تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 13 مرداد 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید ابزار دقیق

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809266305




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سرپل‌های داخلی درجنگ نیابتی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح یکشنبه سرپل‌های داخلی درجنگ نیابتی روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «اینجا منطقه جنگی است»،«ولادت دوباره ایران»،«راه را برای پیروزی‌ها هموار کنیم»،«سرپل‌های داخلی درجنگ نیابتی»،«داعش، موجودی پیچیده و ابزاری خطرناک»،«راهکار مواجهه با مخالفان دولت»،«سعودی‌ها به کجا می‌روند؟!»،«ممد خوب شد نیستی ببینی...»،«آزاد‌سازی؛ راهکار بلندمدت»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

جام جم:بیت المقدس، پیروزی اراده «بیت المقدس، پیروزی اراده»عنوان یادداشت روز روزنامه جام جم به قلم امیر امیر سرتیپ پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش است که در آن می خوانید؛حماسه آزادسازی خرمشهر یک واقعه تاریخی است که با نفس قدسی حضرت امام(ره) به دلاورمردانی از جنس صبر و استقامت در دوران دفاع مقدس دمیده شده است و فرزندان آن رهبر فرزانه به ندای قدسی ایشان لبیک گفتند و با تمام توان و قدرت خود، دشمن را از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران بیرون کردند. سوم خرداد روز ماندگاری است که در اذهان باقی خواهد ماند؛ روزی که رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی ایران در کنار دیگر نیروهای مسلح و نیروهای مردمی بسیج توانستند در قالب عملیات بزرگی با نام «بیت المقدس»، روز تاریخ سازی را در صحنه های دفاع مقدس خلق کنند. نقش و حضور یگان های ارتش جمهوری اسلامی ایران در خرمشهر قوت قلبی برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود. حضور یگان های نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، تکاوران نیروی دریایی و پشتیبانی آتش سنگین جنگنده های نیروی هوایی بیانگر رشادت هایی است که حماسه ای عظیم را رقم زده است البته بیان عظمت روز ملی مقاومت، ایثار و شهادت و عملیاتی که نماد اراده ملت بود، در چند سطر مقدور نیست. این روز در جایگاه خود بسیار بزرگ است که حماسه ای عظیم در آن خلق شده است. نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز همه ساله در این ایام با برگزاری سلسله رزمایش های بیت المقدس - که امسال به نام رزمایش بیت المقدس27 برگزار شده - ضمن ارتقای توان آمادگی رزمی و توانمندی های دفاعی کشور، یاد و خاطره شهدای گرانقدر عملیات غرورآفرین فتح خرمشهر را گرامی می دارد و این روز را به فرماندهی معزز کل قوا و مردم ولایت مدار نظام جمهوری اسلامی ایران تبریک و تهنیت عرض می کند. کیهان:اینجا منطقة جنگی است «اینجا منطقة جنگی است»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می خوانید؛آتش تعدی و جنگ در منطقه ما بعد از 14 سال همچنان شعله ور است. اگر دولت بوش سال های 2001 و 2003 شعله جنگ را در افغانستان و عراق برافروخت امروز دولت اوباما براساس تجارب آن دو جنگ، جنگ های نیابتی را در سوریه و عراق و یمن و در مرزهای ایران و لبنان گسترش داده است. چه فرقی می کند شیعه باشند یا سنی، عرب یا کرد، آنها که در روزگار انباشته از جاهلیت مدرن در عراق و سوریه و یمن به خاک و خون کشیده می شوند، به اسارت می روند و یا از خانه و کاشانه آواره می شوند. دیروز در افغانستان و عراق، آمریکایی ها رأساً شهروندان بی گناه را شبانه از اتاق خواب بیرون می کشیدند و در بازداشتگاه ها برهنه و تحقیر و شکنجه می کردند و امروز اوباش اجیر شده به نیابت از آنها، همین سبعیت های جاهلیت مدرن را به نمایش می گذارند. هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا مرداد سال گذشته با انتشار کتاب خاطرات خود عنوان کرد «من به 112 کشور سفر کرده بودم و با برخی از دوستان توافق حاصل شد تا به محض تأسیس داعش، این گروه به رسمیت شناخته شود اما ناگهان همه چیز فرو پاشید و با انقلاب مصر همه چیز تغییر کرد. توافق شده بود تا دولت اسلامی (داعش) در روز 5 ژوئیه 2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسیس آن بودیم تا به همراه اروپا هر چه سریع تر به رسمیت بشناسیم». امروز دولت اوباما چند برابر دولت بوش در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) جنایت می کند. در چنین اوضاع اسفباری، آرامش و امنیت و ثبات ایران بی نظیر است. به تعبیر گزارش تیر ماه 1393 فارین پالیسی «شاید واشنگتن نخواهد اعتراف کند اما ایران با ثبات ترین کشور خاورمیانه است. کارتر در سال 1979 و در دیدار با شاه در کاخ سعدآباد گفت ایران، جزیره ثبات در یکی از پرچالش ترین مناطق جهان است. مدتی بعد موج انقلاب اسلامی، ایران را فرا گرفت و پادشاهی پهلوی سرنگون شد. کارتر به خاطر پیش بینی خود مورد تمسخر قرار گرفت اما او اشتباه نکرده بود بلکه تنها چند دهه جلوتر از زمان خود بود(!) ایران، امروز در قلب منطقه ای آشوب زده، جزیره ثبات است». می شد وضعیت رنج بار کوبانی و تکریت و رمادی و ادلب و تدمر و تعز و صنعا و مأرب برای مردم ما نیز اتفاق بیفتد چنان که شبیه آن 35 سال پیش برای سوسنگرد و هویزه و دهلران و خرمشهر ما اتفاق افتاد. در آن روزگار، دل آرامی - بخوانید خوش خیالی یا خیانت- امثال بنی صدر خون به دل ملت ما کرد و آن جنایت ها رقم خورد. دشمن بی سر و پا، طمع کرده و تاخته بود و مگر انکار او می توانست علاج درد باشد؟ مگر مذمت مقاومت و طفره از هماوردی و سینه سپر کردن در برابر متجاوز می توانست نسخه نجات بخش باشد؟! محاصره آبادان شکست و خرمشهر آزاد شد چون مردمان آزاده از سرور آزادگان آموخته بودند می توان از گردنه مشکلات و چالش های صعب، به پشتوانه روحیه مجاهدت و شهادت طلبی با موفقیت عبور کرد. «صبراً یا بنی الکرام فما الموت الا قنطرهًْ... صبور باشید ای فرزندان کرامت که شهادت نیست مگر پلی که شما را از ناگواری و آسیب و زیان به وسعت بهشت و نعمت های دایمی عبور می دهد». اگر واقعیت ها از تعدی ، منطق نشناسی، گستاخی و تهاجم دشمن و میل او به ایجاد بی ثباتی و ناامنی در مرزهای ما خبر می دهد، لاجرم باید در تراز این واقعیت مهیا بود و با عزم و بصیرت برای این مصاف آماده شد. اگر ملتی می خواهد دشمنان او ناگهان بر سرش نتازند و مجال واکنش را از او نگیرند، لاجرم باید با نگاهی ژرف اندیش و با اراده ای استوار زیست کند. نمی شود دشمن، آرایش تعدی و تخاصم داشته باشد- چنان که تاریخ سده اخیر به ویژه 70 سال گذشته - شهادت می دهد و شما گارد آشتی و انفعال و ضعف و صلح طلبی اختیار کنید. چنین گارد اشتباهی فقط دشمن را گستاخ تر می کند و در آتش طمع او بیشتر می دمد. بله اگر دشمن گارد صلح اختیار می کرد و رفتار او هم گفتار و ادعایش را تأیید می کرد، در چنین شرایطی صلح ترجیح داشت اما مجنون وار، شیفته- لیلی که نه- دشمن زشت منظر و زشت کردار شدن، خودفریبی است. نمی شود دشمن حتی خرید با واسطه هواپیمای مسافربری را در بحبوحه مذاکره برای توافق تحریم کند و بگوید این هواپیماها را در صورت پرواز مصادره خواهد کرد و شما امید مسالمت و آشتی و توافق و پایبندی او به تعهدات داشته باشید یا خیال کنید دل دشمن با شما نرم می شود. چه فرقی می کند دولت دهم باشد یا یازدهم، عمرو باشد یا زید؛ وقتی دشمن علناً اعلام جنگ اقتصادی می کند، غصه دار است که واردات کالاهای لوکس تجملی مهار نشود و مثلاً اعلام شود ایران بزرگ ترین وارد کننده پورشه در منطقه است! رنج آور است که هم در دولت سابق و هم در دولت فعلی از دشواری های اقتصادی تحمیلی و محدودیت های موجود بارها سخن به میان آمد و حتی به غلط وضعیت ما را با وضعیت شعب ابیطالب مقایسه کردند، اما آن چنان که باید جهاد اقتصادی، اقتصاد مقاومتی، مدیریت منابع و مبارزه با تروریست های اقتصادی (بازوهای جنگ نیابتی دشمن) را جدی نگرفتند. نزاع های حیدری- نعمتی در عرصه سیاست و انتخابات و راه رفتن روی اعصاب مردم و فرافکنی و متهم کردن رقیبان، تا دلتان بخواهد در طول سالیان برقرار بوده اما عزم و اراده جهادی به این معنا که دشمن و دشمنی دشمن را ببینیم و برای خباثت های او چاره جویی کنیم، به همان اندازه رونق نداشته است. البته بی انصافی است اگر نگوییم که در بحبوحه همین منازعات بی مایه و غفلت آفرین، کم نبوده اند گمنامان نام آور و پارسایی- از امثال مجید شهریاری و مصطفی احمدی روشن و حسن طهرانی مقدم و کاظمی آشتیانی و حاج عبدالله والی گرفته تا قاسم سلیمانی و رزمندگان گمنام - که برای دفاع از حریم دیانت و انسانیت، مروت پیشه کردند و از خود گذشتگی نشان دادند. حقیقت این است که حتی اگر جنگی در میان نبود و امنیت برقرار بود، باز هم رفاه زدگی و عیش طلبی و خوش باشی و غفلت زدگی اسباب عقب ماندگی و خسران ما بود. اراده های والا برای پیشرفت و عزت و خوشبختی، با شکم بارگی و هیجان بارگی و تعیّش و خوش باشی قابل تحقق نیست. این تعبیر شریف از امیرمؤمنان علیه السلام است که در فراخوان یاران خویش به جهاد و مجاهدت فرمود «خداوند شکر را برعهده شما نهاده و امر خویش را به شما واگذاشته و در میدان محدود دنیا مهلتی به شما داده تا سبقت بگیرید. پس کمربندها را محکم کنید که؛ لاتجتمع عزیمهًْ و ولیمهًْ. عزم و اراده با سورچرانی و رفاه طلبی جمع نمی شود» (خطبه 241 نهج البلاغه). حضرت از جمله 2 بار سرزنش کردند که برخی اصحاب در برابر کید و نقشه دشمن، نقشه نمی کشند و در برابر هجوم و حمله او، نمی جنگند و هجوم نمی برند و فقط مسئولیت را متوجه هم می کنند و یکدیگر را خوار می سازند. حضرت یک بار در خطبه 27 فرمودند «به شما گفتم با دشمنان بجنگید پیش از آن که با شما بجنگند... به خدا سوگند با هیچ قومی در خانه اش نجنگیدند مگر آن که او را خوار ساختند اما؛ فتواکلتم و تخاذلتم. شما مسئولیت را به گردن یکدیگر انداختید و همدیگر را خوار ساختید تا غارتگران تاختند... یُغار علیکم ولا تُغیرون و تُغزون و لاتَغزون. به شما حمله و غارت می کنند و شما هجوم نمی برید. با شما می جنگند و شما نمی جنگید». بار دیگر در خطبه 34 می فرمایند «بد آتشی است آتشی که شما برای جنگ بیفروزید. تُکادون ولاتَکیدون و تَنتَقِصُ اطرافکم فلا تَمتَعِضون. لایُنام عنکم و انتم فی غفلهًٍْ ساهون. غُلِبَ والله المُتخاذِلون. برای شما نقشه می کشند و شما نقشه نمی کشید. از قلمرو اطراف شما می کاهند اما ناراحت و خشمگین نمی شوید. چشم از شما بر نمی دارند و نمی خوابند اما شما در غفلت غوطه ورید. به خدا سوگند خوار کنندگان یکدیگر، مغلوب شدند». نصرت قطعی ولایتخلف الهی در وحدت و الفت و بصیرت و عزم و اراده و مجاهدت است و نه در تواکل و تخاذل. اینکه رهبر معظم انقلاب شعار سرلوحه امسال- و همه سالها- را «همدلی» قرار دادند، ناظر به همین معناست. اینکه «دشمن می خواهد امنیت و ثبات بی نظیر کشور را از بین ببرد» و «جنگ های نیابتی را به مرزهای ما بکشاند» باید احساس مسئولیت و از خود گذشتگی و شجاعت و سلحشوری و نشاط و اراده و ایمان را در ما دو چندان کند. فرافکنی مسئولیت یا مجادله و جنجال و غوغاسالاری و انباشت فضای افکار عمومی از ابهام و اتهام به خیال برد و باخت انتخاباتی و به جبران برخی کم کاری ها، ارمغانی جز ایجاد حاشیه های مسموم و غفلت از واقعیت های خطیر منطقه به همراه نخواهد داشت. اگر به دنبال پاسداری از ثبات و امنیت و استقلال کشور هستیم، ناچاریم روحیه جهادی را در خود و در میان مردم تقویت کنیم و الفبای این اصلاح مسیر، درک تهدیدها و ضرورت ها و از خودگذشتگی و همدلی مبتنی بر آن است. یعنی اینکه باید به جای هوای مسموم سیاست ورزی بر مبنای «غضب و شهوت» و «حب و بغض های ناحق»، به ایثار و مروت و مجاهدت و الفت و وحدت و اخوت میدان نقش آفرینی و گره گشایی داد. سیاست و مدیریت باید به این ریل در تراز سیاست گذاری های کلان امام و رهبری بازگردد، تا پیروزی ها و موفقیت های بزرگ در دسترس قرارگیرد. گفتمان جاهلیت جدید سنگ بنای حرکت خویش را بر ارعاب و تهدید و تعدی قرار داده است. به تعبیر مقتدای حکیم انقلاب «گفتمان جاهلیت گفتمانی ظالمانه، زورگویانه، متکبرانه و خودخواهانه است... در مقابل گفتمان اسلامی که طرفدار عدالت، آزادی بشر و از بین رفتن ریشه های استثمار و استعمار و نابودی نظام است... امکان آشتی و نزدیکی این دو گفتمان به یکدیگر هیچ گاه وجود نخواهد داشت زیرا یک گفتمان قائل به ظلم و ستیزه گری با ملت هاست در حالی که گفتمان دیگر، قائل به حمایت از مظلومان و مقابله با ظالمان است». حربه شیطان، ارعاب است اما این حربه فقط دوستان شیطان را می ترساند «انما ذلکم الشیطان یُخوّف اولیائه فلا تخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین». اگر ترسی از شیاطین به دل راه پیدا کرد و ما را دچار خطای محاسبه کرد، باید نگران باشیم که مرز ما با دشمن به هم خورده است. فقط دوست شدگان با شیطان از او می ترسند. حساب خیانت پیشگان و مأموران دشمن جداست و آنها را نمی توان از خواب زدگی بیدار کرد اما با همه آنها که دل در گرو اسلام و عزت کشور دارند می توان این جملات شیخ فضل الله نوری(ره) را بازگو کرد که «اختلاف میان ما و لامذهب هاست که منکر اسلامیت و دین حنیف اند... آنچه خیلی لازم است برادران بدانند و از اشتباه کاری خصم بی مروت بی دین تحرّز نمایند این است که چنین ارائه می دهند که علما دو فرقه شده اند و با هم حرف دینی دارند و با این اشتباه کاری، عوام بیچاره را فریب می دهند... افسوس که این اشتباه را با هر زبانی و به هر بیانی بخواهیم دفع شود، خصم بی انصاف نمی گذارد». سرپل ها و مأموران نیابتی دشمن بعد از یک قرن همچنان مأمور جابه جا کردن تابلوها و دادن آدرس های اشتباه و سوزاندن ریشه های همدلی هستند. ابتدا باید ریشه آنها را سوزاند. خراسان:ولادت دوباره ایران «ولادت دوباره ایران»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛تصرف خرمشهر و جداسازی خوزستان از ایران تنها بخشی از آرزوها و اهداف صدام و اربابان و حمایت کنندگانش بود که البته به لطف پروردگار و دلاورمردی های رزمندگان، این پیروان راستین اسلام ناب محمدی، صدام جنایتکار این آرزوی باطل را در حضیض ذلت به گور برد، آنچه صدام آن دیکتاتور جنایت پیشه خائن به اسلام و مسلمین با چراغ سبز حامیان غربی، منطقه ای و عربی خود در سر پرورانده بود، فتح ایران و گرفتن جشن پیروزی در تهران، تجزیه و تکه تکه کردن ایران تازه انقلاب کرده بود، صدام و ارتش بعث برای رسیدن به این آرزوهای کذایی با استفاده از چندین لشکر مکانیزه و مجهز به پیشرفته ترین سلاح های روز که آمریکا، شوروی سابق و برخی از کشورهای غربی در اختیارش گذاشته بودند در کنار بهره گرفتن از حمایت های سیاسی و مالی بی دریغ بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه ای ، با حمله ای همه جانبه و برق آسا و البته با استفاده از غفلت و بلکه خیانت بنی صدر، ابتدا با درهم شکستن مقاومت جانانه 35 روزه «جهان آرا» های دلاور، خرمشهر این عروس شهرهای ایران را با ارتکاب انواع جنایت های جنگی به تصرف درآورد و بلافاصله قصد جداکردن خوزستان از ایران و تجزیه کشورمان را داشت دشمنان با پیشاهنگی صدام می خواستند آنچه از ایران این کشور بزرگ و دیرپای باقی می ماند تنها «چند پاره ای» ضعیف و ذلیل شده باشد که نه عزتی و نه استقلالی و نه تاثیری در منطقه و جهان و نه حتی موجودیتی واقعی و قابل توجه داشته باشد به همین دلیل جنگ صدام و حامیانش علیه ایران نه صرفا برای سقوط نظام اسلامی و جداکردن چند استان مهم از ایران و حتی تجزیه آن طراحی نشده بود بلکه آنها همه این اهداف را تحت هدف کلی استحاله کشور و ملت بزرگ و متمدن ایران با آن پشتوانه 7 هزار ساله تاریخی و فرهنگی و در هم شکستن اراده ملت بزرگ این سامان و به ذلت و اضمحلال کشاندن آن و خلاصه «مرگ ایران» دنبال می کردند و از این رو برای رسیدن به این هدف از ارتکاب هیچ جنایتی در حق ملت ایران کوتاهی نکردند آنها به خاطر برخورداری از حمایت های تسلیحاتی غربی و دلارهای نفتی عربی آنقدر سلاح و تجهیزات داشتند که برای نشانه گیری رزمندگان ما در برخی موارد به جای استفاده از اسلحه «ژ 3» و مانند آن با دو لول های ضدهوایی، پیکر پاک و سینه های ستبر رزمندگان ما را آماج گلوله های خود قرار می دادند، آنقدر مین در اختیار آنها گذاشته بودند که براساس آمار جهانی، به خاطر کاشته شدن چند میلیون مین ضد تانک و ضد نفر در مناطق مرزی کشورمان توسط صدامیان که هنوز پس از گذشت حدود سه دهه از جنگ، این مین ها از هم وطنانمان قربانی می گیرد ایران به عنوان دومین کشور جهان از نظر مین های کاشته شده در آن شناخته می شود، آرزومندان فروپاشی و پایان «حیات ایران» در کنار آن حمایت های بی حد و حصر تجهیزاتی ، سیاسی و مالی از صدام از حدود 48 کشور جهان خصوصا از کشورهای عربی چند هزار مزدور برای حضور در جبهه های جنگ علیه کشورمان اجیر کردند. صدام و حامیانش برای تحقق اهدافشان به هر جنایتی دست زدند از تحویل بمب های شیمیایی به صدام تا تحریک اعراب برای مقابله با ایران و تا انجام تبلیغات و فعالیت های گسترده برای دامن زدن به «ایران هراسی» و تبدیل آن به «ایران ستیزی» و تا حمایت های آشکار و پنهان از مدرسه های وهابی تکفیری پرور و تشویق گردانندگان این «مدارس ضرار و قتال» به صدور فتوای قتل و کشتار ایرانیان و دیگر مسلمانان غیرهم کیش خودشان و هزاران جنایت دیگر که برخی از آنها تازه حالا پس از گذشت حدود 26 سال از پایان جنگ تحمیلی، از برخی جنایت های دست پرورده های آمریکا، رژیم صهیونیستی و صدام مدارس تکفیری پرور مورد حمایت جدی وهابیت آل سعود پرده برداشته می شود از جمله این که همین چهارشنبه هفته گذشته 30 اردیبهشت این خبر جانسوز و تکان دهنده از قول سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در خبرگزاری ها منتشر شد که در جریان تفحص های اخیر و بازگرداندن پیکرهای مطهر 270 شهید از مناطق جنگی، پیکر 175 رزمنده غواص و فرزند دلاور ایران عزیزمان با دست های بسته و بدون جراحت در منطقه عملیات کربلای 4 کشف شده که این واقعیت استخوان گداز و جانفرسا از وقوع جنایتی بس هولناک و فاجعه بار و باور نکردنی مانند جنایت هایی که اکنون هم فکران وهم کیشان داعشی صدامیان مرتکب می شوند حکایت می کند. گرچه مردم بزرگ این سامان پیش از این ها نیز ماجراهای تلخی مانند کشف گورهای دسته جمعی رزمندگانشان را در طلائیه و جاهای دیگر شنیده بودند همچنین این مردم شهید داده، صبور، غیور، بزرگوار ، مقاوم و استوار مطالبی نیز درباره عبور دادن بی رحمانه تانک های بعثی ها از روی پیکرهای فرزندان دلاورشان همچون حسین علم الهدی و 60تن از یارانش را در جریان عملیات نصر که دی ماه سال 59 در هویزه به وقوع پیوست شنیده اند اما زنده به گور کردن فرزندان خود را با دست های بسته توسط مزدوران و دست پرورده های آمریکا و صدامیان متاثر از مدارس وهابی سعودی را نشنیده بودند. با همه این احوال ما به عنوان مسلمان براساس آیات صریح قرآن همان گونه که بر این باور قطعی که شهدای گرانقدر اسلام از جمله شهیدان والامقام 8 سال جنگ تحمیلی در محضر پروردگار کریمشان روزی خور هستند هیچ شکی نداریم، همچنین تردیدی نیز نداریم که همه جنایت کاران تاریخ از اسکندر، چنگیز، تیمور، هیتلر، لنین و استالین، گرفته تا سران رژیم صهیونیستی، صدام و حامیانشان و تمام جنایت کاران تاریخ در محضر عدل الهی به عقوبتی بس سخت و سهمگین و متناسب با جنایت هایشان دچار می شوند چرا که این جنایتکاران علاوه بر جنایت هایی که در زمان حیات ننگین و جنایت کارانه شان مرتکب شدند، موجب پایه گذاری یا ترویج افکار و رفتاری شدند که به بهانه هایی از جمله نژاد پرستی، برتری قومی، برتری نژادی، تکفیر و مباح دانستن و جایز شمردن ریختن خون دیگران شدند. نمونه بارز ترویج و دست زدن به این گونه جنایت ها در دو، سه دهه اخیر جنایت های صدامیان علیه ملت ایران است و نمونه مشخص چند سال اخیر و همین روزهایی که در آن زندگی می کنیم وقوع جنایت های هولناک و متعدد علیه مسلمانان و غیرمسلمانان توسط القاعده و داعشی های دست پرورده فرقه وهابیت هستند همه این ماجراها و جنایت ها گرچه بسیار تلخ و ناگوار و اسفبار است اما وقوع این جنایت ها در عراق و سوریه و یمن و ... و آنچه هنوز پس از سال ها از جنایت صدامیان پرده برمی دارد حالا بیش از گذشته برای جوانان و آنانی که به خاطر سن و سالشان یا هر دلیل دیگری توفیق درک سال های دفاع مقدس را نداشته اند روشن می کند که اولا صدامیان که آن جنایت ها را در حق ملت ایران مرتکب شدند چه نسبت و «برادر خواندگی» با تکفیریان و داعشیان داشتند و دارند و نکته مهم دیگر اینکه اگر آن جانفشانی ها و دلاورمردی های رزمندگان ارتش، بسیج، سپاه و ایستادگی ها و حمایت های مردمی نبود و درخت عزت، استقلال، مانایی، ماندگاری، تمامیت ارضی و «حیات ایران زمین» با خون بیش از 230هزار شهید گلگون کفن و ایثارگری حدود 500هزار جانباز و فداکاری هزاران رزمنده غیور این مرز و بوم آبیاری نمی شد اکنون نه تنها از آزادی خرمشهر عزیز و خوزستان و ... خبری نبود بلکه از عزت و استقلال و ایران یکپارچه و مقتدر و موثر در منطقه و جهان و ایرانی که الگوی ظلم ستیزی در جهان امروز است اثری نبود پس اگر سالروز آزادسازی خرمشهر که سرآغاز مبارک جلوگیری از تکه تکه شدن ایران و فروپاشی کشورمان بود را به عنوان سالروز ولادت دوباره ایران بدانیم و بخوانیم سخنی به گزاف نگفته ایم پس سالروز ولادت دوباره ایران عزیز تر از جانمان بر همه ایرانیان خصوصا خانواده معزز شهیدان، جانبازان سرافراز، رزمندگان و بر تاریخ و اعصار گذشته و حال و آینده ایران مبارک باد. چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد جمهوری اسلامی:راه را برای پیروزی ها هموار کنیم «راه را برای پیروزی ها هموار کنیم»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛هفته گذشته درحالی سالروز مبعث پیامبر بزرگ اسلام و ماه رجب که از ماه های حرام است را پشت سر گذاشتیم که جهان اسلام مالامال از رنج جنگ ها و درگیری ها بود و همچنان این برادرکشی ها ادامه دارد. پیامبر اسلام، پیامبر رحمت است و اولین شعار اجتماعی و اخلاقی دین اسلام، وحدت و برادری مسلمانان بود و هم اکنون نیز امت اسلامی به این شعار بیش از هر چیز دیگر نیاز دارد. با اینحال، برخلاف این نیاز حتمی و ضروری، کشورهای اسلامی با همدیگر در جنگ و جدال هستند و حتی در داخل کشورها به درگیری و جنگ داخلی مشغولند. این وضعیت، از یکطرف برخلاف تعالیم اسلام است و از طرف دیگر درست همان چیزی است که دشمنان اسلام و مسلمانان می خواهند. اگر اطلاعات و آمار دقیق از تعداد کشته شدگان، میزان تخریب ها، هزینه سلاح ها و ارزش امکانات تلف شده کشورهای اسلامی در 4 سال اخیر تهیه شود، مشخص خواهد شد که چه خسران بزرگی متوجه امت اسلامی در همین مدت کوتاه شده است. خسران بزرگ تر، بذر کینه و دشمنی عمیقی است که در این سال ها در جان مسلمانان نسبت به همدیگر کاشته شده و اکنون درحال آشکار شدن است. اتفاقی نیست که اوج تروریسم در کشورهای عراق و سوریه خودنمائی می کند و در همان حال، سران عربستان سعودی، که باید به خاطر مسئولیت تولیت حرم های الهی و نبوی بیشترین تلاش را برای برقراری صلح و آرامش در کشورهای مسلمان به عمل آورند، فقیرترین و مظلوم ترین ملت مسلمان یعنی مردم یمن را بمباران می کنند و هزاران نفر از زنان و کودکان و مردان غیرنظامی را به خاک و خون می کشند و مساجد، بیمارستان ها، مدارس و خانه های مردم را ویران می نمایند. این، فقط بخشی از رنج های امت اسلامی است. نفوذ تروریست های تکفیری در لیبی، افغانستان، پاکستان و کشورهای آفریقائی، بخش دیگری از رنجی است که اکنون ملت های مسلمان تحمل می کنند. وجود غده سرطانی صهیونیسم در قلب جهان اسلام، گرفتاری بزرگ دیگری است که مسلمانان با آن مواجهند. بی جهت نیست که همزمان با قدرت نمائی مردم فلسطین در برابر قلدری های رژیم صهیونیستی و درس بزرگی که در جنگ غزه به صهیونیست ها دادند، سرزمین هائی که خط مقدم جبهه مبارزه علیه رژیم صهیونیستی به حساب می آیند به جولانگاه تروریست ها تبدیل می شوند. اکنون 4 سال است که دولت سوریه با تروریست های تکفیری درحال جنگ است. از یکسال قبل، داعش به استان های شمال غرب عراق نفوذ کرده و این کشور تازه از چنگ استبداد داخلی و اشغال بیگانگان رها شده را گرفتار آشوب کرده است. این توطئه ها برای اینست که رژیم صهیونیستی فرصتی برای تقویت خود پیدا کند و در همان حال، قدرت نظامی مسلمانان نیز کاهش یابد و نیروهای زبده و امکانات کشورهای اسلامی از بین بروند. با تحلیل رفتن قدرت، امکانات و نیروهای کشورهای اسلامی و به ویژه بروز اختلاف میان ملت های مسلمان و پیدایش کینه میان آنها حتی میان مردم هر یک از این کشورها، این صهیونیست ها و حامیان آنها هستند که سود سرشاری نصیبشان می شود. رژیم صهیونیستی در امان می ماند، کارخانجات ساخت تجهیزات نظامی غرب سلاح هایشان را به فروش می رسانند و ثروت های کشورهای اسلامی به جیب دشمنانشان سرازیر می شود. از اینها مهم تر، مقابله ایست که غربی ها با بیداری ملت های مسلمان به عمل می آورند و با ایجاد جنگ ها و درگیری های داخلی در کشورهای اسلامی مانع رشد بیداری ها و انقلاب های ضداستبدادی و ضد استعماری می شوند. دولت های غربی با ایجاد این درگیری ها علاوه بر استمرار چپاول ثروت های مسلمانان، مهره های خود در کشورهای اسلامی را نیز تثبیت و تقویت می کنند. برای استعمارگران غربی، استمرار سلطه آنان بر کشورهای تحت سلطه شان مهم است و برای تامین این خواسته ها حاضرند به هر کاری دست بزنند و مرتکب هر جنایتی بشوند. آمریکا که در راس سلطه طلبان غربی است، در دهه های اخیر شکست های متعددی را در تامین اهداف شوم خود به ویژه در خاورمیانه متحمل شده است که یکی از آنها طرح خاورمیانه جدید با نقشه راه آمریکا بود. تحمل این قبیل شکست ها برای آمریکا و سایر قدرت های استعماری دشوار است کما اینکه مشاهده ضعف رژیم صهیونیستی نیز برای حامیان این رژیم بسیار گران تمام می شود. آنها برای جبران این ضربه ها که خورده اند، تقویت تروریسم و ایجاد اختلاف و درگیری در کشورهای اسلامی را طرح مناسبی می دانند. متاسفانه کشورهای اسلامی در خواب عمیقی فرو رفته اند و به جای آنکه به ندای وحدت اسلام و پیامبر وحدت آفرین آن لبیک بگویند و نقشه های شوم آمریکا و قدرت های سلطه طلب را نقش بر آب کنند، از طریق تفرقه و درگیری با همدیگر، به آنها کمک می کنند. وقت آن فرا رسیده است که نخبگان امت اسلامی با این توطئه ها مقابله کنند و راه را برای پیروزی های بزرگی که خدای قادر متعال در دل همین حوادث برای اسلام و مسلمین مقدر فرموده است هموار سازند. قدس:تأسی به سیدالساجدین(ع) راهی برای دوری از انحرافات زمان است «تأسی به سیدالساجدین(ع) راهی برای دوری از انحرافات زمان است»عنوان یادداشت روز روزنامه روزنامه قدس به قلم آیت الله جعفر سبحانی است که در آن می خوانید؛شعبان المعظم، اعیاد بسیاری در دل خود نهفته که یکی از آنها میلاد حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین(ع) است. این روز باید فرصتی برای مرور ارزشها، دیدگاه ها و راهبردهای ارزشمند چهارمین پیشوای شیعه باشد. تجلیل از شخصیتهای ارجمند دینی و ائمه هدی(ع) خوب است، اما حرکت در مسیر الهی آنان اولویتی است که باید با جدیت از سوی همه ما که پیروان این بزرگواران هستیم، دنبال شود. اما در شرایط حاضر تجلیل از امام سجاد(ع)؛ توجه ویژه به صحیفه ارزشمندی است که از آن وجود نازنین برای ما به یادگار مانده است، صحیفه ای که راه را برای رسیدن به رستگاری روشن کرده و ما را در مسیر مبارزه با ظلم و استبداد محکم می کند. در جهان امروز که جنگ طلبی و سلطه جویی و انحرافات گریبانگیر کشورهای جهان اسلام شده و رسانه های گوناگون، ایمان جوانان را نشانه گرفته و کیان خانواده ها را متزلزل کرده است، درمانی جز پناه بردن به قرآن و اهل بیت(ع) نداریم که سیدالساجدین(ع) در صحیفه ارزشمند و مبارکش، راه را برای رسیدن به مرتبه تمسک به کلام خدا و معصومین(ع) روشن کرده است. در این جهان تشنه حقیقت، تأسی به کلام شیوا و الهی سیدالساجدین، ما را از ورطه گمراهی نجات می دهد، پس بر ماست که این یادگار گرانسنگ که دریای بی کران همه معارف اسلامی و الهی است، با تمام وجود دریابیم که حقایق هستی در آن تجمیع شده است. صحیفه سجادیه همان طور که راه را بر تلاطم و نیرنگهای عصر امامت امام سجاد(ع) سد کرد، بی گمان در این دوران نیز تهاجم و نیرنگ گروه های تکفیری، الحادی و داعشی ها را نیز بر همه رسوا کرده و به امید خدا شر آنها را به خودشان بازخواهد گرداند. وطن امروز:سران فریب خورده عرب و افول آمریکا «سران فریب خورده عرب و افول آمریکا»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروزبه قلم محمد ایرانی است که در آن می خوانید؛ آیا امپراتوری آمریکا در حال افول است؟ این پرسشی است که بسیاری از تحلیلگران و اندیشمندان را در سراسر جهان به خود مشغول کرده و تمام تحلیل ها در قبال یک واقعیت از اشتراک نظر برخوردارند و آن، اینکه افول آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی مدت هاست آغاز شده و بازگشتی از این مسیر وجود ندارد. شکست های امپراتوری آمریکا در صفحات تاریخ نقش بسته است.
کدام امپراتوری را می توان یافت که شکستی نداشته باشد؟ دهه های 1960، 1970 و 1980 همگی یادآور شکست های متعدد آمریکاست. بسیاری بر این باورند شکستی که آمریکا در جنگ ویتنام در سال 1975 متحمل شد، نفرینی است که تا ابد ادامه خواهد یافت و همه شکست هایی که آمریکا طی دهه های اخیر مواجه شده، ریشه در این شکست دارد، چرا که تابوی آمریکا به عنوان یک قدرت شکست ناپذیر را فروریخت و دیگر این کشور هیمنه و شکوه گذشته خود را ندارد. با این حال با وجود آنکه همه ما می دانیم امپراتوری آمریکا در سطح جهانی چگونه عمل می کند، سران این کشور توجهی به نظریات واقع گرایانی چون «چالمر جانسون» یا «جان مرشایمر» نمی کنند که بر این باور بودند آمریکا باید پایگاه های خود را در سراسر جهان برچیده و صرفا زمانی در سطح جهانی اقدام کند که واقعا به عنوان یک کشور مورد تهدید واقع شده باشد. بسیاری از نظریه پردازان در آمریکا اینگونه استدلال می کنند که این عقب نشینی ضروری است، با این حال اگرچه برخی دیدگاه این افراد را ناشی از ضعف می دانند، کمتر موردی یافت می شود که یک کشور امپریالیستی بتواند بار دیگر خود را احیا کرده و به دوران طلایی اش بازگردد و در این میان شماری از تحلیلگرانی که به افول آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی اعتقاد دارند، اینگونه استدلال می کنند که تمام امپراتوری ها در نهایت دچار فروپاشی می شوند. اگرچه مخالفان این دیدگاه اینگونه ابراز عقیده می کنند که فروپاشی امپراتوری آمریکا در کوتاه مدت روی نخواهد داد، چرا که این کشور قدرت نرم خود را بر تمام جهان اعمال کرده و حتی قلب رقبای اقتصادی خود را نیز تحت کنترل دارد و قدرت سخت آن نیز همچنان بی رقیب به نظر می رسد و به این کشور توانایی اشغال کشورهایی را داده که آن ها را به عنوان دشمن خود می نگرد و قدرت ایدئولوژیک آن در اروپا و دیگر مناطق هنوز هم از کارآیی برخوردار است اما نشانه های بسیاری وجود دارد که سرمایه داری دیگر قطب جذاب و مقتدر همیشگی نیست. نگاهی به شکست های آمریکا در آمریکای جنوبی ـ که عمدتا سیاسی و ایدئولوژیک بوده تا اقتصادی ـ و زنجیره پیروزی های احزاب سیاسی چپ در ونزوئلا، برزیل، نیکاراگوئه، اکوادور و بولیوی از این واقعیت حکایت دارد که جایگزینی در درون سرمایه داری ظهور کرده است و در این رابطه نیز می توان به نمونه اروپایی این تحول اشاره کرد که طی آن احزاب رادیکال در این قاره ظهور کرده اند. اما نظام اقتصادی نولیبرال تحمیلی از سوی سرمایه داری جهانی به هیچ وجه اصلاحات سوسیال ـ دموکرات ها را تحمل نمی کند و کسانی که سرمایه داری جهانی را در سیطره خود دارند، صرفا با ساختار سیاسی ای موافقت می کنند که هیچ چالشی برای نظام سرمایه داری ایجاد نکند.
ارتقای تروریسم به جایگاه «تهدید» ـ که امروز معادل تهدید کمونیسم برای غرب است- استفاده خاص خود را برای کاپیتالیسم جهانی دارد. استفاده مکرر از واژه «تروریسم»، لوایحی که در پارلمان ها و کنگره برای خفه کردن مردم به منظور جلوگیری از ابراز عقیده تصویب می شود، تجویز عقاید به دانشگاهیان که چگونه درباره مسائل سخن بگویند، بهره گیری از امپراتوری رسانه ای برای پیشبرد اهداف نظام سرمایه داری و حتی توجیه بمباران و اشغال یک کشور، همگی نشانه های دردناک درباره عصری است که در آن به سر می بریم. هر آنچه دستگاه تبلیغاتی نظام سرمایه داری- که یاوری چون صهیونیسم جهانی را نیز در کنار خود می بیند ـ به خورد مردم جهان می دهد، به دنبال دستیابی به این امر است که نظام سرمایه داری را تنها نظام مقبول و مطبوع به تصویر کشد. اگر کسی این دیدگاه را نپذیرد و به دنبال روشنگری و آگاه سازی مردم درباره دروغ ها، نیرنگ ها و پوچ بودن «آرمانشهر»ی باشد که سرمایه داری جهانی برای مردم جهان به تصویر می کشد، با سرنوشتی دردناک روبه رو خواهد شد. بسیاری از رای دهندگان بویژه جوانان در قبال همه احزابی که به اسم ها و ایسم ها و گرایش های مختلف در اروپا مشغول فعالیت هستند؛ از چپ و راست، چپ متمایل به مرکز و راست متمایل به احزاب میانه یک احساس دارند و آن اینکه حضور در انتخابات هیچ تفاوت و تمایزی دستکم در راستای منافع جامعه ایجاد نمی کند بلکه شاهدیم راستگرایان افراطی جنگ افروزی می کنند، از اقدامات ریاضتی حمایت و از نظارت ها حتی بر زندگی شخصی مردم دفاع می کنند و آن را برای شکست دادن تروریسم ضروری می دانند بی آنکه حتی بپرسند چرا تروریسم روی می دهد! چه؛ اگر کسی این پرسش را مطرح کند، خود به عنوان تروریست مشمول انواع مجازات ها خواهد شد. چرا تروریست ها دست به جنایت می زنند؟
اساسا چه عاملی باعث شکل گیری تروریسم می شود؟ و پرسش هایی از این دست، بی معنی است و کمکی به حل مشکل نمی کند. اگر در راستای منافع قدرت ها نباشد، اگر کسی بپرسد سیاست های امپریالیستی آمریکا یا سیاست خارجی انگلیس و فرانسه تا چه میزان در شکل گیری تروریسم نقش داشته است، مورد حمله قرار می گیرد اما قطعا سازمان های جاسوسی و سرویس های امنیتی بهتر از هر کسی می دانند به چه دلیلی فردی بی منطق می شود و دست به اسلحه می برد یا با انفجار کمربند انفجاری شماری بیگناه را به خاک و خون می کشد و در اینجاست که برای سرپوش گذاشتن بر واقعیات، پای مذهب به میان می آید تا تروریست فردی مذهبی(عمدتا مسلمان) به تصویر کشیده شود که براساس عقاید مذهبی خود دست به انفجار و کشتار زده است. حال کدام مذهبی است که دستور به کشتار بیگناهان می دهد؟ صرفا مذهب ساخته شده از سوی سرویس های امنیتی و جاسوسی غربی است که دقیقا در راستای اهداف قدرت ها ایفای نقش می کند. عراق قبل از تجاوز سال 2003 آمریکا، بالاترین سطح تحصیل را در غرب آسیا داشت. در بغداد و موصل ـ که در حال حاضر جولانگاه تروریست های داعش است ـ کتابخانه هایی وجود دارد که قدمت آنها به قرن ها پیش بازمی گردد. قدمت کتابخانه موصل به قرن هشتم بازمی گردد و دستنوشته ای به زبان یونانی کهن در آن نگهداری می شد اما به لطف بمباران ها و غارتگری صورت گرفته، اکنون هزاران کتاب و نسخه خطی باارزش این کتابخانه ها نابود شده است. دنیای سعادتمندی که غرب و در راس آن آمریکا برای عراق به تصویر کشیده بود، جز بدبختی و تباهی برای مردم این کشور به دنبال نداشت و هنوز هم مردم ستمدیده عراق با تروریست هایی دست و پنجه نرم می کنند که مخلوق سرویس های امنیتی غربی تحت حمایت عربستان، رژیم صهیونیستی و شماری از کشورهای عربی هستند. هر آنچه در عراق روی داده است، نتیجه یک جنگ فاجعه بار است که نام آن را باید نسل کشی گذاشت. شمار کشته شدگان مورد مناقشه است، چرا که ائتلاف متجاوز به عراق نمی خواهد شمار دقیق تلفات غیرنظامیان در کشوری که اشغال کرده، روشن شود. اشغال عراق یکی از مخر ب ترین رویدادها در تاریخ مدرن جهان است. غرب نظام آموزشی و سلامت عراق را به نابودی کشید و بسیاری از اساتید دانشگاه ها به قتل رسیدند. حال که دولت شیعه هم می خواهد این کشور را بسازد، آمریکا و تروریست های دست سازش نمی گذارند. درباره افغانستان نیز همه می دانند چه هدفی در پس حمله به این کشور وجود داشت؛ هر علتی جز «مدرن» کردن این کشور جنگ زده که از سوی آمریکا و انگلیس در بوق و کرنا شده بود. افغانستان نه تنها «مدرن» نشده بلکه در ابتدایی ترین نیازهای انسانی نظیر بهداشت، سلامت و آموزش نیز دچار مشکل شده است. غرب هر جا پا گذاشته جز ویرانی و تباهی ارمغانی بر جای نگذاشته است. این دو جنگ، خیری برای هیچ کس جز غرب و رهبران غربی به دنبال نداشت که از همان ابتدا ایجاد شکاف بین جهان اسلام و جهان عرب را دنبال می کردند. هدف اصلی غرب، درگیر کردن مردم منطقه به مسائل خود بود و اکنون می بینیم اقدامات برخی کشورهای عربی نظیر عربستان در حمله به یمن دقیقا براساس طرحی است که طراحان غربی و در راس آنها آمریکایی ها، برای ایجاد شکاف و اختلاف بین اعراب و مسلمانان طرح ریزی کرده بودند و اکنون منطقه خاورمیانه بیش از آنکه درگیر اشغالگری ها و حضور متجاوزان باشد، درگیر اختلافات خونین بین خود است و تا زمانی که برخی رهبران فریب خورده منطقه، در چارچوب نقشه ها و سناریوهای غرب ایفای نقش کنند، جنگ ها و درگیری ها و برادرکشی ها ادامه خواهد یافت و جالب آنکه این رژیم غاصب صهیونیستی است که از اختلاف میان مسلمانان و اعراب بیشترین سود را برده و به جنایات خود در سرزمین های اشغالی ادامه می دهد؛ بی آنکه احساس ناامنی کند. حل مسائل غرب آسیا تنها زمانی امکانپذیر خواهد شد که رهبران منطقه به جای درگیر شدن با یکدیگر، اتحاد را سرلوحه قرار داده و زمینه حضور اشغالگران غربی را از بین ببرند. آمریکا دیگر قدرت گذشته نیست و این افول ناشی از بیدار شدن ملت هاست و اگر بیداری اسلامی که منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را درنوردیده بود، از سوی برخی سران فریب خورده عرب تحت بازی حساب شده غرب، از مسیر اصلی خود خارج نشده بود، اکنون شاهد حمله عربستان به یمن نبودیم و این همه بیگناه به خاک و خون کشیده نمی شدند. نسخه ای که آمریکا و متحدانش برای منطقه غرب آسیا می پیچند، جز تباهی و ویرانی ارمغانی به دنبال نخواهد داشت. ملت ها بیدار شده اند و با جنگ و خونریزی نیز نمی توان مانع آن شد. سیل جاری شده از خون جوانانی که در برابر اشغالگری های برخی دولت های عرب منطقه ایستاده اند، کاخ ظلم و جور را با خود خواهد برد؛ ان شاءالله. جوان:سرپل های داخلی درجنگ نیابتی «سرپل های داخلی درجنگ نیابتی»عنوان یادداشت روز روزنامه جوان به قلم عباس حاجی نجاری است که در آن می خوانید؛واژه جنگ نیابتی، از سال های میانی نیمه دوم قرن بیستم در فرهنگ علوم نظامی و استراتژیک کاربرد بیشتری پیداکرده است، چراکه در اوج رقابت دو ابرقدرت در دوران جنگ سرد، جنگ های نیابتی به میدانی جهت توسعه نفوذ هر یک از دو ابرقدرت تبدیل شده بود، زیرا درگیری مستقیم آنها با توجه به توان اتمی آنها می توانست جهان را به نابودی بکشاند. اما در میان جنگ های این دوران، جنگ عراق علیه ایران تنها جنگی بود که صدام به نیابت از هر دو ابرقدرت و با هدف مهار حرکت انقلاب اسلامی بر ایران اسلامی تحمیل کرد که به رغم انتظار و سرمایه گذاری آن دو ابرقدرت و همکاری 40 کشور دیگر، این جنگ خود به بستری برای صدور انقلاب اسلامی تبدیل شد. فروپاشی شوروی سابق و نبود قدرتی معارض در برابر امریکا و نگرانی از گسترش تفکر انقلاب اسلامی در سال های آغازین قرن بیست و یکم، حاکمان کاخ سفید را به طمع واداشت تا با قدرت نمایی و دخالت مستقیم زمینه سلطه کامل خود را بر جهان فراهم کنند که ماجرای یازدهم سپتامبر این بهانه را برای آنها ایجاد کرد و نهایتاً امریکایی ها با ورود مستقیم در دو جنگ افغانستان و عراق دوران جدیدی را به تجربه نشستند، البته ناگفته نماند که در همان دوران نیز ایران هدف اول رئیس جمهوری وقت امریکا بود چراکه او ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت معرفی کرده بود، اما هشدار صریح مقام معظم رهبری و آمادگی نیروهای مسلح ایران دشمن را از مواجهه مستقیم با ایران برحذر داشت و این در حالی بود که در همان ایام برخی از عناصر حاکم در قدرت در دولت و مجلس که در خود توان ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن را نمی دیدند، با توصیه رهبری به نوشیدن جام زهر (نامه 127 نماینده مجلس ششم به رهبری) تسلیم در برابر امریکا را به رهبری نظام و نیروهای مسلح و مردم توصیه می کردند. پس از شکست در جنگ افغانستان و عراق، امریکایی ها مجدداً به جنگ های نیابتی روی آوردند که البته این بار در این جنگ ها سرپنجه های انقلاب اسلامی هدف اصلی آن بود که در این میان می توان به جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان (جنگ 33 روزه) و پس از آن جنگ های سه گانه علیه مقاومت فلسطین (جنگ 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه) وحتی جنگ کنونی سعودی ها علیه مردم یمن اشاره کرد که آن جنگ ها نیز به رغم تصور امریکایی ها نه تنها به ظهور خاورمیانه بزرگ نینجامید که در نقطه مقابل تثبیت هر چه بیشتر گفتمان انقلاب اسلامی را در پی داشت. مجموعه این تحولات منطقه خاورمیانه را وارد مرحله جدیدی کرده است. مقام معظم رهبری در بیانات روز چهارشنبه 30/2/94 خود در دانشگاه امام حسین (ع) به امریکایی ها و عوامل منطقه ای شان هشدار می دهند که: بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همکاری برخی از مسئولان سفیه منطقه خلیج فارس – نه همه شان، بعضی- در صدد هستند که جنگ های نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همه پاسداران حریم امنیت ملی در سازمان های مختلف بیدارند و هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی ایران بسیار سخت خواهد بود. دلیل تمسک امریکا و پادوهای منطقه ای اش به این راهبرد در مواجهه با ایران را در چند نکته می توان یافت. 1- ناتوانی نظام سلطه از برخورد و مقابله مستقیم با ایران یکی از دلایل اصلی تمسک در جنگ نیابتی است. مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام در روز مبعث در این زمینه می فرمایند: امروز سیاست های خباثت آلود استکبار در نظام ما ایجاد جنگ های نیابتی است، برای منافع خودشان کشورهای منطقه را یا گروه هایی در داخل کشورها را تحریک کنند و وادار کنند که به جان هم بیفتند و آنها منافع خودشان را دنبال کنند، جیب کمپانی های اسلحه سازی را پر کنند، سیاست های اقتصادی اقتصاد نزدیک به ورشکستگی خودشان را ترمیم کنند؛ هدف آنها این است، ما باید بیدار باشیم. 2- نگرانی از گسترش تفکر انقلاب اسلامی و جلوگیری از فراگیر شدن موج دوم بیداری اسلامی، یکی دیگر از اهداف آنها در راه اندازی جنگ های نیابتی است که نمونه روشن آن جنگ سعودی ها علیه مردم مظلوم یمن است. از منظر آنان درگیرسازی ایران با برخی تحرکات نظامی و امنیتی می تواند ظرفیت جمهوری اسلامی را برای اثرگذاری بر فرآیندهای منطقه ای و به ویژه حمایت از سرپنجه های مقاومت کاهش داد. 3- ناتوانی از تحمیل شرایط در روند مذاکرات هسته ای یکی دیگر از دلایل تحریک کشورهای منطقه علیه ایران است، طرح موضوعاتی نظیر تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به توان اتمی، طرح ایجاد سپر دفاع موشکی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس که عمدتاً مبتنی بر تهدید نمایی ایران صورت می گیرد، براین سناریو متکی است. 4- برآورد غلط از محیط داخلی ایران نیز یکی دیگر از دلایل اتخاذ این سناریو توسط دشمنان نظام است. نگاه طیفی از فعالان سیاسی و مسئولان بر ضرورت رسیدن به توافق به هر قیمتی که آن قیمت می تواند نادیده انگاشتن دستاوردهای کنونی هسته ای و دفاعی کشور باشد و مبتنی بر آن هر توافقی را بر عدم توافق ترجیح می دهند، دشمنان را در ادامه فشارها و اتخاذ سناریوهای مبنی بر تهدید مصمم تر می کند. فراموش نکنیم که دستاوردهای ارزشمند دانشمندان ما در عرصه های علمی، دفاعی، هسته ای و... در اوج فشارها و تحریم ها به دست آمده و اگر ایستادگی رهبری، مردم ونیروهای مسلح نبود، تهدید دشمنان تاکنون عملی شده بود. مواضع منفعلانه، اعتماد به دشمن و تحقیر ظرفیت های درونی ونیرو های خط مقدم مواجهه با دشمن، زمینه ساز تحقق جنگ نیابتی دشمنان خواهد بود. حمایت:شواهد شکست جنگ نیابتی «شواهد شکست جنگ نیابتی»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است که در آن می خوانید؛آنچه که این روزها در منطقه با طراحی غرب در ح�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن