تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بسم اللّه‏، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819698620




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پیام راننده تاکسی برای معتمد آریا


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
پیام راننده تاکسی برای معتمد آریا




چند شب پیش، یکی، دو روز بعد از آن برخورد عجیب و غریبی که در کاشان با شما شد، سوار تاکسی بودم. راننده، مرد میانسال و جاافتاده‌ای بود. بعد از آنکه مکالمه تلفنی مرا شنید شغلم را پرسید.





کیوان کثیریان در شرق نوشت: چند شب پیش، یکی، دو روز بعد از آن برخورد عجیب و غریبی که در کاشان با شما شد، سوار تاکسی بودم. راننده، مرد میانسال و جاافتاده‌ای بود. بعد از آنکه مکالمه تلفنی مرا شنید شغلم را پرسید.


 وقتی فهمید به سینما مربوطم، سر درددلش باز شد و از ماجرای کاشان پرسید. جالب آنکه او از من جزئیات را بیشتر می‌دانست. گفت که: «آقا مگر آنها چند نفرند؟ اینها دستور دارند. اینها می‌خواهند مملکت را ناامن نشان دهند. یک روز از دیوار سفارت بالا می‌روند، یک روز به خانم معتمدآریا اهانت می‌کنند.


 اینها خودشان را جای مردم جا می‌زنند. اصلا اینها کی هستند؟ از کجا تحریک می‌شوند؟ مردم خانم معتمدآریا را دوست دارند؛ خانم، باشخصیت، انسان و هنرمند است.  همین کارها را می‌کنند که در دنیا جور دیگری روی مردم ما حساب می‌کنند.


 چرا باید دنیا فکر کند که مردم ما خشن‌اند، به هنرمندان خودشان هم رحم نمی‌کنند. ولی ما که این‌طوری نیستیم. چرا نمی‌گذارند مردم دنیا ما را خوب بشناسند، میهمان‌نوازی ما کی این‌طوری بوده؟ مگر چه‌کار کرده؟ میهمان‌نوازی این‌طوری است؟» و همین‌طور ادامه داد. گفت: «دیدی خانم معتمدآریا چه مصاحبه‌ای کرد؟ دیدی چقدر بزرگوار است؟ چقدر مؤدب حرف زد. درس بود، درس».


خانم معتمدآریا!  او شما را ندیده بود؛ ولی خوب می‌شناختتان. می‌دانستم ولی دوباره دیدم محبوبیت شما تا کجاهاست که انسانیت و مهربانی تا کجاها می‌تواند نفوذ کند. برخوردی که شما بعد از این واقعه نشان دادید اثرش از هر چیز دیگری بیشتر به یاد می‌ماند. اصلا فقط همان به یاد می‌ماند و بس.


 داشتیم به مقصد می‌رسیدیم که پرسید: «شما خانم معتمدآریا را می‌بینید؟» گفتم گاهی بله. گفت: «تو را به خدا به ایشان بگویید این برخوردها را به حساب ما نگذارند. بگویید ما شما را دوست داریم. خیلی هم دوست داریم. این کارها بیشتر شما را محبوب می‌کند. دلگیر نباشید. بگذارید به حساب نادانی. همین‌ها این کارها را سال‌هاست می‌کنند. به دل نگیرید...».صدایش را ضبط کردم. خواستم دراین‌باره چیزی بنویسم. دیدم شاید همین‌ها کفایت کند. پاینده باشید.






تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن