تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عالمان فرمانرواى بر شهرياران هستند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815082966




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پشت‌پرده تئوری بازرسی‌های نیابتی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح سه شنبه پشت‌پرده تئوری بازرسی‌های نیابتی روزنامه‌های صبح امرو زایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور وجهان پرداخته‌اند از جمله «تقارن الهام‌بخش»،«ریاض در تیررس صنعا»،«داعش و رؤیاهای عربی»،«امام یک تار موی کوخ‌نشینان را...»،«پشت‌پرده تئوری بازرسی‌های نیابتی»،«بازخوانی سیاست خارجی امام (ره)»،«شاخص‌هایی از سیره سیاسی امام خمینی (ره)»،«دولت زمینه‌ساز ظهور»،«بنزین و تورم»،«وقتی برادر بزرگ،پدرخوانده می شود!»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:ریاض در تیررس صنعا «ریاض در تیررس صنعا»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم سعدالله زارعی است که در آن می خوانید؛شلیک موشک های دست ساز «النجم الثاقب» به عمق 70 کیلومتری غرب عربستان و اخبار دیگری که از شلیک موشک های «زلزال» طی روزهای آینده حکایت می کنند، از یک تحول کیفی در جنگ تحمیلی و ظالمانه رژیم سعودی علیه مردم مظلوم یمن خبر می دهند. موشک نجم الثاقب در مقابل موشک هایی که از هواپیماهای جنگی پیشرفته سعودی شلیک می شوند، با اهمیت نیستند، ولی توان انصارالله در تولید انبوه آن و نیز امکان توسعه این صنعت در میان انصار می تواند تاثیر عمده ای بر امنیت رژیم سعودی داشته باشد و خاطره تجهیز حزب الله لبنان به انواع موشک ها در یک دوره کوتاه را در ذهن ها زنده می نماید. در این خصوص گفتنی هایی وجود دارد: 1- تا زمانی که «نجم الثاقب» شلیک شد، انصارالله مسئولیت اقدامات ضدسعودی در استان «جیزان» را به عهده نمی گرفت و واقع مطلب هم این بود که درگیری علیه مراکز نظامی آل سعود در جیزان توسط قبایل یمنی متحد انصارالله صورت می گرفت با این وصف شلیک این موشک ها که با پذیرش رسمی و رسانه ای آن از سوی جنبش انقلابی انصارالله صورت می گیرد، یک تحول در صحنه جنگ به حساب می آید چرا که تهاجم یک جانبه اینک با «دفاع متقابل» وضعیت جدیدی پیدا می کند. از این رو ارزش موشک های شلیک شده به «برد» یا میزان «قدرت تخریب» آن نیست. کما اینکه به غیر از موشک های نجم الثاقب، موشک های دیگری از انصارالله تا منطقه «خمیس مشیت»(Khamis Mashait) واقع در 120 کیلومتری شمال غرب یمن که به پایگاه هوایی ملک خالد نیز اصابت کردند، تاکید دیگری بر تغییر معادله در جنگ دارد. 2- دو روز پیش شبکه عربی «المیادین» اعلام کرد که انصارالله به زودی موشک «زلزال» خود را رونمایی می کند. زلزال در انواع 1، 2، 3 و 110 یک موشک ایرانی با برد کوتاه 150 تا برد متوسط 350 کیلومتر است. اگر این خبر المیادین، با توجه به حساسیتی که شبکه این چنینی برای اعتبار خود قایل است، درست باشد، به این معناست که انصارالله انواعی از موشک ها را در اختیار دارد و می تواند جهنمی را علیه آل سعود پدید آورد. طولانی شدن جنگ و متجاوز بودن آل سعود، به انصارالله این امکان را می دهد که بارانی از موشک های سهل الوصول خود را بر آل سعود نازل کند این در حالی است که اشراف انصار به کوه های مرتفع «مران» که تا بالای شهر توریستی طائف کشیده شده است، این امکان را در اختیار انصار قرار می دهد که پناهگاه های آل سعود را در معرض ویرانی قرار دهد. از سوی دیگر مسطح بودن زمین های عربستان در مناطق مرزی با یمن، امکان حرکت آسان نیروهای انصار که به سخت کوشی و استقامت مشهور می باشند، فراهم می کند. از آنجا که موشک نجم الثاقب از نوع موشک های سبک بوده و امکان حمل آن توسط نفر وجود دارد، انصارالله می تواند با نفوذ در عمق خاک عربستان به هر میزان که بخواهد بر دقت و برد این موشک بیفزاید. 3- دو روز پیش و همزمان با شلیک موشک های نجم به سمت مناطق سعودی و مورد حمله قرار گرفتن خمیس مشیت و پایگاه هوایی ملک خالد توسط موشک های انصارالله، فرمانده موشکی نیروی زمینی ارتش یمن اعلام کرد که این فرماندهی به موشک های «الحسین»- که اصالتا عراقی است- و موشک های «شهاب3»- که اصالتا ایرانی است - مجهز می باشد وی رژیم آل سعود را تهدید کرد که اگر تجاوزات ادامه یابد، این موشک ها، تمام مناطق عربستان- به جز مناطقی که در آن اماکن مقدس وجود دارند- را هدف قرار خواهند داد. این اظهارات از یک سو بیان می کنند که چنین سلاح هایی که برد آن از حدود 644 تا 2000 کیلومتر است، در اختیار یمنی هاست و از سوی دیگر از وجود اراده برای شلیک به سمت اهداف زمینی و دریایی سعودی خبر می دهند. این اظهارات که در زمان جنگ بیان شده است، نمی تواند بلوف باشد چرا که اگر تجاوز ادامه یابد ولی موشکی شلیک نشود، به موقعیت ارتشی که مدعی شده چنین توانی را در اختیار دارد، لطمه می زند و از یک سو او را در داخل بی اعتبار می کند و از سوی دیگر دشمن را به ادامه حمله تحریک می نماید. 4- یک نکته کلیدی در آزمایش و شلیک «نجم الثاقب» این است که در یک دوره زمانی کوتاه و در حین بمباران های وحشیانه هواپیماهای پیشرفته سعودی این اتفاق روی داده است. این موضوع به خودی خود می گوید همانگونه که حزب الله با تهدیدات و تهاجم رژیم صهیونیستی اینک به یک قدرت مهم نظامی در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل شده است، انصارالله نیز در حین جنگ و به واسطه محدودیت ها و محرومیت ها،خوداتکایی نظامی را آغاز کرده و به زودی و ظرف 2 تا 3 سال به یک قدرت بزرگ موشکی تبدیل می شود این موضوع آینده عربستان را تهدید می کند. کما اینکه آقای سیدحسن نصرالله چندی پیش و در هفته سوم جنگ در سخنرانی خود گفت «عربستان وانمود کرد که سرزمین آن توسط نیروهای انصار تهدید می شود و لذا ناچار به جنگ با انصار بوده است اما من می گویم اگر انصار تا پیش از جنگ صرفا تهدیدی خیالی علیه عربستان بود، هم اینک به یک تهدید واقعی تبدیل شده است». در واقع جنگ در یمن اگر چه نمی تواند کمکی به آل سعود کند اما می تواند بزرگترین موقعیت را نصیب انصارالله نماید. این همان حقیقتی است که سالها پیش از این، حضرت امام خمینی- قدس سره- به آن اشاره فرموده و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را برای جمهوری اسلامی «نعمت الهی» لقب دادند. عربستان ناخواسته، انصارالله و مردم یمن را وادار می نماید که چشم از دریافت کمک ها و حمایت ها بشویند و خود فکری برای نیازهای دفاعی خویش بنمایند. 5- تحولات کنونی در حوزه دفاعی و نظامی بیانگر آن است که «گفتگو» تا حد زیادی موضوعیت خود را از دست داده است. پیش از این گمانه زنی های زیادی از آغاز گفت وگوهای ملی به منظور رسیدن به حد متوسطی از خواسته های طرفین و تشکیل دولت وحدت ملی حکایت می کردند، اما اعلام عدم آمادگی عربستان و جناح آن برای شرکت در گفت وگوهای ژنو و تشدید اقدامات نظامی عربستان علیه مناطق شمالی یمن، این گمانه زنی را باطل کرد، کما اینکه انصارالله نیز هم اینک رغبتی به شرکت در گفت وگوهایی که سایه پلید سعودی به آن افکنده شده و خیانت کارانی که زمینه ساز و تأییدکننده تجاوز خارجی به کشور خود بودند، در یک طرف میز قرار گرفته و با استناد به توانایی نظامی آل سعود برای تجاوز به یمن درصدد بازسازی قدرت فروپاشیده خویش اند، ندارد. مذاکرات ژنو بدون شک برای انصارالله نیز دستاوردی به دنبال نخواهد داشت و با توجه به شرایط داخلی یمن، ضرورتی هم به برگزاری آن وجود ندارد. اما این موضوع به انصارالله یادآور می شود که برای تکمیل کابینه و اعلام رسمی آن نباید در انتظار تعیین تکلیف کنفرانس ژنو بنشیند. یمن اگر چه بعد از فرار منصور هادی و خالد سجاح با خلأ دولت مواجه نبوده و کابینه به طور غیر رسمی استمرار یافته است اما در عین حال دولت یمن به شکل محدود و در قاعده اداره «امور جاری» عمل کرده و مهم ترین مسئولیت آن اداره امور کشور در شرایط بحران بوده است. با توجه به چشم انداز مذاکرات ژنو و احتمال ادامه جنگ از سوی آل سعود، انصارالله باید به روند تکمیل کابینه و مشروعیت بخشی به آن سرعت بیشتری بدهد. تشکیل شورای انقلاب با حضور 5 عضو انصارالله 5 عضو تشکل های دیگر یمنی و 5 شخصیت متنفذ یمنی این امکان را در اختیار انصارالله قرار داده است تا از سوی ملت یمن، فرایند انتقال به سمت دولت دائمی را تعریف و برای آن به تبیین «نقشه راه» مبادرت ورزد. این نیاز امروز یمن است و از قضا می تواند تأثیر عمده ای بر دشمن بر جای بگذارد و او را از ادامه تجاوز پشیمان کند. روند حدود دو ماه گذشته به خوبی نشان می دهد که انصارالله مشکلی در داخل یمن ندارد. هم اینک انصارالله 18 استان یمن را در اختیار دارد و در این استانها با همکاری مردمی مواجه است، در این استانها که 95/37 درصد از جمعیت یمن را در خود جای داده و حداقل نیمی از آنان را شافعی ها تشکیل می دهند، شاهد هیچ نوع اعتراض مردمی علیه انصارالله نبوده ایم. این از مشروعیت بالای انصارالله حکایت دارد. خراسان:3 کارکرد منشور رهبری انقلاب 3« کارکرد منشور رهبری انقلاب»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم امیرحسین یزدان پناه است که در آن می خوانید؛پس از رحلت امام خمینی(ره) انقلاب چه مسیری را طی کرد؟ حضرت آیت ا... خامنه ای که از سوی مجلس خبرگان به رهبری انقلاب اسلامی انتخاب شده بودند چه شاخص ها و راهبردهایی برای راهبری کشتی تازه از توفان جنگ تحمیلی خلاص شده انقلاب داشتند؟ و... سوالاتی از این قبیل که سوال مهم تری را به ذهن متبادر می کند که امروز چقدر توانسته ایم به این شاخص ها و راهبردهای اساسی دست پیدا کنیم؟ البته که پاسخ این سوال ها نیاز به بررسی جامع شرایط کشور طی سال های گذشته و دستاوردهای قوای 3 گانه دارد و در نتیجه خروجی آن ممکن است چندین مجلد باشد. اما یک سوال مهم، و آن این که آیا برای سنجش داشته های کنونی انقلاب اسلامی که نتیجه تلاش های 11 دولت و 9 مجلس قانون گذاری و 5 دوره ریاست قوه قضاییه (شامل شورای عالی قضایی) است، ملاکی داریم؟ در این باره البته آرمان های انقلاب اسلامی و نیز سیره امام خمینی(ره) در طول 15 سال مبارزه و 10 سال رهبری نظام اسلامی می تواند شاخص های ارزیابی را به ما ارائه کند. شاخص هایی که حضرت آیت ا... خامنه ای، در همان نخستین ماه های زعامت انقلاب اسلامی، آن ها را مبتنی بر الگوی حکومت داری امام خمینی(ره)در پیامی مهم دسته بندی و با قلمی زیبا و خواندنی در 10 خرداد 1369 منتشر کرد. متنی که به نوعی می تواند «منشور رهبری انقلاب» و از منظری دیگر ملاکی برای ارزیابی داشته ها و نداشته های امروز باشد. حالا آن شاخص ها پیش روی ماست: «1- زنده نگه داشتن یاد، راه ودرس جاودانه امام خمینی(ره)، 2- پیگیری تحقق اسلام در زندگی مردم، 3- استقرارعدالت اجتماعی، 4- وحدت کلمه، 5- حفظ عزت و مواضع انقلابی نظام و ملت ایران در مناسبات بین المللی، 6- تکیه نظام اسلامی بر مردم و حاکمیت اراده، خواست و تشخیص آنان، 7- همکاری دولت، ملت و پیوند عاطفی و عقیدتی مردم با مسئولان کشور، 8- سازندگی و آبادانی کشور، 9- گسترش دانش، رشد علمی، آگاهی و معرفت عمومی، 10- روحانیت عامل اصلی حفظ معارف اسلامی و ایمان عمیق و صادقانه ملت ایران، 11-بزرگداشت وفاداران فداکار، 12- الگو بودن دوران 10 ساله حیات مبارک امام خمینی(ره) برای حیات جامعه انقلابی ما.» در نگاهی گذرا به این منشور 3 نکته می توان از آن برداشت کرد: الف- این راهبردها نشان دهنده این است که انقلاب اسلامی در مسیری که با هدف های عینی و مشخص تجهیز شده مسیر خود را پیموده و خواهد پیمود. از این رهگذر با نگاهی به این راهبردها می توان دورنمای انقلاب اسلامی را پیش بینی کرد. چه این که تحقق همه این راهبردهای 12 گانه بدون هیچ اغراقی ایران و نظام اسلامی را در زمره کشورهای پیشرفته قرار خواهد داد. آن هم براساس یک الگوی کاملا اسلامی و انقلابی که کاربردش در بسیاری از راهبردهای ذکر شده کاملا عیان شده است. ب- این منشور علاوه بر نقشه راه پیشرفت کشور، شاخصی مهم و کاربردی برای ارزیابی آن نیز هست. چه این که اکنون این راهبردها پیش روی ماست و با مقایسه شرایط کنونی و دستاورد قوای 3 گانه 25 سال اخیر با این راهبردها می توان نقاط ضعف و قوت را بهتر شناخت و برای راه هایی که نرفته ایم یا ضعیف تر رفته ایم برنامه ریزی کرد. مثلا در حوزه دانش و رشد علمی کشور، دولت ها توانسته اند موفق باشند و امروز ایران یکی از کشورهای بارشد علمی بالا در جهان است، اگر در منطقه ای پر از آتش تفرقه و جنگ، این ایران است که در آن دولت های گاه متضاد با تفکرات دولت قبلی به آرامی و بدون تنش روی کار می آیند این نتیجه همان «تکیه نظام اسلامی بر مردم و حاکمیت اراده مردم» است، یا اگر در حوزه سازندگی امروز زیرساخت های ایران اسلامی قابل مقایسه با 37 سال قبل نیست، یا اگر امروز ایران اسلامی با تأسی از سیره سیاسی امام ملجاء و پناه مظلومان دنیا از هر دین و مذهبی است، یا اگر امروز دین به زندگی مردم وارد شده و هیئات مذهبی در ایام مختلف از شب قدر گرفته تا دهه محرم و مراسم اعتکاف پذیرای میلیون ها جوان ایرانی است و هزاران دستاورد دیگر نتیجه همین راهبردهای تراز انقلاب اسلامی است. البته چشم بر نقاط ضعف هم نمی بندیم؛ بله! هنوز برای تحقق عدالت اجتماعی راه زیادی داریم، فاصله طبقاتی از 37 سال قبل تاکنون بهتر شده اما هنوز هم تعداد زیادی از اقشار جامعه نیازمند رسیدگی به وضعیت معیشتی شان هستند، هنوز تا تحقق جامع دین اسلام در زندگی مردم فاصله داریم؛ اما حتی همین نقاط ضعف را وقتی می توان به صورت عینی دید که با شاخص های از پیش تعیین شده مقایسه شود و واضح است که برای نقاط ضعف باید بیش از پیش در برنامه های پنج ساله توسعه و برنامه های سالانه توجه کرد. ج- نکته سوم که از همه مهم تر است این که رهبر انقلاب در نخستین ماه های حضور خود در این مقام سندی را مکتوب کرده اند که علی القاعده علاوه بر آنکه مانیفست یا منشور رهبری ایشان آن هم بر اساس راه و منش و سیره امام است، در آینده، مثلا امروز، می تواند ملاک ارزیابی راه های رفته و نرفته باشد. این اتفاق شگفت انگیز نشان دهنده این است که در جامعه مردم سالارایران، رهبر این جامعه که براساس قانون اساسی بالاترین مقام کشور است، هیچ نگرانی ازاین ندارد که در آغاز برعهده گرفتن این مسئولیت خطیر، شاخص هایی ارائه کند که بعدها همان شاخص ملاک ارزیابی ایشان باشد؛ و این مردم سالار ترین نوع حکومت است. جمهوری اسلامی:تقارن الهام بخش «تقارن الهام بخش»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛تقارن نیمه شعبان و سالگرد رحلت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه سال جاری، می تواند الهام بخش رسالتی باشد که همواره برعهده منتظران ظهور حضرت صاحب الامر والزمان است. کار بزرگی که امام خمینی با به ثمر رساندن انقلاب اسلامی انجام دادند، یک گام بلند در جهت زمینه سازی برای ظهور حجت خدا بود. درست در شرایطی که تفکر انحرافی پرهیز از هرگونه اقدام و قیام برای اصلاح امور مسلمین و تشکیل حکومت با هدف اجرای احکام الهی بشدت ترویج می شد و برای صواب و برحق جلوه دادن این مسیر ناصواب سرمایه گذاری های مادی و سیاسی و تبلیغاتی کلانی صورت می گرفت، امام خمینی با مطرح کردن ضرورت استقرار حاکمیت اسلام و به میدان آوردن فقه سیاسی، توده های مردم را علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی بسیج کردند و نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهادند. این واقعه بسیار مهم توانست مسیر تاریخ را تغییر دهد و حرکت ملت ها را به سوی آزادی از قید و بندهائی که در طول تاریخ مانع رشد آنها بود، جهت دهی کند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، فقط یک جابجائی حاکمیت نبود. این، یک تحول بزرگ فکری بود که به ملت ها آموخت می توانند با تکیه بر عزم و اراده خود و با تمسک به تعالیم دینی، بر بزرگترین قدرت های مادی غلبه کنند و راه را برای حاکمیت ارزش ها در سراسر جهان هموار نمایند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فرضیه پرسرو صدای لنین که می گفت «دین، افیون توده هاست» باطل شد، دیوار پولادین ماتریالیسم که حدود نیمی از جهان را تحت سیطره مکتب ضد فطرت مارکسیسم و سوسیالیسم در آورده بود ترک برداشت، بیهوده بودن شعارهای پرطمطراق سرمایه داری غرب به اثبات رسید، حنای ابرقدرت ها که می گفتند هر ملتی بخواهد حکومت را در کشور خود سرنگون کند باید به شرق متوسل شود یا غرب، رنگ باخت و سیاست ابتکاری و جذاب امام خمینی به عنوان یک سیاست راهبردی با شعار «نه شرقی، نه غربی» مطرح شد و راه خود را در میان ملت ها باز کرد. با تحقق این شعار راهبردی در ایران که با استقرار نظام جمهوری اسلامی به کمال رسید، ابرقدرت شرق فرو پاشید و ابرقدرت غرب دچار تزلزل شدید و دائمی شد. اکنون از جهان دو قطبی به معنای سابق خبری نیست و اگر چیزی به عنوان دو قطب مقابل همدیگر وجود دارد، تضاد میان اردوگاه سلطه طلب و اردوگاه ضد سلطه در سرتاسر جهان است. این، یعنی پیدایش جوش و خروشی برای ریشه کن ساختن حاکمیت ظلم و مستقر ساختن حاکمیت عدل. واقعیت اینست که امام خمینی توانست با نهضت بزرگ خود، «جهان را سقف بشکافد و طرحی نو در اندازد.» این، همان طرحی است که اگر ما میراث داران امام خمینی شایستگی این میراث داری را داشته باشیم باید آن را زمینه ای برای ظهور امام زمان علیه السلام قرار دهیم. این آرمان هنگامی محقق خواهد شد که در پایگاه نهضت جهانی اسلام، که ایران است، راه امام خمینی ادامه یابد و آرمان های انقلابی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بدون کم و کاست اجرائی شود. اگر تصور ما این باشد که دشمنان ملت ها در برابر نهضت بیداری ناشی از انقلاب اسلامی تحرکی از خود نشان نخواهند داد و در برابر قیام ملت ها ساکت و منفعل خواهند بود، این یک تصور کاملاً نادرست است. وجود گروه های تکفیری، شعله ور شدن جنگ های داخلی و جنگ های میان کشورهای اسلامی، که لشکرکشی جنایتکارانه عربستان سعودی به یمن یکی از نمونه های آنست، نشان می دهند که دشمن برای ناکام گذاشتن نهضت بیداری ملت ها بشدت فعال است. همین واقعیت باید ما را به فکر پیدا کردن راهی برای تضمین ادامه راه امام خمینی بیاندازد و کاری کنیم که افکار عمومی ایران و جهان به سوی آرمان های انقلابی امام جذب شود. تردیدی نیست که رسیدن به این هدف تنها درصورتی امکان پذیر است که سیره امام خمینی در سلوک با مردم، ساده زیستی، عدالت گستری، حمایت از محرومین، تحمل آراء مخالف، پرهیز از مصانعه، بی اعتنائی به مطامع دنیائی، میدان دادن به استعدادها، کوچک نشمردن اصول، عمده نکردن فروع، بزرگ شمردن بزرگان، حفظ حرمت ها و حریم ها، تاکید بر تهذیب نفوس، تکیه بر وحدت، اجتناب از تفرقه، احترام به آزادی افراد و تصلب در اجرای احکام دین بدون مسامحه به ویژه توسط مسئولان رعایت شود. دقت در سیره امام خمینی به روشنی نشان می دهد او یک منتظر واقعی ظهور امام زمان علیه السلام بود. انقلاب اسلامی ایران که امام خمینی آن را رهبری کرد و به پیروزی رساند نیز گامی بود که این پیرو راستین امام زمان علیه السلام برای فراهم ساختن زمینه ظهور آن حضرت برداشت. ایران را به همین جهت به درستی می توان کشور امام زمان دانست و برای اینکه کشور امام زمان بماند، باید آحاد مردم و مسئولان برای حاکمیت سیره امام خمینی که همان سیره اهل بیت علیهم السلام است تلاش کنند. رسالت:بازخوانی سیاست خارجی امام (ره) «بازخوانی سیاست خارجی امام (ره)»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛امروز قرار است وزیر محترم امور خارجه به مناسبت سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) در جمع ارباب جراید پیرامون سیاست خارجی حضرت امام سخن بگویند. به این بهانه خوب است مطالبی را یادآور شویم؛ فردا نیمه شعبان میلاد امام زمان (عج) است که امام در اشتیاق ظهور او می فرمود: انتظار فرج از نیمه خرداد کشم. این روزها به یاد قیام تاریخی 15 خرداد، ملت ایران نیم قرن مبارزه امام (ره) با استبداد و استکبار را گرامی می دارد. امام (ره) کار عظیم تاسیس مبارزه با طواغیت زمان را از 15 خرداد سال 1342 شروع کرد و در همین روز، این امر عظیم را پس از خود به مردی سپرد که مومنانه و صادقانه و امانتدارانه این راه پرخطر را ادامه داد. امام (ره) بنیانگذار نبردی بی امان با کفر و الحاد جهانی و استبداد داخلی در عصر ماست و به ملت ها آموخت دو دست خود را گره بزنند و یک مشت به استبداد داخلی و یک مشت به استکبار جهانی بکوبند و شرط رهایی و رسیدن به آزادی و کرامت انسانی، همین مسیر الهی است. امام (ره) پا جای پیامبران الهی گذاشت و اسلام را در عصر تباهی ناشی از سمومات فکری مدرنیسم، احیاء کرد و یک تنه به نبرد با کفر و الحاد و نفاق در جهان پرداخت. مبانی امام (ره) در سیاست خارجی و ترسیم خطوط کلی در این باره امر پنهانی نیست. آن را در لا به لای 22جلد آثار باقی مانده از او از آغاز نهضت اسلامی تا پایان عمر پربرکتش در "صحیفه امام (ره)" می توانیم بخوانیم. امام در وصیتنامه سیاسی الهی خود و نیز آخرین پیام ها در روزهای پایانی حیات خود شفاف و روشن، آن را بیان کرده است. امام (ره) آشتی ناپذیری خود را با استبداد جهانی بویژه آمریکای جهانخوار و زاده نامشروع آن یعنی رژیم صهیونیستی و نیز دیکتاتورهای وابسته او در منطقه بارها اعلام کرد. امام(ره) تا آخرین لحظات عمر خود اجازه نداد کسانی که می خواستند برای برقراری روابط با آمریکا دلالی کنند، جایی در کشور داشته باشند. او هدایای رئیس جمهور آمریکا را در حقه بازی که قرار بود مک فارلین عملی کند پس زد و با مواضع صریح خود تقریباً کنار آمدن ملت و دولت با آمریکایی ها را تعلیق به محال کرد. هم او بود که فرمود: "ما این حقیت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامی مان بارها اعلام نموده ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می گذارند، از آن باکی نداریم." (1) و نیز فرمود: "ما در صدد خشکاندن ریشه های فاسد صهیونیسم، سرمایه داری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتیم نظام هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم و نظام اسلام و رسول الله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم." (2) هم او بود که صریحاً فرمود: "ما با تمام وجود از گسترش باج خواهی و مصونیت کارگزاران آمریکایی حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد جلوگیری می کنیم و نخواهیم گذاشت از کعبه و حج ... صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم." (3) امام (ره) تکلیف ما را با ابرقدرت ها بویژه آمریکا مشخص فرموده، سیاست خارجی ما باید بر این ابتناء، ادبیات گفتگوی خود را با آمریکا تنظیم کند. تعامل با جهان متناسب با این گفتمان شکل بگیرد. امام (ره) در این باره با ما و دولت هایی که در جمهوری اسلامی سر کار می آیند حجت را تمام کرده و فرموده است: "راهی جز مبارزه نمانده است و باید با چنگ و دندان، ابرقدرت ها و خصوصا آمریکا را شکست و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب کرد؛ یا شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است." (4) امام(ره) هوشمندانه کارگزاران سیاست خارجی نظام را نصیحت کرده و یک معیار عقلایی برای دشمن شناسی در این باره داده که واقعا شنیدنی است. او فرمود: «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آمریکا و صهیونیست ها و... در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی ما را لکه دار کنند.» (5)
این محکمات در نگاه به دشمنان واقعی ایران و اسلام را نمی توان تفسیر به رأی کرد. خوشبختانه مقام معظم رهبری پس از قبول تصدی امامت امت در این خط مستقیم، نظام مقدس جمهوری اسلامی را هدایت فرمود و ذره ای از آن عدول نکرد. امام در تبری از قدرت های سلطه جو و مستکبر طی نیم قرن مبارزه با کفر و الحاد جهانی چیزی کم نگذاشته است. با سیری کوتاه در پیام ها و سخنرانی های امام (ره) به راحتی خطوط کلی این «تبری» روشن می شود. اما امام در سیاست خارجی خود تصویری از «تولی» هم به دست می دهد و می فرماید: «ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام می کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر، نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش های مبارزه علیه نظام های کفر و شرک آشنا می سازد.» (6) ای کاش امام (ره) امروز در میان ما بود تا ضرب شست حزب الله و حماس را در جنگ های 33 روزه، 22 روزه، 55 روزه و 8 روزه می دید. ای کاش امام (ره) در میان ما بود و حمایت دولت و ملت ایران در بیداری اسلامی و حمایت از مسلمانان را می دید. ای کاش امام (ره) سقوط دیکتاتوری های وابسته به آمریکا در منطقه را می دید و شاهد سلوک سیاسی خارجی نظام در همان مسیری که ترسیم فرموده، می بود. دولت امروز گرفتار پدیده مذاکرات هسته ای به عنوان پیچیده ترین راه دیپلماسی خارجی است. آهنگ دولت در مواجهه با آمریکا و تجمیع کفر جهانی در 1+5 اگر آهنگ امام (ره) در نگاه به استبداد جهانی نباشد به بیراهه می رود. خطوط قرمزی که رهبری در این باب معین فرمود، در حقیقت تفسیری ناب از همان خطوطی است که امام (ره) در سیاست خارجی مد نظر داشت. دولت در مقابله با بدعهدی آمریکایی ها باید فریاد خود را همراه با ملت بر سر آمریکا بکشد نه اینکه نامهربانانه بر کسانی فریاد کشد که به پیروی از امام (ره) تحت هیچ شرایطی نمی خواهند زیر بار تحمیل، تحقیر، تهدید و تحریم قدرت های زورگو بروند. دولت برای توفیق در مذاکرات نیاز به بازخوانی خط استکبارستیزی امام در سیاست خارجی دارد. باید به ابرقدرت ها تفهیم کرد تا آخرین قطره خون برای اعتلای کلمه الله ایستاده ایم. دولت در اعلام این موضع از طرف امام و امت نمایندگی دارد. ملت زیر بار «توافق به هر قیمت» نمی رود. ملت قیمت انقلاب و نظام را می داند و هزینه های آن را تاکنون پرداخته است. اینکه جهان را یک دهکده بدانیم و کدخدای این ده را آمریکا بخوانیم معلوم نیست چه نسبتی با مبانی امام (ره) در باب سیاست خارجی دارد. ما در هزاره سوم به سر می بریم نه عصر حجر! دنیا وسیع تر از آن است که آن را یک دهکده بدانیم. قدرت زورگویان جهانی کوچک تر از آن است که فکر می کنیم. یک نفر در 15 خرداد 42 در قم شهر قیام تصمیم گرفت پوزه ابرقدرت ها را به خاک بمالد، توانست این کار را عملی کند. او در حالی به جنگ قدرت ها رفت که بر زرادخانه های اتمی تکیه زده بودند، اما او حتی یک فشنگ هم نداشت. امروز فرزندان او دست روی ماشه موشک ها، بمب ها و تفنگ هایی دارند که یکی از 10 ارتش غیرهسته ای جهان است. آن روز ما با دست خالی به جنگ ابرقدرت ها رفتیم. امروز با دست پراز جمله حضور در دامنه قله های بزرگ علمی می خواهیم با دشمن رو به رو شویم. اگر سیاست خارجی امام (ره) را خوب درک کنیم، حاضر نخواهیم شد کوچک ترین لبخندی بر چهره ها در مذاکرات بنشیند. ما باید خشم و کینه انقلابی خود را حداقل به اندازه ای که دشمن در روند مذاکرات علیه ما اعمال می کند، در واکنش به بدعهدی ها نشان دهیم. خودشگفتی و خودرأیی در این کار بزرگ، سمّ است. تدبیر دولت باید با اعتنای جدی به منتقدین سیاست خارجی شکل گیرد. منتقدین چیزی جز رعایت خطوط قرمز امام (ره) و رهبری در سیاست خارجی نمی خواهند.
پی نوشت ها:
1و2و3- صحیفه امام جلد 21 صفحات 81 و 82
4- همان، صفحه 83
5- همان، صفحه 90
6- همان، صفحه 91 و92 قدس:داعش و رؤیاهای عربی «داعش و رؤیاهای عربی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم آرش خلیل خانه است که در آن می خوانید؛پیشروی های برق آسای داعش در عراق و سوریه طی هفته های اخیر، تسلط بر بخشهایی از شمال لیبی و البته برافراشته شدن پرچم این گروه در یمن، نشان می دهد که ... نه تنها راهبرد ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا (اگر بتوان این ائتلاف را دارای راهبرد دانست) ناکارآمد بوده است که باید گفت، تمامی تحلیلها و اخباری که درباره تضعیف این گروه تروریستی و همسانان آنها در سوریه در رسانه ها منتشر می شد نیز نادرست و غیر واقعی بوده اند. واقعیتهای میدانی نشان می دهد که داعش و دیگر گرو ه های تروریستی در سوریه و عراق نه تنها تضعیف نشده اند که از قدرت و توان نظامی به مراتب بیشتری هم برخوردار شده اند. علاوه بر این، تمرکز هدایت شده سیاسی، نظامی و البته تبلیغاتی و رسانه ای بر تحولات عراق برای منحرف کردن توجهات، شرایط را به سوی تقویت و بازسازی داعش در سوریه از یک سو و فراهم ساختن زمینه گسترش تحرکات و سازماندهی تشکیلات جدید آنها در نقاط دیگر از جمله در یمن، لیبی، مناطقی از لبنان و البته افغانستان و پاکستان، سوق داده است. بر این همه باید نشانه های تحرکات و نضج گرفتن تشکیلات و گروه های وابسته به داعش در آسیای میانه را هم در قالب گردانهای ماوراءالنهر داعش افزود، اتفاقی که در هفته های اخیر اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی را واداشت تا در تاجیکستان و پشت مرزهای افغانستان اقدام به برگزاری مانور مشترک ضد تروریسم برای مقابله احتمالی با تهدید ظهور داعش کنند. اما در افغانستان و پاکستان تهدیدها شکل جدی تری به خود گرفته است. نام داعش در هفته های اخیر بارها در حلقه های تروریستی فعال در افغانستان و پاکستان شنیده می شود. این نگرانی ها در مورد اوضاع افغانستان و پاکستان، به تهران هم سرایت کرده تا آنجا که گفته می شود، در هفته های اخیر هیأتی از طالبان به تهران آمدند تا درباره این بحران جدید رایزنی کنند. تهدید داعش، طالبان پاکستان یا حداقل طیفهای معتدلتر این گروه را به رایزنی های بین المللی گسترده تر هم واداشته تا آنجا که نمایندگان آنها را تا پکن هم راهی کرده است؛ هرچند اوضاع در افغانستان و پاکستان قدری پیچیده تر از کشورهای عربی است، زیرا از یک سو این کشورها پایگاه سنتی القاعده و طالبان به شمار می روند و از سوی دیگر ویژگی های قومی و سیاسی در این مناطق وضعیت را برای نفوذ داعش پیچیده و سخت می کند. حال پرسش اصلی این است که داعش چگونه ظرف این مدت کوتاه توانسته به چنین گستره ای از نفوذ و سازماندهی نیرو برسد و این بنیه را مدیریت و تأمین مالی و نظامی کند؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید دید که چه کسی یا کسانی از این وضعیت بهره می برند؟ یا هدف اصلی ایجاد این حلقه محاصره کیست؟ آمریکا و متحدانش که عربستان سعودی نیز به ظاهر در میان آنهاست، مدعی مبارزه با داعش در عراق هستند، اما ظاهراً هیچ کشوری بیش از این دو از سقوط حکومت در سوریه و عراق خشنود نخواهد شد و منفعت نخواهد کرد. ائتلاف آمریکایی در سوریه تنها از گروه های معارض و مسلح سوری ضد اسد در برابر داعش حمایت می کند و در عمل به نام مبارزه با داعش، مواضع ارتش سوریه را هدف قرار می دهد. در عراق نیز اقدامهای این ائتلاف علیه داعش تاکنون تقریباً هیچ نتیجه ای در بر نداشته، همچنان که به گفته سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، تصرف الرمادی در حالی صورت گرفت که پایگاه هوایی آمریکا در یکصد کیلومتری این شهر قرار داشت و آمریکایی ها تنها نظاره گر تصرف رمادی بودند. جالب آنکه جان آلن، نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در ائتلاف بین المللی برای مقابله با داعش با قیافه ای حق به جانب درباره این اتفاق این گونه اظهار نظر می کند که: اخیراً داعش موفقیتهایی به دست آورده و این موضوع قابل انکار نیست. چالش ما آن است که بفهمیم چه اتفاقاتی افتاده و اینکه چه نوع حمایتی از سوی ائتلاف برای جلوگیری از حادث شدن دوباره چنین اتفاقاتی باید انجام دهیم. این بازی مضحک «کی بود، کی بود» آمریکایی ها در حالی است که کمکهای تسلیحاتی و مالی کشورهایی چون ترکیه، عربستان و قطر که به ظاهر عضو ائتلاف ضد داعش هستند، زیر گوش آنها به سوریه و از آنجا به عراق منتقل می شود. افتضاح سیاسی و لو رفتن کامیونهای پر از سلاح دولت اردوغان برای داعش تنها نمونه کوچکی از این دو دوزه بازی است که نمایان شده است. ترکها تمام تلاش خود را برای مغلوبه کردن جنگ در سوریه و شکست اسد به کار گرفته اند و این امر برای اردوغان به موضوعی حیثیتی در فرآیند پان ترکیسم جدید با چاشنی عثمانی گرایی بدل شده است. اما عربستان، سودای بزرگتری در سر دارد. حاکمان جدید سعودی به دنبال تغییر نقشه منطقه هستند. تغییری که به تعبیر آنها هلال شیعی را محو کند و محور مقاومت را از هم بگسلد. این همه برای غلبه بر هژمونی روزافزون رقیبی به نام ایران است. به باور آنها، حتی اگر شکست داعش محقق نشود، متحدان ایران در منطقه از جمله حکومت سوریه، دولت شیعه عراق، حزب ا... در لبنان و حوثی های شیعه مذهب در یمن تضعیف خواهند شد، غافل از آنکه این پدیده شوم به شکل عجیبی ظرفیت آن را دارد که از کنترل خارج شده و مانند طاعونی خود آنها را هم مبتلا کند. از سوی دیگر سیر تحولات منطقه به سویی سوق داده شده که اکنون جمهوری اسلامی ایران تنها نقطه اتکای محور مقاومت برای مقابله با داعش است. در این شرایط تکمیل حلقه محاصره جمهوری اسلامی ایران توسط گروه های تروریستی وابسته به داعش، از پاکستان تا آسیای میانه و از سوریه تا یمن، بنیه ایران را صرف تدابیر دفاعی و مقابله با تهدیدهای روز افزون و حمایت از محور مقاومت خواهد کرد. بدیهی است آمریکایی ها و قدرتهای غربی هم چندان از این نتیجه ناراضی نخواهند بود. آنها بهره خود را از این شرایط خواهند برد، بویژه آنکه می دانند سرانجام، این مسیر به تضعیف و تجزیه شماری از کشورهای عرب متحد آمریکا، آن هم از جیب و به دست خودشان منتهی خواهد شد. سیاست روز:امام یک تار موی کوخ نشینان را... «امام یک تار موی کوخ نشینان را...»عنوان یادداشت روز روزنامه سیاست روز به قلم سیاوش کاویانی است که در آن می خوانید؛امام(ره) هنگامی که آمد به جایی رفت که اکنون با دلی آرام و قلبی مطمئن آرام گرفته است و روزی را در انتظار است تا موعود، خورشید پنهان در پس ابرها سربرآرد و عالمیان را از شر ظلم رهایی دهد. روح الله اما، همچون نیاکانش ساده زیستی را پیشه خود کرد، در خانه ای سکنی گزید که عاری از هر تجملی بود، به دور از هرچه بوی مرفهی می داد. رمز ماندگاری حضرت امام(ره) در بی تکلفی ایشان در برابر کوخ نشینان بود، کاخ نشینان هم او را احترام می گذاشتند. احترامی که از سر بی آلایشی و سادگی او را زیستن در این دنیا بود. اصلاً آمده بود تا کاخ نشینی را بر چیند و طومار مرفهان بی درد را در هم پیچید. امامی که یک موی کوخ نشینان و پا برهنگان را به کاخ نشینان و بندگان زر و زور تزویر نمی داد، این گونه بود. برادران، دوستان، دوستداران بت شکن قرن، امام (ره) را آنگونه که بود، به عاشقانش نشان دهیم. فخر امام و عزت ایشان، همان شهدایی هستند که به دور او در بهشت زهرا(س) حلقه زده اند. دلاوران بی آلایش، از همه تبار در میان آن یاران نازنین هست. روستایی و روستایی زاده گرفته تا همان پولداری که فخرش، عزتش، شوکتش، ثروتی است که اندوخته، اما فرزند همان مرفه، از همه آنها دل کند و رفت، تا به خمینی لبیک بگوید. لبیک گویان روح الله، هماره تاریخ، تا ظهور مهدی موعود خواهند بود. سخن کوتاه، قلم قاصر از وصف آن مرد مردستانی که هیبت و هیمنه دیوسیرتان و شیطان صفتان عالم را به لرزه درآورد و رو به ویرانی است. زیبایی و شکوه پدری مهربان، رهبری زبانزد، عارفی سالک، در منش و روش او بود و اکنون بارگاه او هم می باید، به دور از اشرافیت و تجمل باشد، نگذاریم اندیشه زیبای مردم عاشق او، ترک بردارد. حال که ساخت و سازهای مقبره ایشان، شده است، در توجیه آن لب به سخن نگشایید که، هم دل امام را می رنجاند و هم دوستدارانش را. در خانقه نگنجد اسرار عشق بازی
جام می مغانه هم با مغان توان زد
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد وطن امروز:پشت پرده تئوری بازرسی های نیابتی «پشت پرده تئوری بازرسی های نیابتی»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم مهدی محمدی است که در آن می خوانید؛ آقای حمید بعیدی نژاد، رئیس تیم کارشناسی مذاکره کننده ایران با گروه 1+5، دیروز یادداشتی بسیار مهم و بموقع در صفحه اینستاگرام خود نوشت. من قبل از هر چیز از این یادداشت صادقانه تشکر و همت آقای بعیدی نژاد برای دفاع از کارنامه خویش و دوستانش را ستایش می کنم. بعیدی نژاد در این یادداشت همه آنچه را که برای قضاوت درباره کارنامه تیم مذاکره کننده در موضوع بازرسی های ویژه و PMD، به آن نیاز داریم، تمام و کمال فراهم کرده است. یکم- بعیدی نژاد به صراحت تایید می کند توافق درباره دسترسی به مکان ها و افراد نظامی در ایران یک توافق فراپروتکلی و به تعبیر وی «در چارچوب یک ابتکار عمل ویژه» بوده است. تا همین جا، دیدگاه منتقدان که تاکید دارند آنچه توافق شده فراتر از پروتکل الحاقی است و باید آن را در چارچوب یک رژیم بازرسی ویژه که توافق ژنو آن را دسترسی های شفاف ساز و نظارت های افزایش یافته و تفاهم لوزان دسترسی های بیشتر از پروتکل و استقرار تجهیزات مدرن بازرسی در ایران می داند، تحلیل کرد، صددرصد تایید می شود. بنابراین حتی اگر فرض کنیم تمام توجیهات تیم مذاکره کننده درباره امکان رعایت ملاحظات امنیتی و حفاظتی حین اجرای پروتکل صحیح باشد – که مطلقا چنین نیست - آقای بعیدی نژاد اکنون آب پاکی را روی دست همه ما ریخته و می گوید دسترسی های تفاهم شده اساسا ربطی به پروتکل ندارد و در یک چارچوب ویژه تعریف می شود که قطعا هیچ ضابطه ای بر آن حاکم نیست جز میل و دلخواه آژانس و کارفرمای اصلی آن یعنی سرویس های اطلاعاتی غربی که پروژه PMD را ساخته اند. دوم- بعیدی نژاد تایید می کند تیم مذاکره کننده درباره اجرای پروتکل با 1+5 توافق اصولی کرده است اما هیچ کجا نمی گوید اگر سخن آقای عراقچی در مجلس را بپذیریم که «پروتکل در برگیرنده دسترسی به تاسیسات و افراد نظامی هم هست»، تیم مذاکره کننده چه تدابیری برای این موضوع اندیشیده است که اجرای پروتکل در ایران، منجر به تکرار تجربه سال های 82 تا 84 نشود و ملاحظات امنیتی ایران رعایت شود؟ به عبارت دیگر، از یک سو تیم مذاکره کننده ادعا می کند در زمینه اجرای پروتکل ماذون است، از سوی دیگر می گوید درون پروتکل بحث دسترسی های نظامی وجود دارد و از جانب سوم، ما اظهارات صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی را درباره منع هرگونه دسترسی نظامی در اختیار داریم. اینها چگونه با یکدیگر قابل جمع است؟ یک راه بیشتر وجود ندارد و آن هم این است که تیم مذاکره کننده به نحوی در یک توافق سیاسی، خطرات امنیتی پروتکل را منتفی کند و این دقیقا همان چیزی است که انجام نشده است. آیا هم اکنون مذاکره ای میان ایران و 1+5 با هدف گنجاندن یک سلسله قیدهای محدود کننده بر رفتار آژانس درون برجام در جریان است؟ می دانیم که چنین نیست و متن تفاهم لوزان هم چنین چیزی به ما نمی گوید. مثلا آیا تیم مذاکره کننده جایی این موضوع را قطعی کرده که در صورت انجام حتی یک عملیات خرابکارانه اطلاعاتی در ایران، کل برجام منتفی خواهد شد و ایران از توافق خارج می شود؟ همه اینها بدان معناست که این توافق اساسا بر اعتماد، نه فقط به کشورهای غربی و آژانس، بلکه بر اعتماد به سرویس های اطلاعاتی بنا شده است که همه هدف آنها آنگونه که خود گفته اند ریشه کن کردن کل ملت ایران است! سوم- بعیدی نژاد در پست های خود، توجیه بسیار سست دیگر اعضای تیم مذاکره کننده را تکرار می کند که می گویند چون ایران در تاسیسات نظامی خود فعالیت هسته ای ندارد، بنابراین نباید نگران دسترسی آژانس به این تاسیسات باشد! این نوع نگاه به مساله دسترسی و بازرسی - که جان برنن، مدیر سیا همین دیروز در گفت وگو با باب شیفر از سی بی اس آن را محکم ترین و مهم ترین بخش توافق خوانده - بسیار خام و خطرناک است. واقعا آیا آقای بعیدی نژاد تصور می کند سرویس های غربی نمی دانند در تاسیسات نظامی ایران فعالیت هسته ای انجام نمی شود؟ بدتر از آن، آیا دوستان نمی دانند وقتی آژانس به نیابت از این سرویس ها درخواست دسترسی به تاسیسات، مقام ها، دانشمندان، تجهیزات و اسناد نظامی ایران را می دهد، تنها چیزی که در پی آن نیست، یافتن فعالیت هسته ای مخفی در این تاسیسات است؟ آیا یک لحظه به مخیله دوستان خطور نمی کند که سرویس های غربی با بهانه قرار دادن موضوع هسته ای درصدد دسترسی به اطلاعات حساس دفاعی و امنیتی ایران هستند، همچنان که در تمام 10 سال گذشته بوده اند؟ آیا برای تیم مذاکره کننده مهم نیست که همکاران اطلاعاتی داعش که امروز پشت مرزهای ایران پا بر زمین می کوبد، به نهانخانه نظامی ایران راه پیدا کنند و سپس این نهانخانه را آماج حملات اطلاعاتی خود قرار بدهند که نتیجه آن ناامن شدن کل ایران در موقعیتی چنین خطیر خواهد بود؟ آیا واقعا لازم است ما به سربازان خط مقدم دیپلماسی کشورمان –که رئیس جمهور می گوید از جنگ نظامی دشوارتر است- یادآوری کنیم که موقعیتی که در آن قرار دارند یک موقعیت جنگی است و آن که روبه روی آنها ایستاده دشمن است؟ دنیایی که برخی دوستان در آن زندگی می کنند، دنیای رحل اقامت افکندن در هتل های 5 ستاره لوزان و صدا کردن اجنبی با نام کوچک است نه جهانی که در آن آرمیتا و علیرضا در حسرت واپسین نگاه مهربان پدر خویش مانده اند. توافق در این جهان سوررئال، طبیعی است که بهتر از امثال ژنو و لوزان هم از آب در نخواهد آمد. چهارم- آقای بعیدی نژاد 2 جا در یادداشت خود ادعا می کند 1+5 متعهد شده بود در صورت دریافت دسترسی های نظامی که مدنظر دارد، موضوع PMD بسته شده و پایان می یابد. این حقیقتا ادعای بزرگی است و من سخت امیدوارم که تیم مذاکره کننده بتواند این ادعا را ثابت کند. حداقل چیزی که لازم است تا بتوان این ادعا را جدی گرفت وجود یک مدالیته تفاهم شده میان ایران و آژانس است که آژانس در آن متعهد شده باشد به محض دریافت پاسخ سوالات و حصول دسترسی هایی که درخواست کرده، موضوع را برای همیشه خواهد بست و دیگر هرگز در این باره سوال یا درخواست جدیدی مطرح نخواهد کرد. آیا آژانس، یا 1+5 به نیابت از آژانس، چنین تعهدی ارائه کرده است؟ هیچ شاهدی که چنین چیزی را تایید کند وجود ندارد و از جمله گزارش های خصمانه آمانو علیه ایران، کوچک ترین تغییر لحنی را نسبت به گذشته نشان نمی دهد. سوال این است: آیا ارائه دسترسی هایی چنین خطیر به آژانس، آن هم در حالی که آژانس حتی از سپردن یک تعهد خشک و خالی درباره اتفاقی که قرار است در انتهای فرآیند برای PMD بیفتد، خودداری کرده، شرط خردمندی و نشان مهارت دیپلماتیک است یا اینکه باز هم همه چیز به اعتماد به یک قول مبهم آمریکایی در پس پرده بازمی گردد؟! جوان:شاخص هایی از سیره سیاسی امام خمینی (ره) «شاخص هایی از سیره سیاسی امام خمینی (ره)»عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم عباس حاجی نجاری است که در آن می خوانید؛قرن بیستم اگر چه با حوادث مهمی چون جنگ های اول و دوم جهانی و انقلاب اکتبر در شوروی سابق همراه بود، اما وقوع انقلاب اسلامی ایران در ربع چهارم این قرن نه تنها تحولات قرن بیستم بلکه روند های قرون گذشته و آینده بشر را تحت الشعاع خود قرار داده است. تشکیل نظامی مبتنی بر ارزش های دینی در بهمن 57 در حالی صورت گرفت که بیش از 500 سال در غرب و شرق عالم تلاش اصلی براین معطوف شده بود که دین از زندگی اجتماعی انسان کنار گذاشته شده یا حتی با برچسب « افیون بودن برای توده ها » به موزه تاریخ سپرده شود. اما امام خمینی (ره) با انقلاب الهی خود آن چرخه را باطل و به روند احیای ارزش های دینی در جهان معاصر تبدیل کرد. حضرت امام در زمینه چرایی آمیختگی دین با سیاست و ضرورت تشکیل حکومت می فرمایند: «اسلام مکتبی است که بر خلاف مکتب های غیر توحیدی، در تمام شئون فردی، اجتماعی، مادی، معنوی، فرهنگی، سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت دارد و ازهیچ نکته ولو بسیار





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن