واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: این روزها حتی وقتی با کسی حرف میزنیم، کلمات کلیدی را میشنود و بر اساس موضوع مورد بحث بقیه جمله را حدس میزند. کمتر کسی حوصله خواندن کتابهای چند صد صفحهای یا فیلمها و سریالهای مفصل را دارد و اغلب آدمها دانشی وسیع و گسترده اما کم عمق دارند و در بهترین حالت در یکی دو زمینه عمیق میشوند و تخصص پیدا میکنند.
بنابراین سخت نیست که بفهمیم دوره صبوری مخاطب گذشته است. به عنوان مثال، تماشاگر تلویزیون منتظر نمیماند تا شخصیتها و قصهها آرام آرام جابیفتند و شکل و قواره پیدا کنند. مخاطب امروز حتی در خانه هم که بماند، حداقل پنج گزینه بجز تلویزیون در اختیار دارد که بتواند وقتش را پر کند؛ میتواند با وبگردی و سرزدن به شبکههای اجتماعی وقتگذرانی کند، کتاب بخواند، فیلم ببیند، به سراغ بازیهای رایانهای برود یا حتی بخوابد. بنابراین نیازی ندارد پای تلویزیون بنشیند و امیدوار باشد که یک فیلم تلویزیونی در دقیقه 25 یا یک سریال در قسمت پنجم جذاب شود. حالا دیگر حتی وقت همراهی و همدلی با مخاطب هم گذشته است؛ رسانه و اصحاب آن باید چند گام جلوتر از مردم باشند و در کارشان متخصص. فقط کسی میتواند با یک برنامه خوب تلویزیونی درباره یک موضوع خاص نظر مخاطب را جلب کند که همه عمر درباره همان موضوع خاص تخصص کسب کرده، آموخته و تمرین و حتی تدریس کرده باشد و لاغیر. مخاطب امروز را باید به قلاب انداخت، آن هم با طعمههای خوب و خوشمزه! تصور برقراری ارتباط با چنین مخاطبی ترسناک به نظر میرسد، اما خوشبختانه او هنوز ماهیت و نیازهای انسانی دارد و میتوان با پاسخگویی به این نیازها و با گشودن دریچههای جدید و تازه به علوم، حرفها و قصههای همیشگی او را جذب کرد. شاید به نظر سخت بیاید، اما برای سازندگان آثار تلویزیونی، از فیلم و سریال گرفته تا مستند و مسابقه این امکان وجود دارد که از سالها تجربه برنامهسازی برای تلویزیون در سراسر جهان استفاده کنند و برای هر کاری از متخصصان همان رشتهها بهره بگیرند. راه چاره در همکاری و همراهی آدمهایی است که در زمینههای مختلف تخصص دارند و همه با هم به منظور رسیدن به یک هدف گرد هم میآیند و به اجماع میرسند. دوره همه فن حریف بودن و آزمون و خطا تمام شده است؛ امروز برای اموری مانند مدیریت رفتار شخصی و تربیت فرزند که تا دیروز به صورت غریزی انجام میشد هم نیازمند دانش و تخصص هستیم، دیگر چه برسد به برنامهسازی و جذب مخاطب. در این عصر و زمانه نه میتوان به خوشنام بودنها دل خوش کرد و نه به چهرههای مطرح و محبوب؛ حرف تازهای اگر برای گفتن نباشد، از سوپراستارها هم کار زیادی بر نمیآید. مگر نه این که همه ما سریالهایی را به یاد داریم که با حضور ستارهها و چهرهها مهجور ماندهاند و در عوض سریالهایی بودهاند که در هفت آسمان هم یک ستاره نداشتند، اما چند ستاره به سپهر بازیگران این سرزمین افزودند؟ مثلث رسانه، مخاطب و پیام همچنان سه ضلع دارد، اما هر روز که میگذرد، این اضلاع پیچیدهتر و مبهمتر میشوند. کارکردهای رسانه دستخوش تغییرات اساسی شده است. مخاطب دیگر مخاطب دیروز نیست و در نهایت چارهای نمیماند جز آن که پیام هم متحول شود و به کیفیت متناسب با مخاطب و رسانه دست پیدا کند، چرا که در غیر این صورت ارتباط خوشنامترینها هم با یکی دو تولید بیکیفیت، گسسته خواهد شد. آذر مهاجر رادیو و تلویزیون
چهارشنبه 28 مهر 1395 ساعت 04:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]