واضح آرشیو وب فارسی:خبرنامه دانشجویان ایران: شاید باورش سخت باشد در گوشه ای از تهران مردمانی در کوره های سرد و بی روح آجرپزی در فقر مطلق روزهایشان را سپری می کنند. روزهای یکنواخت و تکراری با طعم فقر، دنیای این روزهای مردمی است که از چشم جامعه به دور مانده اند.خبرنامه دانشجویان ایران: حرکت را از مرکزشهر با چاشنی ترافیک آغاز می کنیم. ساختمان های بزرگ و سر به فلک کشیده پر زرق و برق که کلاه را از سر کودک عقل می اندازد. هر چه به سمت جنوب شهر پیش می رویم از ارتفاع ساختمان ها کاسته می شود با عبور از خیابان و بازارها یکباره وارد محیطی می شویم که فضایی متفاوت با شهر دارد. به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» ؛ ندای صبح گزارش میدهد: اینجا تافته ای جدا بافته که به سختی می توان باور کرد که منطقه 19 تهران است. از ماشین که پیاده می شویم پس از یک ربع پیاده روی و عبور از مسیر خاکی که با زباله های رها شده تزیین شده است به کورهای آجرپزی می رسیم که در خواب زمستانی به سر می برد. کنار هر کوره چندین خانه هم وجود دارد که برای اسکان خانواده کارگران کوره آجرپزی در نظر گرفته شده است. وارد حیاط خانه که می شویم اتاق های کوچک را می بینیم که از هرکدام چندین بچه بیرون می آید. مادری در حیاط زمزمه کنان مشغول شست و شوی لباس در این هوای زمستانی با آب یخ زده، توجه مان را جلب کرد. پای درد و دل او نشستیم. فاطمه مادر 3 فرزند است 2 پسر و یک دختر کوچک. با صدایی گرفته گفت: "هوا سرده، گاز نداریم، برای آبگرمکن هم باید کپسول تهیه کنیم. پسر بزرگم درس رو کنار گذاشته و با جمع کردن نان خشک و ضایعات تو خرجی خونه به ما کمک می کنه. شوهرم در کوره های آجرپزی کار میکنه الان به خاطر سرمای هوای کوره ها خاموشه و شوهرم کار نمی کنه" به سراغ پدر خانواده رفتیم دست های خشک و چروک های پیشانی حکایت از روزهای سختی دارد که کنار کوره های آجرپزی سپری شده است. پدر خانواده با بی حوصلگی شروع به صحبت کرد: " امسال به خاطر دیسک کمر نتوانستم در کوره کار کنم بیمه هم ندارم کارت عابر بانکی که یارانه ها روی آن ریخته میشه رو به عنوان اجاره دادم به صاحب خونه. چند ساله که تو کوره کار کردم سالهای گذشته که سرحال تر بودم از اوایل اردیبهشت تا اواخر مهر ماه تو کوره کار می کردم. برای بالا بردن آجرها از نیمه شب که هوا خنک تر است کار را شروع می کنیم. ساعت 3 شب سر کار می آییم و تا غروب روز بعد بدون وقفه کارمی کنیم. خاک رس را ملات می کنیم، گل می سازیم، قالب می گیریم و خشت می زنیم و در آخر خشت می چینیم. پدر و مادر و خواهر و برادرانشان کارگر همین کارخانه اند و خودشان و همسرانشان هم و حالا کودکان و فرزندانشان. تلاش دسته جمعی برای نانی که اینجا گران به دست می آید به اندازه کاری از چهارصبح تا هشت شب در هشت ماه نخست سال. بچه ها در اینجا از وقتی که بتوانند فرغون حمل کنند در کوره های آجرپزی مشغول خواهند شد. وی در ادامه با ابراز ناراحتی افزود: "برادر بزرگم 15 سال است که در کوره کار می کند اما درآمد مناسبی ندارد متاسفانه تناسبی بین درآمد و زحمتی که در کوره آجرپزی می کشیم ندارد و این درآمد فصلی هم پاسخگو نیازهای ما نیست. حقوق مان هزاری است. هر هزار آجری که بچینیم یا قالب بزنیم. هزاری پنج تومن برای انبار زن. هزاری 30 تومن برای خشت زن. الان معلوم نیست نرخش هرچی بیشتر کار کنی بیشتر در میاری. مثلا ما روزی 30هزار تا 40هزار تا می زنیم. نرخ پارسال هزاری 30 تومن بود. امسال هم فک کنم همون 30 تومن را بدهد. کوره های آجرپزی منطقه 19 شهرداری مرتبط ها خدمات مترو در روز 22 بهمن قالیباف: از نقش هنرمندان غفلت نکردم پیرهادی خطاب به سرخو: با نفوذ در شهرداری 176 متر پارکینگ را مسکونی کرده اید توضیحات «قالیباف» درباره حادثه پلاسکو افتتاح ایستگاه متروی هروی
شنبه ، ۳۰اردیبهشت۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرنامه دانشجویان ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]