واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مروري بر مديريت سيف الله داد نويسنده:مهرزاد دانش مرحوم سيف الله دادنزديک به چهارسال سکان دارسينماي ايران بود؛از تابستان 1376تا تابستان 1380.در ايامي که مرتبط با مراسم تدفين و ختم و بزرگداشت آن زنده ياد بود،صحبت هاي بسياري درباره شخصيت دوست داشتني و مديريت قابل تحسينش به عمل آمد که ممکن است براي نسل هاي جديدتر سينما دوست اين پرسش پيش مي آيد که مگرمديريت او واجد چه مشخصه هايي بود که حالا پس از مرگش از او تمجيد مي شود.اگر بخش هاي تعارفي اين تمجيدها را که به هرحال جزو فرهنگ ما ايراني هاست درنظرنگيريم.قطعاً بسياري ازاين صحبت ها ناظربه واقعيتي انکار ناپذيراست که ريشه درتاثيرهاي مثبت دوران مديريت داد دارد. داد البته مثل هر مديرديگري کارنامه اش متشکل ازضعف ها و قوت هايي است و پيمودن راه افراط و تفريط در اين باب از صواب به دوراست اما اگر برخي از موارد مانند ناشفاف بودن برخي سياست ها و اعتقاد به حل کردن پشت پرده اي مشکلات بگذريم ،دوران داد دوراني سرنوشت ساز در سينماي ايران بود و مي توان ازآن به عنوان نقطه عطف ياد کرد. يکي ازمهم ترين اقدامات مرحوم داد حذف مکانيسم حذف خواهانه بود.دستور برداشته شدن سياست هاي پررنگ نظارتي ازجمله آرزوهاي اغلب سينماگران بود که در دوران معاونت سينمايي داد تا حد زيادي اين آرزو را جامعه تحقق بخشيد.حذف نظارت ارشاد برمواد تبليغي مثل عکس و پوستر و آنونس ،خروج چند فيلم مثل «آدم برفي»از محاق توقيف و بلاتکليفي (که درپي آن ها بحث قانونمند کردن سينما هم پيش آمد و به جد دنبال شد)برداشتن شرط تصويب فيلم نامه ازمسيرتوليد فيلم حذف و کاهش يارانه فيلم ها توسط دولت که اگرچه باعث شد تا حد زيادي هزينه ساخت فيلم درايران بالا برود (تا حد پنجاه درصد)ولي درعين حال اقدامي دورانديشانه بود براي سست کردن وابستگي سينما به دولت و تسهيلاتش و در نتيجه مستقل شدن و روي پاي خود ايستادن . اين سياست هاي خاص و جديد سينما گران و تهيه کنندگان را به صرافت انداخت تا ديگرصرفاً متکي به فضاي پررخوت حمايت دولت نباشد و براي عقب نماندن از گردونه رقابت در فکر ايده هاي جديد و ساختارهاي استاندارد جذاب باشند.اين موضوع اگرچه در بسياري از نمودها منجر به ساخت فيلم هاي نه چندان ارزشمند شد و آثاردختر-پسري ازبطن آن زاده شد اما به نظرمي آيد اين آفتي اجتناب ناپذيربود براي رسيدن به جريان مطلوبي که تحققش زمان مي برد تا جامه عينيت به تن کند.متاسفانه صبرو حوصله اندک کساني که اين دوره را برنتافتند،امکان نيل به اين مسير را از بين برد.ولي با همه اين احوال در دوران داد فيلم هاي ارزشمند و درعين حال پرسرو صدايي هم ساخته شد که اگرسياست هاي تساهلي ارشاد درميان بود،هرگزفکر توليدشان به ذهن خطور نمي کرد.از سوي ديگر مرحوم داد با حذف شرط حضورفيلم ها درجشنواره جهت دريافت جوازنمايش در سال آينده شان ازتراکم توليد درماه هاي پاياني سال کاست و باعث شد نظمي نسبي در فرايند توليد و نوبت مندي جهت نمايش عمومي فيلم ها بالا برد. داد اگرچه دربسياري ازايده ها آرزوي صنفي ترشدن مناسبات سينماي ايران را مطرح مي ساخت ولي اين مهم درعمل به پاره اي موانع برخورد و پيشرفتي را که داشت آغاز مي شد،تا حدي با رکود مواجه کرد. درکناراين نوع سياست ها داد به فعال شدن بخش خصوصي در زمينه آثار ايراني به خارج از کشور هم مي انديشيد و با غني تر کردن اختيارات و سياست هاي بازار فيلم درجنب جشنواره فجر و لغو انحصار بازاريابي توسط بنياد فارابي به کميت و کيفيت حضور سينماي ايران در عرصه هاي بين المللي ياري بخشيد .همان طورکه گفتيم دراين مجال مي توان به برخي ازنقاط ضعف نيز اشاره داشت ،منتها آن چه مهم است عنايت به فضاي پرالتهابي است که داد داشت در آن کارمي کرد.او در پي شکستن ساختارهايي بود که تا سال ها تثبيت شده بودند و مخالفان وموانع متعدد در اين راه گاه او را به سمت اتخاذ سياست هايي مي کشاند که از ديد منتقدان آن روزگارنزديک به روحيه تحکم پذير و خود راي ناميده مي شد .اما حالا با فاصله اي چند ساله اي به آن دوران مي نگريم احساس مي کنيم بسيارازاين موضع گيري هاي دور از انتظار ريشه در فشارهاي پنهان داشت که داد مي بايست براي حفظ بدنه سينما از گزنده هاي خانه خراب کن و بنيان افکن به حوزه هايي غير شفاف تر پناه مي برد و فرع را قرباني اصل کند.درجامعه اي با مختصات فضاي محيطي و پيراموني ما ترکيب آن مديريت با اين سياست مهارت و شرافتي توامان مي خواست که مرحوم داد واجد هردو آن ها بود.منبع:نشريه سينماي پويا،شماره20/ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 593]