واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
خسرو سینایی: باید در جبهه خیر جنگید/ دلم برای کارهایی که نساختم میسوزد فرهنگ > سینما - خسرو سینایی میگوید تنها چیزی که اهمیت دارد این است که امثال او پشتوانهای برای نسل جوان داشته باشند تا آنها بدانند در هر شرایطی میشود کار ارزشمند ساخت.
الهه خسروی یگانه: برگزاری مراسم «میم مثل مستند» که به تقدیر از چهرههایی مثل ناصر تقوایی، خسرو سینمایی و ... پرداخت اتفاق خاصیبود. برخورد دوگانه مدیران رسانه ملی با کسانی مثل سینایی و تقوایی، این سئوال را به وجود آورد که چطور رسانه ای که آثار این هنرمندان را یا نشان نمیدهد یا با سانسور و جرح و تعدیل بسیار روی آنتن میفرستد تصمیم گرفته از آنان تقدیر کند. این سئوالی بود که از خسرو سینایی پرسیدم و این که آیا احساس نمیکند گاهی اوقات مدیران از آدمهایی مثل او به عنوان ویترین استفاده میکنند؟ پاسخهای کارگردان «عروس آتش» و «جزیره رنگین» را میتوانید در ادامه بخوانید: آقای سینایی تقدیر تلویزیون و شبکه مستند از کسانی مثل شما اتفاق جالبی بود. این که رسانه ملی آثار شما را پخش نمیکند یا با سانسور نشان میدهد و حالا در یک مراسم رسمی از شما تقدیر میکند به نظرتان تناقض نیست؟ برای امثال من و آقای تقوایی، یا آقای طیاب و اصلانی که عمری را با سینما زندگی کردیم همه این ماجراها در حاشیه اتفاق میافتد. کار اصلی ما فیلم ساختن است که با آن زندگی کردهایم و میکنیم و تا آخرش هم همیشه چنین خواهد بود. در عین حال من عادت ندارم وقتی کسی محبتی میکند محبت او را رد کنم گرچه گاهی احساس میکنم اگر این محبتها عمق داشته باشد طبعا من و امثال من باید بیشتر کار کنیم. ولی اشکالی ندارد. جواب محبت را باید با حضور داد. من همیشه پرسیدهام این سالهایی که برای ما همراه با فیلم نساختن بود در نهایت به نفع چه کسانی شد؟ چه کسانی از آن فیلم نساختن ما سود بردند؟ عمری گذراندیم و انرژی سازندهمان تلف شد. سالها رفت و آمد و ما فقط امیدوار بودیم بتوانیم کارهایی بسازیم که ارزشمندند و البته نشد. با این حال باید بگویم این چیزها حاشیههای سینماست. ماجراهایی که همیشه پیش میآید. طی همه این سالها شاهد حضور آدمهایی بودیم که چند روز میآیند و میخواهند کاری کنند تا علاقهشان را به سینما نشان دهند و بعد هم رفتهاند ولی ما ماندهایم. مهم این است که نسل جوان بعدی از ما یادگارهایی داشته باشد که بتواند به آن استناد کند. من همیشه دلم برای کارهایی که نساختم میسوزد. حتما تقوایی و بقیه هم چنین حالی را داشته و دارند. آن زمان که آقای بیضایی ایران بودند گفته میشد هر وقت تئاتر با بحران مخاطب و تماشاگر روبرو میشود یا مدیران در بیلان کاری کم میآورند اجازه میدهند آقای بیضایی تئاتر کار کند. در واقع انگار یکی از شیوههای مدیریتی در کشور ما این است که از روشنفکران و هنرمندان مستقل همیشه به عنوان ویترین استفاده شود. میفهمم چه میگویید و خوشحالم که نسل شما، نسل باهوشیست اما وقتی شما تصمیم گرفتید در مملکتی زندگی کنید که شرایط به این ترتیب بوده باید این پستی و بلندیها را پذیرفت. همین الان که شما زنگ زدید داشتم کتابی درباره حافظ میخواندم و خندهام گرفته بود که در دوران حافظ هم شرایط به همین شکلی بوده که الان هست، با این حال حافظ، حافظ بود. من هم متوجه میشوم که گاهی اوقات آدم برای بعضیها ویترین است. ده سال پیش به خاطر فیلم «هیولای درون» اعلام کردند که پنج سکه طلا به عنوان تقدیر به من اهدا میشود. این فیلم در زمان خودش تکه تکه شده و نمایش داده نشد در حالی که اگر همان سی و چند سال پیش ارائه میشد به شدت در سرنوشت من تاثیر داشت. حالا بعد از ۲۷ سال تصمیم گرفتند از این فیلم تقدیر کنند. من هم رفتم و جایزه را گرفتم و وقتی به خانه آمدم دیدم به جای ۵ سکه اعلام شده، ۳ سکه دادهاند ولی من قهرکردن را به نوعی خالی کردن پشت نسل جوان میدانم که به شدت بااستعدادند. انگار که آنها را بدون نقطه اتکا رها کنیم. سینما در همه جای دنیا شرایط پیچیدهای دارد. یک جا سیاسی است، یک جا اقتصادی اما باورم بر این است که ما کار میکنیم تا نسل جوان بداند در هر شرایطی میشود کار کرد و میتوان با سینما یک نوع مسئولیت اجتماعی و فرهنگی را منتقل کرد. مسئولان هم بعضی وقتها اگر صلاح دیدند تقدیر میکنند. (خنده) آقای تقوایی سالهاست که نتوانسته فیلمی بسازد و خود شما هم همیشه برای ساختن آثار جدید مشکل داشتهاید. این تقدیر و تجلیل لااقل نباید یک نتیجه عملی داشته باشد و شرایط کار کردن را برای کسانی مثل شما و آقای تقوایی راحتتر کند؟ واقعا همین طور است. البته دیدم تعدادی از فیلم های قدیمی قرار است بازسازی و ترمیم شود که خب، این خبر خوبی است. من تصمیم داشتم هرگز در مراسم این چنینی حضور نداشته باشم چون بارها فیلم های خود من در تلویزیون بدون اطلاع من تکه تکه شده ولی از سوی دیگر فکر می کنم باید بزرگوارتر از این حرف ها بود. اگر کسی گفت سلام تو باید بگویی علیک سلام. اگر طرف خواست به هر دلیل اظهار لطفی بکند نباید دست رد به سینه او زد. من با کسی قهر نیستم فقط دنیا را این گونه می بینم و فکر میکنم این جوری درستتر است. همین الان به اطراف کشورمان نگاه کنید، شرایطی که در همه کشورهای اطراف ما وجود دارد شرایط بسیار بدی است. من همیشه به جنگ میان خیر و شر اعتقاد داشتم و گفتهام وظیفه اهل هنر و اهل نوشتن این است که در جبهه اهورامزدا بجنگند.در آنجا خبری خون و خونریزی و برخورد و مجادله نیست. باید در این جبهه بود و برای پیروز شدن خیر تلاش کرد. این نگاهی است که رد آن را به نوعی میتوان در آخرین فیلمتان «جزیره رنگین» هم دید. دقیقا. فیلم «جزیره رنگین» فیلمی است که با روحیه امروز من به نوعی سازگار است. همه حرف من این است که نباید اینقدر فریاد بکشیم و انرژی هدر بدهیم. بزرگترین راز عقب ماندن جامعه، هدر شدن انرژی افراد جامعه است. در این فیلم میخواستم بگویم میتوان جور دیگری هم رفتار کرد. نمی شود گفت فلان کس ایرانی بدی است و من ایرانی خوبی هستم. همه ایرانی هستیم و این تفاهم در جوار این جزیره رنگین با آداب و رسوم دور افتاده شکل گرفته و ایجاد شده. آدم با هیچکس سر جنگ ندارد، اگر با هم سر جنگ داشته باشیم نتیجهاش میشود این چیزی که در اطراف مملکت ما در حال وقوع است. من مدام به این بچه ها فکر می کنم که طفلک ها چه شرایطی را طی می کنند و چه روزگار بدی دارند. با درگیری و کشمکش و دعوا به جایی نمی رسیم جز این که خودمان و دیگران را خسته کنیم و انرژی مملکت را هدر دهیم. البته اگر تفاهمی هست دیگران هم باید آن را داشته باشند وگرنه تفاهم شکل نمیگیرد. ۵۷۲۴۴
کلید واژه ها: کارگردانان سینمای ایران - سینمای ایران -
چهارشنبه 18 شهریور 1394 - 13:44:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]