واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: تحليل و نسخهاي براي سينماي ايران: هويت جشنواره فيلم فجر دوباره احيا شود بيان مشكلات جامعه زير عنوان گفتمان «اميد» قرار گيرد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
يك كارشناس فرهنگي دفتر مطالعات فرهنگي مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي ابراز عقيده كرد: مديريت سال گذشتهي جشنواره فيلم فجر با تقليل بيش از پيش اين جشنواره به يك «جشن صنفي بدون جهت» در راهبري حداقلي سينماي ايران، نقشي نداشت.
به گزارش خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حجت الاسلام علي جعفري امروز ـ 7 دي ماه ـ در نشست «آسيبشناسي فرهنگي محصولات و مديريت سينماي ايران با تاكيد بر بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر»، در پژوهشكده فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي حضور يافت و با ارايه گزارش پژوهشي مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي به بيان نكاتي درباره جشنوارهي فيلم فجر سال گذشته پرداخت.
جعفري درابتداي اين نشست با تشريح جايگاه جشنواره فيلم فجر در كشور گفت: آيينهاي سينمايي جزو فاخرترين و پرخرجترين آيينهاي جهان هستند. به نظر ميرسد سينما در جهان معاصر بدون آيينهايش بيهويت و بيكاركرد است؛ به همين دليل است كه ايران در بخش سينما به دو آئين «جشن» و «جشنواره» سينمايي توجه ويژهاي دارد.
او ادامه داد: جشنواره بينالمللي فيلم فجر پرخرجترين و پرشكوهترين آئين هنري ايران است. اين جشنواره شناسنامهاي بسيار انقلابي دارد، چراكه پيش از تولد سينماي ملي به وجود آمده است.
وي در اين بخش به محدوديتهاي جشنواره بينالمللي فيلم فجر اشاره كرد و گفت: برخي از محدوديتهاي ايجاد شده در جشنواره فجر كاملا دروني هستند كه ميتوان آنها را در چند بخش دسته بندي كرد. به نظرم اولين و مهمترين محدوديت در جشنواره فيلم فجر، شرط ايراني بودن فيلمها براي دريافت جوايز فاخر جشنواره است. اين شرط را به نوعي رانت جشنواره به سينماي داخلي ميتوان دانست كه متاسفانه اعتبار بينالمللي آن را خدشه دار كرده است.
اين كارشناس فرهنگي ادامه داد: همچنين ميتوان از «ارتباط نداشتن سينماي ايران با سينماهاي همگراي خود» و «جوايز كوچك» به عنوان دو محدوديت دروني ديگر جشنواره نام برد. در حال حاضر جوايز جشنواره فجر هيچ اثري در جهت راهبري صنعتي سينما ندارد. در واقع جوايز اين جشنواره بينالمللي از نظر مالي تحريككننده نيست.
جعفري از تعدد جوايز و اعوجاج فرهنگي در شاخصهاي داوري به عنوان دو محدوديت دروني ديگر جشنواره فيلم فجر نام برد و اظهار كرد: در بخش تعدد جوايز شما هيچ جشنوارهاي را پيدا نميكنيد كه مانند جشنواره فيلم فجر چنين تعداد جايزهاي را به برگزيدگان اهدا كند. به نظرم اين كار باعث ميشود كه جشنواره تا حد يك جشن تنزل يابد. همچنين متاسفانه جشنواره دچار نوعي اعوجاج فرهنگي در شاخصهاي داوري است؛ چراكه به عنوان مثال ميبينيم در دوره بيست و چهارم جشنواره فيلم «به نام پدر» به عنوان يك فيلم ضد جنگ جايزه ميگيرد، اما در دوره بعد «روز سوم» كه فيلمي تماما دفاع مقدسي است از جشنواره جايزه ميگيرد. يعني شاخصهاي داوري هيچ تناسبي با يكديگر ندارند.
اين كارشناس دفتر مطالعات فرهنگي مركز پژوهشهاي شوراي اسلامي سپس به مزيتهاي فرهنگي جشنواره فيلم فجر اشاره و بيان كرد: اگرچه ايرادات مختلفي را به جشنواره فيلم فجر ميتوان وارد آورد اما اين جشنواره همچنان معتبرترين برند سينماي ايران است كه هيچ كس نميتواند آن را ناديده بگيرد. به همين دليل اگر مديريت سينمايي بخواهد، ميتواند حيثيت و هويت اين جشنواره را دوباره احيا كند.
وي ادامه داد: نكته ديگري كه ميتواند به عنوان مزيت جشنواره فيلم فجر شمرده شود، توجه به انديشههاي ناب انقلابي و جريانهاي مقاومت فرهنگي در كشورهاي اسلامي و ساير كشورهاست. شايد بتوان گفت كه جشنواره بينالمللي فيلم فجر تنها جشنوارهاي است كه ميتواند به اين انديشههاي ناب توجه كند. واقعا فكر ميكنم ميتوان به جاي اين همه جايزه بدون اهميت به جوايزي مانند جايزه بيداري اسلامي، جايزه بيداري انساني، جايزه بهترين فيلم ضد سرمايهداري و ... توجه كرد.
حجتالاسلام جعفري در ادامه اين نشست با بيان اينكه بيست و نهمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر با توجه به ويژگيهاي منحصر بهفردش، مهمترين جشنواره داخلي فيلم پس از انقلاب اسلامي است، به نكاتي ديگري از پژوهش «آسيب شناسي فرهنگي محصولات و مديريت سينماي ايران (با تاكيد بر بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر)» اشاره كرد.
به گزارش ايسنا، در اين دفترچه، آسيبشناسي جشنواره بيست و نهم فجر ذيل موضوعات و شاخصهاي زير تشريح شده است:
1- آسيب شناسي بازنمايي دين و دينداري
بازنمايي مضامين ديني اصيل
بازنمايي عرفانهاي انحرافي كاذب
بازنمايي مضامين كاملا ضد اسلامي
بازنمايي شخصيتهاي مذهبي (با تاكيد بر روحانيت، خانمهاي چادري، مردان مذهبي و سنتي)
2- آسيب شناسي بازنمايي جمهوري اسلامي ايران:
بازنمايي حاكميت بازنمايي قوه قضاييه (قاضي) بازنمايي نيروي انتظامي (با تاكيد بر همنشيني پليس با: بيكفايتي، كم فهمي، بي مسئوليتي، وادادگي و تحقيرشدگي، تنهايي و انزواي اجتماعي)
بازنمايي رفتارهاي حاكميت (با تاكيد بر نخبهكشي)
بازنمايي مردم ايران (با تاكيد بر همنشيني ايراني با فقر، محروميت اجتماعي، خودكشي و بازنمايي ايرانيان فراري از وطن)
آسيبشناسي بازنمايي خانواده ايراني (با تاكيد بر: «مجردها» به مثابه قهرمان داستان، خانواده ناقص، همنشيني خانواده ايراني با تنش،همنشيني خانواده ايراني با جرم و جنايت، همنشيني خانواده ايراني با دروغ و خيانت، همنشيني خانواده ايراني با بيماري و زمينگيري، همنشيني خانواده ايراني با گسست نسلي و...)
3- آسيبشناسي بازنمايي دفاع مقدس:
دفاع مقدس «نامقدس»
همنشيني افراطي دفاع مقدس با وحشت، مرگ و بيماري
دفاع مقدس «عقيم»
پشت جبهه «بيتفاوت»
گسست فرهنگي بين رزمندگان و فرزندان
4- آسيبشناسي بازنمايي «غرب» و «شرق»: غرب نوازي شرق ستيزي
به گزارش ايسنا، در ادامه اين دفترچه به جايگاه كنوني جشنواره بينالمللي فيلم فجر در چرخه سينماي ملي اشاره شده است و در پايان با بيان اينكه جشنواره بينالمللي فيلم فجر با افول مواجه شده، دو راهبرد پيشنهاد شده است: «اول: استفاده از ظرفيت اعتباري و آييني جشنواره فيلم فجر در تحسين و ترجيح آثاري كه عليرغم همگرايي محتوايي و فرهنگي با انقلاب اسلامي هستند اما از نظر تكنيكي و حرفهاي دچار اشكالاتي بودهاند.
دوم: پاسداري از شاخصهاي فرهنگي- حرفهاي سينماي انقلاب اسلامي با عدم اعطاي جوايز فاخر جشنواره به هيچ يك از فيلمها و دفاع سلبي از حيثيت سينماي ملي و جشنواره فجر.»
در پايان اين دفترچه در نتيجهگيري آسيبشناسي محصولات و مديريت سينماي ايران با تاكيد بر بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر آمده است: «در هر حال تدبير فرهنگي جوايز جشنواره فجر در پيش ديدگان متعجب و متاسف دلسوزان جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي نه تنها به هيچ يك از دو راهبرد پيشگفته متعهد نشد، بلكه در عكسالعملي عجيب فيلمهايي را به عنوان آثار برگزيده در جوايز فاخر جشنواره معرفي كرد كه در واگرايي كامل با آرمانها و استانداردهاي فرهنگي سينماي انقلاب قرار داشتند.
مديريت دولتي جشنواره 29، درست در شرايطي كه سينماي ايران يكي از آسيبزاترين و بحرانيترين شرايط خود را ميگذراند به جاي حداقل پاسداري از شاخصهاي سينماي اسلامي خود به عاملي براي تشديد اين چرخه بيمار و معيوب تبديل شد».
«حتا اعلام كرد كه كارگردان فيلم اول جشنواره بيست و نهم براي ساخت اثر بعدي خود احتياج به كسب پروانه ساخت از معاونت سينمايي ندارد.»
«به نظر ميرسد كه مديريت جشنواره 29 با تقليل بيش از پيش اين جشنواره به يك "جشن صنفي بدون جهت"، نه تنها در راهبري حداقلي سينماي ايران نقشي نداشت، بلكه حتي نتوانست خواستار شاخصهاي حداقلي سينماي تراز انقلاب اسلامي ايران باشد.»
به گزارش ايسنا، در انتهاي اين نشست برخي از حاضران نسبت به آنچه نگاه يكسويه و منفي دفترچه تهيهشده توصيف كردند و تنها برخي از وجوه ممكن آن در بالا ذكر شد، اعتراض كردند كه حجتالاسلام علي جعفري ضمن دفاع از اين دفترچه گفت: مديران ما در بيان آنچه انقلاب ميخواهد لكنت زبان دارند.
وي ادامه داد: ما نميگوييم كه فيلمها هميشه بايد آرمانگرا باشند، بلكه بايد در كنار نشان دادن مشكلات، اميد را نيز در فيلمهاي سينمايي نمايش دهيم. در واقع ميتوان در فيلمهاي مختلف نمود تمامي مشكلات جامعه را نمايش داشت اما به شرطي كه اين نمايش زير گفتمان اميد قرار گرفته باشد. البته اين مشكل تنها به سينما محدود نميشود؛ چراكه تلويزيون در بخش سياه نمايي خيلي بيشتر پيش رفته است.
جعفري در پايان سخنانش در پاسخ به انتقادي درباره نگاه صرفا منفي گزارش مركز پژوهشهاي مجلس به سينماي ايران و جشنواره 29 فيلم فجر تصريح كرد: نميخواهيم بگوييم كه سينماي ايران نقاط قوتي ندارد؛ اما ما سعي كردهايم نگاهي آسيبشناسانه به اين جشنواره داشته باشيم؛ چراكه مديران هميشه از نقاط مثبت خود تعريف ميكنند و ديگر نيازي نيست ما دوباره آنها را تكرار كنيم، بلكه بهتر است كسي نقاط منفي را نيز يادآوري كند.
انتهاي پيام
چهارشنبه|ا|7|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]