واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در هشتمین برنامه «سودای سیمرغ» مطرح شد
پیرنگ اصلی «دختر» سطحی بود/ «خماری» ناامیدکننده بود/ «مالاریا» گردش مالی خوبی در گیشه نخواهد داشت
هشتمین برنامه سودای سیمرغ، ویژهبرنامه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با حضور کارشناسان سیدسعید هاشمزاده، سعید نیکورزم، سیدبشیر حسینی، هادی محقق، مهدی انصاری و علیرضا حسنخانی برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، هشتمین برنامه «سودای سیمرغ»، ویژهبرنامه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با حضور کارشناسان سیدسعید هاشمزاده، سعید نیکورزم، سیدبشیر حسینی، هادی محقق، مهدی انصاری و علیرضا حسنخانی با اجرای سیدامیر جاوید برگزار شد. در ابتدای برنامه هاشمزاده درباره اتفاقات دیروز جشنواره گفت: دیروز انتظاراتمان از فیلمسازان برآورده نشد و این ما را خسته کرد، با اینکه منتقدان پیشکسوت ما این فیلمها به خصوص فیلم آقای میرکریمی را دوست داشتند. *پیرنگ اصلی داستان «دختر» تکراری و سطحی بود وی درباره فیلم «دختر» و داستان آن بیان داشت: فیلم درباره دختریست که میخواهد برای خداحافظی از دوستش از آبادان به تهران برود و پدرش با او مخالفت میکند، این بنمایه برای یک داستان تکراری، کم و سطحیست. فکر میکردیم با ملودرامی طرفیم که این وضعیت اول آن است که به انگیزه دختری نوجوان میپردازد و پنهانکاری دارد امّا این پیرنگ اصلی داستان شد که خیلی تکراری بود و متفاوت ارائه نشد. وی افزود: تفاوت فیلمسازان قوی و ضعیف در همینجا مشخص میشود که از داستانی تکراری درامی متفاوت عرضه کند و مضمونی خلاقانه انجام دهد. میرکریمی سه بار دست به انجام روایت مینیمالیستی زده است: یکی در فیلم «امروز»، یکی در همین اثر و دیگری در «سادگی»؛ که در آن نشانهها داده میشود و فیلم کمگویی میکند و مخاطب را دعوت میکند تا خودش به تفسیر نشانهها بپردازد. سپس، نیکورزم نیز دیدگاه خود را در همین رابطه بیان کرد و گفت: انتظاراتم از فیلم رضا میرکریمی برآورده نشد، حال و هوایی از معنویت و زیباییشناسی که در فیلمهای اخیر وی وجود داشت را در اینجا ندیدم و پیرو فیلم «گذشته» وارد فضای اجتماعیتری شده بود که دغدغه عمیقی هم نداشت. وی ضمن اشاره به اینکه المانهای دراماتیک مهم در این اثر وجود نداشت، ادامه داد: فکر میکنم به این بهانه که فیلم مینی مال هست از یکسری اصول دراماتیک که لازمۀ اصول اساسی فیلم اجتماعی هست غفلت شده بود. میرکریمی میخواهد در قالب یک رئالیسم اجتماعی فاصله بین نسلها و ستیز سنت و مدرنیسم را نشان دهد، اما عملا انسجام دراماتیک بکر و جدید نبود. هاشمزاده درباره کارکردهای درست و نادرست هلیشات و چنین نماهایی توضیح داد و گفت: در آثار خیلی کارکرد عجیبی از این نماها ندیدم جز جاهایی از فیلم «نفس» که یک ذوقزدگی ازامکانی بصری بود، ولی کارکردی در دراماتیک ندارد. *«خماری» ناامیدکننده بود و از نظر دراماتیک و محتوایی دغدغه عمیقی نداشت در بخش بعدی برنامه، فیلم «خماری» مورد بررسی قرار گرفت. نیکورزم فیلم را ناامیدکننده دانست و اضافه کرد: این فیلم هم از نظر دراماتیک و هم منظر محتوایی دغدغه عمیقی نداشت. فیلم درباره موزیسینی هست که در لحظه اجرای مهمی که آیندهاش را مشخص میکند با برادرش روبرو میشود که دچار اعتیاد شده و میخواهد ترک کند و بین این دوگانگی قرار گرفته که به داد برادر برسد تا کنسرت خود را اجرا کند. هاشمزاده در ادامه صحبتهای نیکورزم خاطرنشان کرد: وقتی فیلمساز نسبت به موضوع خود موضع ندارد و در اجرا نتوانسته لحن یکپارچه را برای خود برگزیند فیلم دچار همین چالشها برای مخاطب میشود و لحن واحدی پیدا نمیشود. هاشمزاده به تحلیل پرداختن به وجه عصبی و بددهنی در شخصیت اکثر فیلمها پرداخت و گفت: هیئت بازبین هم گفتند بدون موارد سانسوری فیلمها را انتخاب کردند و باید در کنه آن به تحلیل بپردازیم، گویا به این دلیل به این وجه خیلی پرداخته شده که گمان کردهاند اینطور بیشتر باورشان میکنیم، که این باید آسیبشناسی شود. وجه عصبی و بددهنی حربهای برای تاثیر کاذب گذاشتن روی مخاطب است نیکورزم در تکمیل توضیحات هاشمزاده افزود: یک جور برونگرایی و حربه برای تاثیر کاذب داشتن روی مخاطب است تا نشان دهند وارد فضای روانشناسی کاراکترمان شدیم در حالی که صرفاً یک ظاهر است. *«دختر» بدترین فیلم آقای میرکریمی بود سپس حسینی به ذکر اتفاقات روز قبل جشنواره اشاره کرد و بیان داشت: بدترین فیلم عمر آقای میرکریمی را دیروز دیدیم هرچند فیلم وی به نسبت فیلمهای دیگر بهتر است. فیلم وی از هر منظری چه محتوا، چه فضای اجرا و فرم و ... تاسفبار بود و فارغ از فیلمنامه باید گفت مبتلای فقر مضمون شدهایم. در فیلمهای گذشته جسارتش در انتخاب مضمون ستودنی بود اما این اثر بسیار ضد خانواده و بیهویت و بیشخصیت است و با یک داستان سطحی و تکراری مواجهیم که با سطحیترین و مبتذلترین شکل مطرح میشود. منطق فیلم اینقدر غلط است که این پدر تا سن دبیرستان با دخترش بازی میکرده و مهربان بوده اما یکهو جنونآمیز و عقدهای شده است. هادی محقق، کارگردان «ممیرو» در رابطه با داستان اثر خود توضیح داد و گفت: فیلم درباره پیرمردی هست که اتفاقی در زندگیاش میافتد و نگره او نسبت به زندگی عوض میشود و راههای جدید به روی او باز میکند، یکی از عواملی که این پیرمرد با آن خیلی درگیر است بحث «مرگ» است و طبیعت و پیرامون به او میگوید تو مالک جان خود نیستی، این رویه ظاهری ماجراست. ضمن اینکه در بخش هنر و تجربه کار کردم و این اتفاق درستی بود چون فیلم المانهای هنر و تجربه را دارد. *سرمایه «ممیرو» با فروختن سه ماشین جور شد وی با بیان اینکه فیلم را با اتکا به سرمایه شخصی خود ساخته است، خاطرنشان کرد: ما نزدیک به 130 میلیون برای این اثر هزینه کردیم، در این مدل فیلمها بیشتر بحث دلی مطرح هست و این سرمایه را با فروختن سه ماشین جور کردیم. حسینی فضای «مالاریا» را ناامیدانه و پر از بیتجربگی و بیآیندگی دانست و گفت: گاهی در سینمایی که تاریک است نگران این است که این خلسه، خماری میآورد! اگر واقعا دنیا اینطور باشد به پوچگرایی خیلی نزدیکیم، به نظرم مثلث اندیشمند، هنرمند و شهروند گمشده الان سینمای ماست. سوالم این است که فیلمسازان دینی دینی به جامعه و خانواده ندارند؟ ای کاش یکبار در کنار ادای دین به تاریخ سینما، به تاریخ مملکت خود نیز توجه میکردند. انصاری نیز نکاتی درباره «مالاریا» یادآور شد و اضافه کرد: داستان این فیلم خیلی شبیه به «نفس عمیق» است، دختر و پسری که با رؤیای خودشان به سمت سفر بیآلایشی حرکت میکنند و به تهران میآیند اما تمام رویایشان به هم میریزد و تنها راه را این میبینند که خود را گم و گور کنند و به خانواده و پلیس القا کنند که ما مُردیم و بعد به ناکجا آباد میروند. *«مالاریا» نمیتواند گردش مالی خوبی در گیشه ایجاد کند حسنخانی نیز درباره فیلم «مالاریا» صحبت کرد و اظهار داشت: این فیلم از بدترین فیلمهایی بود که دیده بودم. مشخص نیست که میخواهد داستان داشته باشد یا قرار است موقعیت محور باشد، عنصری به نام مغز در شخصیتها وجود ندارد و گویا حال فیلمنامهنویس خوب نبوده است. این فیلم را نه در بدنه سینما و نه در بخش هنر و تجربه میتوان دانست، این فیلم نمیتواند گردش مالی خوبی در گیشه ایجاد کند. *«ایستاده در غبار» و «ابدا یک روز» نوید چهرههای آیندهدار را میدهند وی به تحسین دو فیلم امسال جشنواره پرداخت و افزود: امیدی که جوانان در جشنواره امسال ساختند قدیمیها به هیچ وجه نتوانستند پشت آن را بگیرند، مهدویان با فیلم خوب «ایستاده در غبار»، سعید روستایی با «ابدا یک روز» نوید این را میدهند که چهرههای آیندهداری وارد میشوند که میتوان از فیلمشان لذت برد. *در نسبت سینما با سیگار و روابط غیرشرعی، فاصله گرفتن فیلمنامهنویس از مرحله تحقیق را میبینیم حسنخانی در تحلیل خود در نسبت سینما با سیگار و رسمیت بخشیدن به روابط غیرعرفی و غیرشرعی دختر و پسر گفت: یک بخش، بازخوری است که فیلمنامهنویس از اجتماع میگیرد و نمیتوان انکارش کرد ولی آنچه که باید جدی به آن پرداخت فاصله گرفتن فیلمنامهنویس از مرحله تحقیق است که باید این تحقیق را در کار ببینیم. مهدی انصاری نیز در تکمیل صحبتهای حسین خانی خاطرنشان کرد: وقتی مثلث هنرمند، اندیشمند و شهروند را جدا میکنیم به همین فیلمهایی میرسیم که درباره مسائل بزرگ اجتماعی صاحب نظرند اما فیلمشان نظر خاصی ندارد، از طرفی هم اساتیدی را میبینیم که درباره مسائل مهم جامعه و مسائل مهم هنری حرفهای مهمی دارند اما هیچوقت توسط هنرمندان جدی گرفته نمیشوند. فیلمساز باید به این نکته فکر کند که همنشینی مردم با فیلم قرار است به بازتولید چهچیزی برسد.
94/11/20 - 18:58
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]