واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فاصله مروت تا شهرت

شهرتنقطه مقابل پیروی از عرف در لسان روایات «شهرت» است. لازم است مؤنان در جامعه به گونهای جلوه كنند كه مشهور و انگشتنما نگردند؛ یعنی كار خلاف عرفی كه جلب نظر مردم كند، انجام ندهند و موجبات اتهام، وهن و تحقیر خود را فراهم نیاورند. آنچه از رویه عرفی بسیار فاصله دارد و برای عرف ناساز، شگفت و غیر متعارف به شمار میرود و به تعبیر شیرین امروزین، موجب تابلو شدن انسان میشود، مصداق شهرت است. از آنجا كه در احادیث شیعه موضوع شهرت بیشتر با موضوع لباس همراه شده، توضیح بیشتر آن را به بحث لباس طلبه موكول میسازیم؛ اما ـ همانگونه كه خواهیم گفت ـ شهرت اختصاص به لباس ندارد و با تنقیح مناط و الغای خصوصیت، شامل همه رفتارهای خلاف عرف میشود. مروترعایت مروت ـ كه در فقه شیعه به عنوان شرط عدالت طرح شده است ـ اشاره به همین پیروی از عرف و توجه به هنجارهای اجتماعی است: أَمّا المُروَّة فَبِاجتِنابِ ما یسقِطُ الَمحَلَّ وَ العزّةَ مِنَ القُلوبِ وَ یدُلُّ عَلی عَدمِ الحَیاء وَ عَدَمِ المُبالاةِ بالاستِنقاصِ؛ [1]پرهیز كردن از اموری كه موجب پایین آمدن جایگاه انسان و تنزل عزت او در دل مردم میگردد و اموری كه دلالت بر بیحیایی و بیتوجهی به این كاهش منزلت دارد، مروت است. صاحب مروت، كسی است كه نفس خود را از پلیدی نگاه دارد و پیش مردم خوار نگرداند، یا كسی كه از خنده و تمسخر مردم دوری كند، یا كسی كه به روش امثال خود در زمان و مكان خود عمل نماید. پس كسی كه مروت را ترك میكند، لباسی را كه با شأن امثال او مناسب نیست، میپوشد ... به گونهای كه مضحكه مردم قرار میگیرد و همین گونه است سربرهنه در بازار و اجتماع رفتن از كسی كه برای او سزاوار نیست و نیز پا دراز كردن در مجالس و غذا خوردن در بازار، یا بوسیدن همسر میان مردم، یا لطیفهگویی فراوان، یا سختگیری فراوان بر خانواده و همسایه، یا باركشی از شخص معتبر هنگامی كه از روی بخل باشد و البته، اگر از روی فقر یا برای اقتدا به سلف كه از تكلف دوری میكردند، باشد به مروت آسیب نمیرساند و تشخیص بر اساس چیزی است كه مناسب حال شخص در اعمال و اخلاق باشد و نیز، محمل درستی بر آن آشكار باشد (و انسان در معرض اتهام قرار نگیرد). [2] چیزهای فراوانی را از امور منافی مروت برشمردهاند كه موجب از بین رفتن آن میشود، مانند غذا خوردن در راه، پا دراز كردن در مجالس عمومی (مبسوطو مدارك) پوشیدن لباس ویژه زنان برای مرد (مبسوط) غذا خوردن در بازار (فاضل در قواعد، فخر الاسلام، شهیدین، كركی، اردبیلی، خراسانی و مجلسی با كمی اختلاف در تقیید به غالب موارد، یا اكثر مناطق، یا برای غیر بازاریان، یا بدویان، و استثنای موارد غلبه تشنگی) غذا خوردن در ملأ عام (روض) كبوتر بازی (قواعد) پوشیدن فقیه لباس سربازی، یا سرباز لباس عالمان را، همواره یا به گونهای كه موجب تمسخر گردد، یا در مناطقی كه پوشیدن چنین لباسی عادی نیست (دروس، مسالك، ذخیره و بحار)، پوشیدن تاجر لباس حمالان و مانند آنها را به صورتی كه مسخره شود (مسالك و قواعد) اینكه فقیه قبا و عرقچین بپوشد و سر را درمیان عموم مردم برهنه كند در مواردی كه عادی نیست (ایضاح، روض، مسالك، روضهو مجمع الفائده)، بیان طنز و مسخرهآمیز یا زیاد شوخی كردن (دروس، تنقیح و روضه) برهنه كردن قسمتی از بدن كه در نماز پوشاندن آن مستحب است (دروس و مفاتیح) ادرار كردن در خیابان در هنگام رفت و آمد مردم (جامع المقاصد، روض، ذخیره و بحار) همواره یا درباره كسی كه موجب انحطاط شأن او است، كثرت حكایات خندهآور (مسالك، روضه، ذخیره و مجمع الفائده) بوسیدن كنیز و همسر در محضر دیگران یا نقل آنچه میان آنها در خلوت میگذرد (اكثر كتابهای نامبرده) سختگیری در امور كوچك به گونهای كه با حال او تناسب نداشته باشد (ذخیره) اینكه با خانواده و همسایهها و طرف معامله از معاشرت نیكو خارج شود (مسالكو مجمع الفائده) مثل سختگیری در غذای اندك، ... و مانند آن از كارهایی كه متناسب امثال او نیست ....1- ایضاح الفوائد، ج 4، ص 420.2. مسالك الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج 14، ص 169.تنظيم: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]