محبوبترینها
معرفی چت روم مرام چت؛ بهترین چت روم فارسی برای حل همه مشکلات
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799762671
خاطراتی از رفتار حضرت امام خمینی(س) با کودکان و نوجوانان
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۰
در زمان حیات پربار حضرت امام خمینی(س) بسیاری از خصوصیات فردی، جنبههای عاطفی و روحیات اجتماعی ایشان کمتر در گفتهها و نوشتهها مطرح شده است. همه امام(ره) را بیشتر یک مرجع دینی و فقیه والامقام و یک سیاستمدار دینی میشناسند تا فیلسوفی بزرگ یا مربی اخلاق، حال آنکه به گفته یادگار امام «کسانی که با زندگی و سیر نهضت حضرت امام آشنایی دارند به این نکته واقفند که امام بیش از آنکه یک سیاستمداری قاطع و انقلابی باشد و پیش از آنکه به عنوان مرجعی عام زعامت دینی و مرجعیت را معنایی تازه بخشد یک مربی بزرگ و معلمی نمونه بود». تربیت در اندیشه امام(ره) به عنوان یک مربی انسانساز از ارزش و جایگاه والا برخوردار است. بطوری که یکی از رموز موفقیت امام در برپایی حکومتی مبتنی بر اندیشههای اصیل اسلامی را میتوان در توجه به تربیت نسل انقلاب دانست. حضرت امام در عرصه تربیت تنها به بیان رهنمودهای تربیتی و اخلاقی بسنده نکرده و در میدان عمل قبل از آنکه آراء و اندیشههای خویش را به دیگران توصیه کنند خود به کار بستهاند. در این میان نکات بسیار آموزنده و تربیتی فراوانی در رفتار اجتماعی و خانوادگی امام وجود دارد که میتواند ما را به معیارهای تربیتی مورد نظر امام و درک شیوههای رفتاری ایشان رهنمون سازد. یکی از ابعاد تربیتی حضرت امام نحوه رفتار و برخورد ایشان با کودکان و نوجوانان میباشد. ایشان علاوه بر اینکه همیشه با چهره ای خندان و دستانی مهربان از کودکان استقبال میکردند نسبت به تربیت صحیح آنان بسیار حساس و دقیق بودند و خانوادهها را به تربیت سالم و الهی فرزندان دعوت میکردند؛ که از لابهلای سخنان گهربار و نیز سیره عملی ایشان میتوان در این زمینه به نکات بسیار آموزندهای دست یافت. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) به نقل از imam-khomeini.ir در تنظیم این مجموعه که تحت عنوان «پدر مهربان» به زیور طبع آراسته شده است سعی گردیده تا گوشههایی از ارتباط عاطفی امام با کودکان و نوجوانان و نیز گوشههایی از ویژگیهای رفتاری و تربیتی حضرت امام به تصویر کشیده شود. محبت به کودکان امام در برخوردهای خصوصی با افراد، بخصوص کودکان، عواطف خودشان را خیلی روشن و مشخص و در کمال محبت نشان می دادند. وقتی کودکی با والدینش نزد ایشان می آمد، در درجۀ نخست به او توجه می کردند و محبت خودشان را نشان می دادند که از علائم این ابراز محبت، گرفتن دست بچه ها میان دستانشان و زدن روی دست و یا لمس کردن گونه های آنها بود. مهربانترین چهره امام همیشه سعی می کردند که در خانواده مهربانترین چهره برای ما باشند. با وجود اینکه همۀ ما نزدیکتر از امام به خود داشتیم مانند پدر، مادر، برادر و خواهر؛ اما امام یک کانون رحمت و عاطفه و برای همۀ ما ملجأ و پناه بودند و ما احساس می کردیم ایشان از همه به ما نزدیکتر و مهربانتر است. آزادی عمل بچه ها در حضور امام بسیار آزاد بودند و تا وقتی امام حضور داشتند وسعت عملشان بیشتر از زمانی بود که ایشان نبودند چون فکر می کردند یک حامی دارند و اگر عمل نادرستی انجام بدهند، ما به احترام امام اعتراض نمی کنیم. در نتیجه وقتی امام می آمدند به جای اینکه بچه ها یک مقدار آرامتر باشند، فکر می کردند که حالا هر کاری دلشان بخواهد می توانند بکنند. حواسم پیش بچه هاست امام نسبت به همه کودکان توجه خاصی داشتند اگر در حسینیه بچه ای گریه می کرد، وقتی به خانه می آمدند بشدت اظهار ناراحتی می کردند که: اینها، بچه های کوچک را در هوای گرم یا سرد می آورند و من حواسم پیش بچه ها می رود و می خواهم مطالبم را زود تمام بکنم که آنها اذیت نشوند. نوازش کودک خردسال زمانی که ملاقاتهای حضرت امام در قم قطع شد؛ ایشان روزها به باغچۀ مرحوم اشراقی می رفتند و غروب هم به خانه ایشان در دورِ شهر می آمدند. در مسیر، کودکان دنبال ماشین امام می دویدند. بچه ای هر روز سر راه می نشست و ماشین حضرت امام را که می دید، به دنبال ماشین می دوید. یک روز امام فرمودند ماشین متوقف شود و آن کودک خردسال را نوازش کردند. با همۀ بچه ها ما در انظار عمومی دست آقا را نمی بوسیدیم. یک بار که در نجف اشرف بودیم بچه ها دویدند داخل حرم حضرت امیر علیه السلام و دست امام را بوسیدند، من هم با خوشحالی رفتم که دست ایشان را ببوسم، تا آمدم دست ایشان را ببوسم، با دو تا انگشت دماغ مرا گرفتند. من چیزی نگفتم، بعد که به خانه آمدیم، عرض کردم: آقا، در حرم که دست شما را می بوسیدم، دماغ مرا گرفتید. فرمودند: «همه بچه ها را همین کار می کنم». گفتم: به به از حالا دارید برای خودتان سرباز جمع می کنید (آن زمان مصادف با ایام انقلاب بود). تماشای برنامه کودک یک روز برای انجام کاری به داخل منزل امام رفتم، دیدم امام با علی جلوی ایوان نشسته اند و برنامۀ کودک را از تلویزیون نگاه می کنند. من تعجب کردم که رهبری بنشیند و با مهربانی با یک بچه برنامۀ کودک را نگاه کنند. زهرا کجاست؟ وقتی که در نجف بودیم، دختر من دو سه سالش بود؛ آقا با او خیلی مأنوس می شدند و او می آمد و برای امام حرف می زد. در فوت حاج آقا مصطفی او سر سفره مدام بهانه می گرفت و حرف می زد. روز سوم یا چهارم بود که به مادرش گفتم: سر و صدا می کند. او را نیاور. گفت: باشد، من و او در مطبخ می نشینیم. وقتی سر سفره نشستیم، آقا گفتند: «زهرا کو؟» گفتیم: زهرا آنجا غذا می خورد. گفتند که: «اینجا اذیت می کند؟ خیلی خوب، اگر می گویید اذیت می کند، او را بیاورید اینجا، آن وقت خودتان بلند شوید، بروید!». مهمان امام یک روز با علی به باغی رفتیم. یکی از محافظان، دختری داشت، علی به زور گفت: باید او را ببریمش پهلوی امام، سپس او را پیش امام برد. وقت ناهار بود. امام به علی گفت: دوستت را بنشان می خواهیم ناهار بخوریم. با هم نشستند تا ناهار بخورند. ما دو سه دفعه رفتیم که بچه را بیاوریم که مزاحم امام نباشد، ایشان گفتند: نه بگذارید ناهارش را بخورد. بعد که ناهارش را خورد، رفتیم و بچه را آوردیم. امام پانصد تومان هم به او هدیه داده بودند. امام با بچه ها بسیار الفت داشتند و مهربان بودند، تنها با علی این طور نبودند، بلکه همه بچه ها را دوست داشتند. سلام، بدون جواب نمی ماند در آن زمان که من کودکی بیش نبودم، حضرت امام جذبه و وقار خاصی داشتند. به عنوان نمونه ما هیچ گاه نمی توانستیم مستقیم به چشمان آن حضرت نگاه کنیم و قدرت نظر انداختن مستقیم به چشمهای آن وجود مبارک را نداشتیم. از سر و صدای شاگردان امام که در حال عبور معظمٌ له از کوچه، از ایشان سؤال می کردند، متوجه حضور امام می شدیم. چنانچه در کوچه مشغول بازی یا صحبت بودیم، صحبت و بازی خود را قطع می کردیم و در گوشه ای می ایستادیم و وقتی که امام به ما می رسیدند، سلام می دادیم. علی رغم آن حالت پرخاش و ستیزی که با دستگاه حکومتی وقت داشتند و علی رغم درگیریها و مشکلات روزمره، هرگز به یاد ندارم که سلام یکی از بچه ها بدون جواب مانده باشد. امام به صورت تک تک بچه ها نظر می انداختند و در حالی که تبسمی بر لبانشان بود، پاسخ سلام همگی را می دادند. امام خمینی، سلام در ملاقاتی که با امام داشتیم، یکی از کودکان تا امام را دید از همین پایین که ایستاده بود با صدای خیلی بلند گفت: امام خمینی، سلام. امام لبخند زدند. ایشان که تبسم کردند، من آن کودک را بلند کردم و آقا دست به سر و صورتش کشیدند و او هم دست امام را بوسید. امام به بچه های کوچک خیلی توجه می کردند و با آنها به گرمی برخورد می کردند. اوقات خوش وقتی بچه بودیم، گاهی اوقات شبها در منزل امام می خوابیدیم و آن شبها حال و هوای خاص خودش را داشت. صبحها امام داخل حیاط می آمدند که قدم بزنند، ما هم گوش به زنگ بودیم، امام که وارد حیاط می شدند، فوری می دویدیم پهلوی ایشان و دستمان را به کمرمان می زدیم و با ایشان قدم می زدیم. ما بچه های پر شر و شوری بودیم ولی وقتی با ایشان قدم می زدیم، خیلی آرام بودیم و خیلی هم به ما خوش می گذشت. با او خندیدم امام هنگامی که در نجف بودند، گاهی بیرون می رفتند و برمی گشتند و با یک ذوق و شوقی می گفتند: یک بچه ای را دیدم که این جوری بود با او خندیدم، دست روی سروصورتش کشیدم. یک بچه ای که وضع ظاهرش نظافتی نداشت،با اینکه امام خودشان خیلی نظیف و تمیز بودند، و یک بچۀ کثیف خیلی روی ایشان نمی تواند تأثیر بگذارد. ولی امام آن طور از او تعریف می کردند و با یک ذوقی می گفتند که مثلاً دستی به سر او کشیده بودند. به نظرم می آمد که مثلاً چه چیزی از آن کودک می تواند برای امام جالب باشد. این برای من جالب بود که محبت ایشان روی چه مبنایی است. بعد حس کردم که این محبت مبنا دارد، برای اینکه این بچه ها به فطرت خودشان نزدیکتر هستند، اینها به خدا نزدیکترهستند و خداخواهی در همه آنها مشترک است، بدون اینکه هنوز جایگزینش کرده باشند و هنوز کس دیگری را در مقابلش گذاشته باشند؛ و می دیدم که امام برای محبت و عاطفه یک مبنا دارند، و آن مبنا برمی گردد به اصل باورشان که خدا باوری باشد. به او قول داده ام علی اظهار علاقه کرده بود که با آقا به حسینیه برود، آقا هم به او گفتند: شب زود بخواب، صبح می آیم و تو را بیدار می کنم تا برویم. آقا طبق قولی که داده بودند صبح زود آمدند و گفتند: فاطی برو علی را صدا کن من تا نیم ساعت دیگر می خواهم بروم داخل حسینیه، علی را آماده کن تا با من بیاید. گفتم: آقا، بد است، حالا او یک چیزی گفت. گفتند: نه، من به او قول داده ام که او را ببرم، تو برو صدایش کن که بیاید. من رفتم و علی را بیدار کردم و لباسش را عوض کردم و گفتم برو حسینیه. وقتی برگشت گفت: مامان رفتم حسینینه (نمی توانست بگوید حسینیه). آنجا یک چیزهایی داده بودند به امام که تبرک بکنند، امام داده بودند به علی، که او دست بکشد. او هم می گفت: مردم به من چیز دادند، من هم آنها را مبارک کردم. بعد گفتم امام برای چه آمدند؟ گفت: خوب امام آمدند که من نیفتم. به خاطر اینکه امام مواظب او بودند که از لای نرده ها نیفتد، حس کرده بود که امام پشت سرش مواظب او هستند. دوباره علی می گفت: من می خواهم بروم حسینیه و آقا می آمدند دنبال او و صدایش می کردند و می گفتند: علی بیا برویم. چرا گریه او را در آوردی؟ منیره خانم می گفت: یک مرتبه داخل اتاق امام رفتم، دیدم که ایشان در سجده هستند، علی از راه رسید، رفت روی کول امام، من خیلی ناراحت شدم، دویدم و علی را بلند کردم و از اتاق بیرون رفتم. علی شروع به گریه کردن کرد. آقا وقتی نمازشان تمام شد، آمدند و گفتند: چرا اینطوری کردی؟ چرا گریه بچه را درآوردی؟ گفتم: آقا، این کار را کرده است. گفتند: عیبی ندارد، مواظب باش که این کار را نکند و الاّ بد کاری کردی گریه او را درآوردی. بعد دوباره او را بردند و پیش خودشان نشاندند. بگذارید صحبت کند روزی که امام به ایران آمدند، بعد از بهشت زهرا به منزل پدر من آمدند. وقتی آقا نماز را خواندند، گفتند: غذای خیلی ساده ای بیاورید من خسته هستم و مدتی است چیزی نخوردم. پسر من که آن موقع شش ساله بود این طرف و آن طرف می دوید، امام گفتند: این کیست؟ مادرم گفتند: آقا نوۀ من است. امام به او گفتند: پسر جان شما چه کردید؟ او نیز شروع کرد به صحبت کردن. پس از مدتی بزرگترها به او گفتند که برود. آقا فرمودند: بگذارید این بچه اینجا بایستد و برای من صحبت کند. آن وقت او بازوی چپ خودش را که «انتظامات ورود امام خمینی» بر پارچه ای نوشته شده و به دستش بسته بود را به طرف آقا تکان می داد، آقا گفتند: این بچه چه کار می کند؟ چرا بازوی خودش را به طرف من تکان می دهد؟ مادرم گفتند که: آقا شما روی دست او را بخوانید، دستش را برای شما تکان می دهد. آقا نگاه کردند و گفتند: به به، شما انتظامات من هستید، این بچه ذوق کرد و گفت: بله آقا من از صبح درِ خانه پاس می دادم، دشمنان حمله نکنند. بزرگترها می گفتند که: آقا شما خسته هستید و استراحت کنید. ایشان می گفتند که صحبتهای این بچه برای من جالبتر است، از این که من بخواهم استراحت بکنم. با هم غذا می خوریم شب 12 بهمن که آقا به تهران آمدند، چون خیلی خسته بودند و غذایی هم نخورده بودند، گفتند که یک غذای خیلی ساده ای به من بدهید از این رو غذایی ساده حاضر شد، آقا از قبل فرموده بودند که در آن چند ساعتی که آنجا هستند، یک عده ای از خانواده حتماً بیایند تا ایشان آنها را ببینند، خواهر بزرگشان عمه خانم آمده بودند، پدر و مادر من که سنی داشتند، تمام خانمها و آقایان و بزرگترها، پسر خواهر ایشان، آقای مستوفی که جزء بزرگان فامیل بودند، اینها همگی نشسته بودند که با آقا شام میل کنند، پسر من هم پنج ساله بود و تمام مدت دور آقا راه می رفت، آقا فرمودند: این بچه چه می خواهد؟ گفتم که آقا می خواهد نزدیک شما بنشیند. اما ممکن است، آبی یا غذایی به لباس شما بریزد و باعث مزاحمت یا خستگی شما بشود. تا این صحبت را شنیدند این بچه را بلند کردند و نشاندند در بغل خودشان و گفتند که: حالا ما با هم دوتایی غذا می خوریم و قبل از اینکه خودشان غذا بخورند، او را سیر کردند. چرا دوربین نیاوردی؟ یکی از روزهایی که خدمت خانم حضرت امام رسیدیم، ایشان با لطفی که همیشه داشتند، گفتند که: ناهار پهلوی ما بمانید. آقا هم تشریف می آورند. چون هم ذوق دیدار آقا بود و هم در خدمت خانم بودن، رفتیم سر سفره و منتظر شدیم تا آقا تشریف بیاورند. من هیچ وقت در دیدار با آقا قادر به کنترل اشک ریختن خودم نبودم، مادرم همیشه مرا ملامت می کردند که با این گریه، باعث تکدر خاطر آقا می شوی. آقا به محض اینکه وارد اتاق شدند، من همین طور گریه کردم. آقا گفتند که مریم چرا اینقدر گریه می کنی؟ از شدت بغض نتوانستم به ایشان جواب بدهم. مادرم گفتند که گریه و زاری او برای این است که بچه ها را به دیدار شما بیاورد. ایشان دست از غذا کشیدند، گفتند: چرا بچه هایت را نیاوردی؟ من قادر به جواب دادن نبودم. مادر گفتند که آقا بچه ها مزاحم شما می شوند. گفتند: مثل اینکه گریه تو برای این بود که بچه ها بیایند، هیچ وقت فکر نکن که من کار دارم، یا اینکه بچه ها مزاحمتی ایجاد می کنند، بچه ها هر وقت خواستند من را ببینند، بیایند. شب که به خانه آمدم و به بچه ها گفتم آنها خیلی ذوق کردند. پسر بزرگم قرآنی را که دایی آنها از جبهه آورده بود برداشت و گفت که من این را باید بیاورم آقا امضا کند. مادر من برای آنها صحبت کرد که آقا وقت این کارها را ندارند، شما فقط به آنجا می روید و دست ایشان را می بوسید و می آیید. وقتی داخل اتاق امام رفتیم و بچه ها خدمت ایشان رسیدند، آقا با مهربانی آنها را در آغوش گرفتند و یک یک سؤال و جواب که مثلاً تو کلاس چندی؟ اسم معلمت چیست؟ چه کار می کنی؟ پسر بزرگ من با خجالت آن قرآن را به طرف آقا برد و گفت که آقا این را به عنوان یادگاری برای من امضا کنید. امام همراه با امضا کردن این قرآن، گفتند: همیشه یادت باشد که امضای آن را نگاه نکنی، درون آن را نگاه کنی و چیزهایی که در آن نوشته شده است، به خاطرت بسپاری. ایشان با علی محمد که آن موقع پنج یا شش ساله بود شروع به بازی و شوخی و خنده کردند و از همه مهمتر دختر را که خیلی عزیز می داشتند، با او به مزاح و شوخی و خنده پرداختند. بچه دیگر من بهادر مدرسه رفته بود و اجازه گرفته بود که من می خواهم به ملاقات امام بروم. مدیر آنها کتاب مفاتیحی که در مدرسه می خواندند، به او داده بود و گفته بود که این را بده به حضرت امام امضا نمایند و یک چیزی بنویسند. امام بعد از اینکه قرآن را امضا کردند، گفتند: آن چیست که زیر بغل شماست، گفت که آقا این مال مدیر مدرسۀ من است، گفتند که این را امضا بفرمایید، آقا گفتند: با اینکه این کار را نمی کنم، ولی چون تو آورده ای و پسری هستی که می خواهی هم به کارهای قرآن ادامه بدهی و هم به کارهای مفاتیح، من برای تو امضا می کنم که این را به مدیرت بدهی. سپس به من گفتند: چرا دوربین نیاوردی که با بچه ها عکسی بگیریم؟ گفتم: آقا شرمنده هستم، من فکر می کردم که همه این کارها باعث مزاحمت شما می شود. صمیمی و مهربان امام با نوه هایشان خیلی صمیمی و مهربان بودند. شاید چون آنها خُردسال و بعضاً جوان بودند، حضرت امام با آنها خیلی رفیقتر و مهربانتر بودند. مثلاً وقتی که ما خدمتشان بودیم، سختشان بود که به ما کاری واگذار کنند. اما به نوه ها می گفتند: «این لیوان را آب کن» یا «آن دوای مرا بده» یا «آن استکان را بردار». خلاصه با آنها صمیمی و خودمانی تر بودند، آنها هم شیفتۀ حضرت امام بودند. آنها را نوازش کن بچه ای برای امام گل آورده بود و می خواست پیش امام برود، من او را نزد امام بردم. امام گل را از او گرفت و او را در بغل گرفت و بوسید و بعد فرمودند: پولی به ایشان بده. من به امام عرض کردم: آقاجان، از این بچه ها زیاد می آیند و گل می آورند و می خواهند خدمت شما بیایند. امام فرمودند: تو از طرف من گل را از آنها بگیر و آنها را نوازش کن و یک چیزی هم به آنها بده که با دل خوش بروند. منبع: پدر مهربان، خاطراتی از رفتار حضرت امام خمینی(س) با کودکان و نوجوانان، به کوشش: سیداحمد میریان، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 1-26 انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]
صفحات پیشنهادی
- نام و اندیشه والای حضرت امام خمینی (ره) هویت انقلاب اسلامی است
نام و اندیشه والای حضرت امام خمینی ره هویت انقلاب اسلامی است زنجان - ایرنا - رییس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان زنجان گفت هویت انقلاب اسلامی ایران نام و اندیشه امام ره می باشد و با نام خمینی این انقلاب در همه جای جهان شناخته شده است سیدسعید حسینی روز سه شنبه در جلسه کمکتاب «یاد و یادگار» منتشر شد / خاطراتی از دیدار رهبر انقلاب با همسر مکرمه حضرت امام
کتاب یاد و یادگار منتشر شد خاطراتی از دیدار رهبر انقلاب با همسر مکرمه حضرت امام کتاب یاد و یادگار حاوی نمونههایی از بیانات و گفتوگوهای حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با همسر مکرمهی حضرت امام رحمهالله است که همزمان با ششمین سالگرد درگذشت بانو ثقفی به کوشش مؤسسه پژوهشیتوصیه های حضرت امام خمینی(س) درباره ماه مبارک رجب
سیره علما توصیه های حضرت امام خمینی س درباره ماه مبارک رجب از جمله برکات ماه مبارک رجب ادعیه فصیح بلیغ و عمیق از نظر معنی به ویژه جملاتی است که درباره اوصاف جلال و جمال خداوند در آنها آمده است به گزارش سرویس دینی جام نیوز بسیاری از مردم علاقهمند هستند بدانند شیوه سیررهنمودهای حضرت امام خمینی(س) درباره ماه مبارک جب
دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴ ۲۸ بسیاری از مردم علاقهمند هستند بدانند شیوه سیر و سلوک بزرگان دین و انسانهای مهذب و عارف در ایام سال و به ویژه ماههایی که درهای آسمان بیشتر گشوده میشود همانند ماه رجب شعبان و ماه مبارک رمضان چگونه است و آنان پس از سالها تلاش و مجاهده و طی مراحفرمانده دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نداجا نوشهر: 34 ناوگروه نیروی دریایی حفاظت از خطوط تجاری کشور را بر
فرمانده دانشگاه علوم دریایی امام خمینی ره نداجا نوشهر 34 ناوگروه نیروی دریایی حفاظت از خطوط تجاری کشور را بر عهده داردفرمانده دانشگاه علوم دریایی امام خمینی ره نداجا نوشهر گفت 34 ناوگروه نیروی دریایی مشغول حفاظت از خطوط تجاری کشور در تنگه مالاکار و بابالمندب هستند به گزارش خامام جمعه شهر گلستان: رفع گرفتاری مردم عبادت است
امام جمعه شهر گلستان رفع گرفتاری مردم عبادت استامام جمعه شهر گلستان گفت اعضای شورای اسلامی شهر باید بدانند در زمانی که کنار هم مینشینند و همفکری میکنند تا مشکلات مردم را بررسی و حل و فصل کنند در حال عبادت هستند سید مرتضی صفایی امروز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس درمدیر کمیته امداد امام خمینی فردوس خبر داد جمعآوری بیشاز 2 میلیارد ریال صدقه در فردوس
مدیر کمیته امداد امام خمینی فردوس خبر دادجمعآوری بیشاز 2 میلیارد ریال صدقه در فردوسمدیر کمیته امداد امام خمینی فردوس گفت مردم فردوس در سال گذشته بیش از 2 میلیارد ریال صدقه دادند به گزارش خبرگزاری فارس از بیرجند به نقل از روابط عمومی کمیته امداد امام خمینی خراسان جنوبی علیرضرئیس کمیته امداد امام خمینی شادگان از جمعآوری 8 میلیارد و 889 میلیون
رئیس کمیته امداد امام خمینی شادگان از جمعآوری 8 میلیارد و 889 میلیون خبرگزاری پانا رئیس کمیته امداد امام خمینی شادگان از جمعآوری 8 میلیارد و 889 میلیون ریال زکات در شهرستان را طی سال 93 خبر داد ۱۳۹۴ يکشنبه ۳۰ فروردين ساعت 09 25 به گزارش خبرگزاری پانا رئیس کمیته امداد امام خموزیر آموزش و پرورش در حرم امام خمینی(ره): انتقال فرهنگ از نسل گذشته به نسل آینده از کارکردهای آموزش و پرورش اس
وزیر آموزش و پرورش در حرم امام خمینی ره انتقال فرهنگ از نسل گذشته به نسل آینده از کارکردهای آموزش و پرورش استوزیر آموزش و پرورش انتقال فرهنگ از نسل گذشته به نسل آینده را از جمله کارکردهای این وزارتخانه برشمرد و گفت آموزش و پرورش نظرات و آرمانهای امام خمینی ره که برگرفته از مکعناوین روزنامههای صبح امروز «درحاشیه» گرفتار حاشیهها شد/ امام خامنهای الهامبخش جهاد مردم عراق/ ه
عناوین روزنامههای صبح امروزدرحاشیه گرفتار حاشیهها شد امام خامنهای الهامبخش جهاد مردم عراق هشدار روحانی به متجاوزان منطقهروزنامه های امروز کشور تیترهای اصلی خود را به موضوعاتی نظیر سخنان روز گذشته روحانی در رژه ارتش حمله عربستان به یمن و موضوعات دیگری همچون پرونده هسته ای امدیر روابط عمومی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی: همایش «فرصت و چالشهای انقلاب اسلامی» در کرمانشاه ب
مدیر روابط عمومی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی همایش فرصت و چالشهای انقلاب اسلامی در کرمانشاه برگزار میشودمدیر روابط عمومی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی از برگزاری همایش فرصت و چالشهای انقلاب اسلامی با حضور نیروهای گفتمان انقلاب اسلامی در کرمانشاه خبر داد حجتالاسلام عبه منظور توسعه روابط علمی و پژوهشی صورت گرفت انعقاد تفاهمنامه همکاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و پژوه
به منظور توسعه روابط علمی و پژوهشی صورت گرفتانعقاد تفاهمنامه همکاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی ره و پژوهشگاه شاخصپژوهبر اساس تفاهمنامه امضا شده بین دانشگاه بینالمللی امام خمینی ره و پژوهشگاه شاخصپژوه روابط علمی و پژوهشی این دو نهاد توسعه مییابد به گزارش خبرگزاری فارسمدیر کمیته امداد امام خمینی ساوه: بافت 190 مترمربع فرش توسط مددجویان تحت حمایت کمیته امداد در ساوه
مدیر کمیته امداد امام خمینی ساوه بافت 190 مترمربع فرش توسط مددجویان تحت حمایت کمیته امداد در ساوهمدیر کمیته امداد امام خمینی ساوه گفت به همت مددجویان تحت حمایت این نهاد طی سال گذشته 190 مترمربع فرش بافته شده است به گزارش خبرگزاری فارس از اراک به نقل از روابط عمومی کمیته امداد اضرورت آگاهی بیشتر نوجوانان از رفتارهای پر خطر
مدیر کل دفتر مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی وزارت آموزش وپروررش ضرورت آگاهی بیشتر نوجوانان از رفتارهای پر خطر خبرگزاری پانا مدیر کل دفتر مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی وزارت آموزش وپروررش در آئین اختتامیه جشنواره نوجوان سالم شهرستان های استان تهران گفت دانش اموزان مروج پیاسخنان افشاگرانه مومن نسب در مورد شبکه های اجتماعی / شبکه های اجتماعی ایده حضرت امام(ره) بود+صوت
سخنان افشاگرانه مومن نسب در مورد شبکه های اجتماعی شبکه های اجتماعی ایده حضرت امام ره بود صوت سخنرانی روح الله مؤمن نسب کارشناس فضای مجازی با موضوع خانواده و شبکه های اجتماعی مجازی - 17 دی ماه 1393 در مراسم افتتاحیه اکران پنجمین جشنواره فیلم عمار در مسجد امام علی علیه السلام- پنج شنبه؛ رونمایی پایگاه اطلاع رسانی حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای ویژه نوجوانان
پنج شنبه رونمایی پایگاه اطلاع رسانی حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای ویژه نوجوانان تهران - ایرنا - پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای سایت جدیدی ویژه نوجوانان راه اندازی کرده که فردا پنج شنبه رونمایی می شود به گزارش ایرنا از khamenei irمدیر کمیته امداد امام خمینی خوسف خبر داد افزایش 200 درصدی زکات در خوسف
مدیر کمیته امداد امام خمینی خوسف خبر دادافزایش 200 درصدی زکات در خوسفمدیر کمیته امداد امام شهرستان خوسف گفت زکات دریافتی در این شهرستان بیش از 200 درصد رشد داشته است به گزارش خبرگزاری فارس از بیرجند به نقل از روابط عمومی کمیته امداد امام خمینی خراسان جنوبی محمدرضا احمدی اظهار-
گوناگون
پربازدیدترینها