واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
کارشناس مدیریت استراتژیک و امنیت ملی؛
حسن عباسی: نانی از توافق هستهای نصیب ملت ایران نخواهد شد
کارشناس امنیت ملی: کتاب نظامهای اقتصادی آقای روحانی که مبنای برنامه ششم است کشور را به سمت نئولیبرالیزاسیون سوق میدهد
به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، حسن عباسی گفت: نکته قابل توجه این است، آمریکایی که میگویید با یک اشاره قیمت نفت را به زیر 50 دلار میآورد چرا در دوره 84 تا 90 این کار را نکرد؟ مگر همین آمریکا نمیتوانست قیمت نفت را به زیر 50 دلار بیاورد؟ پس چرا موقعی که قیمت نفت روی 140 دلار رفت این کار را نکرد؟ دقت کنید که ترسوترین پدیده در عالم، سرمایه است و حال آنکه در نظام سرمایهداری و سرمایهگرایی وقتی قرار است یک سرمایه یک جایی برود و بنشیند باید محیط امنی برایش باشد چرا که اگر احساس خطر کند سرمایه از آنجا میپرد. از سرمایه ترسوتر وابستگی نظام سرمایه داری به یک منبع به خصوص است، نظام سرمایهگرایی بیشترین وابستگی را به منبع انرژی به خصوص منبع فسیلی انرژی یعنی نفت دارد.
ثبات نظام سرمایه گرا منوط به دسترسی به منابع فسیلی انرژی است، اگر کاپیتالیسم یا همان نظام سرمایهگرا ثبات خود را میخواهد باید منبع انرژی و دسترسیاش به منابع فسیلی کاملاً امن باشد در غیر این صورت این نظام در التهاب به سر میبرد و دچار مشکل خواهد شد. سوال: اثرات و تبعات توافق هسته ای دراین حوزه منطبق بر همین نظریه اقتصادی است؟ تایید و رد آن چه تبعاتی در این حوزه دارد؟
عباسی: از این منظر باید بگویم که تائید یا رد توافقنامه هسته ای در کنگره آمریکا یا مجلس ایران فرقی نمیکند چرا که قطعنامه 2231 که تصویب هم شده، واجد زهر همه 7 قطعنامه قبلی است ضمن اینکه فشارها و ساز و کارهای دیگری را ایجاد کرده که شما این دفعه رفتید و پذیرفتید.
** بعد از توافق ایران یک دبی بزرگ خواهد شد
سوال: بعد از اینکه حسب ظاهر بخشی از تحریمها برداشته و فضای اقتصادی مبتنی بر باز شدن درها شود و حجم زیادی از مراودات اقتصادی صورت بگیرد و دیگر تولید برای هیچ تولیدگری نصرفد و همه به سمت واردات و صادرات بروند و کشور به یک دبی بزرگ تبدیل شود، اثرات برنامههای اقتصاد نئولیبرالی که افزایش گسترده فقر است را به سرعت خواهید دید.
محیط اقتصاد نئولیبرالی یک محیط به شدت مصرفگرا است و جامعه در این دار التجاره بزرگی که صورت میگیرد میخواهد کالا وارد و مصرف کند اما زمینه تولید هم ندارد و منبع درآمد به این گستردگی نیست بنابراین چطور میشود که این مراودات به این شکل صورت بگیرد و تورمزا نباشد.
این را بگزارید کنار دو برابر شدن نقدینگی در دو سال گذشته نسبت به دوره 7، 8 سال قبل. نمیدانم این را چطور توجیه میکنند در حالی که عین بختک در سالهای آینده روی اقتصاد میافتد و دیگر این آرامش را نخواهیم دید. ** نانی از توافق هسته ای نصیب ملت ایران نخواهد شد
سوال: با نگاهی به افکار عمومی باید گفت که دو نگاه در مورد توافق هستهای وجود دارد یکی اینکه آمریکائیها به دنبال برقراری رابطه دوستی با ایران هستند که بحثهای شما اثبات کننده ادامه روند دشمنی آمریکاست و نگاه دیگر این است که آمریکائی ها به دنبال اجرای پروژه نفوذ خود بر جمهوری اسلامی هستند و چهره بزک کرده ای در مسائلی از جمله توافق هستهای از خود به نمایش میگذارند بر این اساس سوالی پیش می آید مبنی بر اینکه با توجه به رفتارهای غربی ها قاعدتا باید عواید اقتصادی اش هرچند اندک و برای مدت کوتاه نصیب ملت ایران شود، نظرتان در این مورد چیست؟
عباسی: مطمئن باشید نانی از توافق هسته ای نصیب ملت ایران نخواهد شد.مثلاً آمریکا برای اینکه وضع اقتصاد ایران را خوب کند چکار خواهد کند؟ اصلا کاری میکند؟ یعنی آمریکا بیاید برای 80 میلیون نفر هدفمندی یارانهها را مجددا برقرار کند یعنی یک هدفمندی یارانهها را کاخ سفید ببندد و بگوید که 45 تومانی که دولت ایران میدهد من دوبرابر و 90 تومان میدهم.
اگر آن صد میلیارد دلاری که سخنگوی دولت گفته قرار است بیاید یک دفعه وارد اقتصاد ایران شود، به شدت تورم ایجاد میکند و مشکلی به مشکلات اضافه میشود و اگر هم بخواهید این پول را وارد بعضی از حیطهها و حوزهها کنید قطعاً آن اثری که شما فکر کنید که زودبازده باشد در زندگی مردم نخواهد داشت، یعنی اگر دولت یک کار خداپسندانهای کند و آن صد میلیارد دلار را در زیربناها سرمایه گذاری کند بعد من به شما میگویم اثری آنی در زندگی مردم از خود را نشان نمیدهد و بعد همان پیشبینی که شما کردید میشود که آنوقت ممکن است مخاطرات باشد یعنی همان حرفی که جان کری زده میشود.
ببینید اقتصاد این مملکت مشکل زیربنایی دارد و این مشکل دو نکته کلیدی است اول مبانی نظری این اقتصاد است که مبانی نظری این اقتصاد مخدوش است، نمیگویم اسلامی یا غیر اسلامی که بگوییم اسلامی نیست و یک چیز شسته و رفته و مرتب غیر اسلامی است. خیر، از هر کدام از مکاتب اقتصاد غربی یک تکه در این اقتصاد گرفته شده است.
ایده اقتصاد دوره ایران مدرن با" میلسپو" گذاشته شده است. یک نفر را آمریکاییها در جنگ جهانی دوم فرستادند ایران و این فرد یک تنه همه اقتصاد ما را برنامهریزی و مدیریت کرد و وزارت کشاورزی ما ، ساختارهای زیربنایی و برنامه ریزی استراتژیک ما را راه انداخت و یک نفری پدر همه اقتصاد ما بوده است.
وی در ابتدای دوره پهلوی دوم پایهای در اقتصاد گذاشته این پایه تا الآن تغییر نکرده است.در واقع اقتصاد ما اولاً از نظر مبانی نظری نه تنها اسلامی حتی مبانی نظری غیر اسلامی هم دچار مشکل است چرا که یک روز به یک نحله و مکتب میچسبد و یک روز یک نحله و مکتب دیگری را میچسبد و تکلیفش با خودش هم روشن نیست .
مورد دوم زیرساختها است که در این مورد باید گفت زیرساخت های اقتصادی ما زیرساختهای مناسبی نیست و در واقع نظام مالی ما تکلیفش با خودش روشن نیست چرا که چهار نهاد اصلی یعنی بانک، بیمه، بورس و ساختار اوراق قرضه روابط و تناسب و تجانسشان با هم مشخص نیست.
در بخش زیرساخت صنعتی و حوزه فنی هم بالاخره کشورها به چهار شکل صنعتی میشوند یا از ساختار کشاورزیشان صنعتی میشوند مثل انگلیس و ژاپن و کشورهای سنتی صنعتی و نیز کشورهایی که از صنعت نظامی صنعتی میشوند مثل ایالات متحده که اصالتی میدهند به صنعت نظامی و به تبع صنعت نظامیشان صنعتی میشوند، کشورهایی که صنعتی شدنشان بر مبنای حمل و نقل پایه است مثل کشور آلمان که تمرکز میکنند روی صنایع حمل و نقل و از آن راه صنعتی میشوند که قبل از انقلاب هویدای معدوم آن استراتژی را شروع کرد که از طریق صنعت حمل و نقل ایران صنعتی شود ؛ اما نحله ومکتب چهارم صنعت پایه انرژی است یک شخصی میگوید که من از طریق صنعت انرژی کشورم را صنعتی میکنم، البته بعضیها اعتقاد دارند که میشود هر دو یا هر سه اینها را با هم ترکیب کرد ولی نمیشود چون وضعیت نسبی متعددی نیاز دارد که طبیعی نیست و در تاریخ در 200 سال گذشته هم چنین نمونه ای نداریم./نسیم
۱۳/۰۷/۱۳۹۴ - ۱۵:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]