واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر : تلویزیون فیلم تولید کند یا نه؟ با بررسی موشکافانه این موضوع خواهیم دید متولیان سیما هنوز نتوانستهاند به پاسخی روشن در این عرصه برسند و هنوز تکلیفشان با خودشان روشن نیست. آنها نمیدانند میخواهند به عنوان تهیهکننده قدرتمند در سینما حضور یابند یا نه. به گزارش خبرنگار مهر، در واقع همین بلاتکلیفی موجب شده تلویزیون حضوری باری به هر جهت در سینما داشته باشد. آنها زمانی پدیده "من درآوردی" و "شتر گاو پلنگی" فیلم ـ مجموعه را در راس سیاست های خود قرار می دهند. پدیده ای که خیلی زود شکستی همه جانبه را برای تلویزیونی ها به ارمغان آورد و جالب است کارگردانی چون زنده یاد ملاقلی پور هم نتوانست نجات دهنده این مقوله باشد و همگان دیدند چطور فیلم "سفر به چزابه" او تبدیل به مجموعه ای بی خاصیت شد. صحنهای از فیلم "ساعت 25" نیمه اول دهه هفتاد بسیاری از این فیلم ـ مجموعه ها تولید شدند که اکثر قریب به اتفاق آنها در هر دو جبهه سینما و تلویزیون شکست خوردند. "دایره سرخ" جمال شورجه، "ایوب پیامبر" فرج الله سلحشور، "بانی چاو" احمدرضا گرشاسبی، "سفر به چزابه" زنده یاد رسول ملاقلی پور، "عبور از خط سرخ" جمال شورجه، "سلام به انتظار" کریم آتشی و ... بخشی از این سیاهه را تشکیل می دهند. با شکست این پدیده، تلویزیون تصمیم به تغییر سیاست های خود در زمینه تولید فیلم گرفت، اما این همزمان شد با تغییر و تحولات سیاسی نیمه دوم دهه هفتاد. تلویزیون در آن دوران به دلایل خاص به نوعی دست به تحریم سینمای ایران زد. در آن سال ها مدیران سیما بر این عقیده بودند که سیاست های سینمای ایران همسو با سیاست های رسانه ملی نیست. بر همین اساس خرید و پخش فیلم های ایرانی که از سال 76 به بعد تولید می شدند بنا به قانونی نانوشته از سوی تلویزیون ممنوع شد. از این پس سیما می بایست خلاء پخش فیلم های ایرانی را به نحوی پر می کرد. به همین دلیل تولید فیلم های تلویزیونی را در راس برنامه های خود قرار داد و از سال 77 به بعد فیلم های تلویزیونی با حمایت سیما فیلم به شکل جدی تولید شدند؛ اما در همان سال ها چون افرادی محدود برای ساخت این قبیل آثار دعوت به همکاری شدند، بسیاری از فیلم های تولیدی سیما فیلم به دلیل ضعف ساختاری به آرشیو منتقل و برخی از آنها پس از گذشت چند سال در کم بیننده ترین ساعت از تلویزیون پخش شد. به هر روی مقوله فیلم تلویزیونی از آنجا که قالبی استاندارد داشت می توانست با تغییر سیاست در نوع تولید و دعوت از کارگردانان کاربلد به مسیر خود بازگردد که از اوایل دهه هشتاد این اتفاق افتاد. تولید فیلم های تلویزیونی از اوایل دهه هشتاد رونق گرفت و فیلمسازانی چون مهرداد خوشبخت، مسعود آب پرور و ... از درون این جریان بیرون آمدند. با این تغییر نگرش در تولید فیلم تلویزیونی بازار تولید این آثار رونق گرفت و رقابت بین فیلمسازان این عرصه موجب شد تا تلویزیون تولیدات استانداردی در سبد خود ببیند. رسیدن به این استانداردها تلویزیون را به این باور رساند که می تواند با همین تولیدات در عرصه سینما حضور پیدا کند و این درست همزمان بود با آشتی دوباره سینما و تلویزیون. فیلم های تلویزیونی از این پس اگر از وجود کارگردان مطرح و بازیگر ستاره بهره می بردند، این فرصت را به دست می آوردند تا روی نوارهای نگاتیو ثبت شوند و به سینما راه یابند. اما از آنجا که این آثار ساختار و محتوای تلویزیونی داشتند نمی توانستند در سینما پاسخگوی نیازهای مردم باشند. بسیاری از این فیلم ها در جشنواره حضور می یافتند، اما با اقبال مخاطب مواجه نمی شدند و چون در کسب جوایز هم ناکام می ماندند، دیگر میل و رغبتی در تولیدکنندگان آنها برای اکران باقی نمی ماند. این فیلم ها یا بی صدا و مهجور اکران می شدند یا فقط به پخش تلویزیونی آنها اکتفا می شد. اینجا بود که این سئوال مطرح می شد: چرا تلویزیون این آثار را به جشنواره فیلم فجر ارائه می دهد؟ مگر تولیدات 35 میلیمتری تلویزیون برای حضور این رسانه در جشنواره ناکافی است؟ آیا واقعا دست اندرکاران تلویزیون گمان می کنند حضور آنها با افزایش تولیدات شان در جشنواره پررنگ می شود؟ آیا آنها به ترافیک اکران و ... فکر کرده اند که امسال فیلم های ویدئویی "اتوبوس شب"، "پایان راه"، "نیما یوشیج"، "ساعت 25" و ... را به جشنواره ارائه دادند؟ آیا تولیدات ویدئویی سال گذشته آنها مثل "زخم زیتون" محمدرضا آهنج، "شاهزاده ایرانی" محمد نوری زاد و ... رنگ پرده را به خود دیدند؟ این سئوال ها در حالی مطرح می شود که تلویزیون برای اکران تولیدات 35 میلیمتری خود هم برنامه ندارد که دست به ارائه آثار ویدئویی به جشنواره می زند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 474]