تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835546709
ماجراي خانه دار شدن يک هنرمند بدون مسکن!!!
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۹ فروردين ۱۳۹۴ (۱۲:۴۷ب.ظ)
ماجراي خانه دار شدن يک هنرمند بدون مسکن!!! گروه فرهنگي خبرگزاري موج
چگونه ايد دوستان...؟! سلام به روي تمام خشخاشي ِدو نبشِ نيمه خوشحال تان...! خوب روزگار ديگر است، از قديم گفته اند: «دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت»، بي خيال... به روي مبارک مان نمي آوريم تا خودش رويش کم شود و ضايع تر از قبل برود پي کار و زندگي اش...!
اما روز قيامت در لوله باريک خودکارم-که در «توپي و با حالي» پهلو به عطارد مي زند- سرب داغ بريزند اگر من از آوردن اين شعر طنز جناب رضا رفيع، مجري برنامه تلخ و ترش ِ!«قند پهلو»،منظور ِخاص ِپشت پرده اي داشته باشم! به ويژه اين که ايشان گويا مجرد هم هستند و من هم «خدبختانه» مجرد!
حالا اين مسأله را بگذاريد کنار... اين جناب مديرعامل خبرگزاري موج مان هم که اتفاقا خيلي هم هواي مرا دارد، چون از بد حادثه خودش هم شاعر و طناز است، هرچه ما برايش شيرين قلمي مي کنيم، هي براي ما ترش نمره گي مي کند...کلاً در محضر ايشان مردوديم!
به همين خاطر گفتيم يک مطلب طنزي از اين شاعر خوش ذوق طنز پرداز بياوريم، بلکم نمره 12 مان تامين شود به لطف به خدا...
اما عجب حالي گرفته است اين آقا رضاي رفيع از وزير ارشاد،-حالا اين شعر مال کي است و منظور کدام وزير است، الله اعلم!- ولي دوستان خيلي حرفش راست و درست است...واقعا خانه دار شدن ما هنرمندان بي پول ول معطل هم از آن حکايت هاست...! خودتان بخوانيد...
روزگاري…( بگو هَفَش ده سال
پيش از اين ها، که رفته ام از ياد)
يک هنرمندِ فاقد مسکن
رفت روزي وزارت ارشاد
چون دم در رسيد، با خود گفت:
«مي روم تو، هر آنچه بادا باد»
نوک بيني خود گرفت و رفت
راست پيش وزير و پس اِستاد
گفت: «در روز اول خلقت
که خدا اين جهان نمود آباد
چون به مستضعفين زمين بخشيد
اسم اين جانب از قلم افتاد
حال، البته با کمي تأخير
من به خدمت رسيده ام، دلشاد
تا مگر قطعه اي زمين بخشيد
بروم منزلي کنم ايجاد»
گفت با وي وزير، با لبخند:
«بنده از ديدن شمايم شاد
چون هنرمند قدر مي بيند
بايد الحق به صدر بنشيناد
مي نويسم زمين به اسم الان
مي دهم خدمت شما استاد!
آن گه از «قطعه ي هنرمندان»
قطعه اي هم به شخص ايشان داد
با مسکن باشيد/ دخترک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها