واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عصر طلايي فيلمهاي فراموششده
يکي از معدود نکات قابل توجه در مراسم گلدن گلوب امسال، اعطاي جايزه بهترين فيلم تلويزيوني به «کارلوس» ساخته اوليويه آساياس، درباره زندگي و ترورهاي کارلوس ملقب به شغال در دهههاي 1970 و 1980 بود. اين جايزه را بايد تقديري از جهانشمول بودن سينما دانست؛ تقدير از فيلمي 5ساعت و نيمه که در آن به 11 زبان صحبت ميشود و در لوکيشنهاي مختلفي در اروپا و خاورميانه فيلمبرداري شده و البته هنرپيشه اصلي آن ادگار راميرز ونزوئلايي است که به 5 زبان زنده دنيا صحبت ميکند. واقعا شما از يک فيلم غير انگليسي زبان چه ميخواهيد؟فيلم «کارلوس» با وجود تمام ارزشهايش، در بين نامزدان بهترين فيلمهاي خارجي گلدن گلوب نبود و جايزه به فيلم «در دنيايي بهتر» از دانمارک رسيد. کارلوس براي يک شبکه تلويزيوني فرانسوي ساخته شده بود و نخستين بار هم در آنجا به نمايش درآمد و واجد شرايط حضور در بين کانديداهاي فيلمهاي خارجي شناخته نشد و در عوض بهترين ميني سريال نام گرفت. اما قصه کارلوس سرگذشت اکثر فيلمهاي خارجي خوبي است که اين سالها به شکل پراکنده در آمريکا و ساير کشورهاي جهان به نمايش درميآيند. برخي از آنها نمايشهاي محدود در برخي شهرهاي بزرگ دارند و برخي ديگر فقط در شبکههاي تلويزيوني کابلي نمايش پيدا ميکنند. شيوه انتخاب بهترين فيلمهاي خارجي اسکار هم به همين اندازه مبهم است و از بين صدها کانديدا قرعه به نام 5 فيلم ميافتد. فيلمهاي امسال عبارتند از: «سگ دندان» از يونان، «زيبا» از مکزيک، «خارج از قانون» از الجزاير، «در دنيايي بهتر» از دانمارک و «آتش افروزان» از کانادا.سگ دندان، بهار در آمريکا به اکران درآمد و خارج از قانون هم در دسامبر براي 2هفته اکران محدود داشت و بيوتيفول هم به لطف بازي خاوير باردم هماکنون روي پرده سينماهاست. اما ساير نامزدان بايد براي اکران در اواخر زمستان يا اوايل بهار برنامهريزي کنند و اميدوار باشند که تعداد سينماهاي نمايشدهنده از انگشتان 2دست بيشتر باشد. شيوه معمول اکران فيلمها ( اکران افتتاحيه و نقدهاي مثبت منتقدان و تبليغات شفاهي) معمولا براي آنها رخ نميدهد و شايد در برخي موارد نقدها اثر منفي داشته و تماشاگر احتمالي را هم از سالن سينما دور کند.قصه کارلوس سرگذشت اکثر فيلمهاي خارجي خوبي است که اين سالها به شکل پراکنده در آمريکا و ساير کشورهاي جهان به نمايش درميآيند. برخي از آنها نمايشهاي محدود در برخي شهرهاي بزرگ دارند و برخي ديگر فقط در شبکههاي تلويزيوني کابلي نمايش پيدا ميکنند.اين شيوه عجيب براي اکران و مطرح شدن فيلمهاي خارجي در اسکار هميشه سبب ناديدهگرفته شدن برخي آثار مطرح و ارزشمند سال شده است. براي مثال فيلم «از خدايان و انسانها» ساخته خاوير بووآ درباره زندگي تعدادي از فرانسويان در الجزاير در دوران جنگ داخلي اين کشور، کاملا از سوي آکادمي ناديده گرفته شد، اما در کنار درنظر گرفتن اين نکته که فيلم در رقابت با ساير فيلمهاي کانديد شده، بازنده بوده و رقابت را به آنها واگذار کرده، مقصر اصلي، سيستم اکران و تبليغات صنعت سينماي آمريکاست که در آن سينماي جهان و آثار ارزندهاش ارزش چنداني درمقايسه با محصولات استوديويي ندارد.براي دلايلي که مشخص نيست آکادمي قانون «يک فيلم از هر کشور» را هر ساله اجرا ميکند و به اين ترتيب بخشي از روند تصميمگيرياش را به واقع به دستهاي پنهان صنعت سينما و دلالان شرکتهاي توليد فيلم واگذار ميکند. فيلم از خدايان و انسانها، تنها نماينده فرانسه براي اسکار امسال بود و به ناچار فيلم خارج از قانون که هنرپيشههاي فرانسوي و کارگرداني فرانسوي دارد بايد براي اينکه شانس حضور در اسکار را داشته باشد الجزايري معرفي شود و در کنار آن بيوتيفول با بازي خاوير باردم هم با هنرپيشهها و همچنين انتخاب شهر بارسلونا بهعنوان لوکيشن فيلم، از مکزيک کانديداي دريافت اسکار باشد. بهنظر ميرسد مشکل بيش از آنکه مربوط به روند انتخاب فيلمهاي اين بخش باشد، به بيگانه بودن فرهنگ فيلم آمريکا با سينماي جهان برميگردد که در شيوه کارکرد اسکار و آکادمي علوم و هنرهاي سينمايي هم تأثير مستقيم داشته.حالا ممکن است برخي مطرح کنند که در سالهاي گذشته فيلمهاي زيرنويسداري به نمايش درآمدهاند که در اسکار هم حرفي براي گفتن داشتهاند از جمله «زندگي زيبا»، «ببرغران» و «اژدهاي پنهان» و يا «لابيرنت پن»، اما تمامي اين موفقيتها مقطعي بوده و در حالت کلي فروشي بيش از يک ميليون دلار براي يک فيلم خارجي رؤيايي و دستنيافتني محسوب ميشود و نام فيلمهايي که در جشنواره فيلم کن يا ساير جشنوارههاي معتبر جهاني جوايز اصلي را دريافت ميکنند براي اکثر سينماروهاي حرفهاي آمريکايي مفهومي ندارد.در 20 سال اخير فرهنگ موسيقي پاپ و رسانههاي اجتماعي 5 قاره جهان به لطف اينترنت به هم نزديکتر شده و ذائقههاي فرهنگي در اکثر نقاط جهان شباهتهايي باهم پيدا کرده اما در مورد سينما هنوزهم تماشاگران در آمريکا نگاهي محتاطانه و منزوي به فيلمهاي غيرانگليسي زبان دارند.رسوخ چنين فرهنگي به آکادمي سبب ميشود تا فهرستي تصادفي در پايان سال براي دريافت جايزه اسکار بهترين فيلم خارجي اعلام شود. هاليوود هم با رعايت اين سنت چنددهساله، گاهي به انتخاب هنرپيشههاي شاخص اسکارگرفته دست ميزند که البته هميشه موفقيتشان را در اين سوي اقيانوس تضمين نميکند و ستارههاي غيرانگليسيزبان براي لحظاتي در زندگي حرفهايشان ميتوانند در کانون پرزرق و برق هاليوود قرار گيرند.باردم (کانديداي تعجببرانگيز امسال) براي بازي در فيلم «سرزميني براي پيرمردها وجود ندارد» در سال 2008 اسکار گرفت و ماريون کوتيار پس از بازي اعجابآورش در نقش اديپياف در فيلم «زندگي صورتي» شانس اين را پيدا کرد که در فيلمهاي «دشمنان مردم» و «آغاز» نقشهاي فرعي را مقابل جاني دپ و لئوناردو ديکاپريو ايفا کند. اشتهاي هاليوود براي بلعيدن استعدادهاي سينمايي از تمامي جهان در همه اين سالها زبانزد بوده ولي تنها عدهاي معدود ميتوانند در اين سيستم استوديويي بزرگي کنند؛ برخوردي اين چنين با آثار برتر سينماي جهان، آن هم در شرايطي که 15 سال اخير بهعنوان دوران طلايي سينماي بينالملل مطرح بوده واقعا قابل بحث است؛ تغييري که به واسطه پيشرفت تکنولوژي بهوجود آمده طراز اجتماعي و منابع قابل استفاده هنردوستان را به شکل قابلتوجهي افزايش داده است.حالا علاقهمندان سينماي مستقل جهان بهسختي ميتوانند حساب تمام فيلمهاي مطرح 5 قاره جهان را داشته باشند. در دهههاي گذشته کشورهاي اروپايي و ژاپن اکثرا در کانون توجه آنها بودند اما حالا به يمن وجود اينترنت ميتوان از تازهترين آثار ساخته شده در صربستان، آفريقاي جنوبي، تايلند، کرهجنوبي و ساير کشورها مطلع شد. اکثر اين فيلمها از طريق اينترنت قابل دانلود هستند و واقعا سخت است که بتوان با آثار خوب در همه اين کشورها به روز ماند و بهترينها را تعقيب کرد و نظر داد.برگزاري جشنوارههاي سينماي مستقل در اينترنت و جلسات اکران و بحث که قبل از اين يک آرزو بود، حالا به امري عادي بدل شده و يک فيلمساز در تايلند ميتواند اميدوار باشد که چند ماه قبل از نمايش فيلمش در جشنوارهاي مطرح، اکراني ويژه سينما دوستاني از آمريکا و يا اروپا داشته باشد و نظرآنها را هم درباره فيلمش جويا شود. موج نوي خلاقيت از کشورهاي اروپاي شرقي، آسياي جنوب شرقي و آمريکاي لاتين در اينترنت ايجاد شده است و روسيه نسل جديدي از فيلمسازان پيشرو را پس از دهه طلايي 1960 تجربه ميکند. تمام اين آثار تقريبا در آمريکا و از ديد آکادمي پنهان مانده اما دنياي سينما بيش از هر زمان ديگري به کشف شدن نيازمند است.سينما و تلويزيون تبيان همشهري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 645]