تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بار خدايا براى تو روزه گرفتيم و با روزى تو افطار مى كنيم پس آن را از ما بپذير، تشنگى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820925323




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آیدا، روایت انسان سرگشته میان مذهب و لذت


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: چه دانستم که این سودا دلم را دوزخی سازد
آیدا، روایت انسان سرگشته میان مذهب و لذت




«آیدا» در بخش فیلم های خارجی اسکار 2015 برنده شد. این فیلم از نظر موضوع، روایتی غریب دارد. صحنه آرایی مناظر، پرداختی ساده اما گیرا و بعضا تکاندهنده دارند. قالب بندی فرم با محتوای متن، هماهنگ هستند. نماهای فیلم از زاویه هایی گرفته شده اند که هر صحنه، یک قاب تصویری گویا و کامل است.











هفته نامه امید جوان - ناصر پرهیزکار: «آیدا» در بخش فیلم های خارجی اسکار 2015 برنده شد. این فیلم از نظر موضوع، روایتی غریب دارد. صحنه آرایی مناظر، پرداختی ساده اما گیرا و بعضا تکاندهنده دارند. قالب بندی فرم با محتوای متن، هماهنگ هستند. نماهای فیلم از زاویه هایی گرفته شده اند که هر صحنه، یک قاب تصویری گویا و کامل است.

همه عوامل و عناصر بیان هنری در خدمت بازنمایی یک معضل قرار گرفته اند؛ برزخی که انسان درمانده معاصر، در آن گرفتار است.


آیدا، روایت انسان سرگشته میان مذهب و لذت



تصوراتی در ذهن می پرورد که تصاویری عینی و واقع بینانه نیستند. سودایی در سر دارد که حقیقت ندارد. اهدافی را دنبال می کند که با جریان زندگی هماهنگ و همخوان نیستند. بی پناه و وامانده از اصل خود، حال خوشی ندارد.

«آیدا» ملودرام دختری لهستانی است که قربانی عواض جنگ جهانی دوم واقع شده است. در یتیم خانه صومعه ای تحت آموزش های زاهدانه کلیسا بزرگ شده، به مرحله راهبگی می رسد. قبل از مراسم ادای سوگند، خاله اش را که تنها عضو باقیمانده است، می یابد.

برای اولین بار از عبادتکده خارج شده؛ در سفر با واقعیت زندگی دنیوی مواجه می شود. خاله دائم الخمر و پرشان حالش که قاضی دادگاه است به او می گوید که یهودی هستند. خود او در بحبوحه جنگ، پسرش را نزد پدر و مادر آیدا رها کرده، به قصد مقابله با نازی ها می رود. مرد همسایه آنها را در جنگلی مخفی می کند اما پسر او به طمع تصرف خانه شان، پدر و مادر آیدا و فرزند خاله را می کُشد. آیدا را از سر رحم به نوانخانه می دهد. خاله پس از جنگ به مقام دادستانی می رسد.


آیدا، روایت انسان سرگشته میان مذهب و لذت



در منصب دفاع از سوسیالیسم، حکم اعدام دشمنان خلق را صادر می کند. حال که باورهای آرمانی اش نقش بر شده اند، داغ فرزند گریبانش را می فشرد. همه چیز در نظرش بیهوده است.

آیدا یک چند تحت تاثیر جلوه های روزمرگی و نویدهای خارج از دِیر، قرار می گیرد. در تلقی خود شک می کند. در برزخ ترک دنیا و دنیامداری، خود را گم می کند. می کوشد هویت خود را از نو تعریف کند. وی ره به فراسوی روزمرگی و دلمشغولی های رایج نمی برد. عنصر هوشیاری در او بیدار نمی شود. نمی تواند خود را از دام چال ذهنیت و شناسه های آن برهاند. تلاش او عبث و از سر ناباوری و اقناع خود است. مظاهر بازاری و متداول زندگی را آمیخته به گناه و مبتذل می یابد.


آیدا، روایت انسان سرگشته میان مذهب و لذت



آنچه این فیلم را به اثری دیدنی تبدیل کرده، فقط تلخی و شگفتی روایت نیست. نماهای خلاق و نمادین آن دور از احساساتی گری، مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهند. فرم و محتوای یکدست و هماهنگ با نشانه های تصویری، در خدمت بازنمایی متن قرار دارند. روایتی که نشان می دهد چگونه انسان در پنجه بر ساخته ها و باورهایش اسیر است. با نگاهی «دوگانه بین»، میان واقعیت و حقیقت، میان آنچه هست با آنچه باید باشد، تفکیک قائل می شود. در برزخ این مرزبندی و سودای چیرگی بر این تناقض، سرگردان است.

آیدا قصه پرغصه انسان مهجور و بی نوای معاصر است؛ انسانی که غافل از ذات شورانگیز خود، آدمک وار، روزمرگی را تجربه می کند. فیلمبرداری سیاه و سفید آیدا نشان از زیستی سرد و بی روح دارد. فضای گرگ و میش فیلم، چنین القا می کند که تشخیص روز از شب، واقعیت از حقیقت، ممکن نیست. مرزها در هم تنیده و مخدوش هستند. آنکه به ظاهر دوست می نماید ممکن است دشمن باشد. او که قصد یاری دارد، می تواند خنجر از پشت زند. او که گرگ سیاه می نماید، بسا میش ره گم کرده ای باشد.


آیدا، روایت انسان سرگشته میان مذهب و لذت



هوشیاری خودانگیخته بشر، معطوف به آموخته هایی است که از بدو تولد در ذهنیت، انباشته می شوند. این تلقی ها اساس تفکر و اهداف انسانی را رقم می زنند. این بدان معنی است که انسان تحت رهنمون های ذهنیتش زندگی می کند. از آنجا که ذهنیت فرم گرا است، زندگی را در فرم ها می فهمد اما مظاهر فرم، بی ثبات و شکننده هستند. چنانچه هویت از شکل و نقش بگیریم، دستخوش ناپایداری و تزلزل خواهیم بود.

در آیدا می بینیم که او چگونه در دام پنداشت ها و الگوهای ذهنی، گرفتار است. در نهایت مأوا در انزوا می جوید. در صحنه پایانی، او را می بینیم که از سر عجز به طرف صومعه می رود.

دریای وجود بی کران است. جلوه های تابناک و پرشور و شرنگ دارد. نعمت هایش را بی دریغ، نثارمان می کند. ما از او و او از ماست؛ با هم یگانه هستیم. باید در آن مأوا گرفت تا از گزند زمانه، در امان ماند. آن که زندگی ما را تباه می کند، ذهنیت ماست!


آیدا، روایت انسان سرگشته میان مذهب و لذت



چه دانستم که این سودا، مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد، دو چشمم را کند جیحون
(دیوان شمس - 1855)









تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن