واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مجموعه تلویزیونی "چارخونه" به کارگردانی سروش صحت که مدتی است از شبکه سه پخش میشود، با وجود استفاده از بازیگرانی توانا و کارگردانی که در عرصه فیلمنامهنویسی آثار طنز تجربه دارد، در ایجاد لحظات خندهدار ناموفق است. به گزارش خبرنگار مهر، صحت جزو بازیگران و نویسندگان طنز آثار تلویزیونی است که امکان حضور در آثار و همکاری با کارگردانان مختلف را داشته، به نحوی که می توان از وی به عنوان یکی از باسابقه ترین فعالان سینما و تلویزیون نام برد که حضوری مداوم و گسترده در این زمینه دارد. اما به نظر می رسد با وجود همه این تجربه ها در عرصه کارگردانی چندان موفق نیست. سازنده "چارخونه" یکی از نویسندگان تقریبا ثابت آثار رضا عطاران محسوب می شود و همین مسئله باعث شده فرم و شکل مجموعه او از نظر ساختار شباهت زیادی به آثار عطاران پیدا کند. این موضوع در نوع کاراکترها و به تبع آن بازیگرانی که وی برای این سریال انتخاب کرده نیز به خوبی دیده می شود. حمید لولایی و بهنوش بختیاری در نمایی از "چارخونه" عطاران در سریال های طنز تلویزیونی خود یک مرد متاهل را به عنوان فردی خانواده دوست انتخاب می کند که به خاطر جهالت ها و اشتباههای کوچک و بزرگ همه را به دردسر می اندازد. این شخصیت معمولا جزو طبقه فرودست جامعه است که بخشی از افکار و اعمالش ناشی از قرار گرفتن در فقر فرهنگی و مالی است. این کارگردان در کنار چنین مردی، همواره زنی سرزنده و مدیر قرار می دهد که بخشی عمده از بار فرهنگی و تربیتی خانواده را به دوش می کشد و با رفتاری مردانه برای حفظ جمع خانواده جلوگیری می کند. توجه به پاکدامنی و حفظ مسایل اخلاقی در این خانواده که محور اصلی داستان است، اهمیت بسیار زیادی دارد. شباهت ساخته صحت به کارهای عطاران به همین جا ختم نمی شود. عطاران در کارهای خود همواره از مریم امیرجلالی استفاده کرده که نقش شخصیت محوری زن را بازی می کند و همواره از انرژی و شیوه خاص بیانی وی بهره برده است. او در "چارخونه" نیز نقشی مشابه بر عهده دارد. حمید لولایی نیز بازیگر مورد علاقه عطاران در نقش مرد بی کفایت است که با نشانه های مشهود از خشایار در این اثر نیز حضور دارد. اینکه فرض کنیم همه این شباهت ها اتفاقی است، چندان منطقی به نظر نمی رسد. چون ماهیت سریال هم به آثار عطاران نزدیک است. البته اینکه دو کارگردان از نظر فکری به هم آنقدر نزدیک باشند که حاصل کارشان شبیه باشد، یک ویژگی منفی محسوب نمی شود؛ مسئله اصلی این است که شباهت های مورد نظر در سریال تکراری به نظر می رسد و بر کیفیت آن تاثیر گذاشته است. "چارخونه" حرفی تازه برای گفتن ندارد و انتخاب یک خانواده متوسط کمکی به انتخاب موضوع های جدید یا حداقل با زاویه دید متفاوت نمی کند. به خصوص که صحت نتوانسته داستانی منسجم و دنباله دار بنویسد و به شیوه قدیمی هر قسمت یک داستان روی آورده است. هر چند این شیوه موجب می شود بیننده مجبور به پیگیری همه قسمت ها نباشد و به فراخور زمانی که در اختیار دارد در شب های مختلف می تواند به تماشای آن بنشیند. اما چنین آثار تلویزیونی معمولا کیفیت چندانی ندارند. برای اینکه اصولا داستان منسجم نیست و بنابراین هر قسمت یک موضوع واحد را دنبال می کند و کیفیت آن بستگی به شرایط متن و بازی ها دارد. نکته ای که ذهن بیننده جستجوگر را آزار می دهد، مربوط به رابطه عکس سابقه فعالیت صحت و نتیجه کار است. با توجه به اینکه صحت از نویسندگان باسابقه عرصه طنز محسوب می شود و تعدادی از متن های "چارخونه" را خودش نوشته، این انتظار بسیار طبیعی است که بیننده اثری به مراتب باکیفیت تر طلب کند. به خصوص که نویسندگان باتجربه دیگری از جمله علیرضا بذرافشان و علیرضا ناظر فصیحی او را یاری می کنند. منصور به عنوان شخصیت محوری داستان قرار است با اشتباهات خود بستر لازم را برای خنداندن مخاطب فراهم آورد. اما لولایی جز موفقیت در اجرای شخصیت خشایار برای مخاطب جذابیت ندارد. شخصیت رضا شفیعی جم هم در "چارخونه" به نظر می رسد به نقش بامشاد نزدیکی و شباهت دارد. در حالی که جذابیتی که وی در آن نقش به دست آورده بود با شخصیت وی در این سریال قابل قیاس نیست. ضعف در شخصیت پردازی و فضاسازی باعث شده بازیگران "چارخونه" نتوانند از توانایی های خود در ایفای نقش استفاده کنند و همین مسئله به کار لطمه زده است. یکی از دلایل این امر را باید در شخصیت محوری داستان جستجو کرد. یعنی به جای اینکه اتفاقات به شکل گسترده برای همه افراد درگیر در قصه بیفتد، فقط چند شخصیت محدود را درگیر می کند و بقیه بازیگران در عمل بیکارند. سروش صحت دقت چندانی در جزئیات کار نداشته و بیش از هر چیز درگیر ایجاد موقعیت های طنز بوده است. همین مسئله نیز موجب می شود انتخاب مضامین با توجه به سریال های تولید شده طی چند سال اخیر تا حدودی متفاوت باشد، اما پرداخت کلی هر موضوع و اتفاقات مرتبط با آن به اندازه ای ضعیف است که به جای لذت، ذهن بیننده را آزار می دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]