واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رها در آسمان آسودگی با راست گوییمنظور قرآن از صدق و راستى که به عنوان نشانه ایمان و دروغ نشانه نفاق و كفر معرفى شده است، صدق و كذب در عمل است، نه در سخن؛ عملى كه با ادعاهاى قبلى انسان و خط مشى اجتماعى او هماهنگ باشد، صدق و عمل ناهماهنگ كذب است. البته صدق و كذب در عمل با گفتار، ریشه هاى مشتركى دارند؛ زیرا صدق بیان حقیقت و كذب بیان عكس آن است. این تبیین گاه به وسیله سخن و گاه به وسیله عمل ظاهر مى شود. طاعت آن نیست كه بر خاك نهی پیشانی «صدق» پیش آر، كه اخلاص به پیشانی نیست
![کبوتر](http://img.tebyan.net/big/1388/10/115161233169140591327824736220170160248236.jpg)
این سخن سعدی را حتما شنیدی، نه؟ ... رهایی در راستگویی است، این جمله را همه آدم هایی که با دیگران مراوده می کنند ، قبول دارند. وقتی انسان راست می گوید خیالش از همه بابت راحت است ، چون شب ها سرش را با آسودگی روی بالش می گذارد و صبح ها راحت چشم به روی دنیا باز می کند . کسی که راستگوست دوست داشتنی هم هست ، چون تکلیف اطرافیان با او روشن است و همه می دانند چگونه با او رفتار کنند. حالا اگر این راستگویی را زیر یک سقف ببریم شیرین تر هم می شود. وقتی زن و شوهری با هم یکدل و یک زبان می شوند زندگی آنقدر دوست داشتنی می شود که در سایه امن آن می شود با خیال راحت گذران عمر کرد.آیات قرآن کریم که به توصیف پیامبران می نشیند، ابتدا از صدق و راستگویی آنان سخن به میان می آورد ... « وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّیقاً نَّبِیّاً ؛ و در این كتاب ( قرآن ) ادریس را یاد كن ، كه او بسیار راستگو و پیامبر بود»(1) ... « وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّیقاً نَّبِیّاً ؛ و در این كتاب ( قرآن ) سرگذشت ابراهیم را یاد كن ، كه او بسیار راستگو و پیامبر بود».(2) قرآن این صفت را مایه آزمایش هم قرار داده و می فرماید: « وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِینَ ؛ به یقین ما تمام كسانى را كه پیش از اینان بودند و ادعاى ایمان مى كردند با مشكلات آزمودیم . قطعاً خدا كسانى را كه راست گفته اند و نیز مدعیان دروغگو را با آشكار شدن آثار صدق و كذبشان معلوم و مشخص خواهد ساخت».(3) منظور قرآن از صدق و راستى که به عنوان نشانه ایمان و دروغ نشانه نفاق و كفر معرفى شده است، صدق و كذب در عمل است، نه در سخن؛ عملى كه با ادعاهاى قبلى انسان و خط مشى اجتماعى او هماهنگ باشد، صدق و عمل ناهماهنگ كذب است. البته صدق و كذب در عمل با گفتار، ریشه هاى مشتركى دارند؛ زیرا صدق بیان حقیقت و كذب بیان عكس آن است. این تبیین گاه به وسیله سخن و گاه به وسیله عمل ظاهر مى شود.خداوند به حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله امر می فرماید که توفیق رفتار و منش صادقانه در هر کاری را از ما درخواست کن ... « وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنكَ سُلْطَاناً نَّصِیراً ؛ و بگو : پروردگارا ، مرا در هر كارى وارد مى كنى با راستى و درستى وارد كن و از هر كارى بیرون مى آورى با راستى و درستى بیرون بیاور ، و براى من از جانب خود تسلطى یارى بخش مقرر دار تا بدین وسیله از عهده انجام وظایف خود برآیم».(4) صدق، توصیفى است كه تمامى فضائل علم و عمل را در بر می گیرد. ممكن نیست كسى داراى صدق باشد و عفت و شجاعت و حكمت و عدالت را که چهار ریشه اخلاق فاضله هستند، نداشته باشدرمز اصلی واساسی در پیروزی چیست ؟رمز اصلى پیروزى هم در همین صدق و راستی است. راه و روش انبیاء و اولیاى الهى همین بوده است كه فكرشان، گفتارشان و اعمالشان از هر گونه غش و تقلب و خدعه و نیرنگ و هر چه بر خلاف صدق و راستى است، پاك باشد.اگر امروز افراد در زندگی شخصی خود و اقوام و ملت ها در زندگی اجتماعی شان به بدبختی مبتلا شده اند، تنها به خاطر انحراف از همین اصل است. وقتی پایه اصلى كارشان بر اساس دروغ و نیرنگ است و یا وقتی كه ورودشان در كارها بر اساس راستى است، اما این خط اصیل را تا پایان حفظ نمى كنند؛ اسباب و عوامل شكست را برای خودشان فراهم می کنند. صداقت ، ویژگیی بارز نیکوکارانقرآن وقتی نیکوکاران را توصیف می کنند، آن ها را با ویژگی صدق و راستی معرفی می کند ... « لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ الْمَلآئِكَةِ وَ لْكِتَابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَ الْیَتَامَى وَ الْمَسَاكِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّآئِلِینَ وَ فِی الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاء و الضَّرَّاء وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولَـئِكَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولَـئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ؛ نیكى آن نیست كه ]هنگام عبادت[ روى خود را به سوى مشرق و مغرب بگردانید و آن را به عنوان قبله تلقى كنید ، بلكه نیكى آن است كه انسان به خدا و روز واپسین و فرشتگان و كتاب هاى آسمانى و پیامبران ایمان آورده و مال خود را با این كه به آن علاقه مند است ، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه مانده و گدایان و در راه آزادى بردگان داده است ، و نماز را برپا داشته و زكات خود را پرداخته است ; و آن است كه چون پیمانى بستند به پیمان خود وفا كردند و آن است كه در تنگدستى و زیانكارى و به هنگام كارزار ، شكیبایى و پایدارى نمودند . اینانند كسانى كه راست گفته اند و اینانند تقواپیشگان».(5) همه ی فضائل ، تحت حمایت صداقت هستند!
![شمع صداقت](http://img.tebyan.net/big/1390/02/1451025523221759282491892451484321516158255.jpg)
صدق، توصیفى است كه تمامى فضائل علم و عمل را در بر می گیرد. ممكن نیست كسى داراى صدق باشد و عفت و شجاعت و حكمت و عدالت را که چهار ریشه اخلاق فاضله هستند، نداشته باشد؛ چون آدمى به غیر از اعتقاد و قول و عمل، چیز دیگرى ندارد و وقتى بنا بگذارد كه جز راست نگوید، ناچار می شود این سه چیز را با هم مطابق سازد؛ یعنى انجام ندهد، مگر آنچه را كه می گوید و نگوید، مگر آنچه را كه معتقد است و گر نه دچار دروغ می شود.انسان به طور فطری به قبول حق و خضوع باطنى در برابر آن گرایش دارد؛ هر چند كه در ظاهر اظهار مخالفت كند. بنابراین اگر به حق اذعان كرد و بر حسب فرض بنا گذاشت كه جز راست نگوید، دیگر اظهار مخالفت نمی كند و تنها چیزى را می گوید که به آن معتقد است و تنها عملى را انجام می دهد كه مطابق گفتارش است. در این شرایطی است كه ایمان خالص و اخلاق فاضله و عمل صالح، همه با هم برایش فراهم می شود.خداوند متقین را هم با این صفت پسندیده معرفی می کند و می فرماید: «الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ ؛ آنان در اطاعت خدا و پرهیز از گناهان و در برابر ناگوارى ها شكیبایند ، و در سخن راست مى گویند و در عبادت خدا فروتن اند و از اموال خود به مستمندان انفاق مى كنند و در سحرگاه ها از خدا آمرزش مى طلبند».(6) تنها با راستگویان همراهی کنید !این صفت زیبا تا آن اندازه مهم است که خداوند به مؤمنان دستور می دهد که با انسان های راستگو همراه باشند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ ؛اى كسانى كه ایمان آورده اید، از خدا پروا كنید و با كسانى باشید كه در گفتار و عقیده راستگویند».(7) اینکه خداوند از مؤمنان می خواهد با انسان های راستگو همراه باشند، به این دلیل است که بتوانند راه پرپیچ و خم تقوا را بدون انحراف و اشتباه طى كنند، اگر چه این دستور فقط خاص مؤمنان نیست؛ بلکه وظیفه همگان است که با انسان های راستگو همراهی کنند. انسان های راستگو و صادق فقط در سخن و كلام راستگو نیستند؛ بلكه صدق در ایمان و عمل و در راه ایثار و جان فشانى و اطاعت پروردگار نیز در برنامه آن هاست. پی نوشت ها: 1. مریم : 56.2. همان : 41.3. عنکبوت : 3.4. اسراء : 80.5. بقره : 177.6. آل عمران : 17.زهرا رضائیانبخش قرآن تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 513]