واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۳ خرداد ۱۳۹۴ (۷:۴۹ق.ظ)
حمايت: شواهد شکست جنگ نيابتي موج -
به گزارش خبرگزاري موج، «شواهد شکست جنگ نيابتي»عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است که در آن مي خوانيد؛
آنچه که اين روزها در منطقه با طراحي غرب در حال پيگيري است، کاهش توان جبهه مقاومت است. تجربه جنگ افغانستان و عراق که هزينه هنگفتي را بر روي دست آمريکا گذاشت، کافي بود تا درس عبرتي بگيرند و جنگ هاي طراحي شده نيابتي به علاوه هزينه هاي آن را بر گرده برخي کشورهاي بي خرد منطقه تحميل کنند. لذا براي زمينه سازي اين جنگ هاي نيابتي، از اهرم اقتصادي با استفاده از کاهش قيمت نفت که در دهه هاي اخير بي سابقه بوده است نيز کمک گرفتند. پيش از اين توطئه نفتي، حتي اگر در تاسيسات نفتي کشوري مانند اکوادور و نيجريه اتفاق کوچکي روي مي داد، سبب بالا رفتن قيمت نفت مي گرديد.
همچنين قيمت نفت به هنگام وقوع جنگ در ليبي که سهم يک و نيم ميليون بشکه در روز در سبد نفتي اوپک را دارا بود، حدود 40 دلار افزايش پيدا کرد، اما در حالي که منطقه ملتهب است، قيمت آن از بشکه اي 50 دلار تجاوز نکرده است. اگر به زمان کاهش بي سابقه قيمت نفت بازگرديم، در مي يابيم که هيچ دليل موجهي وراي آن وجود نداشت. عرضه و تقاضا به حالت گذشته و در شرايطي به نسبت متعادل در جريان بود و اين افت 50 درصدي با برهان اقتصادي همراه نبود.
بنابر اين، به نفت به عنوان ابزار سنجش سياست هاي غرب بايد نظر داشت و يکي از نشانه هاي طراحي جنگ نيابتي در اين منطقه، مواظبت بر ثابت نگه داشتن قيمت نفت در شرايط متشنج فعلي است. نشانه ديگر از هدف آنان براي فرسوده کردن توان جبهه مقاومت در منطقه، سخنان رئيس جمهور آمريکا و هم پيمانان ايالات متحده به هنگام تشکيل ائتلاف به اصطلاح ضدّداعش است که از «جنگ ده ها ساله» سخن به ميان آوردند. اين موارد علاوه بر موارد ذکر شده، نشانه هايي است که گوياي ناتواني آنان در رويارويي مستقيم با ايران است.
در تابستان دو سال پيش، زماني که آمريکا در آستانه حمله به سوريه بود، آسيب پذيري رژيم صهيونيستي و توانمندي حزب الله لبنان باعث شد تا ايالات متحده از انداختن «جرقه در انبار باروت» صرفنظر کند. در واقع آنان به اين نتيجه رسيدند که در برابر سدّ محکم مقاومت در منطقه نمي توانند از قلدرمآبي هاي گذشته سودببرند و بايد در دراز مدت با استفاده از عناصر تکفيري براي ايجاد تحرکات ايذايي و فرسايشي به اهداف خود دست يابند. زماني که ائتلاف ضدّداعش تشکيل گرديد، تحليل گران معتقد بودند که اين ائتلاف براي مقابله با تکفيري هاي داعش در منطقه نيست بلکه نوعي از «هماهنگي منطقه اي بين ارتش هاي منطقه براي اهداف آينده آمريکا است.» اين پيش بيني درست بود و مي بينيم که شباهت هاي زيادي بين ائتلاف ضدداعش و ائتلاف ضديمن وجود دارد؛ حال آنکه انقلابيون يمني با عقايد تکفيري مخالف هستند. زماني به دروغگويي آمريکا براي نابود کردن داعش پي مي بريم که فعاليت آنان در موصل عراق و رقّه سوريه منحصر و محدود بود و به راحتي مي توانستند آنها را در همان روزها و هفته هاي اول ريشه کن کنند.
اما چنين کاري به صلاح نبود زيرا بايد محملي براي حضور در قالب جنگ نيابتي، دست و پا مي کردند. اکنون آنان هدف بزرگ تري را در سر مي پرورانند. تمام متحدين ايران در سوريه، عراق و يمن مورد حمله قرار گرفته اند. تنها جايي که نتوانسته اند بدانجا رسوخ کند، ايران است و با اين استدلال که دوستان ايران در يمن سرگرم دفاع و در سوريه و عراق به شدت مشغول دفع حملات تکفيري ها هستند، به فکر واهي حمله به کشورمان افتاده اند. از نظر زماني هم بهترين فرصت براي پياده کردن اين نقشه شوم به وجود آمده است.
راهبرد هوشمندانه سياسي، مشاوره اي و تبليغاتي ما دفاع از متحدين کشورمان در عراق و سوريه و يمن بوده و هميشه امنيت آنان را امنيت خود به شمار آورده ايم. آنچه سرگرم پياده سازي آن در منطقه هستند، مبتني بر ائتلاف ضدّداعش است که پيشتر، صف بندي سياسي آن مشخص و معين گرديده بود. گرچه حضور کشورهايي مانند سودان و مغرب در ائتلاف ضدّ يمن را شاهديم، اما ماهيت آن همان ائتلافي است که از نيروهاي منطقه عليه منطقه بهره کشي مي کند. پياده نظام تبليغاتي اين اقدام پيش تر، با کمک هاي مالي حرام و فراوان عربستان سعودي به مناطق شرقي کشور ارسال شده است. دشمن در صدد بود در زمان خيزش طالبان در افغانستان، چنين حرکتي را صورت دهد اما نقشه آن تحقق پيدا نکرد.
گواه اين مدّعا، آتش پرحجم تبليغات روزنامه هاي منطقه است، به نحوي که در صورت چندي پيش حمله احتمالي، افکار عمومي، پشتيبان آن باشند. چندي پيش در ديدار ستاد پيشمرگان کرد با رهبر انقلاب، ايشان تاکيد کردند: «البته در ايران دشمن از تحريکات قوميتي در مورد کُردها نمي تواند استفاده کند، اما به دنبال برانگيختن آتش تعصبات مذهبي و اختلاف شيعه و سني عليه يکديگر هستند.» تاکيد معظم له بر تصميم برخي حاکمان سفيه منطقه براي کشاندن جنگ نيابتي به مرزهاي ما، با توجه به پيشينيه حساسيت مرزهاي مورد نظر ايشان است. منطقه اي که در سال هاي اخير بحران ساز بوده و ناآرامي هاي تلخي از آن ناحيه متوجه کشور شده است، مرزهاي شرقي کشور و شعله ور شدن اختلافات تفرقه افکنانه به بهانه حمايت از برادران اهل سنت در منطقه سيستان و بلوچستان است و احتمال مي رود برخي حاکمان نادان با استفاده از گروه هاي تندرو در پاکستان و افغانستان، از اين ناحيه در صدد شعله ور کردن آتش جنگ باشند و با توجه به آمادگي هاي فوق العاده نيروي دريايي سپاه و ارتش جمهوري اسلامي ايران، ورود دشمن از منطقه خليج فارس يا مرزهاي غربي بعيد است.
برنامه ناموفق آمريکا براي حمله به ايران در سال 2006 به دليل بازدارندگي بيش از حدّ نيروهاي نظامي ما بود و تصريح رهبري به اينکه خيز آنان براي بازرسي از مراکز نظامي با هدف ارزيابي توان دفاعي براي طراحي همان جنگ نيابتي است، با توجه به قرائن موجود بسيار دقيق است. هشدار چند سال پيش ايشان مبني بر اينکه دوران زدن و گريختن تمام شده، باعث شد تهديدات از ايران دفع شود و تاکيد قاطع ايشان بر مجاز نبودن بازجويي از دانشمندان و بازرسي از مراکز نظامي نيز اخطار لازم را به دشمنان داده و همين مقدار کافي است تا آنان در نقشه هاي خود تجديد نظر کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]