصمیمی به تلاش برای برکناری اسد نگرفته است. البته اینکه در آینده چه اتفاقهایی رخ خواهد داد، هنوز معلوم نیست و باید منتظر ماند و دید چه پیش خواهد آمد. به همین دلیل نمیتوان تحلیل درستی داشت. البته با وجود اینکه ایشان حتی در روزهای تبلیغاتی هم کمتر اسمی از افغانستان برد، استنباط من این است که نیروهای نظامی کشورش را در آنجا افزایش خواهد داد، چون یکبار عنوان کرد که تصمیم اوباما برای کمرنگشدن حضور نظامی باعث شد تا تروریسم نهتنها سرکوب نشود، بلکه روزبهروز با شدت و حدت بیشتری فعالیت خود را انجام بدهد.** در آمریکا هر دولتی که روی کار باشد، به چین به عنوان رقیبی جدی در بخش اقتصاد نگاه میکند. دولت پوپولیسم آمریکا چه نقشه راهی برای مقابله با این قدرت بزرگ اقتصادی جهان ترسیم خواهد کرد؟نکته خیلی مشخص و واضح این است که ترامپ چین را رقیب یا حتی دشمن اصلی آمریکا میداند که این موضوع هم ریشه در اهداف تجاری و اقتصادی دارد و هم از بعد امنیتی است. اکنون چین یکی از کشورهایی است که ذهن ترامپ را به خودش مشغول کرده. این کشور نرخ رشد بالا و همچنین صادرات به صد کشور جهان دارد- از جمله صادرات ٦٠٠میلیارد دلاری به ایالات متحده آمریکا- تا مشخص شود که آمریکا در رابطه با معامله با چین نتوانسته به توازن برسد و چون ترامپ بر این باور است که رشد اقتصادی چین از طریق سرمایه سرمایهداران آمریکا حاصل شده است، نگاهی توأم با موضع منفی به این کشور دارد. نکته امنیتیاش هم این است که ترامپ و آمریکاییها چین را خطری برای متحدین منطقهای خود قلمداد میکنند و بر این باورند که اهداف کشورهایی چون ژاپن، کره جنوبی و سنگاپور را تهدید میکند؛ به همین دلیل است که ترامپ تبلیغات وسیعی را علیه چین شروع کرده و ظاهرا هم ادامه دارد و بعید است مواضع انتخاباتیاش در روزهای کاخسفیدنشینیاش هم تغییر کند.** چقدر احتمال دارد که ترامپ جدایی چین از روسیه را هدف قرار بدهد؟این احتمال هم بر اساس قواعد دیپلماسی زیاد است. ترامپ قطعا بدش نمیآید که در مقابله با چین، روسیه را به همراهی با آمریکا ترغیب کند که این با توجه به سیاستهای ولادیمیر پوتین چندان عملی به نظر نمیرسد.** اسرائیل و دفاع از منافعش اصلی سیاسی در دکترین ایالات متحده به شمار میرود. اوباما بهویژه در دولت دومش رویکردی متفاوت داشت. تحلیل شما از رابطه آمریکای ترامپ با اسرائیل چیست؟شما نباید فراموش کنید که محال است ایالات متحده موضعی غیر از حمایت از این رژیم داشته باشد. البته امکان دارد رویکردها شبیه به هم نباشند. اوباما بعد از توافق هستهای اعلام کرد که در راستای اهداف، ایران را با مذاکره خلع سلاح کردم. این موضوع در حالی بود که بنیامین نتانیاهو مخالفت سرسختی با تعامل در پرونده هستهای داشت. واضح است که نمیتوانیم منتظر تداوم مشی اوباما توسط ترامپ باشیم و بیشک رئیسجمهوری جدید در دفاع از اسرائیل و حفظ امنیت آنها روشی شبیه به بوش پسر را در دستور کار خودش قرار میدهد.** رابطه تنش و چالش ایران و آمریکا یکی از مسئلههای مهم نظام بینالملل است. با رویکارآمدن دونالد ترامپ، ایالات متحده با جمهوری اسلامی چه فضای احتمالیای را تجربه خواهند کرد؟برای جوابدادن به این سؤال باید از دو زاویه به مسئله نگاه کرد. اول اینکه نگاه آمریکا به جمهوری اسلامی ایران چه نوع نگاهی است و دوم اینکه دونالد ترامپ قصدش از رویارویی با ایران چیست. آمریکاییها قضیه اشغال سفارت در سال ١٣٥٨ را بهانه این تنازع همیشگی عنوان میکنند و ایران هم قضیه کودتای ٢٨ مرداد را پیشمیکشد و به همین دلیل باید اذعان داشت که این اختلاف، اختلافی نیست که بتوان بهراحتی امیدی به پایانش داشت. بههرحال ایالات متحده در سیوچندسالی که نظام جمهوری اسلامی مستقر شده، از هیچ کوششی برای تخریب و تضعیف ایران کوتاهی نکرده، بهطوریکه با دولتهایی که سلیقههای مختلفی داشتند، ایران را به طور متناوب تحریم کرده است.مشخصا ترامپ چطور؟ به هر حال نگرانیهایی درخصوص موضعهای خصمانهاش در مورد ایران طرح میشود.رؤسای دموکرات آمریکا در قبال ایران لحن مناسبی داشتند، اما تحریمهای جدی و نابجایی را به کشور ما تحمیل میکردند. اما جمهوریخواهانی که کاخسفیدنشین شدند، فقط در اظهاراتشان تندروی میکردند و کمتر انگیزهای برای تحریم از خود نشان میدادند. ترامپ اما هم لحن تندی درباره ایران به کار میبرد و هم به طور آشکار و بیپروایی از تهدید و تحدید ایران حرف میزند. او حتی در روزهای انتخاباتی از پارهکردن برجام سخن گفت تا مشخص شود که ایران در طول سالهای قدرتداری ترامپ باید با هوشیاری زیاد شرایط را مدیریت کند تا کشور مورد تهدید واقع نشود.** اما ترامپِ جمهوریخواه با توافقی که در زمان اوبامایِ دموکرات انجام شد، مخالفت شدیدی دارد.در اینکه اوباما با ترامپ فرق دارد و رئیسجمهور سابق را باید پدیدهای متفاوت بدانیم، هیچ شک و تردیدی نیست. البته هشدارهای ترامپ درباره برجام را چندان نباید جدی گرفت. در نظام سیاسی ایالات متحده صاحبرأیهایی هستند که بهخوبی بر هزینههای لغو برجام آگاهاند و دقیقا به همین دلیل پیشبینی میشود که ساختار نظام سیاسی آمریکا به رئیسجمهوری جدید اجازه چنین اشتباه خطرناکی را نخواهد داد.** برای پایان گفتوگو، دونالد ترامپ را در یک جمله تعریف کنید.تاجری که هماکنون کاخسفیدنشین شده است، با روشهای خاص خود، زیادهخواهی همیشگی ایالات متحده را به طور ملموسی در معرض دید جهانیان گذاشته است. در پایان تأکید بسیار دارم که آمریکای ترامپ شبیه آمریکای اوباما نیست.*منبع: روزنامه شرق، 1396.1.3** گروه اطلاع رسانی**9368**9131** انتشاردهنده: شهربانو جمعه
03/01/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
گوناگون
پربازدیدترینها