تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832717633




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«خطرات و خاطرات»؛ بخش چهل و نهم هواپیمای ربوده‌شده ایرانی و «ران آراد»/ نماز جماعتی که در فرودگاه نظامی «ایلات» اقامه شد


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «خطرات و خاطرات»؛ بخش چهل و نهم
هواپیمای ربوده‌شده ایرانی و «ران آراد»/ نماز جماعتی که در فرودگاه نظامی «ایلات» اقامه شد
صدای اذان بلند شد و دوستم که تصور می‌کردم در گوشه‌ای خود را مخفی خواهد کرد، اذان می‌گفت. پس از آن صف نماز تشکیل داد و به عنوان امام جماعت آنچنان استوار به نماز ایستاد که گویی در مطمئن‌ترین مکان دنیا در حال نماز خواندن است.

خبرگزاری فارس: هواپیمای ربوده‌شده ایرانی و «ران آراد»/ نماز جماعتی که در فرودگاه نظامی «ایلات» اقامه شد



به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثه‌ترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ می‌تواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانه‌ای و ... خود را در قالبی داستانی روایت می‌کند. گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس اقدام به انتشار خاطرات وی کرده که چهل و نهمین بخش آن از نظر خوانندگان می‌گذرد. *** شهریور سال 1374 و در اوایل ماموریت دومم در قاهره (1374-1378) یک هواپیمای ایرانی با 161 مسافر که در مسیر تهران به کیش پرواز می‌کرد، توسط یک فرد مسلح ربوده شد. گفته شد که این هواپیما پس از آن که عربستان و اردن به آن اجازه فرود ندادند و در حالی که سوخت آن رو به اتمام بود، در یک فرودگاه نظامی در فلسطین اشغالی فرود آمد و رباینده خود را تسلیم مقامات رژیم صهیونیستی کرد. به علت اهمیت این موضوع و اینکه نمایندگی ایران در قاهره، یکی از نزدیکترین نمایندگی‌ها به فلسطین اشغالی بود، اخبار این موضوع و واکنش رسانه‌های عربی را به دقت پیگیری می‌کردم. بعید بود صهیونیست‌ها بخواهند خود را با ما درگیر کنند و یا هواپیما را تحویل ندهند و برای مسافران آن مشکل ایجاد کنند، ولی در عین حال از نوع پوشش خبری صهیونیست‌ها معلوم بود که می‌خواهند از این موضوع در راستای مفقود شدن یکی از خلبان‌های خود در لبنان سوء استفاده کنند. «ران آراد» خلبان هواپیمای جنگنده رژیم صهیونیستی بود که در مهر ماه سال 1365 و هنگامی که به منظور بمباران مواضع نیروهای مقاومت فلسطینی و لبنانی به فضای هوایی لبنان تجاوز کرده بود، بر اثر اصابت جنگنده اف چهار در آسمان لبنان توسط گروه‌های مقاومت سقوط می‌کند. دو خلبان این هواپیما موفق می‌شوند با چتر خود را نجات دهند. نیروهای رژیم صهیونیستی که مناطقی از لبنان را در دست داشتند، یکی از این خلبان‌ها را پیدا کرده و او را به اراضی اشغالی منتقل می‌کنند، اما خلبان دوم آن یعنی ران آراد توسط رزمندگان گروه جنبش امل دستگیر و در ادامه مسیر انتقال وی و بمباران‌های وحشیانه رژیم صهیونیستی در لبنان، به سرنوشتی نامعلوم دچار شده و از آن زمان تا به حال مفقود شده و از سرنوشتش اطلاعی در دست نیست. مدتی بعد، برخی گروه‌های ناشناس تصاویری را منتشر کردند که نشان می‌داد ران آراد زنده است. برخی مسئولان رژیم صهیونیستی ادعا می‌کنند، وی توسط حزب الله اسیر و سپس به ایران تحویل داده شده و در زندان اوین محبوس است. رژیم صهیونیستی برای پیدا کردن ران آراد و دستیابی به هرگونه اطلاعاتی از وی به هر کاری دست زد. کوماندوهای این رژیم در عملیاتی در سال‌های 1368 و 1373، به ترتیب دو نفر از رهبران حزب الله به نام‌های شیخ عبدالکریم عبید و مصطفی دیرانی را از داخل لبنان دزدیدند، تا شاید اطلاعاتی از ران آراد به دست آورند. جایزه 10 میلیون دلاری برای هر کس که اطلاعاتی راجع به مکان ران آراد بدهد، معین کردند. با همه این تلاش‌ها، رژیم صهیونیستی نتوانست مرده و یا زنده ران آراد را پیدا کند و یا حتی اطلاعات موثقی از وی به دست آورد. فرود هواپیمای ربوده شده ایران در تل آویو، فرصتی بود که به زعم رهبران این رژیم از آن برای مطرح کردن دوباره قضیه ران آراد استفاده کنند. البته این کار در حالی بود که از دزدیده شدن چهار نفر از دیپلمات‌های ایران توسط عناصر وابسته به رژیم صهیونیستی ده‌ها سال می‌گذشت و صهیونیست‌ها هیچ توضیحی پیرامون سرنوشت دیپلمات‌های ایرانی نمی‌دادند. چند ساعتی از ربوده شدن هواپیمای کشورمان و فرود آن در فرودگاه نظامی بندر ایلات نگذشته بود که یکی از شبکه‌های تلویزیون رژیم صهیونیستی اقدام به پوشش زنده اخبار این حادثه کرد. این شبکه دوربین خود را روی سالن ترانزیتی که مسافران ایرانی در آن به سر می‌بردند، متمرکز کرده بود. به نظرم اقدام جالبی می‌آمد، ده‌ها مسافر ایرانی و هموطنانم که در خاک فلسطین اشغالی گرفتار شده بودند را می‌توانستم از شیشه تلویزیون ببینم. مسافران این پرواز از همه طیف بودند. پیر و جوان و زن و مرد و کودک در این سالن گرد هم آمده بودند. رفتارشان عادی بود. هر کس مشغول کاری بود، ولی بیشتر آنها با هم صحبت می‌کردند. حتماً درباره سرنوشت پرواز و خودشان سخن می‌گفتند، اما ترسی در چهره آنها مشهود نبود. همچنان که حدس زده بودم، افرادی که گفته می‌شد بستگان ران آراد و همسر و مادر ران آراد هم در بین آنها بودند را به میان مسافرین ایرانی آورده بودند و از مسافران می‌خواستند که به مقامات ایرانی فشار بیاورند تا ران آراد را که به تصور آنها در ایران بود به اسرائیل بازگردانند، اما واکنش مسافران با نوعی بی تفاوتی همراه بود. در این بین من چهره ۲ نفر از دوستان قدیمیم را در بین مسافران تشخیص دادم و باعث شد وقت بیشتری را برای پیگیری اخبار این موضوع اختصاص دهم. برایم جالب بود که این افراد به تصادف روزگار در این پرواز بوده‌اند و دست سرنوشت این بود که من پس از سال‌ها از قاهره، آنها را در فلسطین اشغالی می‌دیدم. یکی از این افراد، کار آزاد داشت. فرد دیگر از دوستان قدیمیم بود و خبر داشتم که از کارکنان زندان اوین می‌باشد. بیش از همه درباره او نگران بودم. اگر صهیونیست‌ها بو می‌بردند که او در زندان اوین کار می‌کند، وی را دستگیر و از او بازجویی می‌کردند. سعی می‌کردم او را در صحنه تلویزیون تعقیب کنم. البته دوربین ثابت بود و مسافران در حال حرکت، او گاه از محدوده‌ای که دوربین بر آن تمرکز داشت، خارج و گاه به آن وارد می‌شد. عکس‌های ران آراد نیز به تعداد زیادی بر روی در و دیوار سالن ترانزیت نصب شده بودند و گویندگان اخبار رژیم صهیونیستی نیز درباره ران آراد و سرنوشت او توضیحاتی می‌دادند و ادعا می‌کردند که او در زندان اوین محبوس است. پس از فرود هواپیما تعدادی از نمایندگان رژیم صهیونیستی، دولت را تحت فشار گذاشتند تا هواپیما و مسافران آن را در سرزمین اشغالی نگهدارد و در ازای آن‌ها از ایران درباره ران آراد، که 9 سال پیش از حادثه در لبنان هواپیمایش سرنگون شد، اطلاعات دریافت کند. یاد داستانی از ناصر خسرو افتادم. ناصر خسرو در زمان خود متهم به ارتداد و کافری شده و از دیارش فرار کرده و به صورت ناشناس به شهر جدیدی وارد شده بود. وی برای تعمیر کفش خود سراغ پینه دوزی می‌رود و کفش خودش را به او می‌دهد. در حین تعمیر کفش، سر و صدایی در بیرون شنیده می‌شود و پینه دوز کار خود را رها می‌کند و به بیرون از دکان خود می‌رود و بعد از دقایقی باز می‌گردد، در حالی که درفش کفاشی او خونین بوده و تکه گوشتی بر سر آن قرار داشت. ناصر خسرو از او می‌پرسد چه خبر بوده؟ پینه دوز می‌گوید یکی از طرفداران ناصر خسرو به شهر آمده بوده و مردم او را شناختند و دستگیر و به سزای کفرش رساندند و من هم به نیت تقرب به خدا، ضربه‌ای به او زدم و تکه‌ای از گوشت او را نیز بریدم و با خود آوردم! با این توصیف حال و روز ناصر خسرو باید دیدنی بوده باشد. تصور می‌کردم حال و روز دوست من نیز کمتر از ناصر خسرو نباشد، بنابراین شرط عقل آن بود که دوست من خود را از دید دوربین‌ها مخفی کند. ظهر شده بود و من دیدم که از بین همهمه مسافرین، صدای اذان می‌آید. دوربین به سمت محل صدا رفت و دیدم دوست ما که تصور می‌کردم در گوشه‌ای خود را مخفی خواهد کرد، در حال اذان گفتن است. من متعجب از این همه شجاعت و شاید تهور و بی باکی، به صوت اذان او گوش می‌دادم. اذانش تمام شد، اما تنها به اذان گفتن اکتفا نکرد. صف نماز تشکیل شده بود و او در جلوی صف، به امامت جماعت ایستاد. تعداد زیادی از مسافران در این نماز جماعت شرکت داشتند. دوست ما در نمازش، آن چنان استوار ایستاده بود که گویا در مطمئن‌ترین مکان دنیا در حال نماز خواندن است. می‌دانستم که کسی از مسافران نمی‌دانست که چه سرنوشتی در انتظارش است و طبیعی بود که در این شرایط که در دست کینه‌توزترین دشمن نسبت به مسلمانان اسیر هستند، حداقل از تظاهر به دینداری پرهیز کنند تا دشمنشان علیه آنان تحریک نشود، اما اکثر آنان با آرامش کامل، نماز جماعت خود را بدون هیچ واهمه‌ای خواندند. صحنه‌های جالب و غرور آفرینی بود از شجاعت و استواری مردم کشورم در بدترین شرایط ممکن که هنوز بعد از ۲۰ سال از یادآوری آنها حس عجیبی به من دست می‌دهد. مطمئن هستم که اگر در شرایط معکوسی بودیم، یعنی عده‌ای از صهیونیست‌ها در دستان ما اسیر بودند، محال بود که چنین بی پروا و شجاعانه خود را در تیررس دوربین‌ها قرار دهند و قطعاً حال و روزشان با این مسافران کاملاً متفاوت بود. صحنه این نماز جماعت در همان ایام از تلویزیون کشورمان نیز پخش شد و مورد تحسین همگان قرار گرفت، اما کمتر کسی است که بداند امام جماعت این نماز، کسی بود که اگر صهیونیست‌ها به هویت او پی می‌بردند، محال بود که به آسانی او را رها کنند و خدا می‌دانست که چه بلایی سر او می‌آوردند. البته اگر هم او را بازجویی می‌کردند، به چیزی از این موضوع موهوم دست پیدا نمی‌کردند. رژیم صهیونیستی رباینده هواپیما را نگه داشت و به او پناهندگی سیاسی داد. گفته شد که وی چند سال بعد در یک عملیات جاسوسی که رژیم صهیونیستی وی را به آن وادار کرده بود، توسط نیروهای اطلاعاتی ایران دستگیر شده است. هواپیما و همه مسافران و خدمه آن نیز بعد از ۳۰ ساعت توقف آزاد شدند. مادر و همسر ران آراد در هنگام پرواز هواپیما مجدداً تلاش کردند که به مسافران در این باره فشار بیاورند. به تعدادی از آن‌ها عکس ران آراد را دادند که با خود به ایران ببرند. تعدادی از این عکس‌ها را نیز به اطراف بدنه هواپیما چسباندند. عکس‌هایی که بر بدنه چسبیده بود، با سرعت گرفتن هواپیما در باند پرواز از بدنه کنده و در هوا پراکنده شد. رژیم صهیونیستی بدون آنکه بتواند به منظور خود برسد و اطلاعات جدیدی از خلبان هواپیمای متجاوزش به فضای لبنان به دست بیاورد، به این ماجرا پایان داد. اما حقیقت آن است که طبق فرموده خداوند "ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم " انتهای پیام/

94/02/27 - 11:34





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن