واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: قسمت سوم علل حمله اسراييل به لبنان و پيامدهاي آن
سياسي. فلسطين. اشغال. ۶۰
....زيرا در غير اين صورت عقب نشيني از نظر سياسي به معناي پذيرش (كامل) فاجعه آميز شكست بود. اسحاق شامير بسيار خوش اقبال بود كه در ۲۲مارس مخالفان در مجلس اسراييل حركت موفقيت آميزي را براي انجام انتخابات پيش از موعد ترتيب دادند و در نتيجه آن تاريخ انتخابات براي ژوئيه ۱۹۸۴تعيين گرديد. اين مساله موقتا به درگيري او با لبنان پايان داد و در نتيجه هيچ يك از دو حزب كارگر و ليكود نتوانستند ائتلافي به وجود آورند. سرانجام دو حزب اصلي توافق كردندكه نوعي حكومت وحدت ملي برپايه شيوه خاصي براي تقسيم تيمهاي تشكيل دهند و برنامهاي محدود در پيش گيرند كه شامل عقب نشيني از لبنان نيز ميشد. دولت جديد پس از آنكه سه ماه راههاي چاره را بررسي كرد، در ژانويه ۱۹۸۵تصميم به عقب نشيني كامل و يك جانبه گرفت.
عمليات خروج تا ۶ژوئن ۱۹۸۵يعني سومين سالروز تجاوز پايان يافت.
پيامدهاي حمله به لبنان :
.۱طرح ريگان: جنگ لبنان ايالات متحده را تحت فشار قرار داد تا مساله فلسطين را به شكلي اساسي بررسي كند و رييس جمهوري را واداشت تا در سپتامبر ۱۹۸۲طرح ريگان را اعلام كند كه اين وضع سرانجام ايالات متحده را بين آتشبار متقاطع متحد اسراييلي و دوستان عربش قرار داد. در واقع طرح ريگان اولين تفسير رسمي ايالات متحده از معاهده كمپ ديويد به حساب ميآيد.
طرح صلح ريگان دولت اسراييل را از چشيدن طعم پيروزي كه تا اواخر اوت همه چيز به كام آن پيش ميرفت بازداشت. اين طرح خواستار آن بود كه توسعه شهرك سازيها متوقف شود، خودمختاري محدود به ساكنان مناطق اشغالي داده شود و مسايل اردن حل و فصل گردد، و اردن را نامزد دريافت بخشي از كرانه غربي رود اردن معرفي نمود. بر اساس طرح ريگان، ساف حذف شده بود، يعني ساكنان مناطق اشغالي از حق تعيين نماينده سياسي خود محروم گشته بودند و با تشكيل يك كشور مستقل فلسطيني در غزه و كرانه باختري مخالفت ورزيدند. خودمختاري مورد نظر طرح، از طريق همكاران با اردن حاصل ميشد. طرح ريگان از بسياري از طرحهايي كه تا آن زمان از سوي قدرتمندان منطقه پيشنهاد شده بود، براي فلسطينيها نكاتي مثبت تري در بر داشت و به اعتقاد گروهي از كارشناسان مسايل منطقه شايد عاقلانهترين راه براي فلسطينيها پذيرش طرح ريگان بود، زيرا هرچند كه اين كار دست زدن به نوعي خودكشي بود ولي دست كم مانع از كنترل كامل اسراييلهاي مورد حمايت آمريكا بر مناطق اشغالي ميشد. به هر حال طرح ريگان در ساف و برخي از كشورهاي عربي واكنشهاي مساعدي برانگيخت.
در واقع پاسخ ساف به طرح ريگان اين چنين بود: گفتن آري نه در آن واحد.
ولي در اسراييل اين طرح با يكي از دلايل اصلي بگين براي شروع جنگ، يعني توسعه حاكميت اسراييل بر مناطق اشغالي مغايرت داشت. دولت اسراييل صريحا طرح ريگان را رد كرده و آن را عدول از شرايط مندرج در موافقتنامههاي كمپ ديويد قلمداد نمود. آمريكا نيز هيچ تضميني همچون كاهش كمك مادي در جهت توفق شهرك سازيها به اسراييل براي اجراي طرح ريگان پيش بيني نكرد. خلاصه آنكه آمريكا و اسراييل به سرعت هر چه تمامتر طرح ريگان را با شكست مواجه نمودند. اسراييل به طرح ريگان دو پاسخ داد: اول الحاق سرزمينهاي شمالي، بگين بلافاصله اعلام كرد كه تعداد زيادي شهرك جديد به سرعت ايجاد شود و توقف موقتي اين شهرك سازيها را تحقير كرد. ريگان هم واكنش خود رابا افزايش كمكهاي آمريكا نشان داد. در اوايل دسامبر دولت اعلام كرد كه علاوه بر شهركهايي كه قبلا احداث آنها اعلام شده است، ۳۵شهرك جديد ديگر نيز بنا خواهد شد. كمي بعد مايكل ده كل معاون وزير كشاورزي اسراييل اين تعداد را به ۴۲رساند و اعلام كرد كه بيشتر آنها ظرف ۴سال ساخته ميشود. در همان حال يووال نعمان وزير علوم و توسعه اعلام كرد كه كرانه باختري به سيليكون والي اسراييل تبديل خواهد شد.
كوشش شد كه از راه اعطاي وامهاي آسان دولتي و حتي وامهاي بلاعوض، صاحبان صنايع تشويق به فعاليت در كرانه باختري (سامره) شوند. در نخستين سالگرد الحاق از اين واكنش اين بود كه تروريستها اصطلاحي كه به فلسطينيها و همه متحدان لبناني آنان اطلاق ميشد تحت سلطه و كنترل همدستان لبناني اسراييل قرار گيرند.
بدين ترتيب بود كه طرح ريگان نتوانست موفق نشان دهد. به عبارت بهتر طرح ريگان بيشتر ظاهري عوام فريبانه داشت زيرا به دنبال آن اعلام آن دولت ريگان دست به افزايش كمكهاي آمريكا به اسراييل زد و از اينكه اين كمكها را مشروط به اين كرد كه صرف ايجاد شهركهاي جديد نشود، خودداري كرد.
آمريكا، حمايت خودرا از گسترش شهركها در دو سطح نشان داد:
اول به صورتي آشكار و با پرداخت كمكهاي خود كه اجازه ميداد عمليات شهركسازي با دست بازتري انجام شود.
دوم به صورتي ظريفتر و با خودداري از طرح موضوع در مذاكرات رسمي.
.۲تجاوز به بيروت غربي:
يكي ديگر از پيامدهاي حمله اسراييل به لبنان، پيشروي به سوي بيروت غربي و نهايتا تجاوز به آن منطقه بود. روز سه شنبه ۱۴سپتامبر در جريان يك بمب گذاري كه ساختمان مركزي فالانژها را ويران ساخت، بشير جميل به قتل رسيد.
بگين بلافاصله پس از شنيدن خبر مرگ جميل به ارتش اسراييل توصيه كرد كه با دنبال كردن هدفي دوگانه وارد بيروت غربي شود تا در جريان انتخاب جانشين جميل دخالت كنند. ارتش اسراييل به سرعت ناحيه مورد نظر را فتح كرد و تعداد زيادي را از بين برد و بعد از آن به خلع سلاح رزمندگان مسلمان پرداخت. توجيه رسمي دولت اسراييل اين بود كه نيروهاي اسراييلي براي جلوگيري از خشونت، كشتار و هرج و مرج وارد بيروت غربي شده اند. به دنبال اين تجاوز دولت لبنان و شوراي امنيت به اتفاق آرا خواستار بيرون رفتن اسراييل شد. نماينده اسراييل تصريح كرد كه كشور متبوع وي قصد ندارد از خواسته شورا مبني بر بيرون رفتن فوري اسراييل از لبنان اطاعت كند و اسراييل فقط وقتي از مواضع خود در بيروت غربي عقب خواهد نشست كه ارتش لبنان آمادگي پيدا كند هماهنگ با ارتش اسراييل به استقرار نظم و امنيت بپردازد.
اين تجاوز در زماني رخ ميداد كه گفت و گوهاي مربوط به تخليه نيروهاي ساف از بيروت رو به پيشرفت داشت. نيروهاي اسراييل اردوگاههاي صبرا و شتيلا را كه اينك بيدفاع بودند محاصره كرده و بدين ترتيب زمينه قتل عام آنها را توسط فلانژها در ۱۶سپتامبر فراهم آوردند. در داخل اسراييل، حزب مخالف كارگر احساس كرد به دليل چراغ سبزي كه آمريكا به تجاوز داده است، نمي تواند عليه هجوم اسراييل دست به اقدامي بزند. زيرا كه واكنش اوليه آمريكا نسبت به ورود ارتش اسراييل به غرب بيروت ملايم بود. سخنگويان كاخ سفيد از تقبيح جريان احتراز جستند و آن را اقدامي محدود و احتياطي توصيف كردند در حاليكه دقيقا ناقض موافقتنامه حبيب و قول آمريكاييها به لبنانيها و فلسطينيها بود. به طور كلي واكنشهاي بعدي آمريكا در ماجراي حمله به بيروت، اعلاميههاي تند و تيزي بود كه فقط براي تظاهر و خنثي كردن فشار اعراب بود.
-۳كشتار صبرا و شتيلا:
يكي از دردناكترين پيامدهاي تجاوز اسراييل به لبنان و حضور آنها در بيروت غربي، كشتار فلسطينيهاي ساكن در اردوگاههاي صبرا و شتيلا بود و در حقيقت آنچه كه زمينه ساز اين قتل عام بود ورود ارتش اسراييل به بيروت و حمايت آنها از فالانژهاي مسيحي بود. روز پنجشنبه ۱۶سپتامبر كاميونهاي مالامال از فالانژها و سربازان حداد به ارودگاههايي كه ارتش اسراييل آنها را مهر و موم كرد تا هيچ كس نتواند به آنها داخل يا خارج شود، هجوم بردند و ظاهرا با اين بهانه كه انتقام رهبر شهيد خود يعني بشير جميل را بگيرند. فالانژها متشكل بودند از برخي از افراطيترين عناصر موجود در بين چريكهاي مسيحي كه پيشينهاي دراز از قساوت و خشونت عليه فلسطينيهاي غير نظامي يدك مي كشيدند. فالانژها دست به كشتار وسيعي زدند و اين كشتار در برابر چشمان ارتش اسراييل كه از چند صد متري نظاره گر آن بود، انجام شد. در حقيقت، اسراييل وظيفه كشتارهاي صبرا و شتيلا را به متحدان ملي خود محول كرد. بنا به تحقيق رسمي كه پس از كشتار صورت گرفت، هدف از اين كشتار تلافي سوء قصد به جان جميل نبود بلكه عمدتا به اين خاطر بود كه موجبات فرار گسترده فلسطينيها را از بيروت و از سراسر لبنان فراهم آوردند. خشم و غضب جهاني در واكنش به اين كشتار بسيار وسيع بود. مجمع عمومي سازمان ملل متحد با ۱۴۷راي در برابر ۲راي منفي و بدون راي ممتنع كشتارها را محكوم كرد و فقط آمريكا و اسراييل به اين قطعنامه راي مخالف دادند. در خود اسراييل نيز گروههايي از مردم شرمسار بودند و تظاهراتي گسترده در حدود ۴۰۰.۰۰۰ نفر شكل گرفت كه تظاهركنندگان خواهان انتصاب هياتي قضايي براي بررسي مسئوليت احتمالي مقامات اسراييل در اين تراژدي بودند. در اين ميان ايالات متحده درخواست كرد كه نيروهاي اسراييل از بيروت عقب بنشينند، همچنين افراد نيروي دريايي ايالات متحده را كه عناصر نيروي بينالمللي حافظ صلح نيز بعدها به آن پيوستند بار ديگر به اين شهر گسيل داشت تا جاي آنها را بگيرند. مهمتر آنكه آمريكا در صدد برآمد از اسراييل بيشتر فاصله بگيرد و براي پيگيري اهداف خود در لبنان مستقيما عمل كند.
چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]