تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836184923




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اشاراتي درباره کارنامه سيف ا...داد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اشاراتي درباره کارنامه سيف ا...داد
اشاراتي درباره کارنامه سيف ا...داد نويسنده:حمد رضا باباگلي دوراهي تاريخيتاکنون درباره مردي ننوشته ام که مرگ اورا ازميان ما برده است و من زماني پيش از آن ،تنها حدود سي دقيقه -به اندازه فرصت صرف يک شام -در آن سوي ميزي که او نشسته بود،دقيقاً رو به رويش نشستم ؛بي آن که کلامي ميان مان رد و بدل شود،تنها مسير نگاه مان بود که چند بار تلافي کرد .چشماني ديدم آرام اما کنجکاو ،و رفتاري متين با دروني آماده بحث و گفت و گو به همان آرامي چشمانش .از رنگ چهره اش و آرامش رفتارش که بيش از همه در دست هايش تجلي مي يافت،مي شد فهميد که بيمار است. بيماري اي که مدت ها پيش از آن خبرش را همه مي دانستند و به خاطرش مدتي نيز بربسترافتاده بود.اما گويا رو به بهبودي مي رفت که درجشنواره کوثر سال 1386به عنوان مدعو حضور پيدا کرده بود . اين ،تنها ديدار من با سيف الله داد بود . مردي که به واسطه کارگردان بودنش ،چهره اش را مي شناختم و بيش از آن ،به دليل مسئوليت اش در وزارت فرهنگ و ارشاد ،نام و شخصيتي آشنا بود. مردي که به عنوان تنها سينماگر کل تاريخ جمهوري اسلامي طي چهارسال -از 1376تا1379در مقام معاون وزير ارشاد،بر صندلي معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران نشست و مسئوليت حوزه اي را پذيرفت که بي ترديد هرسينماگري حتي يک بارهم که شده بايد وارد ساختمان آن شود . اول :سيف الله داد؛معاون سينمايي سيف الله داد سينماگربود؛چه مسئوليت دولتي و کاراجرايي دراين حوزه را پذيرفته باشديا نه .او به اين معنا که به عنوان منسوب دولت ،نگران خط و ربط هاي سينما و حفظ وضع موجود در حوزه سياست گذاري باشد،يا به عنوان مسئول امور سينمايي بخواهد اما و اگرها را کنترل کند تا همه چيز مطابق نظمي ثابت و غيرنگران کننده پيش برود ،مديرنبود .بلکه سينما گري بود که به دليل آشنايي و احاطه اش به مسايل سينما و از آن مهم تر به عنوان يکي از کساني که همواره درگير جنبه هاي مختلف ارتباط يا عدم ارتباط سينما گران با حوزه سياست گذاري و در نتيجه کش و قوس هاي اين دو جناح هستند،به خوبي ماهيت آن چه را بر سينما گران مي رفت و گلوگاه هاي مشکلات و چالش ها و زمينه هاي تسريع درامور توليد و رابطه ميان سياست گذار و سينماگر را مي شناخت و مي دانست.براي همين،مسئوليت پذيرفت تا بتواند اين شکاف را کم و کمترکند و با راه کارهايي که ناشي از ديدش به عنوان يک سينماگربود از مشکلات سينماگران بکاهد يا به اين مشکلات ،سمت و سويي معين ،غير قابل اعمال سليقه و در نتيجه روشن و قانون مند بدهد .براي داشتن ديدگاهي منصفانه ،شايد لازم باشد نوعي پژوهش آکادميک در آن چه سيف الله داد درحوزه مسئوليتش ،يعني معاونت سينمايي طرح و اجرا کرد،انجام شود؛که البته اين مقاله گذار،چارچوب و زمان چنين پژوهشي بايد متکي برنظرات کارشناسان متعدد و متفاوت به لحاظ تنوع ديدگاه و تجربه باشد تا حاصلي درخوربه دست بيايد. به همين دليل شايد بتوان اين مقاله کوچک را صرفاً نظارت شخصي نگارنده قلمداد کرد. 1ـ خصوصي سازي بر اين باورم که سيف الله داد،سينما را قبل از آن که هنرباشد يک «صنعت »مي دانست.به اين دليل چنين باوري دارم که توجه او به «بخش خصوصي »نشانه هاي اين رويکرد را در خود دارد. و گرنه در شرايطي که درهمان سال ها -و البته سال هاي پيش و پس از دوران او -دولت با اشاره به محتواي آثار هنري ،همواره نوعي نگراني در شکل و شمايل توليدات هنري -و ازجمله سينما -درتطابق با ارزش هاي کلي و مقبولش از خود نشان مي داد و اين نگراني همواره از طريق نوعي کنترل -يا نظارت يا هر عنوان ديگري -در تمامي مراحل توليد اين آثار بروز مي يافت ديگر دليل نداشت يک معاون وزير در پي هماهنگ کردن ساز و کارهاي قانوني براي تقويت بخش خصوصي باشد. درهمان سال هايي که تنها يک مؤسسه «ويدئو رسانه»اي در کشوروجود داشت که آن هم با بودجه دولت فعال بود .سيف الله داد به گسترش بخش خصوصي دراين عرصه از طريق وارد کردن آنان و ايجاد رقابت دراين بخش ،همت گمارد.بي شک اگرآن مسير با همان موقعيت ادامه مي يافت ما امروز شاهد اين گسترش وسيع و همه گير شرکت هاي خصوصي «ويدئورسانه»نبوديم .هرچند در اين سال ها نيزاين شرکت ها هم چنان با مشکلات فراوان -و گاه غير قابل اشاره مستقيمي -در زمينه فعاليت هاي شان و گسترش آن روبه رو هستند .2ـحذف جدول اکران سالانه سيف الله داد به عنوان معاون سينمايي وزارت ارشاد ،و به طورطبيعي دولت،پس از سال ها که تعيين زمان نمايش فيلم ها جزو وظايف رسمي و قطعي معاونت سينمايي محسوب مي شد ،براي نخستين باردر صدد برآمد با حذف جدول اکران سالانه و خارج کردن بررسي شرايط و نحوه نمايش فيلم هاي سينمايي توليد شده و آماده نمايش ازچرخه فعاليت هايي معاونت سينمايي به اين موضوع هويت و قطعيت بدهد که مساله نمايش از وظايف دولت نيست.دولت تنها وظيفه دارد زير ساخت ها را آماده کند و تازه آن را هم تحويل بخش خصوصي بدهد تا براساس معيارهاي معين و روشن که در قالب قانون سينما به آن خواهم پرداخت -مورد بهره برداري قرار گيرد. دولت نبايد به کالايي که توسط سرمايه بخش خصوصي و با رعايت مصالح عمومي و کلان جامعه -و هم مسير با سياست گذاري ها کلان دولت-توليد شده است بگويد به چه شکلي ،چه زماني ،و با چه قيمتي آن را عرضه کند دراين صورت معناي چنين رويکردي به هيچ عنوان حمايت از بخش خصوصي نيست.البته اشاره نگارنده به معناي چنين رويکردي به هيچ عنوان حمايت ازبخش خصوصي نيست. البته اشاره نگارنده به معناي هرج و مرج در قيمت گذاري بليت يا سايرعوامل مورد اشاره نيست همين رويکرد در حذف جدول نمايش يکي ديگرازدلايل توجه سيف الله داد به بخش خصوصي و تقويت آن دو در مقابل حذف دولت ازتصدي گري اموري اين چنيني است .3ـ واگذاري اختيارات به صنوف سينمايي و خانه سينما نگرشي که به سينما و چرخه اقتصادي آن اهميت مي دهد مسيري منطقي تر از توجه به بخش خصوصي نمي يابد.و دولت اگر نمي خواهد به محصولات هنري تن پرورانه اي که به دليل بهره مندي ازرانت هاي دولتي ،کمک هاي بلاعوض نهادها و سازمان ها و مانند آن و يا حتي وام هاي بانکي اي که درنهايت باز پرداخت نمي شوند يا سررسيدهاي آن مدام به تأخيرمي افتد ،باري به هرجهت توليد مي شوند ميدان بدهد بايد روندي را در پيش بگيرد که بخش خصوصي بتواند بدون حمايت مالي دولت روي پاي خود بايستد.البته اگر هم قرار است منابع مالي به چرخه اقتصادي سينما تزريق شود،چنان چه در بسياري از کشورها نيزاين امر متداول است اين کار بايد براساس «قانون»انجام شود و تا حد ممکن نيز درقالب «پول مستقيم»آن هم به «افراد»نباشد .تحقق اين روند ،مستلزم تقويت يکي از بنيان هاي سينما يعني «صنوف سينمايي »است . تا هنگامي که صنوف سينمايي قدرت مندي در زير ساخت سينماي يک کشور وجود نداشته باشد ،آن کشور صاحب سينماي قدرتمندي هم نخواهد بود. دراين جا عبارت قدرتمند ،اشاره به معنا و محتواي فيلم هاي سينمايي يا ارزش کيفي کاري که هريک ازاعضاي صنف و در رشته خودشان مي کنند نيست،بلکه به عنوان مجموعه اي ازمعادلات ،روابط ،همگني ها و بستگي ها ،که منجر به چرخه اقتصادي قوي ،و دريک کلام «صنعت»مي شود،است.صنعت سينمايي از درون مجموعه اصناف سينمايي قوي شکل مي گيرد و هويت مي يابد و مي بالد و تأثيري وسيع مي گذارد .سيف الله داد به عنوان يک مسئول اهل سينما به خوبي اين نکته را مي دانست .ازهمين رو واگذاري بسياري از اختيارات سينمايي حوزه معاونت سينمايي و يا اختيارات معوق مانده اين صنوف به خودشان در دستور کار دوران مسئوليتش قرار گرفت. يکي از مهم ترين آن ها ،وظيفه بررسي و کارشناسي فعاليت کارگردانان اول بود که به «کانون کارگردانان »محول شد.صرف نظر از مباحث جزءپردازانه وفني ،و انتقاداتي که مي شود به نحوه عمل کانون نسبت به اين اختيارات و حدود آن -و ازجمله مبحث حق داشتن شغل توسط هر فرد و استقال در انتخاب آن که درقانون اساسي اشاره شد -وارد کرد ،ماهيت موضوع جاي هيچ ترديدي ندارد. براي فعاليت ضابطه مند در هر رشته اي ،هرفرد بايد نوعي «جواز کسب »داشته باشد ممکن است چنين مجوزي بسته به نوع شغل يا حيطه فعاليت آن متفاوت باشد،اما دربنيان آن ترديدي نيست مگراين که فرد بخواهد بدون استفاده از روش هاي مدون و قانوني آن شغل را پيشه کند.به اين ترتيب بديهي است که براي ورود کارگردانان اول به عرصه کارگرداني فيلم سينمايي هيچ نهاد و مرجعي بهتر از کانون کارگردانان نمي تواند فرد مورد نظر را رد يا تأييد کند .اين گونه است که سليقه شخصي يک مسئول يا وابستگي ها يا عدم آن در تأييد يا در شخص متقاضي دخيل نيست و اين امر توسط کساني صورت مي گيرد که همکاران فعلي يا آينده او محسوب مي شوند و بحث پارتي بازي اگر منصف باشيم،جاي طرح چنداني ندارد. 4ـ تلاش براي تصويب قانون سينما چرخ يک صنعت مهم ،قدرتمند و با گردش مالي بالا -مانند سينما -را نمي توانيد به هر سمتي که دل تان خواست بچرخانيد. اين چرخ،براي تندتر،روان تر ،و درست چرخيدان ،نيازمند «ثبات»و «جهت»است. اين امربنيان هر چرخه صنعتي است ؛چه سينما باشد ،چه خودروسازي ،فرقي نمي کند. سيف الله داد اين را مي دانست و براي اين که «عقايد»«تصميم »ها را نسازند يا آن ها را تغييرندهند،باور داشت که سينما نيازمند قانون است و به همين دليل بسيار تلاش کرد تا همه آن چه را که طي بيش از بيست سال در سينماي ايران روي داده بود و فراز و فرودهاي آن را رقم زده بود،براي نخستين بارازطريق کارشناسي و مدون کردن آن ها به قانوني تبديل کند که با تغيير يک مدير مسئول يا سياست گذار دست خوش توفاني جديد نشود تا بدين طريق سينماي ايران با اتکا به بخش خصوصي و وجود ثبات بتواند جهت روشني را در مسير قدرتمند شدن پيش بگيرد. 5ـ حذف شرط تصويب فيلم نامهيکي ازمهم ترين و جدي ترين چالش هاي توليد فيلم در ايران طي دو دهه شصت و هفتاد خورشيدي،موضوع فيلم نامه بود . گرچه چالش پيرامون مباحث فيلم نامه به شکل هاي ديگري تا امروز نيز ادامه دارد اما آن چه جنس آن چالش ها را طي آن دو دهه متمايز مي کرد.مساله «تصويب »بود . هيچ فيلمي اساساً تافيلم نامه اش خوانده نمي شد و مورد تأييد قرار نمي گرفت اصلاً به چرخه توليد وارد نمي شد و در نتيجه «پروانه ساخت»دريافت نمي کرد . دلايل و انگيزه هاي مختلفي از سوي دو قطب اين چالش سياست گذاران و سينما گران مطرح شده است اما بي آن که بخواهم وارد جزئيات و طرح تاريخي آن شوم آن چه اهميت دارد اين است که سيف الله داد در زمان مسئوليتش در معاونت سينمايي وزارت ارشاد با اعتقاد جدي به اين امر که سينما گران ما افراد بالغي هستند و پس از دو دهه کار و توليد و کارگرداني آثار سينمايي در سال هاي پس از انقلاب اسلامي به خوبي حريم هاي ممنوعه خطوط و دواير قرمز را مي شناسند و دليلي ندارد دولت به عنوان «ناظر»از جزئيات آن چه قرار است به عنوان اثري هنري توليد شود. اطلاع داشته باشد يا آن را مورد مميزي قرار دهد شرط تصويب فيلم نامه را به طور کلي حذف کرد .اداره نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي وزارت ارشاد،به عنوان بازوي اجرايي اين روند ،تنها موظف شد با فيلم نهايي روبه رو شود و آن را مورد ارزيابي قرار دهد. برداشته شدن سد «تصويب فيلم نامه »که پيش از آن زمينه هاي وقوع نوعي اقتصاد عجيب و غريب زير ميزي (هم چون تفاوت قيمت فيلم نامه تصويبي و تصويب نشده يا استفاده از محتواي کلي فيلم نامه تصويبي اما ضعيف براي مضمون و فيلم نامه اي ديگر)را در عرصه سينما و فيلم نامه طي سال ها به وجود آورده بود هواي تازه اي به فضاي سينمايي کشور دميد. در نتيجه اين نگرش بسياري از آثاري که به دليل اعمال سليقه مميزان فيلم نامه امکان توليد و ساخت نيافته بودند ساخته شدند و به نمايش در آمدند و حتماً مايه اعتبار فهرست توليدات سال هاي دور و نزديک و کل تاريخ سينماي ايران شدند. دوم »:سيف الله داد ؛سينماگر اين که دوم به عنوان اول زنده ياد سيف الله داد پرداختم .اصلاً معنايش اين نيست که وجه سينماگر بودن او کم رنگ تر از جنبه مسئوليتش بوده است .شايد تنها دليلش تعداد اندک آثاري بود که کارگرداني کرد ؛هر چند که در حوزه هاي ديگر سينما هم دستي داشت تا جايي که در پنج فيلم سينمايي -به غير از بازمانده ،ساخته خودش -به عنوان تدوين گر حضوريافت. شايد اين اشاره هم جالب باشد که مجري طرح فيلم ماندگار «از کرخه تا راين»ساخته ابراهيم حاتمي کيا نيز سيف الله داد است .سيف الله داد کارگردان دقيقي بود .البته به گمانم اين دقت سينمايي را به مرور و فيلم به فيلم به دست آورد.گرچه مي توان با رجوع به کارنامه آشکار دوران مسئوليتش همين دقت و روش مندي را به وضوح ديد. درفيلم اولش «زير باران»(1365)کوشيد يک تم ساده ي اخلاقي را دست مايه روايت قصه اي قرار دهدکه در آن سال ها مي توانست براي جهت دادن ذائقه و فرهنگ عمومي مفيد باشد و اين شيوه اي بود که تلويزيون (تهيه کننده فيلم)مي پسنديد . قصه «زير باران »به لحاظ روايي تقريباً هيچ نوع پيچيدگي اي ندارد اما با اين حال او تلاش کرد اتمسفر و فضاي حاکم بر روابط شخصيت ها و موقعيت ها را باور پذيرکند. گر چه شخصيت ها ،طرح داستان ريتم و کشش قابل قبولي دارد که به نظر مي رسد ناشي از دقت و شناخت نسبي سيف الله داد پيرامون مقوله تدوين براي روايت بهتر داستان باشد .دومين فيلم داد،با نام «کاني مانگا»با قصه اي جنگي /حادثه اي و فضايي پرتحرک کاملا با فيلم اول او متفاوت بود. او توانست به مدد قصه اي نسبتاً پر کشش و پرداخت حزئيات بيشتري پيرامون رويدادهاي داستان و شخصيت ها قصه جذاب تري را روايت کند که همين امر به مذاق تماشاگران خوش آمد و «کاني مانگا»را به يکي از فيلم هاي پرفروش سال تبديل کرد. داد در اين فيلم توانست بر مقوله ريتم تسلط بيشتري بيابد. هم چنين با وجود تفاوت اساسي فيلم اول و دوم با تاکيد و توجه داد هم چنان بر موضوع «داستان »و نحوه روايت مؤثر آن براي جذب مخاطب بود که در اين راه به توفيق نسبتاً خوبي هم دست پيدا کرد .پيش ازاين بارها در کلاس هايي به دانشجويانم درباره اين باورم اشاره کرده ام. که داشتن يک فيلم آبرومند و ماندگار در کارنامه فيلم سازي بهترازداشتن 10فيلم بد يا معمولي است . به گمانم همان طور که سيف الله داد با کارنامه چهارساله مسئوليتش در معاونت سينمايي در قياس با بسياري ديگر از همتايانش براي خود آبرو خريد در زمينه کارگرداني نيزاين امر مصداق دارد. او اگرحتماً دو فيلم اشاره شده را نساخته بود ،با کارگرداني فيلم «بازمانده »براي خود آبرو و اعتباري ماندگار خريد. اعتباري که صرفاً از متن خود فيلم بيرون مي آيد و همچون بسياري ديگر از اعتبارها ناشي از حواشي فيلم نيست.داد ،در «بازمانده »به بهترين نحو ممکن و با استفاده از همه ظرفيت هاي سينماي کلاسيک داستان گو در مقياس امکانات و ظرفيت هاي موجود در توليدات سينماي ملي ما اثري که خلق کرد که بسيار جذاب و تأثير گذار است. اثري که به خوبي مظلوميت ملت فلسطين را بر پايه هاي موقعيتي دراماتيک درسال هاي اوليه اشغال فلسطين به نمايش مي گذارد. او در اين آخرين اثرش توانست بخشي از توانايي بالقوه خود را به عمل در آورد و نشان دهد که توانايي بسياري براي ساخت آثاري ماندگارتر در آينده دارد.اما پذيرش مسئوليت معاونت سينمايي درسال 1376(يک سال پس از ساخت بازمانده )نزديک به چهار سال از توان و ذهن او را به خود مشغول کرد و پس از آن نيزديگر هرگز نتوانست هيچ يک از ايده هاي احتمالي اي را که در ذهن داشت تحقق بخشد.پرسش نهايي اکنون که ديگر سيف الله داد در ميان مانيست ،پاسخ به اين پرسش بسيار سخت است که اگر به جاي پذيرش مسئوليت به فيلم سازي مي پرداخت ما صاحب جواهرات بيشتري هم چون «بازمانده »در گنجينه تاريخ سينماي خود بوديم يا نه ؟اما از آن سو مي توان اين گونه نيز پرسيد و از زاويه اي ديگر به موضوع نگريست که اگر او اين مسئوليت تاريخي را براي تصدي يک مقام دولتي نمي پذيرفت آيا هرگز سينما گر ديگري مي توانست اين تجربه را در آن موقعيت داشته باشد و نشانه هايي از «سينما گر در مقام وضع سرنوشت خود »را براي مان ميراث بگذارد؟منبع:نشريه سينماي پويا،شماره20/ن
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن