تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835010899
با یک چوب دستی باید به جنگ تانک بروید
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
با یک چوب دستی باید به جنگ تانک بروید
شناسهٔ خبر: 2873816 - دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲
مجله مهر > دیگر رسانه ها
پیرمردی آنجا بود که ظاهراً به تازگی از خط مقدم برگشته و کمی ترسیده بود، گفت: «کجا میخواهید بروید؟ آن جلو همه را درو میکنند. بچهها تار و مار شدهاند. فارس نوشت: سردار حمید حسام از رزمندگان لشکر ۳۲ انصارالحسین همدان بود که در دوران جنگ در عملیات های مختلفی به عنوان دیده بان و آرپی جی زن حضور داشته است. آنچه می خوانید خاطره وی است از شرکت در حمله رمضان در تیر ۱۳۶۱ که می گوید: ***وقتی که ما از تنگه کورک بر میگشتیم، آقای همدانی با یک گروه نوزده نفره با مأموریتی شبیه مأموریت ما سراغ قراویز میروند، بعد از شناسایی شهدای یازده شهریور، از بالای ارتفاع ۸۱۶ به مواضع عراقیها سرازیر میشوند تا از میزان عقبنشینی دشمن مطلع شوند. وقتی جلوتر میروند، در کنار رودخانهای در تنگ حمام در کمین عراقیها به دام میافتند. کار به درگیری تن به تن میکشد. بهرام نایینی، که به الله بهرام معروف بود، با یک عراقی گلاویز میشود. گوش عراقی را گاز میگیرد و با استفاده از فرصت به دست آمده با رگبار گلوله او را میکشد. دو نفر از اعضای گروه به اسارت در میآیند و بقیه هم موفق به فرار میشوند. عراق در آن محور تا ارتفاع بیشگان و تنگه هوان عقبنشینی کرده بود.مدتی بود که همه خبرها از جنوب میآمد. بعد از ماجرای آزادی خرمشهر، حالا عملیات رمضان آغاز شده بود و هنوز ادامه داشت. خیلی دوست داشتم سری به جنوب بزنم تا هم خرمشهر آزاده شده را ببینم و هم اگر شرایط مهیا بود، در عملیات رمضان شرکت کنم.به هر حال، یکی از یگانهای عمل کننده در آن عملیات تیپ ۲۷ بود و تعدادی از بچههای همدان هم در قالب آن تیپ سازماندهی شده بودند. به سپاه مراجعه کردم و از آنها خواستم حالا که در جبهه سرپل ذهاب خبری نیست، اجازه دهند تا به خوزستان بروم. آنها هم نه تنها موافقت کردند بلکه ما را به یک تویوتای لندکروز به رانندگی سعید بادامی معرفی کردند تا معطل وسیله نباشم. اما من در آن سفر تنها نبودم. سعید دو روزی دوست و همسایه روبهرویمان و برادرم محمود، که معلم بود و تعطیلات تابستانی را میگذراندند، همراه من شدند. صبح پنجشنبه، ششم مرداد ۱۳۶۱، از همدان به مقصد خرمشهر حرکت کردیم. در طول مسیر،اخبار عملیات رمضان را لحظه به لحظه از طریق رادیو پیگیری میکردیم. هر چند گوینده رادیو سعی داشت روند عملایت را موفقیتآمیز جلوه دهد، اما آنها که بچه جنگ بودند به خوبی دریافته بودند که عملیات آنچنان که باید پیش نرفته است.وقتی جاده اهواز- خرمشهر را طی میکردیم، حجم تردد ماشینهای نظامی نشان میداد که عملات همچنان ادامه دارد. حوالی غروب به خرمشهر رسیدیم. شهر کاملاً در هم ریخته بود. تقریباً تمام ساختمانها ویران و زمینهای اطراف به میادین مین تبدیل شده بود.خیابانها پر بود از پوتین و کلا و باقی تجهیزات عراقی، به طوری که به سختی میشد با ماشین به راهت ادامه دهی. ناچار تویوتا را در محل مناسبی پارک کردیم و پیاده به راه افتادیم. روبه روی گمرک خرمشهر و درست مقابل ساحل امالرصاص کشتی بزرگی ما را به سمت خود کشاند. کشتی به گل نشسته و از کار افتاده بود. ما نمیدانستیم که نیروهای عراقی هنوز در امآلرصاص حضور دارند و از ترس هجوم دوباره ایرانیها پشت نخلهای فروافتاده سنگر گرفتهاند. بیخر از همهجا داخل کشتی پر بود از سلاح و تجهیزات. در سوم خرداد وقتی نیروهای عراقی خود را در محاصره میبینند، به تنها راه ممکن برای فرار، که رودخانه اروند بوده، میرسند.رودخانه هشت صد نه نهصد متر عرض دارد و شناکردن این مسافت برای آنها ناممکن بوده است. محاسبه میکنند که میتوانند داخل کشتی شوند و لااقل پنجاه متر از عرض رودخانه را طی کرده بعد داخل آب شوند. برای همین تجهیزات همراهشان را داخل کشتی ریخته بودند. با خیال راحت در حال قدم زدن بودیم که ناگهان چند گلوله آرپیجی به سمت ما روانه شدیم که در خط مقدم هستیم. با عجله کشتی را ترک کردیم و سراغ کارمان رفتیم.بعد از آن که سری به مسجد جامعه زدیم، برای ملحق شدن به نیروهای تیپ ۲۷ به اهواز برگشتیم. مقر تیپ، داخل دبیرستانی بود به نام شهید مصطفی خمینی که در چهار راه نادری اهواز قرار داشت.آنجا با رئیس ستاد تیپ، آقای خاکساری صحبت کردیم و گفتیم که «تکتیرانداز هستیم و قصد داریم در عملیات شرکت کنیم.»او گفت که «برای شرکت در عملیات باید سری به قرارگاه تاکتیکی تیپ بزنید. قرارگاه کنار جاده اهواز - خرمشهر است و خط عملیاتی تیپ هم در پاسگاه زید.»اما، چون هوا تاریک شده بود، قرار شد شب را در مدرسه بمانیم و صبح فردا حرکت کنیم.شب جمعه بود و مراسم دعای کمیل. اتفاقاً دعای آن شب را حاج آقا انصاریان که به منطقه آمده بود خواند. فضا. فضای تهجد و مناجات بود. خیلی از بچهها تا صبح بیدار بودن و نماز شب میخواندند. ما هم در کنار آنها حظ و بهره کافی را بردیم.جمعه هشتم مرداد، بساطمان را جمع کردیم و با ماشین خودمان به طرف قرارگاه تاکتیکی حرکت کردیم. قرارگاه در ایستگاه حسینیه و سمت راست جاده اهواز - خرمشهر قرار داشت.جاده شلوغ بود و انواع موتورها و خودروهای نظامی در حال رفت و آمد بودند و تمام منطقه زیر بمباران مداوم هواپیماهای عراقی قرار داشت. در آن هیاهو کسی نبود که بتواند برای ما تصمیمی بگیرد و ما تا غروب آفتاب تنها شاهد آمدوشد نیروها و تخلیه شهدا و مجروحین عملیات بودیم.وقت نماز شد. آنجا یک خاکریز بزرگ دایره شکل بود. نیروها خسته از خط برگشتند و داخل به نماز جماعت ایستادند. معمولاً وقتی هوا رو به تاریکی میرفت، حجم پرواز جنگندههای عراقی هم کمتر میشد،اما آن روز به محض آغاز نماز، میگهای عراقی سررسیدند. در یک لحظه، صدای شیرجه هواپیماها گوش منطقه را کر کرد و به دنبال آن گردو خاک تمام فضا را گرفت.بمباران که تمام شد، در کمال ناباروری دیدم حتی یک نفر هم از جایش تکان نخورده است. یکی از راکتهای هواپیما، درست پشت خاکریز دایرهای شکل به زمین خورده و خوشبختانه هیچ ترکشی به بچهها اصابت نکرده بود. خاطره آن نماز به شیرینی در کنج ذهنم باقی ماند. نمازی که هرگز شکسته نشد.به ما گفتند اگر میخواهید به خط مقدم اعزام شوید، باید خود حاج همت را ببینید. حاج همت در سنگر فرماندهی بود. داخل سنگری شدیم که دو فانوس آن را روشن کرده بودند. نمایی که از حاج همت در ذهنم مانده، چهرهای معصوم با سر و رویی خاک خورده و پیراهن شور زده است. لباس سبز سپاه پوشیده بود و انگار آماده رفتن است. سلام و علیک کردیم. گفتیم «ما بچههای همدان هستیم و میخواهیم به خط مقدم برویم. آقای نیکومنظر هم ما را میشناسد.»حاج همت با خنده گفت: «شناسایی لازم نیست،اما خیلی دیر رسیدند در پاسگاه درگیری شدید است. الام آرپیجی زنها با موتور میروند و تانکهای دشمن را میزنند. توی این شرایط میتوانید بروید؟»گفتم: «بله. میرویم.»خداحافظی کردیم و رفتیم تا تجهیزات و امکانات بگیریم. مسئول تجهیزات و تسلیحات گفت که «باید صبر کنید، حداقل یک ساعت.»من از فرصت استفاده کردم و رفتم دستشویی که پشت خاکریز قرار داشت. بعضی از بچههایی که از جلو آمده بودند و باید خشابها را خالی تحویل میدادند، برای شلیک باقیمانده فشنگها شروع به تیراندازی به طرف دستشویی کردند. از آن میان، چند گلوله به پلیتهای دستشویی اصابت کرد. آنجا ترس من از مردن نبود، ترسم از این بود که مبادا بلایی سرم بیاید که مایه آبروریزی باشد.به هرحال جان سالم به در بردیم و رفتیم برای تحویل گرفتن اسلحه. مسئول تسلیحات گفت «من شما را نمیشناسم.»گفتیم که «خود حاج همت ما را فرستاده.»گفت: «خب، اگر ایشان فرستادند، برید از او دست خط بگیرید.»با عجله به طرف سنگر فرماندهی رفتیم. آنجا به ما گفتند «حاج همت چند دقیقه پیش رفت جلو.»برگشتیم و شروع کردیم به عجز و التماس که البته فایدهای نداشت. پیرمردی آنجا بود که ظاهراً به تازگی از خط مقدم برگشته و کمی ترسیده بود. وقتی اصرار ما را دید، آمد جلو و گفت: «کجا میخواهید بروید؟ آن جلو همه را درو میکنند. بچهها تار و مار شدهاند. یک چوب دستی به ما دادهاند و میگویند با این به جنگ تانک بروید.»سعید دو روزی که بچه بذلهگویی بود گفت: «حاج آقا حالا این چیزی نیست. این آخوندها به این هم قانع نیستند، میگویند باید به سینه رفت زینجا تا فلسطین.»یعنی، تا فلسطین باید سینهخیز برویم. پیرمرد که از شوخی سعید خوشش نیامده بود، گفت «شما هم عقل درست و حسابی ندارید.»اوضاع و احوال نشان میداد که قصه عملیات رمضان رو به پایان است. برای همین، سوار ماشین شدیم و افتادیم توی جاده تا خود را به نزدیک خط مقدم برسانیم. اما، هر چه جلوتر میرفتیم موتور و تویوتا و کامیون بود که به عقب میآمد. از هر کس سؤال میکردیم، از شهادت و اسارت بچهها خبر میداد. چیزی که آنجا جالب بود، این بود که چون تویوتای ما لندکروز بود و از این نوع تویوتا معمولاً فرماندهان استفاده میکردند، در جاده جلوی ما را نمیگرفتند.پس از طی مسافتی به جایی رسیدیم که امکان ادامه مسیر برای ما نبود و البته مطمئن شده بودیم که رفتن ما فایده نخواهد داشت. ماشین را کناری پارک کردیم. چند دقیقهای به تماشای اوضاع و احوال منطقه نشستیم چیزی که بسیار مشهود بود، بازگشت موتورسوارانی بود که به شکل تیمهای دو نفره آرپیجی زن، جلوی پاسگاه زید عراق رفته بودند. و بیشترشان مجروح، بعد از یک درگیری سخت تن و تانک به عقب برمیگشتند. بعد برگشتیم و یک راست رفتیم به همدان.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
صفحات پیشنهادی
«رمضان» به روایت سردار حمید حسام با یک چوب دستی باید به جنگ تانک بروید
رمضان به روایت سردار حمید حسامبا یک چوب دستی باید به جنگ تانک برویدپیرمردی آنجا بود که ظاهراً به تازگی از خط مقدم برگشته و کمی ترسیده بود گفت کجا میخواهید بروید آن جلو همه را درو میکنند بچهها تار و مار شدهاند یک چوب دستی به ما دادهاند و میگویند با این به جنگ تانک برویبا مصرف این روغن به جنگ سرطان سینه بروید
با مصرف این روغن به جنگ سرطان سینه برویدتاریخ انتشار دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۹ ۴۶ توصیه میشود که برای بیمهکردن سلامت خود از سرطانهای خطرناک مصرف این روغنها را در برنامهغذایی خود بگنجانند به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان سرطان سینه یکی از انواع سربا شوید به جنگ مشکلات تنفسی و ریوی بروید!
آیا می دانستید اکثر مشکلات ریوی و مشکلات عفونی مربوط به گوش و حلق و بینی را با این گیاه درمان کنید شوید مسکن درد شکم و روده بازکننده گیر و انسداد آنها و هاضم قوی میباشد – خوردن شوید یرقان زردی پوست امراض بلغمی سکسکه ضعف معده جگر و طحال را رفع میکند – خوتدوین لایحه حفاظت از جنگلها/برنامه دولت برای تسهیل واردات چوب
رئیس سازمان محیط زیست خبر داد تدوین لایحه حفاظت از جنگلها برنامه دولت برای تسهیل واردات چوب خبرگزاری پانا رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از تدوین لایحه حفاظت از جنگل ها خبر داد و گفت این لایحه در دولت آماده است و به زودی به مجلس ارائه می شود ۱۳۹۴ جمعه ۹ مرداد ساعت 08 49 به گزکشف داروهای قاچاق و 14 تن چوب جنگلي در آمل
ساری کشف داروهای قاچاق و 14 تن چوب جنگلي در آمل فرمانده انتظامی شهرستان آمل گفت با تلاش ماموران انتظامي شهرستان آمل فردي که در پوشش عطاري اقدام به توزيع کالاهاي قاچاق مي کرد شناسايي و بيش از 3600 عدد انواع قرص وداروي غيرمجازاز وي کشف شد به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگارانکنسرسیوم نیوز گزارش داد حوادث «خلیج تانکین و سقوط هواپیمای مالزیایی»؛ دو روی سکه بهانهسازیهای آمری
کنسرسیوم نیوز گزارش دادحوادث خلیج تانکین و سقوط هواپیمای مالزیایی دو روی سکه بهانهسازیهای آمریکا برای جنگکنسرسیوم نیوز نوشت این احتمال وجود دارد که دلیل سکوت جامعه اطلاعاتی آمریکا درباره واقعیت حادثه سقوط هواپیمای ام اچ 17 بازگشت از قضاوت های عجولانه ای است علیه روسیه مطرح کبا مصرف میگو به جنگ کم خونی بروید
غذاهای دریایی با مصرف میگو به جنگ کم خونی بروید یکی از مواد معدنی ای که در میگو به میزان بسیار یافت می شود سلنیوم است حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرموده اند برای امت خود از دو چیز بیش از هر چیز خائف و ترسانم اول هوای نفس و دوم آروزی دراز به گزابتکار:ارائه لایحه حمایت از جنگلها در مجلس؛ بهزودی/ تسهیل واردات چوب
ابتکار ارائه لایحه حمایت از جنگلها در مجلس بهزودی تسهیل واردات چوب رییس سازمان حفاظت از محیط زیست با اشاره به بررسی تدوین لایحه حفاظت از جنگلها در دولت گفت لایحه توقف از بهرهبرداری از جنگلها در دولت آماده است و به زودی تقدیم مجلس میشود به گزارش نامه نیوز معصومه ابتکارارائه لایحه حمایت از جنگل ها در مجلس به زودی/ تسهیل واردات چوب
رییس سازمان حفاظت محیط زیست مطرح کرد ارائه لایحه حمایت از جنگل ها در مجلس به زودی تسهیل واردات چوب تهران - ایرنا - رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به بررسی تدوین لایحه حفاظت از جنگل ها در دولت گفت لایحه توقف بهره برداری از جنگل ها در دولت آماده است و به زودی تقدیم مجلس میتانک های خیالی آلمان نازی در جنگ جهانی دوم+تصاویر
تانک های خیالی آلمان نازی در جنگ جهانی دوم تصاویر ارتش آلمان در زمان جنگ جهانی دشمننان خود را از طریق تانک های خیالی فریب می داد به گزارش خبرنگار باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان بر اساس تصاویر شگفت انگیز سران جنگ در ارتش آلمان نازی از روشی خاص برای فریب دادن دشمنان خوددر مراسم گرامیداشت شهدای عملیات دفاع سراسری مطرح شد: رزمندههای اسلام تن به تن با تانکهای دشمن جنگیدند
در مراسم گرامیداشت شهدای عملیات دفاع سراسری مطرح شد رزمندههای اسلام تن به تن با تانکهای دشمن جنگیدندعراق بعد از پذیرش قطعنامه در یک عملیات آفندی به ایران حمله کرد که رزمندههای اسلام تن به تن با تانکهای دشمن روبهرو شده و مقاومت کردند به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاریارائه لایحه حمایت از جنگلها در مجلس؛ بهزودی/ تسهیل واردات چوب
پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۵۸ رییس سازمان حفاظت از محیط زیست با اشاره به بررسی تدوین لایحه حفاظت از جنگلها در دولت گفت لایحه توقف از بهرهبرداری از جنگلها در دولت آماده است و به زودی تقدیم مجلس میشود به گزارش خبرنگار محیط زیست خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا معصومه ابتکاربا غذا به جنگ گرمازدگی برويد
پیشنهاد متخصص تغذیه با غذا به جنگ گرمازدگی برويد حفظ تندرستي و شادابي در گرماي تابستان تا حدي سخت است و بسياري از افراد در اغلب اوقات دچار گرما زدگي مي شوند حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرموده اند برای امت خود از دو چیز بیش از هر چیز خائف و ترسانم اول هوای نفدورنمای روشن فراروی آینده صنایعدستی ایران
شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۴۲ اولین اولویت ما که خواسته بسیاری از تولیدکنندگان و هنرمندان است افزایش کیفیت تولیدات صنایع دستی ایران است چرا که ادعا داریم یکی از سه قدرت بزرگ صنایع دستی در دنیا هستیم پس باید به لحاظ کیفیت هم حرف اول را بزنیم به گزارش ایسنا رییس سازمان میراث فرترکیه و داعش؛ تحول در مواضع یا جنگ خیالی
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم پایگاه المسله در گزارشی با عنوان اردوغان و جنگ وهمی علیه داعش آورده است با وجود اینکه بسیاری از رسانهها از تحول درموضع ترکیه سخن میگویند اما واقعیت بهگونهای دیگر است انفجار انتحاری که روز دوشنبه 21 جولای در شهر سوروچ در جنوب شرقی تربه روایت فرنگیس/۱ ۵۹۸ یعنی اینکه جنگ تمام شد
به روایت فرنگیس ۱۵۹۸ یعنی اینکه جنگ تمام شدرحیم و بقیه به من نگاه میکردند رحیم گفت فرنگیس عددش را ول کن ۵۹۸ یعنی اینکه جنگ تمام شد گفتم تا حالا که ما داشتیم خوب میجنگیدیم کاش همهشان نابود میشدند خبرگزاری فارس- گروه کتاب و ادبیات 27 تیرماه سالروز پذیرش قطعنامه 598رخشانی سازنده مستند نسل سوم تصاویر دردناکی از جنگ ویتنام وجود داشت که استفاده نکردم/هیچ گاه برای جشنواره ها فی
رخشانی سازنده مستند نسل سومتصاویر دردناکی از جنگ ویتنام وجود داشت که استفاده نکردم هیچ گاه برای جشنواره ها فیلم نساختهاممحمدعلی رخشانی مستندساز جوان سیستانی درباره مستند جدیدش درباره قربانیان جنگ ویتنام میگوید موضوع آسیبدیدگان این جنگ به خودی خود آنقدر دلخراش هست که مفهوم را-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها