تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سخن چون دواست، اندکش سودمند و زیادش کشنده است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804115857




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سينماي ايران پدرها را جدي نمي گيرد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سينماي ايران پدرها را جدي نمي گيرد
سينماي ايران پدرها را جدي نمي گيرد نويسنده:آوا يگانه همين ابتدا به تمام کساني که مطمئن هستند به آقايان{بازيگر} در سينماي ايران بيش از حد توجه شده و فيلم نامه نويسان شخصيت هاي منسجم تر و متنوع تر و به قول حرفه اي ها «جاي کار بيشتر » را براي مردان مي نويسند، توصيه مي کنيم اين گزارش را نخوانند، چون مجبور مي شوند از مواضع سفت و محکم خود يک قدم عقب نشيني و همانند ما اعتراف کنند، پدر ها و البته نه همه مردها ! در سينماي ايران خيلي جدي گرفته نشده اند و تعداد پدران تأثير گذاري که حضورشان در يک فيلم مدتها بر ذهن سنگيني کند و پس از آن بتوان درباره شان مقاله هاي متعدد نوشت و سيمايشان را در سينماي ايران بررسي کرد، بسيار اندک است. شايد به همين سبب در طول اين سالها بارها همايش ها و سمينارهايي درباره ي نقش زن و در کنار آن مادران سينما در سينماي ايران برگزار شده و حتي چند بازيگر پيش کسوت به نام مادران سينما شناخته مي شوند، همچون حميده خير آبادي ، رقيه چهره آزاد، و ايران دفتري اما کمتر بازيگري در سينماي ايران به سبب بازي در نقش پدر شناخته شده است، به جز جمشيد مشايخي که از جواني نقش پدر بازي مي کرد و با حضور در فيلم پدربزرگ توانست اين لقب را ازآن خود کند. البته در فيلم هاي ايراني مردان اغلب ازدواج کرده اند و فرزندي هم دارند اما قصه ي اين خانواده بيشتر حول و حوش روابط زن و مرد مي گذرد و بچه ها يا مزاحم هستند و بايد در گوشه اي آرام بگيرند تا حضورشان تأثيري در روند فيلم و ماجراهاي آن ندارد و فقط گاهي براي تلطيف يا تهييج صحنه ها از سوي مرد -پدر- تشويق و تنبيه مي شوند. نيامد، خاطره شد.25 سال پيش در آن روزهايي که سينماي بعد از انقلاب ايران تازه داشت جان مي گرفت و گرايش هم بيشتر به سمت ساخت فيلم هاي جنگي و حادثه اي بود و بنياد سينمايي فارابي هم سکان سينماي معناگرا و خاص را در دست داشت، رسول صدر عاملي سراغ ملودرام رفت و «گل هاي داوودي » را کارگرداني کرد، قصه ي مادري که دست تنها فرزند نابيناي خود را به ثمر رسانده و حالا در آستانه ي ازدواج پسرش، منتظر بازگشت پدر از زندان هستند. انتظاري که به سرانجام نمي رسد. پدر در اين فيلم غايب است اما شخصيت پيش برنده ي داستان به شمار مي آيد، انگيزه ي تمام مرارت هايي که مادر و پسر در تمام سالهاي نبودنش تحمل کرده اند، بازگشت اوست و همين دليل بيشتر از حضور فيزيکي اش در داستان تأثير گزار است. پدر در فيلم هاي صدرعاملي حضوري سنگين دارد و نبودنش ضربه ي عاطفي عميقي را رقم مي زند. او در فيلم بعدي اش « پاييزان» هم ما را با پدري همراه مي کند که سالها دوري و تبعيد را فقط و فقط براي ديدن دخترش تحمل کرده و در اين راه حتي به خشونت هم دست مي زند و يا در « من ترانه 15سال دارم» ، اين پدر است که مشکل دخترش را با وجود تعارض آن با هنجارهاي اجتماعي و دردسر هايي که موجب مي شود مي پذيرد و با اينکه از او دور است اما دلداريش مي دهد و حمايتش مي کند.شکستن کليشه ي ناپدريدر فيلم هاي مجيد مجيدي هم بار قصه بيشتر بر دوش پدر است و مادر فقط حضوري گذرا دارد در فيلم «پدر» با اينکه انگيزه ي حسادت و نگراني پسر رابطه ي مادر با ناپدري اش است اما کشمکش هاي او با همين ناپدري است که به فيلم قوام مي بخشد، ناپدري که بر خلاف تصور عام و آنچه در جامعه جا افتاده مردي مقتدر و در عين حال خانواده دوست و مهربان است و حتي قدرت پذيرش و بخشش اين فرزند سرکش را هم دارد، شايد نقطه ي مقابل پدر فيلم «رنگ خدا» که پسر نابينايش را عامل مصيبت هايي مي داند که بر سرش مي آيد و به همين دليل تلاش مي کند او را از خود دور کند، اگرچه در پايان فيلم معجزه ي نزديکي اين فرزند به خدا را باور مي کند. در «آواز گنجشک ها » هم کريم(رضا ناجي) ابتدا در کسوت يک پدر زحمت کش براي تأمين خانواده اش به سختي ها تن مي دهد، هر چند با وجود همه ي مشکل ها براي بچه هايش پدري مهربان و دوست داشتني است. اما کم کم در شرايطي که وضعيت مالي او بهتر مي شود، از خانواده هم دورتر شده و به پدري بي حوصله تبديل مي شود.يعقوبي در فراق يوسفدر فيلم« بوي پيراهن يوسف » علي نصيريان، يعقوبي است که به انتظار بازگشت يوسف اش نشسته و با همين اميد زندگي مي کند و با مهرباني به ديگران هم صبوري و اميد را مي آموزد. حمايتش از شيرين( نيکي کريمي) از همان بار اول که با او روبرو مي شود و ذوق چرخاندنش به دور ميدان آزادي و حتي پناه دادن او در خانه اش، تصوير ازلي که از يک پدر صبور و مهربان را که در ذهن داريم براي ما زنده مي کند، تصوير پدري که فقط در خلوت خودش مي شکند و شکوايه هايش را فقط با خدايش در ميان مي گذارد. پدر در فيلم هاي ديگر حاتمي کيا هم نقشي ويژه دارد، هرچند در فيلم هاي «موج مرده» ،«آژانس شيشه اي» و «به نام پدر» ، پرسش هاي پاسخ نداده ي نسل جوان و اختلاف نگرش هاي اين دو نسل در مورد گذشته و آينده، چالش پدران و بچه ها را مطرح مي کند و به جز اين حضور پرويز پرستويي به عنوان بازيگر اين پدرها، امتداد اين شخصيت ها در شرايط مختلف است.در موج مرده، پدر فرمانده اي است که به قول خودش تربيت فرزندش را به معتمدانش سپرده و خود به همين اميد و دلگرمي راهي جبهه شده و حالا پس از سالها با جواني روبه روست که آرزوهايش در جايي رقم مي خورد که پدر با آنها مبارزه کرده و او مجبور است براي رهايي فرزندش به خواسته هاي خود پشت پا بزند.در «آژانس شيشه اي » هم تلاش پدر براي معالجه دوستش از جانب پسر درک نمي شود، او همانند بسياري از هم نسل هاي خود طالب رفاه و آسايشي است که شايد در نظر پدر، خودخواهانه باشد و به همين سبب آنها حرف يکديگر را نمي فهمند و در اين ميان مادر نقطه ي اتصالشان محسوب مي شود و سعي مي کند اين رابطه ي کاملاً ناقص را بهبود ببخشد. در به نام پدر هم مادر نقطه ي تلاقي رابطه ي پدر و دختر است که به ظاهر مشکلي در آن نمي بينيم اما وقتي بحران مجروح شدن دختر در ميدان مين پيش مي آيد، تضادها آشکار مي شود و پرسش هاي بي جواب رابطه ي آنها را دچار مشکل مي کند، اگرچه پدر اين بار با دخترش و خواسته ي نسل او همراه مي شود.جدال با جهلبا اين که، محور فيلم «باشو غريبه کوچک» اثري از بهرام بيضايي پسر غريبه با نايي و حمايتي است که اين مادر در برابر همه ي نا ملايمات از او مي کند اما پدر که در سفر است، با نامه هاي دلگرم کننده اش و اعتماد که به قضاوت نايي دارد، اثر حمايت گر خود را بر ذهن تماشاگر فيلم مي گذارد، تصوير پرويز پور حسيني در سکانس پاياني فيلم باکتي خاکستري رنگ که آستينش به پهلويش سنجاق شده و مهربانانه و بعد از جدال سختي که با گرازها داشته، دستش را بر پشت باشو مي زند و با او ميان شاليزار راه مي رود، از سکانس هاي به ياد ماندني فيلم باشو غريبه کوچک است.قهرمان تنها، اين بار پدرشخصيت اصلي فيلم هاي مسعود کيميايي اغلب آدم هايي تنها هستند که شايد در گذشته خانواده اي هم داشته اند اما امروزشان با تنهايي گره خورده است. او حتي بعد از آنکه نسل جوان را هم وارد قصه هايش کرد، شخصيت اصلي اش باز هم مرد تنها بود، در اين ميان شايد فيلم تجارت استثنا باشد که محور آن سفر يک پدر براي ديدار با فرزندي است که سالها در آلمان زندگي مي کند. کيميايي نقش پدر را به فرامرز غريبيان سپردکه چشم هاي مهربانش جان مي دهد، براي بازي کردن نقش پدر، آن هم پدري که سالها دوري، فاصله اي به ظاهر تمام ناشدني ميان او و پسرش انداخته و پدر بايد بتواند دوباره قهرمان قصه اش بشود.پدري به نام خسرو شکيباييدر فيلم هاي «کيميا» (احمد رضا درويش) و «خواهران غريب» (کيومرث پوراحمد) خسرو شکيبايي نقش پدر را بازي مي کند. در کيميا با پدر دردمندي مواجه مي شويم که سالهاي اسارت را در روياي ديدن فرزندش تاب آورده، اما در واقعيت با دختري شاداب روبرو مي شود، که فارغ از رنجهايي که پدر به يادگار دارد، در آسايش زندگي مي کند و حتي نمي داند اين مردي که با چشمان اشک آلود و دستان لرزان مقابلش ايستاده، پدر اوست. اين پدر يا بايد برحق پدرانه ي خود پافشاري کند و يا ببخشد و او راه دوم را انتخاب مي کند و فقط به داشتن يک عکس کوچک و خاطره اي از ديدن دخترش دلخوش مي کند. در خواهران غريب اما با پدري کاملاً متفاوت روبرو هستيم، پدري هنرمند که براي کودکان موسيقي مي سازد اما از پس درک دنياي کودکان خودش به سختي بر مي آيد، او در گذشته نتوانسته کانون خانواده را حفظ کند اما امروز مردي به ظاهر سرحال و شاد و موفق است که دلش براي پدر خوب بودن غنج مي رود.آخرين حلقه ي زندگيرضا کيانيان در فيلم « خانه اي روي آب» پزشک است، آدمي تنها، خرد شده و خسته که از همه چيز بريده و قيد همه را زده است و در اين ميان پسرش که سالها خارج از کشور زندگي مي کرده، باز مي گردد، پسري که شايد آخرين حلقه وصل او به زنجير زندگي باشد. اما اين دلخوشي هم عمر طولاني ندارد، واقعيت تلخ اعتياد پسر آن چنان سهمگين است که پدر را از پا مي اندازد آخرين حلقه زنجير هم باز مي شود و او به مرگ پناه مي برد.سرگرداني بي انتهادر فيلم « خيلي دور، خيلي نزديک» پدر پا به سن گذاشته ، مويي سفيد کرده، شغل مهمي دارد و زندگي اي به لحاظ مالي مرفه، اما آن قدر گرفتار است که حتي نمي تواند هديه ي تولد پسر جوان خود را سر موقع به او برساند و وقتي به خانه بازمي گردد که پسر اهل نجومش راهي بيابان شده تا ستاره ها را رصد کند و کسوف را ببيند، پسري که پدر ناغافل در مي يابد بيماري سختي دارد و همين دليلي مي شود تا او در بيابان بي انتها سرگردان به دنبال فرزند، خودش يا خداي خودش بگردد. در صحنه ي پاياني فيلم آن جايي که ماشين او را تلي از شن هاي نرم پوشانده، نمي دانيم روياي بازگشت پسر و دستي که به سوي پدر مي آيد، واقعيت است يا خيال، هرچه هست شيريني آن حال همه ي ما را خوب مي کند.بهترين باباي دنياي بچه هادر فيلم هاي کودک که البته جزء نمونه هاي نادر و رو به انقراض سينماي ما محسوب مي شود، خاطره ي چند پدر ماندگار تر است، « بهترين باباي دنيا» را بعيد مي دانم، بچه هاي امروزي ديده باشند، در روياهاي کودک اين فيلم، پدر نقش قهرمان هايي را دارد که او در قصه ها و فيلم ها مي بيند، اما در واقعيت مرد پر مشغله اي است که فرصت ديدن فرزندش را هم ندارد اما يک جايي اين واقعيت و خيال به هم مي آميزد و از دل آن پدري معمولي اما دوست داشتني ظاهر مي شود، در فيلم سفر جادويي هم يک اتفاق ساده، محبوس شدن در ماشين لباسشويي، جاي يک پدر سخت گير و منضبط را با پسر سربه هوا و شلوغش عوض مي کند و حالا اين پدر است که بايد بابت شيطنت هاي کودکانه اش تنبيه شود و دنياي کودکي که فراموشش کرده، به ياد آورد. در «پاتال و آرزوهاي کوچک» هم تقريبا با قصه اي مشابه روبرو هستيم، عروسکي عجيب و غريب آرزوي خواهر و برادري که پدر و مادرشان خيلي گرفتار هستند را برآورده مي کند و آن ها جاي پدر و مادر را مي گيرند، هرچند سرآخر آرزو مي کنند، هرکس جاي خودش باشد.پيرمرد و درياپيرمرد در فيلم هور در آتش با لهجه ي شيرين شيرازي اش و يکه و تنها به خط مقدم جبهه آمده تا پسرش را ببيند، مهرباني ها و صبوري و آرامشش همه ي آنهايي که در دل مزاحمش مي دانند را غافلگير مي کند. او اما بايد بدون ديدار فرزند به پشت جبهه بازگردد و با جواني عجول همراه شود تا با قايقي کوچک از ميان هورهاي بلند شط بگذرند، مونس پيرمرد ديوان کوچک حافظ است، دشمن امان نمي دهد و آنها گرفتار آتشي مي شوند که به جان هور مي افتد، قايق واژگون مي شود و ورق پاره هاي ديوان حافظ به روي آب شناور و پيرمرد همچنان آرام است و اميدوار و از دل آتش اين پسر اوست که به ياري اش مي آيد.آباداني ها در تهرانآباداني ها برگردان ايراني فيلم مشهور و جريان ساز دزد و دوچرخه است، حکايت پدر و پسري که دوچرخه شان يعني تنها وسيله اي که براي کسب معاش زندگي دارند، دزديده مي شود و آنها با سرک کشيدن به گوشه گوشه ي شهرستان به دنبال آن مي گردند، پدر در نسخه ي ايتاليايي نا مهربان تر وعصبي تر است و واکنش هاي تندتري دارد اما سعيد پور صميمي در آباداني ها نسخه ي يک پدر دردمند ايراني است که با وجود مصيبتي که بر سرش آمده با تمام قوا سعي در کنترل عکس العمل ها و حمايت از فرزندش در برابر آدم ها و اتفاق هاي غير قابل پيش بيني شده اي دارد که با آنها مواجه مي شوند.منبع: نشريه سينماي پويا شماره 19
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 665]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن