تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816909980




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقش پیشینه اقتصادی ترامپ در سیاست خارجی


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: صابر گل‌ عنبری در روزنامه شرق نوشت: همچنان که از قدیم گفته شده، شخصیت و تفکر انسان زاییده محیط پیرامونی خود است؛ البته محیط صرفا شامل مکان ولادت یا پرورش آدمی نیست، بلکه فراتر از آن شامل محیط‌های کاری و شغلی نیز می‌شود که تأثیرات آشکاری بر طرز تفکر و رفتار انسانی می‌گذارند و به‌سادگی نمی‌توان آنها را کنار گذاشت.
 
از این زاویه، انسان اسیر آثاری است که زیست‌بوم بر او می‌گذارد و این تأثیرات در میان افراد درجات متفاوتی دارد. وقتی انسان از مرحله‌ای در زندگی پا به دوره‌ای مهم‌تر می‌گذارد، در حقیقت آثار مراحل قبلی را تحت عنوان پیشینه یا گذشته در تمامی جوانب ذهنی، فکری و رفتاری شخصیتش همراه خود دارد. از این زاویه، این نوشتار به بررسی میزان تأثیری می‌پردازد که ممکن است پیشینه اقتصادی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا، بر سیاست خارجی این کشور بگذارد.
 
قبل از ورود به بحث اصلی، ذکر این نکته ضروری است که با توجه به شخصیت متغیر و رازآلود ترامپ، سخن‌گفتن از سیاست خارجی وی بسیار دشوار و نوعی «باد در قفس‌کردن» است. جرمی شاپیرو (Jeremy Shapiro) رئیس بخش پژوهش‌های شورای روابط خارجی اروپا این دشواری را به‌درستی در عبارتی دقیق چنین توصیف کرده است: «کسی را که مدعی شناخت سیاست‌های آتی ترامپ است، باور نکنید، حتی اگر این مدعی خود دونالد ترامپ باشد».
 

ترامپ از رهگذر سیاسی وارد بازار سیاست نشد، بلکه از دروازه اقتصاد و بازرگانی پا به این عرصه گذاشت. وی سال‌های سال به‌دور از سیاست و مناصب سیاسی به تجارت و بازرگانی اشتغال داشت و این مسئله بدون شک ما را با سؤالاتی درباره سایکولوژی ذهنیت و چارچوب‌های ذهنی وی به‌عنوان سکان‌دار جدید کاخ سفید مواجه می‌کند. اینکه گذشته اقتصادی که بیشتر زندگی ترامپ را به خود اختصاص داده است، چگونه ممکن است اندیشه سیاسی، عملکرد و رفتارش را به‌عنوان یک دولتمرد به‌ویژه در عرصه سیاست خارجی تحت‌الشعاع قرار دهد و آیا اقتصاد جهت‌دهنده روابط خارجی ایالات متحده آمریکا در این دوره خواهد بود یا نه؟
 

برای پاسخ به این پرسش به سراغ اظهارات خود ترامپ می‌رویم که حامل نشانه‌هایی از زاویه دید اقتصادی‌اش در عرصه سیاست است؛ به این معنا که به احتمال زیاد اقتصاد عنصر مهمی در نگرش سیاسی وی در عرصه‌های مختلف و به‌خصوص در عرصه سیاست خارجی خواهد بود و چه‌بسا عامل مهمی نیز در شکل‌دهی به روابط خارجی آمریکا و شیوه تعامل ترامپ با پرونده‌های جهانی از جمله مسائل خاورمیانه‌ای، منطقه عربی و حتی ائتلافات سیاسی با کشورهای دیگر با رویکرد اقتصادی و مالی باشد. اکنون به سخنان ترامپ در قالب عناوینی برخاسته از همین سخنان اشاره می‌کنیم:
 

١ـ «پرداخت هزينه در مقابل خدمات حمایتی»، ترامپ بارها در جریان تبلیغات انتخاباتی‌اش با ادبیاتی غیردیپلماتیک از شیوه مدیریت روابط با کشورهای هم‌پیمان آمریکا چه در خاورمیانه و چه در جنوب شرق آسیا در دولت‌های قبلی آمریکا انتقاد و تأکید کرد که این روابط نباید بدون مقابل مالی و اقتصادی باشد.
 

وی همچنین تأکید کرده که خدمات حمایتی آمریکا از هم‌پیمانانش نباید رایگان باشد و آنها باید در مقابل این حمایت‌های امنیتی و نظامی که از واشنگتن دریافت می‌کنند، پول و به عبارت بهتر «هزينه» پرداخت کنند. چه‌بسا در این میان بیشترین انتقادات ترامپ نصیب عربستان سعودی شد، به‌گونه‌ای که وی چند بار از خودداری از خرید نفت عربستان دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در صورت ارسال‌نکردن نیرو برای جنگ با داعش یا پرداخت‌نکردن هزینه‌های نظامی آمریکا در این جنگ سخن گفت.
 

٢ـ سیاست «نفت در مقابل حمایت»، از سوی دیگر، ترامپ در آگوست گذشته در گفت‌وگویی با شبکه فاکس‌نیوز در اظهارنظری پیرامون سرنگونی سرهنگ قذافی، رئیس‌جمهور لیبی، گفته بود که دولت اوباما می‌بایست در مقابل سرنگون‌کردن قذافی شرط می‌کرد که نیمی از نفت لیبی را از معارضان لیبیایی دریافت کند. این خود نشانه دیگری است که ترامپ منافع اقتصادی را بر منافع سیاسی به‌عنوان مثال در پرونده لیبی ترجیح می‌دهد. این سخنان ترامپ، خود گویای رویکرد سیاسی وی در قبال لیبی در مرحله آتی است و از این زاویه هر کدام از طرف‌های درگیر در این کشور که حاضر باشند بیشترین مقدار از نفت کشورشان را در اختیار آمریکا بگذارند، تحت حمایت دولت جدید این کشور قرار می‌گیرند.
 

٣ـ «برخورد اقتصادی با برجام»، همه از مخالفت شدید ترامپ با برجام و بهره‌برداری گسترده وی از آن در جریان تبلیغات انتخاباتی‌اش خبر دارند، به‌گونه‌ای که چند بار اعلام کرد اولویتش در صورت رئیس‌جمهورشدن لغو این توافق «فاجعه‌بار» با ایران است.
 

اما درعین‌حال در سخنانی متناقض در نشست گروه ایپک در مارس ٢٠١٦ در واشنگتن از تداوم تحریم‌های آمریکا علیه شرکت‌های آمریکایی در تعامل با ایران انتقاد کرد و گفت چرا شرکت ایرباس بتواند به ایران هواپیما بفروشد، اما شرکت بویینگ از این محروم شود. همین انتقاد ترامپ خود نشان از آن دارد که وی نگاهی اقتصادی به توافق هسته‌ای دارد و در واقع منتقد این است که چرا آمریکا بهره‌برداری اقتصادی بیشتری از این توافق در مقایسه با دیگر کشورها نکرده است و چه‌بسا با توجه به این نگاه وقتی وی لغو توافق هسته‌ای را امری محال ببیند، با محدودیت‌های اعمال‌شده را علیه شرکت‌های آمریکایی برای ورود به بازار ایران کاهش دهد. البته چون غیر از آمریکا و اروپا متغیرهای پنهانی مانند «اسرائیل» در برجام دخیل هستند، هنوز زود است که چارچوبی از رفتار احتمالی ترامپ با برجام از هر زاویه‌ای از جمله اقتصادی ارائه کرد.
 

با توجه به آنچه گفته شد، درصورتی‌که گذشته اقتصادی دونالد ترامپ را به‌عنوان یک فاکتور تاثیرگذار در سیاست خارجی آمریکا در نظر بگیریم، دو رویکرد یا سیاست بر آن مترتب می‌شود:
١ـ رویکرد «زدوبندهای اقتصادی»، این سیاست ممکن است به‌عنوان یک رویکرد اساسی در سیاست خارجی جدید آمریکا به‌ویژه در برخورد با پرونده‌های داغ جهانی و روابط خارجی دنبال شود. آنچه این گمان را تقویت می‌کند، مصاحبه‌ای است که خود ترامپ در ٢٦ مارس ٢٠١٦ با روزنامه نیویورک‌تایمز انجام داد. ترامپ در این مصاحبه گفته که ایالات متحده آمریکا دیگر آن قدرت سابق را ندارد و باید با دنبال‌کردن سیاست «زدوبند اقتصادی» حقوق مادی آمریکا در خارج از مرزهایش تأمین شود و دراین‌خصوص به تبدیل‌شدن چین به قطبی اقتصادی در جهان اشاره می‌کند. وی سیاست آمریکا در ائتلافات و هم‌پیمانی‌های قدیمی را غیرمفید خوانده و خواستار بازنگری در آنها شده و تأکید می‌کند هرگونه تعهد نظامی آمریکا در سطح جهان باید در مقابل دریافتی مالی باشد.
 

٢ـ رویکرد «کنارگذاشتن گزینه نظامی در سیاست خارجی»، این سیاست هم به‌نوعی بازخورد همان گذشته اقتصادی ترامپ در سیاست خارجی و به معنای دوری‌گزیدن از ریسک‌های نظامی است که از لحاظ اقتصادی هزینه‌بر هستند و آقای ‌میلیاردر به‌عنوان یک بازرگان خود بهتر از دیگران می‌داند که هرگونه تحرک نظامی آمریکا چه هزینه‌های مالی هنگفتی بر اقتصاد کشورش تحمیل می‌کند؛ به‌ویژه با توجه به بدهی‌های سنگین ١٤تریلیون‌دلاری که سایه آن بر اقتصاد آمریکا سنگینی می‌کند و همچنین وعده‌های خود ترامپ برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی شهروندان آمریکایی.
 

البته این رویکرد به آن معنا نیست که ترامپ از اساس با جنگ و حملات نظامی مخالف است، بلکه چه‌بسا اگر در مناطقی، کشوری حاضر به تقبل اعتبارات و هزینه‌های تحرک نظامی آمریکا باشد، ترامپ به صورت جدی به گزینه نظامی هم فکر کند. ترامپ در کتاب خود با ‌عنوان
«Crippled America How to Make America Great Again» (چگونه آمریکای لنگ را دوباره به قدرتی بزرگ تبدیل کنیم) که انتشارات ثریشولد در ٢٠١٥ منتشر و در ٢٠١٦ تجدید چاپ کرد، سیاست را مجموعه‌ای «معاملات تجاری» تعریف می‌کند که برای موفقیت آن، باید سری‌بودن اطلاعات و رویکردها برای اتخاذ تصمیمات بزرگ و سرنوشت‌ساز حفظ شود.
 
وی برای نمونه به ساخت یکی از برج‌هایش در لس‌آنجلس اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه ابتدا برای جلوگیری از بالارفتن قیمت‌ها بدون اینکه کسی متوجه شود، چند ساختمان را خریداری می‌کند و تا وقتی دست به کار شد، کسی از نیتش برای ساخت برج خبردار نبود. این توصیف ترامپ از سیاست، غیر از اینکه بر خاستگاه اقتصادی سیاست از نگاه او اشاره دارد، نکته مهم دیگری را هم تلنگر می‌زند و آن این است که وی قبل از اتخاذ تصمیمات سیاسی بزرگ هیچ پالسی نمی‌فرستد.
 

خلاصه مطلب اینکه تأکید مکرر ترامپ مبنی بر درپیش‌گرفتن سیاست «نخست آمریکا» در سیاست خارجی‌اش نشان می‌دهد که وی از زاویه داخلی آمریکا به سیاست خارجی نگاه می‌کند و با توجه به اهمیت عامل اقتصادی در مسائل داخلی و قرارگرفتن آن در رأس اولویت‌های داخلی، سخن‌گفتن از تأثیرات گذشته اقتصادی «ترامپ بازرگان» بر سیاست خارجی آمریکا در دوره وی گزافه نیست.
 

در پایان، ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که آنچه بیان شد به این معنا نیست که عامل اقتصاد تنها عامل تأثیرگذار در سیاست خارجی آمریکا در عهد ترامپ خواهد بود، بلکه با توجه به داده‌های بیان‌شده، می‌توان آن را یکی از عوامل تأثیرگذار مهم در این حوزه برشمرد.




۲۹ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن