تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815973114
خداحافظی با چشمان اشکبار/ تو را من چشم در راهم...
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: روایت رخشان بنیاعتماد از «آی آدمها»-۲
خداحافظی با چشمان اشکبار/ تو را من چشم در راهم...
شناسهٔ خبر: 3779835 - جمعه ۲۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۵
هنر > سینمای ایران
.jwplayer{ display: inline-block; } کارگردان مستند «آی آدمها» درباره صحنه خداحافظی با یکی از بیماران که برای یک جراحی پیچیده به اتاق عمل میرود و ضبط صدای وی هنگام شعرخوانی توسط زندهیاد یدالله نجفی، صحبت کرد. خبرگزاری مهر-گروه هنر: رخشان بنیاعتماد نام شناخته شدهای در سینمای اجتماعی کشور است. او در فیلمهای سینماییاش هم نشانههایی از دغدغههای اجتماعی را که همیشه در ذهن داشته است به تصویر میکِشد و در مستند در حال اکران «آیآدمها» هم به نوعی بخشی از این دغدغهها دیده میشود. بنیاعتماد از حجم بالای انگیزههایی که در موسسه «زنجیره امید» وجود داشته به وجد میآید و مستندی بر اساس آنها میسازد. اثری که به گفته خودش سفارشی است، اما سفارش خودش به خودش! وجه اجتماعی فیلم به قدری برایش مهم بوده که نگرانی از به وجود آمدن نگاهها و موضعهای متفاوت برایش بیاهمیت میشود. او میگوید از ابزار سینما برای نشان دادن اهمیت و ارزش کار داوطلبی استفاده کرده است. در بخش دوم میزگرد خبرگزاری مهر با عوامل «آیآدمها»، مریم مرعشی که مدیریت «زنجیره امید» را بر عهده دارد میگوید در ۹ سالی که فعالیتهای زنجیره شروع شده به وجه تبلیغاتی کار فکر نکرده بودند و شاید به همین دلیل است که نام آنها چندان آشنا به نظر نمیرسد، این در حالی است که اقدامات آنها خیلی وزنه سنگینی دارد. اما مرعشی میگوید خودش با دیدن این مستند به عمق اتفاقها و کارهایی که در موسسه انجام میشود، رفته و این موضوع برایش اهمیت زیادی دارد. همچنین در ادامه بنیاعتماد از روزهایی میگوید که در موسسه و کنار بچهها داشتند؛ روزهایی که همیشه هم شاد نبودهاند و از رنجی حرف میزند که به نوعی مسئولیت اجتماعی را به یاد او میآورد، رنجی که آن را مقدس توصیف میکند. بخش دوم این گفتگو را در زیر میخوانید: *خانم مرعشی چطور شد که شما از جایی به بعد از هنر و هنرمند استفاده کردید تا موسسه «زنجیره امید» را معرفی کنید و حلقه قدرتمندی به نام سینما را وارد کارتان کردید. مریم مرعشی: اگر بخواهم شفاف بگویم تا زمانی که خانم بنی اعتماد وارد مجموعه نشده بودند ما در عرصه تبلیغات اصلا کار نکرده بودیم. اگر مجموعه اقداماتی که در این سالها در «زنجیره امید» انجام شده با میزان تبلیغاتی که برای این موسسه شده در ترازو قرار دهید کفه اقدامات خیلی سنگینتر از تبلیغات آن است. زنجیره ۹ سالی میشود که کارش را شروع کرده و ابعاد کار در آن وسیع است. زمانی هم که خانم بنیاعتماد را دیدم اصلا قصد تبلیغ موسسه را نداشتم اما فکر میکنم در مواجهه با هنرمندان نه تنها اصول موسسه باید رعایت شود بلکه فکر میکنم آدمها باید بیش از آن اصول وجه مشترکی با یکدیگر داشته باشند تا بتوانند با هم کار کنند، همدیگر را قبول داشته باشند و به این باور برسند که خالصانه در کنار هم قرار بگیرند؛ خلوصی که در خانم بنی اعتماد به وضوح وجود داشت. واقعیت این است که زنجیره امید بزرگ شده، آنقدر بزرگ که هم اکنون در حال برنامهریزی برای ساخت بزرگترین بیمارستان فوق تخصصی کودکان در خاورمیانه است، اما به هر حال کار بزرگ احتیاج به همراهی همه آدمها دارد و باید بگویم از زمانی که با خانم بنی اعتماد آشنا شدم، کار واقعی را با هم و در کنار هم تجربه کردیم. ایشان کسی است که دغدغه دارد و این موضوع خیلی مهم است. در این مسیر آدمهای زیادی هستند که خواستهاند ما را همراهی کنند، اما در کنار این کمک کردن اهداف دیگری هم داشتند، ولی خانم بنیاعتماد حال و هوای دیگری داشت و من به عنوان موسس «زنجیره امید» که همه زندگیام در آن خلاصه میشود با دیدن این فیلم به نوعی دیگر وارد زندگی مریضها میشوم. یعنی این فیلم با عشق ساخته شده است آنهم با تیمی که خودشان صددرصد همانند ما احساس مسئولیت میکردند. من هم مطمئن بودم که خانم بنیاعتماد قرار نیست در فیلمش تبلیغی برای شخص داشته باشد یا هدف خاصی را دنبال کند، بلکه همه انگیزهاش کار و فعالیتی بود که در موسسه انجام میشد و گروهی هم که همراه خودش داشت اینطور بودند، آدمهایی که برای خودشان اصول داشتند و بر اساس همین اصل انسانی حرکت میکردند. *تاثیر این فیلم روی خود شما، بچهها و خانوادههایشان و همینطور میزان امیدبخشی که فیلم روی جامعهای که شما با آنها در ارتباط هستید، چطور بوده است؟ مرعشی: بعضی از بیمارها به شکل محدودی فیلم را دیدهاند ولی بعضی از آنها که در فیلم حضور دارند چند بار به تماشای آن نشستهاند. البته ما آمار نداریم که چه تعداد از بیمارها توانستهاند آن را ببینند، ولی این فیلم روی حامیهای مادی و معنوی، پزشکها و پرسنل ما تاثیر زیادی داشت. خیلی ساده بگویم این فیلم به قدری منسجم بود که حتی روی خود من خیلی تاثیر داشت، چون به هر حال از من نزدیکتر به زنجیره وجود ندارد و از همه پروژهها و برنامهها با خبر هستم ولی وقتی خودم فیلم را دیدم به خانم بنیاعتماد هم گفتم که شما من را به زیر پوست زنجیره بُردید و بار دیگر فهمیدم چه کار بزرگی در حال انجام است. به هر حال وقتی شما هر روز یک کاری را انجام دهید، برایتان عادی جلوه میکند. شاید حتی گاهی یادم میرفت چه عملهای پیچیدهای را در موسسه انجام میدهیم، عملهایی که میدانستم روی بچههایی انجام میشود که در برخی موارد اصلا امید به زندگی برایشان وجود ندارد.
*با این تجربه قطعا در اینجا متوقف نمیشوید و همچنان از هنر و حتی بخشهایی به جز سینما به نفع «زنجیره امید» استفاده میکنید. رخشان بنیاعتماد: درباره کارهای فرهنگی دیگری که برای پیش بردن فعالیتهای «زنجیره امید» اتفاق افتاده است باید به همکاریهای امید نعمتی، یارتا یاران، لوریس چکناواریان، محمود دولتآبادی اشاره کنم که در حیطههای دیگر پیشنهادهایی را ارائه دادهاند و من هم نام این فعالیتها را «کمپین مبارک» گذاشتهام. کنسرت، کتابخوانی و برگزاری گالری پیشنهادهایی است که وجود دارد ولی طبیعتا «زنجیره امید» طبق برنامهریزی که بتواند از این برنامهها به بهترین شکل استفاده کند، حتما توسط روابط عمومی موسسه بررسی میشود. *خانم بنیاعتماد، مطمئنا در فرآیند تولید هر اثر هنری اتفاقات ریز و درشتی رخ میدهد که برای عوامل کار خاطرهانگیز یا اثرگذار میشوند. در زمانی که فیلم تولید میشُد آیا نکته یا اتفاقی بود که شما را تحت تاثیر قرار دهد؟ بنیاعتماد: لحظهلحظه مراحل ساخت این فیلم به دلایل شرایط خاص موقعیتهایی که با آن روبهرو بودیم، پر از غلیان احساس بود. بسیار مواردی بود که کنترل از دست میدادم و برای آنکه اشکهایم دیده نشود، پشت به صحنه میکردم و در همان حال همکارانم را میدیدم که سختتر از من، سعی در کنترل گریه خود دارند و مواقع بسیاری که در شوق و سپاسگزاری خانوادههای بچههای بهبودیافته، همپای آنها به اوج میرسیدیم. اما واکنش مریم مرعشی، محسن مولایی، دکتر فتحی و دکتر زرگر در اولین مواجهه با دیدن فیلم از یادنرفتنی است. این عزیزان و همه کسانی که در این فعالیت گسترده به هر شکل نقشی دارند تا زمان دیدن این فیلم، تصور کلی و جامعی از آنچه در مجموعه اتفاق میافتد، نداشتند. هرکدام در حوزه مشخص مربوط به خود با مجموعه مرتبط هستند و دیدن ابعاد کاری که انجام میشود و نزدیک شدن به خانوادهها و موقعیتها، در لحظات دیدهنشده، تاثیر غریبی بر خود آنها داشت. متاسفانه «آی آدمها» آخرین تجربه کاری من با یدالله نجفی، رفیق و همکار و همراه همیشگیام، بود. روزی که در بیمارستان نورافشار، دکتر مزدا بهاتفاق تیم فرانسوی همراهش چند جراحی سنگین داشت، یکی از سختترین تجربههای همه دوران کاریام بود. زهرا بامری، محمدرضا شجاعی و ابوالفضل زارعی یکبهیک به اتاق عمل منتقل شدند. ابوالفضل زارعی نوجوان روستای مرنجان، شرایط پُرریسکی داشت و احتمال خطر بالا. این را ما میدانستیم و زمانی که روی برانکارد با پدر و مادرش خداحافظی کرد و به طرف آسانسور برده شد، همه ما بهشدت منقلب بودیم و باید خود را بهسختی حفظ میکردیم که تنش خانواده را تشدید نکنیم. ابوالفضل رفت و یدالله نجفی با صدای گرم و دلنشینش که از شدت بغض میلرزید، زیر لب خواند: «تو را من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند در شاخ تلاجن، سایهها رنگ سیاهی وزان دلخستگان راست اندوهی فراهم تو را من چشم در راهم شباهنگام، در آن دم که برجا درهها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمیکاهم تو را من چشم در راهم…» روز قبل ابوالفضل که به ادبیات عشق غریبی داشت، این شعر نیما را با صدای ضعیف و لرزانش برایمان خوانده بود و یدالله در میان صداهای ضبطشدهاش به دنبال آن میگشت. تصمیم به استفاده از صدای ابوالفضل برای این صحنه در همان روز قطعی شد و من آوای هانا کامکار را که بسیار دوستش میدارم، در همان لحظه در ذهنم شنیدم که چند ماه بعد موسیقی فیلم توسط سیامک کلانتری ساخته شد و آواز هانا کامکار نقطه پایان فیلم شد.
*رنجهای انسانی به هر حال بیپایان است. شما به عنوان مُصلح اجتماعی و نه تنها به عنوان سینماگر به سراغ این موضوعات میروید و به نظر میرسد این درد را در وجود خودتان احساس میکنید. بنیاعتماد: بیتفاوت نبودن نسبت به دایرهای وسیعتر از مسایل شخصی، رنجی مداوم به همراه دارد، اما باید بابت این رنج مقدس شکرگزار بود که در هر حرکت و قدمی آدم را متوجه مسئولیت اجتماعیاش میکند. *هیچوقت هم این درد بشریت شما را رها نکرده و شاید بخشی زیادی از فیلمهایتان هم این را به نمایش میگذارد و اصلا ویژگی، سینما، تئوری، تفکر و حتی گفتگویی که رخشان بنیاعتماد برقرار میکند، همین بوده است و فکر میکنم شما سینما را تریبون بیان این ماجرا قرار دادهاید. شاید باید شرایط را به سمتی بُرد که دیگر سینماگران هم در همین مسیر قرار بگیرند، چون به هرحال سینما ابزاری تنها برای سرگرمی نیست. بنیاعتماد: پشت صحنه «آیآدمها» پر از لحظههای متضاد و متفاوتی به لحاظ برانگیختن حسهای درونی برای ما بود، از یک طرف دیدن درد کودکان طفل معصوم و از طرف دیگر درد پدر و مادری که رنج جگرگوشههایشان را به چشم میبینند و امکانی برای مداوای آنها ندارند ما را تحت تاثیر قرار میداد. اما «آیآدمها» در مقابل این شرایط تلخ، دریچهای از تلاش انسانهای دیگری که نسبت به این شرایط مسئولانه عمل میکنند پیش رو قرار میدهد که باشکوه است و امیدبخش. مخاطبان فیلم میگویند به همان اندازه که دردِ موقعیتها قلبمان را میفشرد با دیدن این آدم ها به زندگی و انسان امیدوار میشویم و این احساس وجود دارد که چیزی از درون پاک میشود، بالنده میشود و انگیزه حرکت ایجاد میکند. *در حقیقت فیلم روایتی از زندگی معمولی و عادی زنجیره را به تصویر میکشد. بنیاعتماد: آنچه که در طول ساخت فیلم با آن مواجه بودیم روال عادی و معمول «زنجیره امید» بود؛ نگاه بدون تبعیض و انسان دوستانه و احترام آمیز با همه بیماران و خانواده هایشان به دور از تفقد و دلسوزی. پدر و مادرانی که از دورترین نقاط کشور میآیند و از نظر مالی به شدت در تنگنا هستند و حتی پذیرایی سادهای که با وعدههای غذای سالم ولی با احترام از آنها میشود برایشان غنیمتی است. آنها از امکان درمانیای برای بچههایشان برخوردار میشوند که حتی خانوادههای طبقه بالای متوسط جامعه هم از عهده آن برنمیآیند.
*خانم مرعشی انتخاب پزشکان برای موسسه چطور انجام میشود؟ مرعشی: از روز اول برای زنجیره اصولی را قرار دادیم و بر اساس آنها پیش میرفتیم. باید بگویم که خدا کمکمان کرد و پزشکان بینالمللی که در کنارمان هستند، جزو چند نفر اول دنیا هستند؛ آنها کسانیرا که در هیچکجای دیگر جراحی نمیکنند در اینجا عمل میکنند و نتیجه خوبی هم میگیرند. یکی از مهمترین نکتهها در زنجیره این است که به همه میگوییم باید فکر کنند این بچهها، بچههای خودشان هستند چون موردهایی که در موسسه داریم خیلی پیچیده هستند. به همین دلیل دکترها را با ظرافت انتخاب میکنیم و هرکسی بیاید نمیتواند وارد تیم پزشکی شود. پزشکی که میخواهد وارد زنجیره شود، علاوه بر اینکه cv خود را به «زنجیره امید» میدهد باید تخصص اطفال داشته باشد، شورای علمی خودمان هم باید او را از نظر علمی قبول کند و سپس دورههای علمی موسسه «زنجیره امید» را هم بگذارند و مهمتر از آن باید مسئولیت موردهایی را که عمل میکنند و تیمهای محتلف پزشکی که به ایران میآیند بپذیرند. ادامه دارد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]
صفحات پیشنهادی
عکاسان چشمانی هستند که برخی دوست ندارند باز باشد
ابراهیم حاتمیکیا عکاسان چشمانی هستند که برخی دوست ندارند باز باشد شناسهٔ خبر 3788249 - چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۲۴ هنر > سینمای ایران jwplayer display inline-block; ابراهیم حاتمی کیا معتقد است که هنوز هم اگر وضعیتی امنیتی پیش آید این عکاسان هستند که زودتر از دیگران ضرشایعه یا واقعیت/باز شدن چشمان یک کودک 300 سال پس از مرگ
شایعه یا واقعیت باز شدن چشمان یک کودک 300 سال پس از مرگتاریخ انتشار دوشنبه ۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱ ۲۰ هماکنون داستانهای مختلفی در مورد باز شدن چشمان جسد ۳۰۰ ساله مطرح میشود و هنوز صحت این تصویر ویدیویی توسط مقامات مکزیک تایید نشده است به گزارش فارس روزنامه انگلیسیتصویربرداری نزدیک از چشمان یک مگس با دوربین حرفه ای
تصویربرداری نزدیک از چشمان یک مگس با دوربین حرفه ای ایرنا - تصویربرداری نزدیک از چشمان یک مگس با دوربین حرفه ای 11 عکس ایرنا کد خبر 3322583 تاریخ خبر 13 2 25 05 1395 13 2 25 05 1395این ۷ بلا را با عادات رایج، سر چشمانتان نیاورید!
این ۷ بلا را با عادات رایج سر چشمانتان نیاورید بسیاری از عادات خوب برای حفظ سلامت چشم ها از جمله رعایت یک رژیم غذایی متعادل استفاده از عینک های آفتابی استاندارد معاینات منظم چشم پزشکی و شناخته شده هستند آفتابنیوز سلامت نیوز با این حال چندین عادت غلط هم وجود دارند کهکشف راز ساختار سلولی چشمان پیچیده مرغ
کشف راز ساختار سلولی چشمان پیچیده مرغ روز نو دانشمندان در بررسی جدید خود متوجه شدند مرغ یکی از پیچیدهترین ساختارهای چشم روی کره زمین را در خود جا داده است وقتی از نزدیک بسیاری از سیستمهای موجود در دنیای پیرامون خود را نگاه میکنیم متوجه میشویم هرج و مرج زیادی در آنها وجود داکشف راز ساختار سلولی چشمان پیچیده مرغ
کشف راز ساختار سلولی چشمان پیچیده مرغ دانشمندان در بررسی جدید خود متوجه شدند مرغ یکی از پیچیدهترین ساختارهای چشم روی کره زمین را در خود جا داده است به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان وقتی از نزدیک بسیاری از سیستمهای موجود در دنیای پیرامون خود را نگاه میکنیم متمردی که چشمانش را 4 سانتی متر بیرون می آورد+ عکس
چشم های خاص و عجیب این مرد چشمان عجیب تصویر مردی که چشمانش را 4 سانتی متر بیرون می آورد را مشاهده میکنید مشرقمطالب مرتبط چشمان عجیب دختر ۲۱ ساله عکس چشم های بسیار خاص و عجیب دختری به نام سارا تصاویرعکس اشک عجیب چشمان یک دختر 20 سالهچشمان این دختر 3 روز باز و 3 روز بسته استمردی که چشمانش را ۴ سانتی متر بیرون می آورد
مردی که چشمانش را ۴ سانتی متر بیرون می آوردتاریخ انتشار دوشنبه ۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶ ۰۶ تصویر مردی که چشمانش را ۴ سانتی متر بیرون می آورد را مشاهده میکنیدحرکت دستههای عزاداری در ورزشگاه آزادی مقابل چشمان ناظر AFC+ تصاویر
حرکت دستههای عزاداری در ورزشگاه آزادی مقابل چشمان ناظر AFC تصاویرتاریخ انتشار سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶ ۲۶ با استقرار هواداران در ورزشگاه آزادی برنامههای ویژه ماه محرم و حرکت دستههای عزاداری آغاز شد به گزارش ایسنا پس از اینکه درهای ورزشگاه آزادی به روی هوادارابتکار «چشمان آبی ژرمنها» را به «چشمان خاکی خوزستانیها» ترجیح داد
ابتکار چشمان آبی ژرمنها را به چشمان خاکی خوزستانیها ترجیح دادتاریخ انتشار سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴ ۱۷ سفر ابتکار به آلمان در حالی انجام میگیرد که مردم اهواز از هفته گذشته با گرد و غبار ۱۰ برابر حد استاندارد دست و پنچه نرم میکنند و حالا در شرایطی که چشمان خاک&-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها