واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: قسمت پنجم علل حمله اسراييل به لبنان و پيامدهاي آن
سياسي. فلسطين. اشغال. ۶۰
...دولتمردان اسراييل پايگاه و مشروعيت خود را تا حدي از دست دادند بطوريكه بر اساس يك نظر خواهي كه در اوايل سپتامبر صورت گرفت، ميزان حمايت از بگين ۸۲درصد و از شارون ۷۸درصد بود. اما بعد از تجاوز به لبنان و به ويژه پس از كشتارهاي صبرا و شتيلا اين ارقام به ترتيب به ۷۲و ۶۴درصد رسيد.
تظاهرات ضد دولتي بزرگي از سوي حزب كارگر برگزار شد كه شمار شركتكنندگان آن را ۴۰۰.۰۰۰نفر تخمين زدند، اينها نشانگر نارضايتي عميق طيفهاي گسترده جامعه بود. به هر حال اكثر مردم از جنگ و بخصوص از كشتارهاي ناشي از آن ناراحت بودند و ناراحتي خود را از راههاي گوناگون نشان ميدادند، در تظاهرات در كنفرانسهاي مطبوعاتي، در بيانيهها و در احتراز از خدمت در جنگي تجاوز كارانه.
در هر حال اين جنگ قدرت اضافي اسراييل را تا مدتها تحليل برد و به اين ترتيب يكي از فوايد استراتژيك صلح مصر و اسراييل را بياثر كرد.
ب- سقوط اخلاقي و تنزل پرستيز بينالمللي اسراييل:
در خلال سه روز اول جنگ، در داخل اسراييل انتقادي نسبت به جنگ صورت نگرفت.
اتحاد جماهير شوروي سابق و دول عرب به طور قابل توجهي آرام بودند اما با پيشروي نيروهاي اسراييلي به سمت بيروت و همچنين تغيير لحن بيانيههاي رسمي اسراييل، آشكار شد كه اسراييل اهداف جاهطلبانه اي را دنبال ميكند، بنابراين مورد انتقاد مخالفين سياسي و رسانههاي گروهي داخلي و خارجي واقع شدند. جائي كه اسراييل بيش از همه جا مورد انتقادات تند و تيزي قرار گرفت سازمان ملل بود. زمانيكه سازمان ملل قطعنامهاي را صادر كرد كه بر اساس آن بايستي آتش بس به مرحله اجرا در آيد، واكنش اسراييل به آن تشديد عمليات نظامي بود. نيز سازمان ملل طبق قطعنامهاي از اسراييل درخواست كرد كه بلافاصله و بيقيد و شرط به مرزهاي شناخته شده بينالمللي عقب بنشيند، اين قطعنامه نيز از سوي آنها ناديده گرفته شد. بعد از آن نيز شوراي امنيت قطعنامهاي را تصويت كرد و در آن اسراييل را به خاطر ناديده گرفتن قطعنامههاي گذشته محكوم كرد و خواستار قطع فوري عمليات جنگي و عقب نشيني نيروهاي اسراييل شد. مارتين وان كره ولد مورخ نظامي دانشگاه عبري از آن جنگ چنين نتيجهگيري ميكند:بر غم اين واقعيت كه از جهت نظامي جنگ در لبنان نسبتا آسان بود، عملكرد ارتش اسراييل آنچنان كه در آغاز تصور ميشد ، كاملا پيروزمندانه نبود. در اين جنگ اعتماد به نفس و دلگرمي ارتش اسراييل از همه جنگهاي ديگر كمتر بود و آنچه مسلم است اين است كه در اثر جنگ لطمهاي شديد به حيثيت و سيماي اسراييل در خارج وارد شد. يوئل ماركوس از روزنامه هاآرتص درباره سفرش به آفريقاي جنوبي گزارش ميدهد:جائي كه انتظار داشت شاهد آخرين پايگاه احساسات موافق عمومي نسبت به اسراييل در جهان باشد، يعني مهمترين كشور متحد اسراييل پس از آمريكا، اما در آنجا هم بمبارانهاي بيروت و كشتارها محكوم شد. سوء شهرت اسراييل به خصوص با محاصره بيروت كه بسياري از خبرنگاران در آنجا حضور داشتند، شدت بيشتري يافت. اسراييل در جهت رفع اين سوء شهرت روشهايي را به اين شرح كاربرد:
-۱كمكهايي را به مردم مناطق جنگ زده نمود و از ارسال اين كمكها فيلمبرداري كرد تا آنرا به سراسر جهان ارسال كند.
-۲تلاش ديگر اسراييل در جهت رفع سوء شهرت، انتشار گسترده داستاني بود كه در آمريكا كوركورانه پذيرفته شد يعني استقبال گرم و صميمانه لبنانيها از اسراييليهاي آزاديبخش.
-۳روش سوم اين بود كه اسراييليها، ساف را سازماني ميدانستند كه بيروت را به گروگان گرفته و پشت ساكنان غيرنظامي آن پناه گرفته و آن را بزرگترين گروگانگيري تاريخ ميناميدند و ورود ارتش اسراييل به لبنان در جهت آزادسازي مردم آن منطقه از دست تروريستهاي فلسطيني بود.
به طور كلي حمله اسراييل به لبنان از نگاه بسياري از حاميان و دوستان ديرين اسراييل، آغاز روال اسراييل پس از روي كار آمدن بگين ميدانستند.
ج: تغيير در نگرش سياست خارجي پيامدهاي تجاوز اسراييل به لبنان كه در حقيقت نتيجه مستقيم متزلزل شدن وجه بينالمللي اسراييل بود، گرايش اين كشور به سوي آفريقا، آمريكاي لاتين و آسياي شرقي و بهبود روابط با اين كشور با اين مناطق بود. پس از تجاوز به لبنان، اسراييل بلافاصله در صدد بر آمد تا موقعيت خود را تقويت كند و از بهبود رابطه با متحدانش در آفريقا و در آمريكاي لاتين وضع خود را استواري بخشد. بنابراين روابطي كه در دهه ۶۰با هدايت سازمان سيا برقرار شده بود، تقويت گرديد.
بعنوان نمونه، اسحاق شامير وزير امور خارجه اسراييل با ژنرال موبوتو در زئير ديدن كرد و به او اطلاع داد كه علاوه بر كمكهاي مستقيم نظامي، اسراييل از نفوذ خود بر سازمانهاي يهودي آمريكا استفاده خواهد كرد تا چهره بهتري از زئير در اذهان ترسيم شود. همچنين در ژانويه ۱۹۸۳آريل شارون وزير دفاع از زئير ديدن كرد و قراردادي به امضاء ر ساند تا مشاوران اسراييل به تجديد رياست نيروهاي مسلح زئير اقدام كنند. آريل شارون از هندوراس نيز ديدن كرد و قراردادي منعقد نمود كه بر اساس آن اسراييل به هندوراس كمك كرد تا نيرومندترين نيروي هوايي را در آمريكاي مركزي بر پا دارد، اين قرارداد همچنين در برگيرنده فروش جتهاي جنگي پيشرفته، تانك، موشك و آموزش افسران، سربازان و خلبانان بود. خدمات اسراييل در آمريكاي مركزي بسيار بوده است از جمله در نيكاراگوا، گواتمالا، السالوادرو كاستاريكا. خدمات اسراييل در اين رابطه آسياي شرقي را هم در بر گرفت بطوريكه وقتي اندونزي در جريان كشتارهاي تيمور گرفتار كمبود تجهيزات شد، اسراييل جتهاي ساخت آمريكا به آن كشور تحويل داد. اين گونه كمكها شامل تايوان هم شد و تمامي اين اقدامات در جهت اعاده اعتبار و حيثيت نظامي از دست رفته اسراييل بود.
-۶پيامدهاي جنگ براي فلسطين، ساف، لبنان، سوريه و مصر
الف- فلسطين و ساف
همچنانكه ذكر شد هدف اصلي اسراييل از حمله به لبنان از بين بردن و بيرون كردن فلسطينيها از لبنان بود به همين دليل فلسطينيها را مورد آزار و اذيت سختي قرار دادند. از طرف ديگر مارونيها(بزرگترين جامعه مسيحي در لبنان، در اتحاد با واتيكان، ولي متفاوت از كاتوليكهاي لاتين) كه كينه اي ديرين نسبت به فلسطينيان داشتند ؟ فرصت را مغتنم شمردند و لحظهاي از آزار و اذيت فلسطينيها غفلت نورزيدند و كوشيدند كه بنيان اقتصادي و ساختارهاي اجتماعي آنها را نابود كنند. فلسطينيها مقاومت جانانهاي از خود نشان دادند كه در سراسر جنگهاي اعراب و اسراييل سابقه نداشت. اين مقاومت به فلسطنيها شرف و افتخار داد چرا كه در مقابل يكي از نيرومندترين ارتشهاي جهان مقاومت كردند. به گفته رييس دفتر نمايندگي نيوزويك در لبنان، در حقيقت در پايان اين جنگ، براي نخستين بار در جنگي عربي - اسراييلي كادري از سربازان جنگ ديده پديد آمد كه ميدانست چگونه با نيروهاي زميني، هوايي و دريايي ارتش اسراييل در غايت توانايي آنها روبرو شود و راه پيشرفت را بر آنها سد كند. بهمان نسبتي كه جنگ لبنان ادامه پيدا كرد، سازمانهاي و انجمنهاي كرانه باختري و از جمله دستجات مذهبي بر حمايت خود از ساف افزودند و تاكيد كردند كه ساف تنها نماينده مشروع مردم فلسطين است. به طوريكه نتايج يك نظر خواهي نشان داد كه ۹۸درصد مردم خواهان يك كشور مستقل فلسطيني بودند و ۸۶درصد اعلام كردند كه ميخواهند اين كشور به تنهايي توسط ساف اداره شود. اسراييل در هدف اصلي خود كه نابود كردن يا حداقل بيرون راندن ساف از لبنان بود، شكست كامل خورد زيرا پس از فرا رسيدن ،۱۹۸۷ساف به لبنان بازگشت و بار ديگر در سياست كشور نقشي اگر نه مسلط، دست كم مهم بازي كرد. ساف حتي با قدرتي كافي به جنوب لبنان باز گشته بود تا اين بار با استواري بيشتري در برابر اسراييل بايستند. به هر حال توانائي اسراييل در بيرون كردن ساف از لبنان و بيروت غربي، يك شكست سياسي كامل را براي اسراييل نمودار ساخت و در طرف ديگر نيز يك پيروزي مهم براي فلسطينيها محسوب ميگرديد. پيامد مهم اين تجاوز براي فلسطين ؟ ايجاد و آغاز مقاومت جنبش انتفاضه در دسامبر ۱۹۸۷براي فراهم نمودن مقدمات يك قيام عمومي در سرزمينهاي اشغالي بود.
ب - لبنان:
پس از تجاوز اسراييل به لبنان بر تعداد گزارشهاي مربوط به آدم ربايي، قتل و تجاوز در جنوب لبنان افزوده شد. در اين خشونتها، متحدان لبناني اسراييلي (فالانژها و سربازان حداد) به عنوان سپري سودمند عمل كردند و اسراييليها از پشت سر آنها به هدايت و كنترل رويدادها اقدام ميكردند.
اسراييل گناه را به گردن هيجان زدگي و افسار گسيختگي متحدان لبناني خود انداخت. خبرنگار يكي از روزنامههاي انگليسي مستقر در بيروت گزارش داد:
رنج و بدبختي عظيم در جنوب لبنان است كه اسراييلها پس از ويران كردن خانه ها و به زندان انداختن مردان فلسطيني، حداد و سربازان فالانژ رابه جان مردم انداختند. همچنين شيعههاي جنوب لبنان نيز هدف ديگر تهديدها و آزارهاي چريكهاي مسيحي لبناني قرار گرفتند. به هر حال تا اوايل ۱۹۸۳ اسراييل پايههاي تسلط خود را بر جنوب لبنان كم و بيش استوار كرد تا دير يا زود در صورتيكه حمايت آمريكا ادامه يابد، آنجا را تبديل به كرانه شمالي خود كند. در همان زمان اسراييل شروع به اجراي برنامهاي كرد كه آن را عاديسازي ناميد و غرض از آن انباشته كردن جنوب لبنان از كالاهاي اسراييلي از جمله محصولات كشاورزي بود تا هم به بنيان زراعي آن كشور لطمه بزند و هم در نهايت نيروي كار ارزان در اختيار اسراييل قرار دهد.
چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]