واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: نقد صریح بهمنی به سیاست های پولی دولت یازدهم/ کاهش نرخ تورم از دوران ما آغاز شد
محمود بهمنی میگوید :قبل از اینکه ما از دوت خارج شویم، کاهش تورم آغاز شده بود.
به گزارش نامه نیوز، برای رئیس کل سابق، خیلی از پروندههای بانک مرکزی هنوز باز است. از پرونده «برداشت شبانه» تا «ترخیص پورشه و مازراتی از گمرک». دو سال از روزی که محمود بهمنی سکان بانک مرکزی را به ولیالله سیف سپرد میگذرد اما هنوز در جیب کتش صورتجلسهای را نگه میدارد که نشان میدهد مقابل بابک زنجانی ایستاده است و در کیفش پرونده برائت از اتهام دیوان محاسبات را هم دارد. خاطرات تکاندهندهای از دوران حضورش در بانک مرکزی تعریف میکند اما تاکید دارد که خاطراتش قابل انتشار نیست. به این ترتیب از دو ساعت زمانی که با رئیس کل پیشین بانک مرکزی میگذرانیم، بیشتر از 50 دقیقه را نمیتوانیم ضبط و منتشر کنیم. به این ترتیب آنچه پیشرو دارید، گفتوگوی تلخیص شده با مردی است که ادعا میکند اگر تمهیدات دوره او نبود، اقتصاد ایران امروز با بحرانهای بزرگتری دست و پنجه نرم میکرد. محمود بهمنی میگوید ملوانی بوده که کشتی بانک مرکزی را به سلامت به ساحل رسانده اما قدرت مهار باد و بوران را نداشته است.
خلاصه ای از اظهارات محمود بهمنی در گفت و گو با تجارت فردا در ادامه آمده است:
* اگر این مسائل برای افکار عمومی به خوبی توضیح داده شود آن وقت مشخص میشود که روند کاهشی تورم یک مساله طبیعی بوده و بعد از یک دوره جهشی به مدار نزولی وارد شده است. حتماً میدانید که در پایان سال 1391 تورم به 30.5درصد و نقدینگی به 30.8 درصد رسید. این نشان میدهد قبل از اینکه ما از دولت خارج شویم، کاهش تورم آغاز شده بود.
* به نظرم در حال حاضر استقلال بانک مرکزی تنزل یافته است.
* به من خرده گرفتند که گوش به فرمان رئیس دولت بودم. به هر حال در قانون ما بانک مرکزی زیر نظر رئیس دولت است مگر میشود مدیری حرف رئیس خود را گوش نکند؟ یا مدیران فعلی خلاف نظر رئیسجمهور عمل کنند. البته من در مسائل کارشناسی و تخصصی، خودم تصمیم میگرفتم. بعضیها مثل کوه یخی که بخشی از آن را میبینند قضاوت میکنند ولی بیشتر آن زیر آب است و شما نمیبینید
* اصلاً حرفم این نیست که من مدیر بهتری هستم یا آقای دکتر سیف. اجازه بدهید سوال را اینگونه مطرح کنم که اگر آقای دکتر سیف به جای من در دولت قبل سکان بانک مرکزی را در دست داشت، شما امروز در مورد ایشان چه قضاوتی میکردید؟
*در حال حاضر اگر رئیس فدرالرزرو را هم به ایران بیاوریم و به عنوان رئیس کل بانک مرکزی انتخاب کنیم نمیتواند شقالقمر کند
*شرایط ما طوری بود که بهتر از آن نمیتوانستیم کار کنیم. تیم فعلی هم اگر بود نمیتوانست بهتر از آن کار کند. اگر آلن گرینسپن هم رئیس کل بانک مرکزی ایران میشد، در آن دوره نمیتوانست موفقتر از ما عمل کند.
*برای من خیلی عجیب است بعضی اقتصاددانانی که مدام تاکید میکردند نرخ سود باید متناسب با نرخ تورم باشد، این روزها حرف خود را پس گرفتهاند. بر اساس اظهارات آنها وقتی نرخ تورم پایین آمد باید نرخ سود هم کاهش مییافت اما این اتفاق رخ نداد و حتی در مقطعی نرخ سود به 28 درصد هم افزایش یافت
*ساختار بازار پول در ایران به کلاف سردرگمی میماند که سر رشتهاش مشخص نیست. در حال حاضر بانکها داراییهایی دارند که منجمد شده است. از آن طرف مطالبات معوق هم رگهای سیستم بانکی را خشکانده است. توان تسهیلاتدهی بانکها به حداقل رسیده و در مقابل، انتظارات در طرف تقاضا به شدت افزایش یافته است.
*در دوره ما میانگین رسوب سپرده حدود 29 ماه بود اما اکنون حداکثر به 12 ماه رسیده است. به شکلی بانک مرکزی در حال حاضر انگیزه سپردهگذاری طولانیمدت را از بین برده و جالب است که امروز مردم بیشتر به دنبال کسب سود روزشمار هستند. مشتری بانک هر جا سود روزانه بیشتری بدهد سریعاً حسابهای خود را به آن بانک منتقل میکند
*در شرایط فعلی حسابهای قرمز بانکها نزد بانک مرکزی افزایش یافته است و اضافه برداشتها هم روند صعودی دارد. در این شرایط کاهش نرخ سود سپردهها در میدان عمل، اجرایی نخواهد شد. مضافاً اینکه کاهش نرخ سود با توجه به عدم تغییر نرخهای گذشته موجب تثبیت سپردهها خواهد شد و چنانچه از آن به بعد حساب باز کنند کاهش خواهد یافت
*کاهش نرخ نمیتواند موجب خروج سپردههای قبلی شود. بانکها در حال حاضر با کمبود شدید منابع مواجهند و چارهای ندارند جز اینکه با جذاب کردن نرخ سود، مشتری بیشتری جذب کنند. اگر بانکها منابع کافی داشتند که نرخ سود را خودشان با توجه به تورم پایین میآوردند دیگر لازم نبود از بانک مرکزی اضافه برداشت داشته باشند و جریمه سنگین بیش از 34 درصد بپردازند
*وقتی حساب بانکی قرمز میشود، یعنی اینکه بانک پول ندارد بنابراین چطور توقع داریم آن بانک بتواند نرخ سود را پایین بیاورد؟ چرا که اصلاً نمیتواند تسهیلات بدهد قطعاً این کار را نخواهد کرد
*بحران در نظام بانکی ایران خیلی مفهوم ندارد. بانک مرکزی و دولت خود را موظف به حمایت میدانند اما فکر میکنم اگر این حمایت نباشد، خیلی از بانکها دچار مشکل شوند.
*وضعیت بانکی کشور به علت کمبود منابع چندان مناسب نیست و در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، اما در کشور ما هیچگاه اجازه داده نشده است یک موسسه مالی یا حتی یک صندوق قرضالحسنه به طور کامل از بین برود.
*ما چارهای جز اصلاح ساختار بانکهایمان نداریم. اگر الان هزینه اصلاح ساختار را ندهیم سال بعد باید 20 درصد بیشتر هزینه کنیم. پس بهتر است از همین امروز اصلاح ساختار را شروع کنیم. ترازنامه بانکها باید اصلاح شود. دولت باید بدهیهایش را پرداخت کند. چاره اساسی برای بازپرداخت بدهیهای معوق پیدا کنیم.
منبع: اقتصاد نیوز
منبع: اقتصاد ایران
۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]